←پرسشهای وابسته
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
و ویژگیهای دیگری مانند اینکه [[علم]] ایشان قابل ازدیاد است، [[علم امام]] حادث و بعد از معلوماتش بوده و عین ذاتش نیست<ref>ر.ک: [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، [[نکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم اهل بیت (مقاله)|کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم اهل بیت]].</ref>. | و ویژگیهای دیگری مانند اینکه [[علم]] ایشان قابل ازدیاد است، [[علم امام]] حادث و بعد از معلوماتش بوده و عین ذاتش نیست<ref>ر.ک: [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، [[نکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم اهل بیت (مقاله)|کنکاشی در کیفیت و سرچشمههای علم اهل بیت]].</ref>. | ||
== عدم راهیابی نسیان یا فراموشی در [[علم امام]] == | |||
از [[ویژگیهای علم امام]] این است که [[نسیان]] و [[فراموشی]] در آن راه ندارد. [[روایات]] نیز مؤید این مطلباند که به نمونهای در ادامه اشاره میشود. از [[کلینی]] [[روایت]] است که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[تعلیم]] یافتن خود از [[مکتب]] [[نبوی]] و عدم فراموشی [[علوم]] انتقال یافته از [[پیامبر]] {{صل}} میفرماید: من هر [[روز]] یک بار و هر شب یک بار نزد [[رسول خدا]] {{صل}} میرفتم و هر جا آن [[حضرت]] میرفت، من نیز در [[خدمت]] ایشان بودم. همه [[اصحاب]] این را میدانستند که [[پیامبر خدا]] {{صل}} جز با شخص من با هیچکس دیگر چنین دیدارهایی ندارد. در چنین دیدارهایی، من هر چه را که از حضرت میپرسیدم، جواب کافی دریافت میکردم و چون خاموش میشدم و سؤالاتام پایان میپذیرفت، ایشان خود سخن آغاز میکرد. | |||
هیچ آیهای از [[قرآن]] بر رسول خدا {{صل}} نازل نشد، مگر اینکه برای من خواند و تقریر فرمود تا آن را به خط خود نوشتم و ایشان [[تأویل]] و [[تفسیر]]، [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]] و... را بر من آموخت و از خدای در خواست کرد [[قدرت]] [[فهم]] و [[حفظ]] آن را به من [[مرحمت]] نماید. پس از آن دعایی که در [[حق]] من فرمود، هیچ آیهای از [[کتاب خدا]] و نیز هیچ یک از مطالبی را که ایشان املاکرد و من نوشتم، از خاطر نبردم و فراموش نکردم. | |||
رسول خدا {{صل}} همه [[اوامر و نواهی]] و [[حرام]] و حلالهای [[الهی]]، خواه مربوط به مسائل [[زمان]] حال و خواه مربوط به مسائل [[آینده]] و نیز آنچه در [[کتب آسمانی]] بر [[پیامبران]] گذشته نازل شده و از [[طاعت]] و [[معصیت خدا]] آگاهشان ساخته بود، همه و همه را به من تعلیم فرمود و من هم تمام آنها را به خاطر سپردم و حتی یک حرف آن را نیز فراموش نکردم. سپس دستش را بر سینهام نهاد و از [[خدا]] خواست قلبم را از [[دانش]] و فهم و [[حکمت]] و [[نور]] لبریز سازد. عرض کردم ای [[پیامبر خدا]]! از زمانی که من چنین درخواستی را از [[خداوند]] [[طلب]] نمودم، چیزی را فراموش نکردم و آنچه را که ننوشتم نیز از یاد نبردهام. پس آیا از این به بعد بر من از [[فراموشی]] میهراسید؟ [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} در پاسخ فرمود: بر تو از [[نسیان]] و [[جهل]] هراسی ندارم، در حالی که پروردگارم به من خبر داده است که دعای مرا در [[حق]] تو و شریکانات که پس از تو خواهند بود، [[اجابت]] کرده است<ref>شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴، حدیث ۱۲.</ref>. | |||
به [[اعتقاد]] [[علامه جوادی آملی]]، یکی از ویژگیهای [[علم]] [[شهودی]] و حضوری [[امام]] [[معصوم]] این است که هرگز فراموشی و نسیان در آن راه ندارد؛ زیرا حضور به معنای [[وجدان]] یافتن<ref>عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج۲، ص۱۲؛ همو، دینشناسی، ص۲۴۱.</ref> است و چنین صفتی از هر گونه نسیان و فراموشی ابا دارد. | |||
وی در جای دیگر نیز [[علم امام]] را برگرفته از لدن و نزد [[خدای متعال]] به شیوه حضوری و شهودی قلمداد و [[اذعان]] میکند [[علم لدنی]]، [[علمی]] فراموش نشدنی و حقیقتی است که [[روح انسان]] با آن آمیخته و از آن جدا نمیشود<ref>عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۳۸.</ref>. به تعبیر ایشان، [[معرفت]] [[وحیانی]] [[انسان کامل]] معصوم {{عم}} [[معرفتی]] صائبی و [[سلطان]] همه [[علوم]] است و از هر گونه آسیب و نسیان و ذهول و [[خطا]] مصون میباشد<ref>عبدالله جوادی آملی، سروش هدایت، ج۱، ص۲۶۱.</ref>. | |||
علامه در جهت [[اثبات]] عدم نسیان در علم امام به روایتی از بصائرالدرجات<ref>صفار قمی، بصائرالدرجات، ج۴، باب ۱، ص۱۸۷.</ref> مبنی بر توصیه نبی مکرم اسلام {{صل}} به [[کتابت حدیث]] توسط [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} استناد مینماید. به [[عقیده]] ایشان، [[حدیث]] به خوبی نشان میدهد [[هدف]] [[پیامبر]] {{صل}} از امر به کتابت حدیث، تدوین آنها در کاغذهای معمولی و [[حفظ]] به صورت کتابهای متداول برای [[فرزندان]] معصومش بود تا به شکل سندی قابل ارائه برای دیگران باشد؛ زیرا [[پیامبر ختمی مرتبت]] {{صل}} فراموش نکردن را به جد از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نفی]] نموده و با توجه به اشتراک [[امامان معصوم]] در خصلتهای ویژه [[امامت]] که عدم [[نسیان]] نیز یکی از آنهاست، [[فراموشی]] [[احکام دین]] و... از [[ائمه هدی]] منتفی است. | |||
ایشان همچنین بیان میکنند وجود [[مبارک]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در بخشهایی از [[نهجالبلاغه]]، وقتی [[معارف]] [[جهان]] را تشریح میکند، [[کلام]] [[انسان کامل]] [[معصوم]] را مستند به [[انسان]] آفرین دانسته که به همه چیز [[آگاه]] است و هرگز فراموش نمیکند<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیتالله جوادی آملی]]، ص ۱۴۵.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |