شیعه در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۱: خط ۱۱:
اما معنای لغوی برگزیده آنها برای شیعه ([[پیروان]] و [[یاران]]) نشان می‌دهد که آنها شیعه را برگرفته از "ش - ی - ع" به معنای دنبال و همراه کسی رفتن و پیروی کردن دانسته‌اند<ref>تهذیب اللغه، ج۳، ص۶۱؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸ - ۱۸۹.</ref>. برخی از لغت‌شناسان با بیان روشنِ دو ساختارِ متفاوتِ مصدری، شَاعَ یَشیعُ شَیعاً و شُیوعاً را به معنای منتشر شدن چیزی و شَاعَ یَشیعُ شِیاعاً را به معنای در پی و همراه کسی رفتن دانسته است<ref>المنجد، ص۴۱۱، «شیع».</ref>. برخی در نگاهی نادر، با [[گزینش]] معنای "پخش شدن" برای "ش - ی - ع"، شیعه را در اصل شِیعَه (مصدر نوعی) به معنای گونه خاصی از انتشار یک [[اندیشه]] و [[عقیده]] دانسته که بعداً بر گروهی اطلاق شده است که با محوریت این نوع اندیشه گردهم آمده‌اند<ref>التحقیق، ج۶، ص۱۶۶، «شیع».</ref>. با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان شیعه را در لغت به گروهِ پیروان و یارانِ همفکر و هم‌عقیده یک نفر تعریف کرد<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۳۵؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۹؛ تاج العروس، ج۵، ص۴۰۵، «شیع».</ref>.
اما معنای لغوی برگزیده آنها برای شیعه ([[پیروان]] و [[یاران]]) نشان می‌دهد که آنها شیعه را برگرفته از "ش - ی - ع" به معنای دنبال و همراه کسی رفتن و پیروی کردن دانسته‌اند<ref>تهذیب اللغه، ج۳، ص۶۱؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸ - ۱۸۹.</ref>. برخی از لغت‌شناسان با بیان روشنِ دو ساختارِ متفاوتِ مصدری، شَاعَ یَشیعُ شَیعاً و شُیوعاً را به معنای منتشر شدن چیزی و شَاعَ یَشیعُ شِیاعاً را به معنای در پی و همراه کسی رفتن دانسته است<ref>المنجد، ص۴۱۱، «شیع».</ref>. برخی در نگاهی نادر، با [[گزینش]] معنای "پخش شدن" برای "ش - ی - ع"، شیعه را در اصل شِیعَه (مصدر نوعی) به معنای گونه خاصی از انتشار یک [[اندیشه]] و [[عقیده]] دانسته که بعداً بر گروهی اطلاق شده است که با محوریت این نوع اندیشه گردهم آمده‌اند<ref>التحقیق، ج۶، ص۱۶۶، «شیع».</ref>. با توجه به آنچه گفته شد، می‌توان شیعه را در لغت به گروهِ پیروان و یارانِ همفکر و هم‌عقیده یک نفر تعریف کرد<ref>نک: معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۳۵؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۹؛ تاج العروس، ج۵، ص۴۰۵، «شیع».</ref>.


واژه شیعه بر مفرد، مثنّا، جمع، [[مذکر]] و مؤنث یکسان اطلاق می‌شود. جمع آن شِیَع وأشیاع و اسم منسوب به آن، [[شیعی]] است<ref>النهایه، ج۲، ص۵۲۰؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸؛ تاج العروس، ج۱۱، ص۲۵۷.</ref>. برخی تَشیّع (مصدر باب تفعل) را هم که از این ریشه است به معنای [[پیروی]] کردن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که در [[تشیع]]، پیروی همراه با [[گرایش]] درونی و [[دوستی]] همراه با [[اخلاص]] مراد است<ref>اوائل المقالات، ص۱.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]؛ ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۳.</ref>
واژه شیعه بر مفرد، مثنّا، جمع، مذکر و مؤنث یکسان اطلاق می‌شود. جمع آن شِیَع وأشیاع و اسم منسوب به آن، [[شیعی]] است<ref>النهایه، ج۲، ص۵۲۰؛ لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸؛ تاج العروس، ج۱۱، ص۲۵۷.</ref>. برخی تَشیّع (مصدر باب تفعل) را هم که از این ریشه است به معنای [[پیروی]] کردن دانسته‌اند؛ با این تفاوت که در [[تشیع]]، پیروی همراه با [[گرایش]] درونی و [[دوستی]] همراه با [[اخلاص]] مراد است<ref>اوائل المقالات، ص۱.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[شیعه (مقاله)|مقاله «شیعه»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶]]؛ ص۶۳۹ ـ ۶۴۲؛ [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۳.</ref>


در مجموع چند معنا برای شیعه گفته شده است: اعوان و [[انصار]]<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.</ref>، [[فرقه]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸.</ref>، تابع و پیرو<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.</ref> و اصل آن "شیع" به معنای معاضدت، مساعدت<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.</ref> یا توسّع در امری (مادی یا [[معنوی]]) است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۷۹-۳۸۰.</ref>
در مجموع چند معنا برای شیعه گفته شده است: اعوان و [[انصار]]<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.</ref>، [[فرقه]]<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۸، ص۱۸۸.</ref>، تابع و پیرو<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۱۹۱.</ref> و اصل آن "شیع" به معنای معاضدت، مساعدت<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۲۳۵.</ref> یا توسّع در امری (مادی یا [[معنوی]]) است<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ص۱۶۶.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص ۳۷۹-۳۸۰.</ref>
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش