حدیث دوازده خلیفه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۸: خط ۴۸:
اهمیت این [[روایات]] از آن‌روست که از مهم‌ترین [[ادله]] [[اثبات امامت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} به شمار می‌آید و از آنجا که سند و دلالتشان خدشه‌ناپذیر است، می‌تواند محور [[وحدت امت اسلامی]] و کلید گشودن اختلاف‌های کهنه و گسترده‌ای باشد که میان مذاهب اسلامی از دیرباز وجود داشته است. به همین دلیل است که گروهی از عالمان بزرگ [[امامیه]] بر این باورند [[خدای متعال]] با [[اعجاز]]، این روایات را از [[تحریف]] مصون داشته است<ref>إعلام الوری، ج۲، ص۱۶۵.</ref>. بسیاری از آنان به این روایات برای اثبات امامت [[ائمه]] {{عم}} [[استدلال]] کرده‌اند<ref>[[سید علی حسینی|حسینی، سید علی]]، [[اثناعشر (مقاله)|مقاله «اثناعشر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۵۹۹-۶۱۱.</ref>.
اهمیت این [[روایات]] از آن‌روست که از مهم‌ترین [[ادله]] [[اثبات امامت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} به شمار می‌آید و از آنجا که سند و دلالتشان خدشه‌ناپذیر است، می‌تواند محور [[وحدت امت اسلامی]] و کلید گشودن اختلاف‌های کهنه و گسترده‌ای باشد که میان مذاهب اسلامی از دیرباز وجود داشته است. به همین دلیل است که گروهی از عالمان بزرگ [[امامیه]] بر این باورند [[خدای متعال]] با [[اعجاز]]، این روایات را از [[تحریف]] مصون داشته است<ref>إعلام الوری، ج۲، ص۱۶۵.</ref>. بسیاری از آنان به این روایات برای اثبات امامت [[ائمه]] {{عم}} [[استدلال]] کرده‌اند<ref>[[سید علی حسینی|حسینی، سید علی]]، [[اثناعشر (مقاله)|مقاله «اثناعشر»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۱]]، ص ۵۹۹-۶۱۱.</ref>.


==[[حدیث دوازده جانشین]]==
== مصداق‌شناسی ==
از میان فرضیه‌های محتمل برای [[آینده]]، [[امت]] فقط فرضیه تعیین و [[نص بر امامت]] صحیح می‌نماید و دیگر فرض‌ها، ساخته و پرداخته دوران پس از [[رسول خدا]]{{صل}} است.
[[پیامبر]] در چاره‌اندیشی برای آینده امت، حتی شمار [[جانشینان]] خود را نیز رقم زده است. این [[احادیث]] به طرق مختلف و در کتب معتبر [[اهل سنت]] آمده است. [[صحیح مسلم]] از [[جابر بن سمره]] نقل کرده است که پیامبر فرمود: «[[اسلام]] تا زمانی عزیز خواهد بود که [[دوازده خلیفه]] بیایند». سپس کلمه‌ای افزود که آن را نشنیدم. از پدرم پرسیدم که پیامبر چه گفت. او گفت: پیامبر فرمود که تمامی آنها از [[قریش]] هستند<ref>{{متن حدیث|لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ وَ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}؛ (مسلم، الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۴۵۳؛ ابی داود، السنن، ج۴، ص۱۰۶).</ref>. در [[سنن ترمذی]] آمده است که پیامبر{{صل}} فرمود: «بعد از من [[دوازده امیر]] خواهند آمد»<ref>{{متن حدیث|يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً}}؛ (ترمذی، السنن، ج۴، ص۵۰۱؛ ابن حنبل، المسند، ج۷، ص۴۳۰).</ref>. [[صحیح بخاری]] نیز مشابه این را نقل کرده است<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ: يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا فَقَالَ أَبِي إِنَّهُ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}. (بخاری، الصحیح، ج۶، ص۲۶۴۰).</ref>.
اکنون می‌افزاییم که [[پیامبر]] در چاره‌اندیشی برای آینده امت، حتی شمار [[جانشینان]] خود را نیز رقم زده است. این [[احادیث]] به طرق مختلف و در کتب معتبر [[اهل سنت]] آمده است. [[صحیح مسلم]] از [[جابر بن سمره]] نقل کرده است که پیامبر فرمود: «[[اسلام]] تا زمانی عزیز خواهد بود که [[دوازده خلیفه]] بیایند». سپس کلمه‌ای افزود که آن را نشنیدم. از پدرم پرسیدم که پیامبر چه گفت. او گفت: پیامبر فرمود که تمامی آنها از [[قریش]] هستند<ref>{{متن حدیث|لَا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ وَ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}؛ (مسلم، الجامع الصحیح، ج۳، ص۱۴۵۳؛ ابی داود، السنن، ج۴، ص۱۰۶).</ref>. در [[سنن ترمذی]] آمده است که پیامبر{{صل}} فرمود: «بعد از من [[دوازده امیر]] خواهند آمد»<ref>{{متن حدیث|يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً}}؛ (ترمذی، السنن، ج۴، ص۵۰۱؛ ابن حنبل، المسند، ج۷، ص۴۳۰).</ref>. [[صحیح بخاری]] نیز مشابه این را نقل کرده است<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ{{صل}} يَقُولُ: يَكُونُ مِنْ بَعْدِي اثْنَا عَشَرَ أَمِيراً فَقَالَ كَلِمَةً لَمْ أَسْمَعْهَا فَقَالَ أَبِي إِنَّهُ قَالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}}. (بخاری، الصحیح، ج۶، ص۲۶۴۰).</ref>.
روشن است که این احادیث، نقل به معنا شده‌اند؛ یعنی یک واقعه مشخص و واحد، در رهگذر [[روزگار]] و [[روایت]] کردن‌ها، به گونه‌های متفاوتی نقل شده است. آن‌چه قابل استناد است، مضمون مشترک و متعین در تمامی این [[روایات]] است و آن متن مشترک است که به صدورش [[اطمینان]] وجود دارد. این مضمون مشترک، اشاره به دوازده [[جانشین رسول الله]]{{صل}} است که پس از وی می‌آیند و مورد [[تأیید]] آن حضرتند.


سؤالی که مطرح می‌شود، این است که پیامبر با این [[کلام]] چه چیز را نشان داده است. از واقعیتی که رخ خواهد داد، سخن گفته یا حقیقتی که باید باشد؟
روشن است که این احادیث، نقل به معنا شده‌اند؛ یعنی یک واقعه مشخص و واحد، در رهگذر [[روزگار]] و [[روایت]] کردن‌ها، به گونه‌های متفاوتی نقل شده است. آنچه قابل استناد است، مضمون مشترک و متعین در تمامی این [[روایات]] است و آن متن مشترک است که به صدورش [[اطمینان]] وجود دارد. این مضمون مشترک، اشاره به دوازده [[جانشین رسول الله]]{{صل}} است که پس از وی می‌آیند و مورد [[تأیید]] آن حضرتند.
تردیدی نیست که [[پیامبر]]، [[جانشین]] و [[خلیفه]] معرفی می‌کند؛ یعنی کسانی که پای بر جای پای او می‌نهند و چون او بر [[مردم]] [[حکم]] می‌رانند و همچون او [[دین]] را پیش خواهند برد؛ یعنی اشاره به حقیقتی است که باید باشد نه واقعیتی که رخ خواهد داد. پیامبر با این [[کلام]] نظر خود را [[اعلان]] نموده است تا همه بدانند که چه کسانی مورد [[تأیید]] وی هستند.
 
سؤال دوم این است که مصداق [[سخن پیامبر]] کیست. آیا [[دوازده خلیفه]] پی درپی پس از پیامبر، مورد اشاره قرار گرفته‌اند؟ یا آن‌که اشاره [[رسول اکرم]]{{صل}} به [[بنی امیه]] است؟ یا [[بنی عباس]]؟ یا فارغ از همه اینها است و اشاره به [[دوازده امام]] [[شیعیان]] دارد؟
سؤالی که مطرح می‌شود، این است که پیامبر با این [[کلام]] چه چیز را نشان داده است. از واقعیتی که رخ خواهد داد، سخن گفته یا حقیقتی که باید باشد؟ تردیدی نیست که [[پیامبر]]، [[جانشین]] و [[خلیفه]] معرفی می‌کند؛ یعنی کسانی که پای بر جای پای او می‌نهند و چون او بر [[مردم]] [[حکم]] می‌رانند و همچون او [[دین]] را پیش خواهند برد؛ یعنی اشاره به حقیقتی است که باید باشد نه واقعیتی که رخ خواهد داد. پیامبر با این [[کلام]] نظر خود را [[اعلان]] نموده است تا همه بدانند که چه کسانی مورد [[تأیید]] وی هستند.
 
سؤال دوم این است که مصداق سخن پیامبر کیست. آیا [[دوازده خلیفه]] پی درپی پس از پیامبر، مورد اشاره قرار گرفته‌اند؟ یا آن‌که اشاره [[رسول اکرم]]{{صل}} به [[بنی امیه]] است؟ یا [[بنی عباس]]؟ یا فارغ از همه اینها است و اشاره به [[دوازده امام]] [[شیعیان]] دارد؟


به نظر ما تنها مصداقی که برای این دوازده نفر می‌توان پیدا کرد، دوازده امام [[شیعه]] است و لا غیر. تنها این گروه هستند که دوازده نفرند و از [[قریش]] هستند و پای در جای پیامبر نهاده‌اند. نه به کسی [[ظلم]] و [[تعدی]] کرده و نه خطایی را مرتکب شده‌اند. نیز از [[خاندان پیامبر]] و نواده‌های اویند. گفتنی است در یکی از متون، به جای لفظ {{متن حدیث|كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}} آمده است: {{عربی|كُلُّهُمْ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ}}<ref>قندوزی حنفی، سلیمان، ینابیع المودة، ج۳، ص۲۹۰.</ref>.
به نظر ما تنها مصداقی که برای این دوازده نفر می‌توان پیدا کرد، دوازده امام [[شیعه]] است و لا غیر. تنها این گروه هستند که دوازده نفرند و از [[قریش]] هستند و پای در جای پیامبر نهاده‌اند. نه به کسی [[ظلم]] و [[تعدی]] کرده و نه خطایی را مرتکب شده‌اند. نیز از [[خاندان پیامبر]] و نواده‌های اویند. گفتنی است در یکی از متون، به جای لفظ {{متن حدیث|كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ}} آمده است: {{عربی|كُلُّهُمْ مِنْ بَنِي هَاشِمٍ}}<ref>قندوزی حنفی، سلیمان، ینابیع المودة، ج۳، ص۲۹۰.</ref>.
ولی محتملات دیگر که در بالا اشاره شد، هیچ یک از این شرایط را ندارند. [[خلفای راشدین]]، چهار یا پنج نفرند و تناسبی با دوازده خلیفه ندارند. هیچ کدام از دو سلسله بنی امیه و بنی عباس نیز دوازده نفر نیستند. علاوه بر آن‌که این دو سلسله هیچ‌گونه تناسب و ارتباطی با پیامبر و [[تعالیم]] متعالی ایشان ندارند. آنان در جایگاهی مقابل روش و [[سیره]] [[رسول الله]]{{صل}} قرار می‌گیرند. اگر دوازده نفر اول [[خلفا]] و امرای پس از پیامبر را مقصود بدانیم، باید یزید و [[مروان]] و [[عبدالملک]] و ولید را نیز مورد تأیید پیامبر بشماریم! این را هم اضافه کنیم که هیچ تفاوتی بین نفر دوازدهم و نفرات بعدی نیست تا آنها را در دو گروه جداگانه قرار دهیم. علاوه بر آن‌که در بعضی متون، پایان این دوازده نفر به «[[قیام الساعه]]» متصل شده است؛ در حالی که تمامی این گروه‌ها، منقرض شده‌اند<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۹۷.</ref>.
ولی محتملات دیگر که در بالا اشاره شد، هیچ یک از این شرایط را ندارند. [[خلفای راشدین]]، چهار یا پنج نفرند و تناسبی با دوازده خلیفه ندارند. هیچ کدام از دو سلسله بنی امیه و بنی عباس نیز دوازده نفر نیستند. علاوه بر آن‌که این دو سلسله هیچ‌گونه تناسب و ارتباطی با پیامبر و تعالیم متعالی ایشان ندارند. آنان در جایگاهی مقابل روش و [[سیره]] [[رسول الله]]{{صل}} قرار می‌گیرند. اگر دوازده نفر اول [[خلفا]] و امرای پس از پیامبر را مقصود بدانیم، باید یزید و [[مروان]] و عبدالملک و ولید را نیز مورد تأیید پیامبر بشماریم! این را هم اضافه کنیم که هیچ تفاوتی بین نفر دوازدهم و نفرات بعدی نیست تا آنها را در دو گروه جداگانه قرار دهیم. علاوه بر آن‌که در بعضی متون، پایان این دوازده نفر به «قیام الساعه» متصل شده است؛ در حالی که تمامی این گروه‌ها، منقرض شده‌اند<ref>[[سید محمد کاظم طباطبایی|طباطبایی، سید محمد کاظم]]، [[ادله و نصوص امامت علی (مقاله)| مقاله «ادله و نصوص امامت علی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۲۹۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش