←جایگاه بقیع در سیره علوی
(←منابع) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== جایگاه بقیع در [[سیره علوی]] == | == جایگاه بقیع در [[سیره علوی]] == | ||
[[ابوذر غفاری]] نقل کرده است: «شبی دیدم [[پیامبر خدا]] از خانه خویش بیرون آمدند و دست علی را گرفته، به بقیع رفتند»<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص۱۷۶.</ref>. | [[ابوذر غفاری]] نقل کرده است: «شبی دیدم [[پیامبر خدا]] از [[خانه]] خویش بیرون آمدند و دست علی را گرفته، به [[بقیع]] رفتند»<ref>علل الشرایع، ج ۱، ص۱۷۶.</ref>. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} نقل فرمود: «روزی پیامبر خدا {{صل}} در بقیع بودند که علی {{ع}} خبر از پیامبر گرفتند. به وی گفته شد پیامبر در بقیع هستند. علی به بقیع آمد و بر پیامبر [[سلام]] کرد. پیامبر فرمود: بنشین! علی در طرف راست آن حضرت نشست. سپس [[جعفر بن ابی طالب]] در جستجوی پیامبر بود که گفته شد آن حضرت در بقیع است. جعفر هم به بقیع آمد و بر پیامبر سلام کرد. پیامبر فرمود: بنشین جعفر رو به روی پیامبر نشست سپس پیامبر رو به علی کردند و فرمودند: ای علی آیا [[بشارت]] دهم و خبری را بر تو بگویم؟ علی عرض کرد: آری، ای | [[امام صادق]]{{ع}} نقل فرمود: «روزی پیامبر خدا{{صل}} در بقیع بودند که علی{{ع}} خبر از [[پیامبر]] گرفتند. به وی گفته شد پیامبر در بقیع هستند. علی به بقیع آمد و بر پیامبر [[سلام]] کرد. پیامبر فرمود: بنشین! علی در طرف راست آن حضرت نشست. سپس [[جعفر بن ابی طالب]] در جستجوی پیامبر بود که گفته شد آن حضرت در بقیع است. جعفر هم به بقیع آمد و بر پیامبر سلام کرد. پیامبر فرمود: بنشین جعفر رو به روی پیامبر نشست سپس پیامبر رو به علی کردند و فرمودند: ای علی آیا [[بشارت]] دهم و خبری را بر تو بگویم؟ علی عرض کرد: آری، ای پیامبر! پیامبر فرمود: شب گذشته [[جبرئیل]] نزد من بود و خبر داد قائمی که در [[آخرالزمان]] [[قیام]] و [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند بعد از آنکه از [[ظلم و جور]] آکنده شده باشد از [[نسل]] فرزندت حسین است.»... | ||
از این دست [[روایات]] فراوان است که پیامبر علی را با خود به | از این دست [[روایات]] فراوان است که پیامبر علی را با خود به بقیع میبرد. بعد از [[رحلت پیامبر گرامی اسلام]] علی{{ع}} بر اساس درسهایی که از پیامبر گرفته بودند در بیست و پنج سالی که در [[مدینه]] بودند برای ستردن غمهای [[دل]] خویش و برای سبک شدن [[روح]] بزرگوارش و به جهت [[طلب مغفرت]] برای خفتگان پیامبر و مادرش [[فاطمه بنت اسد]] و عموی گرامیاش عباس و... فراوان به بقیع میرفتند و برای [[اهل]] بقیع [[استغفار]] و با آن [[گفتگو]] میکردند. در برخی منابع نقل شده که علی با بقیع سخن گفته است یکی از آنها روایتی است که «[[ابن حمزه طوسی]]» در کتاب «[[الثاقب فی المناقب]]» آورده است که به دنبال درخواست برخی از [[اهالی مدینه]] [[امیرمؤمنان علی]] به بقیع وارده شد و خطاب به آن [[قبرستان]] مطالبی را بیان داشت.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۱۹۳.</ref> | ||
== بقیع در [[سیره فاطمه زهرا]] {{س}} == | == بقیع در [[سیره فاطمه زهرا]] {{س}} == |