عرفان علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳: خط ۳:
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = امام علی علوی (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امام علی (پرسش)
}}
}}


'''عرفان علوی''' [[عرفان ناب اسلامی]] که در [[معرفت خدا]] و هستی و [[حرکت]] در مسیر [[عبودیّت]] و تعبّد محض در برابر [[مکتب]] [[وحی]] است، در سیرۀ [[اهل بیت]]{{عم}} و [[حیات]] [[حضرت امیر]]{{ع}} متجلّی است.
'''عرفان علوی''' [[عرفان ناب اسلامی]] که در [[معرفت خدا]] و هستی و حرکت در مسیر [[عبودیّت]] و تعبّد محض در برابر [[مکتب]] [[وحی]] است، در سیرۀ [[اهل بیت]]{{عم}} و [[حیات]] [[حضرت امیر]]{{ع}} متجلّی است.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
هرچه مرتبۀ [[معرفت]] کسی بالاتر و [[تسلیم]] او در برابر امر [[حق]] بیشتر باشد، او عارف‌تر است و کیست که در معرفت و [[عبادت]] و [[محبّت]] به علی{{ع}} برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ [[شهود]] رسیدن است که بالاتر از [[برهان عقلی]] است، هم در [[اطاعت]] به رتبۀ [[عشق]] رسیدن است که فراتر از انجام [[فرمان]] برای اسقاط [[تکلیف]] است. [[امام علی]]{{ع}} خدایی را که می‌پرستید، با چشم [[دل]] می‌دید «لم أعبد ربّا لم أره» هم [[قیامت]] را با همان دید، [[مشاهده]] می‌کرد و هم [[خدا]] را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز می‌دید، خدا را [[برتر]] از هرچیز می‌دید و در برابر [[عظمت خدا]] چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به [[راستی]] [[معتقد]] بود که "[[اللّه]] اکبر". مبدأشناسی امام علی{{ع}} شاهدانه بود و با شهود [[قلبی]] خدا را دیده و شناخته بود و می‌پرستید، هم [[معادشناسی]] او شاهدانه بود و در همین [[دنیا]] [[مقامات]] [[متقین]] را در [[بهشت]] و درکات [[فاسقان]] را در [[دوزخ]] مشاهده می‌کرد و تعبیر {{متن حدیث|لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۰ ص۱۵۳.</ref> حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالت‌شناسی او هم عارفانه بود و آنچه را [[پیامبر]] می‌دید و می‌شنید، او هم می‌دید و می‌شنید {{متن حدیث|أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.</ref> و [[پیامبر خدا]]{{صل}} هم به او فرموده بود: {{متن حدیث|انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.</ref> آن حضرت، [[فرشتگان]] را می‌دید و [[عالم ملکوت]] را مشاهده می‌کرد، به حقانیت [[دین]] و وحی، [[ایمانی]] روشن و شفّاف و [[یقینی]] بی‌تزلزل داشت و می‌فرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز [[شک]] نکرده‌ام: {{متن حدیث|ما شککت فی الحقّ مذ أریته}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴.</ref> [[عبادت]] او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از [[بیم]] [[دوزخ]] و [[شوق]] [[بهشت]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.</ref> و چنان در [[نماز]] مجذوب [[حق]] می‌شد که از غیر [[خدا]] فارغ می‌گشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در [[مناجات شعبانیه]] بود، برای حضرتش محقّق بود و حجاب‌های [[نور]] از دیدگان دلش کنار رفته به [[معدن]] [[عظمت الهی]] [[واصل]] شده بود. [[عرفان]] آن حضرت، در متن [[جهاد]] و [[مبارزه]] و همراه با [[تولی و تبری]] بود و اگر [[حکومت]] را می‌پذیرفت و [[شمشیر]] می‌زد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ [[خندق]]، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق می‌زنم بندۀ حقّم نه [[مأمور]] تنم. [[شناخت]] [[باطن]] بی‌ارزش [[دنیا]] و [[فریب]] نخوردن از جلوه‌گری‌های این عجوزۀ مکّار و بی‌وفا و [[شعار]] "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به [[آخرت]] داشتن و [[مفتون]] دنیا نشدن، از شاخصه‌های دیگر عرفان علوی است. این گوشه‌ای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبه‌هایش، [[مواعظ]] و پندهایش، [[دعای کمیل]] و صباح و [[مناجات]] [[مسجد کوفه]]، [[سیره]] و زندگی‌اش، ابعاد دیگری از این عرفان [[ناب]] و [[الهی]] و در متن عمل و [[تعهّد]] [[اجتماعی]] را نشان می‌دهد و فرسنگ‌ها با آنچه دراویش و صوفیان می‌پندارند و خود را به او منتسب می‌کند، فاصله دارد<ref>در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر.ک: «دانشنامۀ امام علی»، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>
هرچه مرتبۀ [[معرفت]] کسی بالاتر و [[تسلیم]] او در برابر امر [[حق]] بیشتر باشد، او عارف‌تر است و کیست که در معرفت و [[عبادت]] و [[محبّت]] به علی{{ع}} برسد؟ عرفان علوی، هم در معرفت به مرتبۀ [[شهود]] رسیدن است که بالاتر از [[برهان عقلی]] است، هم در [[اطاعت]] به رتبۀ [[عشق]] رسیدن است که فراتر از انجام [[فرمان]] برای اسقاط [[تکلیف]] است. [[امام علی]]{{ع}} خدایی را که می‌پرستید، با چشم [[دل]] می‌دید «لم أعبد ربّا لم أره» هم [[قیامت]] را با همان دید، مشاهده می‌کرد و هم [[خدا]] را با هرپدیده و قبل و بعد از هرچیز می‌دید، خدا را [[برتر]] از هرچیز می‌دید و در برابر عظمت خدا چیزی در نگاه او عظیم نبود. وی به [[راستی]] [[معتقد]] بود که "[[اللّه]] اکبر". مبدأشناسی امام علی{{ع}} شاهدانه بود و با شهود [[قلبی]] خدا را دیده و شناخته بود و می‌پرستید، هم [[معادشناسی]] او شاهدانه بود و در همین [[دنیا]] [[مقامات]] [[متقین]] را در [[بهشت]] و درکات [[فاسقان]] را در [[دوزخ]] مشاهده می‌کرد و تعبیر {{متن حدیث|لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا}}<ref>بحار الأنوار، ج ۴۰ ص۱۵۳.</ref> حاکی از چنین بصیرتی بود. رسالت‌شناسی او هم عارفانه بود و آنچه را [[پیامبر]] می‌دید و می‌شنید، او هم می‌دید و می‌شنید {{متن حدیث|أری نور الوحی و الرّسالة و أشمّ ریح النّبوّة}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.</ref> و [[پیامبر خدا]]{{صل}} هم به او فرموده بود: {{متن حدیث|انّک تسمع ما أسمع و تری ما أری، الاّ أنّک لست بنبیّ}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲.</ref> آن حضرت، [[فرشتگان]] را می‌دید و عالم ملکوت را مشاهده می‌کرد، به حقانیت [[دین]] و وحی، [[ایمانی]] روشن و شفّاف و [[یقینی]] بی‌تزلزل داشت و می‌فرمود از آن لحظه که حق را نشانم دادند، هرگز [[شک]] نکرده‌ام: {{متن حدیث|ما شککت فی الحقّ مذ أریته}}<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۴.</ref> [[عبادت]] او هم عارفانه و شاهدانه بود و فارغ از [[بیم]] [[دوزخ]] و [[شوق]] [[بهشت]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۳۷.</ref> و چنان در [[نماز]] مجذوب [[حق]] می‌شد که از غیر [[خدا]] فارغ می‌گشت و "کمال الإنقطاع" که خواستۀ او در مناجات شعبانیه بود، برای حضرتش محقّق بود و حجاب‌های [[نور]] از دیدگان دلش کنار رفته به [[معدن]] عظمت الهی واصل شده بود. [[عرفان]] آن حضرت، در متن [[جهاد]] و [[مبارزه]] و همراه با [[تولی و تبری]] بود و اگر [[حکومت]] را می‌پذیرفت و [[شمشیر]] می‌زد همه و همه برای خدا بود و شاهدش نبرد مخلصانۀ او در غزوۀ [[خندق]]، با عمرو بن عبدودّ و سر بریدن او به خاطر خدا: گفت: من تیغ از پی حق می‌زنم بندۀ حقّم نه [[مأمور]] تنم. [[شناخت]] [[باطن]] بی‌ارزش [[دنیا]] و [[فریب]] نخوردن از جلوه‌گری‌های این عجوزۀ مکّار و بی‌وفا و [[شعار]] "غرّی غیری" آن حضرت و همواره نگاه به [[آخرت]] داشتن و [[مفتون]] دنیا نشدن، از شاخصه‌های دیگر عرفان علوی است. این گوشه‌ای از گسترۀ عرفان علوی است. مطالعۀ کلمات آن حضرت و خطبه‌هایش، [[مواعظ]] و پندهایش، [[دعای کمیل]] و صباح و [[مناجات]] [[مسجد کوفه]]، [[سیره]] و زندگی‌اش، ابعاد دیگری از این عرفان ناب و [[الهی]] و در متن عمل و [[تعهّد]] [[اجتماعی]] را نشان می‌دهد و فرسنگ‌ها با آنچه دراویش و صوفیان می‌پندارند و خود را به او منتسب می‌کند، فاصله دارد<ref>در زمینۀ عرفان علوی، از جمله ر.ک: «دانشنامۀ امام علی»، ج۴، مقالۀ اول از آیة اللّه جوادی آملی</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش