←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[الهام]]، از شیوههایی است که بدان وسیله علومی به [[قلب]] [[پیامبر]] یا [[ولی خدا]] افکنده میشود. این شیوه، اگر چه به لحاظ مفهوم لغوی عام است و شامل [[پیامبران]] نیز میشود، اما بیشترین کاربرد آن در برابر [[وحی نبوی]]، درباره [[علوم]] غیر پیامبران است. | [[الهام]]، از شیوههایی است که بدان وسیله علومی به [[قلب]] [[پیامبر]] یا [[ولی خدا]] افکنده میشود. این شیوه، اگر چه به لحاظ مفهوم لغوی عام است و شامل [[پیامبران]] نیز میشود، اما بیشترین کاربرد آن در برابر [[وحی نبوی]]، درباره [[علوم]] غیر پیامبران است. | ||
واژه الهام، مصدر باب [[افعال]] از ثلاثی مجرد «لهم» است. ثلاثی مجرد آن به معنای بلعیدن یکباره است<ref>صاحب بن عباد المحیط فی اللغة، ج۳، ص۴۹۴: {{عربی|لهمت الشیء و التهمته: و هو ابتلاک الشیء بمرة}}. همچنین ر. ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۵۶؛ اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، تحقیق و تصحیح احمد عبدالغفور عطار، ج۵، ص۲۰۳۶؛ احمد بن فارس، معجم مقایس اللغة، ج۵، ص۲۱۷؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۴.</ref> که در باب افعال معنای افکندن در [[دل]] را مییابد<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، تحقیق و تصحیح احمد عبدالغفور عطار، ج۵، ص۲۰۳۶: {{عربی|و الإِلْهَامُ: ما يُلْقى في الرُّوعِ}}؛ همچنین ر. ک: احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، ج۵، ص۲۱۷؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۵؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۴۸.</ref>. گویا در گذر [[زمان]]، دامنه استعمال این واژه از بلعیدن | واژه الهام، مصدر باب [[افعال]] از ثلاثی مجرد «لهم» است. ثلاثی مجرد آن به معنای بلعیدن یکباره است<ref>صاحب بن عباد المحیط فی اللغة، ج۳، ص۴۹۴: {{عربی|لهمت الشیء و التهمته: و هو ابتلاک الشیء بمرة}}. همچنین ر. ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۵۶؛ اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، تحقیق و تصحیح احمد عبدالغفور عطار، ج۵، ص۲۰۳۶؛ احمد بن فارس، معجم مقایس اللغة، ج۵، ص۲۱۷؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۴.</ref> که در باب افعال معنای افکندن در [[دل]] را مییابد<ref>اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح، تحقیق و تصحیح احمد عبدالغفور عطار، ج۵، ص۲۰۳۶: {{عربی|و الإِلْهَامُ: ما يُلْقى في الرُّوعِ}}؛ همچنین ر. ک: احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، ج۵، ص۲۱۷؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۵؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۴۸.</ref>. گویا در گذر [[زمان]]، دامنه استعمال این واژه از بلعیدن غذا و مانند آن، گسترش یافته و در معنای ثلاثی مزید آن، القای [[امور معنوی]] به دل را شامل شده است. مثلا عبارت {{عربی|أَلْهَمَه اللَّهُ خَيْراً}}، به معنای «[[خداوند]] به او خیر را تلقین کرده آمده است<ref>ر. ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۴، ص۵۷؛ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۳، ص۴۹۴؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۵؛ فخر الدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۷۱.</ref>. این گونه کاربردها، بلکه تصریح برخی لغویان، نشان میدهد که الهام در خصوص القائات [[الهی]] به کار میرود؛ نه وسوسهها و القائات [[شیطانی]]<ref>مبارک بن محمد بن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، تصحیح محمود محمد طناحی، ج۴، ص۲۸۲: {{عربی|الإِلْهَامُ أَن يُلْقِيَ اللَّهُ في النفس أَمراً يَبْعَثُه على الفعل أَو الترك، و هو نوع من الوَحْي، يَخُصُّ اللَّهُ به مَنْ يشاء مِن عباده}}؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۷۴۸: {{عربی|الإلهام إلقاء الشیء فی الروع، و یختص ذلک بما کان من جهة الله تعالی، وجهة الملا الأعلی}}، محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۵۵۵؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۷، ص۶۶۹.</ref>. بنابراین [[الهام]]، افکندن (القای) [[الهی]] [[امور معنوی]] به [[قلب]] [[انسان]] است<ref>[[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، [[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۴۴.</ref>. | ||
== پرسش وابسته == | == پرسش وابسته == |