سنت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۱۵ ژوئن
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۹: خط ۱۹:
برخی سنت را [[مقید]] کرده‌اند که [[قرآن]]<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ ارشاد الفحول، ص۳۳.</ref> و گفتار و [[کردار]] عادی [[معصوم]] نباشد<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایه، ص۷۹.</ref>. به نظر برخی، "[[حدیث]]" و "خبر" نیز به معنای [[سنت]] و با آن مترادف است؛<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۷۹؛ مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۱.</ref> اما بسیاری آن دو را با یکدیگر متفاوت دانسته و گفته‌اند: [[سنت]] بر خود [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] اطلاق می‌شود؛ ولی [[حدیث]] و خبر از [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] حکایت می‌کند،<ref>حبل المتین، ص۴؛ عوائد الایام، ص۴۶۷؛ مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۹.</ref> یا [[حدیث]] تنها بر [[سنت]] گفتاری [[پیامبر]] {{صل}} اطلاق می‌شود؛ ولی [[سنت]] اعم از گفتار، عمل و تقریر آن حضرت است<ref>مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۲.</ref>.  
برخی سنت را [[مقید]] کرده‌اند که [[قرآن]]<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ ارشاد الفحول، ص۳۳.</ref> و گفتار و [[کردار]] عادی [[معصوم]] نباشد<ref>زبدة الاصول، ص۸۷؛ معجم مصطلحات الرجال و الدرایه، ص۷۹.</ref>. به نظر برخی، "[[حدیث]]" و "خبر" نیز به معنای [[سنت]] و با آن مترادف است؛<ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۹۷۹؛ مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۱.</ref> اما بسیاری آن دو را با یکدیگر متفاوت دانسته و گفته‌اند: [[سنت]] بر خود [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] اطلاق می‌شود؛ ولی [[حدیث]] و خبر از [[قول و فعل]] و تقریر [[معصوم]] حکایت می‌کند،<ref>حبل المتین، ص۴؛ عوائد الایام، ص۴۶۷؛ مقباس الهدایه، ج۱، ص۶۹.</ref> یا [[حدیث]] تنها بر [[سنت]] گفتاری [[پیامبر]] {{صل}} اطلاق می‌شود؛ ولی [[سنت]] اعم از گفتار، عمل و تقریر آن حضرت است<ref>مقباس الهدایه، ج۵، ص۲۲.</ref>.  


سنت در [[اصول فقه]] از جهاتی گوناگون به اقسامی قسمت شده است: از جهت نوع عمل صادر شده از [[معصوم]] به [[سنت قولی]]، فعلی و تقریری قسمت شده است. [[سنت قولی]]، سخنان و [[احادیث]] معصوم است و [[سنت]] فعلی آنچه [[معصوم]] آن را در محضر دیگران برای [[تعلیم]] انجام داده است. [[سنت تقریری]] نیز [[تأیید]] افعالی است که در حضور یا غیاب [[معصومان]] {{ع}} انجام گرفته و آنان پس از [[آگاهی]] با [[سکوت]] یا [[مدح]] خود، آن عمل را [[امضا]] کرده‌اند<ref>التعدیل و الترجیح، ج۱، ص۱۳؛ وصول الاخیار، ص۸۸؛ السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۹۶.</ref>. [[سنت]] از جهت حکایت آن از سوی [[راویان]] نیز به [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] و [[سنت]] منقول به [[خبر واحد]]<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۴، ص۴۴۷.</ref> قسمت شده است<ref> ارشاد الفحول، ص۱۹۰.</ref>. [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] به خبر گروهی از [[راویان]] گفته می‌شود که اتفاق آنها بر [[دروغ]] به صورت عادی ممتنع باشد <ref>الامام جعفر الصادق، ص۲۴۰؛ بدایة الوصول، ج۵، ص۳۰۳؛ مباحث الاصول، ج۱، ص۴۹۶.</ref> و سنت منقول به [[خبر واحد]] به خبری اطلاق می‌گردد که در حد تواتر نباشد<ref>وسیلة الوصول، ص۴۹۶؛ اصول الحدیث، ص۸۲.</ref> و اگر راویان آن در هر طبقه دو یا سه نفر باشند، خبر یا [[سنت]] [[مستفیض]] نام دارد<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
سنت در [[اصول فقه]] از جهاتی گوناگون به اقسامی قسمت شده است: از جهت نوع عمل صادر شده از [[معصوم]] به [[سنت قولی]]، فعلی و تقریری قسمت شده است. [[سنت قولی]]، سخنان و [[احادیث]] معصوم است و [[سنت]] فعلی آنچه [[معصوم]] آن را در محضر دیگران برای [[تعلیم]] انجام داده است. [[سنت تقریری]] نیز [[تأیید]] افعالی است که در حضور یا غیاب [[معصومان]] {{ع}} انجام گرفته و آنان پس از [[آگاهی]] با [[سکوت]] یا [[مدح]] خود، آن عمل را [[امضا]] کرده‌اند<ref>التعدیل و الترجیح، ج۱، ص۱۳؛ وصول الاخیار، ص۸۸؛ السنة فی الشریعة الاسلامیه، ص۹۶.</ref>. [[سنت]] از جهت حکایت آن از سوی [[راویان]] نیز به [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] و [[سنت]] منقول به [[خبر واحد]]<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۴، ص۴۴۷.</ref> قسمت شده است<ref> ارشاد الفحول، ص۱۹۰.</ref>. [[سنت]] منقول به خبر [[متواتر]] به خبر گروهی از [[راویان]] گفته می‌شود که اتفاق آنها بر [[دروغ]] به صورت عادی ممتنع باشد <ref>الامام جعفر الصادق، ص۲۴۰؛ بدایة الوصول، ج۵، ص۳۰۳؛ مباحث الاصول، ج۱، ص۴۹۶.</ref> و سنت منقول به [[خبر واحد]] به خبری اطلاق می‌گردد که در حد تواتر نباشد<ref>وسیلة الوصول، ص۴۹۶؛ اصول الحدیث، ص۸۲.</ref> و اگر راویان آن در هر طبقه دو یا سه نفر باشند، خبر یا [[سنت]] [[مستفیض]] نام دارد<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== [[سنت]] در [[قرآن]] ==
== [[سنت]] در [[قرآن]] ==
خط ۲۹: خط ۲۹:
# [[حکمت]]: {{متن قرآن|َ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> که مراد از آن به نظر بسیاری از [[مفسران]]، [[سنت پیامبر]] است<ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۷۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴؛ التفسیر الکاشف، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. افزون بر این، آیاتی که در آنها [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از خود فراخوانده {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، یا [[مسلمانان]] از [[مخالفت با پیامبر]] منع شده‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«این بدان روست که اینان با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزد بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۱۳.</ref>، یا به [[اجابت]] [[دعوت پیامبر]] [[فرمان]] داده شده‌اند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> و... به [[سنت]] به معنای مصطلح اشاره دارند.
# [[حکمت]]: {{متن قرآن|َ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}<ref>«به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد» سوره بقره، آیه ۱۲۹.</ref> که مراد از آن به نظر بسیاری از [[مفسران]]، [[سنت پیامبر]] است<ref>جامع البیان، ج۱، ص۷۷۵؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴؛ التفسیر الکاشف، ج۶، ص۲۱۷.</ref>. افزون بر این، آیاتی که در آنها [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به [[پیروی]] از خود فراخوانده {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>، یا [[مسلمانان]] از [[مخالفت با پیامبر]] منع شده‌اند {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«این بدان روست که اینان با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزد بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره انفال، آیه ۱۳.</ref>، یا به [[اجابت]] [[دعوت پیامبر]] [[فرمان]] داده شده‌اند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> و... به [[سنت]] به معنای مصطلح اشاره دارند.


در [[قرآن کریم]] از موضوعات گوناگون مرتبط با [[سنت]]، از جمله منبع و منشأ [[سنت]]، [[حجیت سنت]]، کارکرد و نقش [[سنت]]، [[لزوم]] [[پیروی]] از [[سنت]] و [[پرهیز]] از [[مخالفت]] با آن سخن به میان آمده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در [[قرآن کریم]] از موضوعات گوناگون مرتبط با [[سنت]]، از جمله منبع و منشأ [[سنت]]، [[حجیت سنت]]، کارکرد و نقش [[سنت]]، [[لزوم]] [[پیروی]] از [[سنت]] و [[پرهیز]] از [[مخالفت]] با آن سخن به میان آمده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== منشأ و منبع [[سنت]] ==
== منشأ و منبع [[سنت]] ==
خط ۵۰: خط ۵۰:
همچنین در برخی [[روایات]] از [[نزول]] [[فرشتگان الهی]] در [[شب قدر]] بر [[امامان]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۹؛ حقيقة علم آل محمد، ص۸۱، ۸۳.</ref> و وجود عمودی از [[نور]] میان [[امامان معصوم]] تا [[آسمان]]<ref>بحار الانوار، ج۲۶، ص۱۳۲-۱۳۶؛ حقیقة علم آل محمد، ص۸۳.</ref> یاد شده است که از دیگر [[منابع علم]] [[اهل‌بیت]] {{ع}} به شمار رفته است.
همچنین در برخی [[روایات]] از [[نزول]] [[فرشتگان الهی]] در [[شب قدر]] بر [[امامان]]<ref>الكافى، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۹؛ حقيقة علم آل محمد، ص۸۱، ۸۳.</ref> و وجود عمودی از [[نور]] میان [[امامان معصوم]] تا [[آسمان]]<ref>بحار الانوار، ج۲۶، ص۱۳۲-۱۳۶؛ حقیقة علم آل محمد، ص۸۳.</ref> یاد شده است که از دیگر [[منابع علم]] [[اهل‌بیت]] {{ع}} به شمار رفته است.


در جمع میان [[آیات]] و روایاتی که [[قرآن]] را جامع همه [[معارف دین]] شمرده، با [[ادله]] منابع یاد شده می‌توان گفت که [[قرآن]] جامع همه [[معارف]] و [[احکام]] مورد نیاز [[بشر]] است؛ ولی این [[معارف]] و [[احکام]] در [[قرآن]] بیشتر به صورت کلی آمده‌اند و جزئیات و تفاصیل آنها در دیگر منابع آمده‌اند. مؤید این امر، روایاتی دیگر است که از وجود اصل هر آنچه [[بشر]] در آن [[اختلاف]] دارد در [[قرآن]] سخن گفته و یادآور شده است که [[عقول]] همه [[انسان‌ها]] به این اصول دسترسی ندارند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۰؛ تهذیب، ج۹، ص۳۵۷.</ref> و نیز احادیثی که در آنها از عرضه [[سنت]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{ع}} بر [[قرآن]] و رد [[روایات]] [[مخالف]] با [[قرآن]]<ref> الکافی، ج۱، ص۶۹؛ تهذیب، ج۷، ص۲۷۵.</ref> یاد شده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در جمع میان [[آیات]] و روایاتی که [[قرآن]] را جامع همه [[معارف دین]] شمرده، با [[ادله]] منابع یاد شده می‌توان گفت که [[قرآن]] جامع همه [[معارف]] و [[احکام]] مورد نیاز [[بشر]] است؛ ولی این [[معارف]] و [[احکام]] در [[قرآن]] بیشتر به صورت کلی آمده‌اند و جزئیات و تفاصیل آنها در دیگر منابع آمده‌اند. مؤید این امر، روایاتی دیگر است که از وجود اصل هر آنچه [[بشر]] در آن [[اختلاف]] دارد در [[قرآن]] سخن گفته و یادآور شده است که [[عقول]] همه [[انسان‌ها]] به این اصول دسترسی ندارند<ref>الکافی، ج۱، ص۶۰؛ تهذیب، ج۹، ص۳۵۷.</ref> و نیز احادیثی که در آنها از عرضه [[سنت]] و [[روایات]] [[معصومان]] {{ع}} بر [[قرآن]] و رد [[روایات]] [[مخالف]] با [[قرآن]]<ref> الکافی، ج۱، ص۶۹؛ تهذیب، ج۷، ص۲۷۵.</ref> یاد شده است<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== جایگاه و کارکردهای [[سنت]] ==
== جایگاه و کارکردهای [[سنت]] ==
[[سنت]] در عرصه [[معارف دین]] و [[قرآن]] و نیز در ارتباط با [[جامعه انسانی]]، اعم از [[مسلمانان]] و غیر [[مسلمانان]] نقش‌ها و کارکردهای متعددی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>:
[[سنت]] در عرصه [[معارف دین]] و [[قرآن]] و نیز در ارتباط با [[جامعه انسانی]]، اعم از [[مسلمانان]] و غیر [[مسلمانان]] نقش‌ها و کارکردهای متعددی دارد که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>:


=== [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] ===
=== [[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] ===
خط ۶۰: خط ۶۰:
بر پایه [[احادیث]] متعدد دیگر، [[احادیث]] و [[سنت]] صادر شده از [[امامان معصوم]]، [[وحی الهی]] و سخن [[خداوند]] در [[قرآن]] شمرده شده است<ref>الامالی، ص۴۲؛ الکافی، ج۱، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۷.</ref>.
بر پایه [[احادیث]] متعدد دیگر، [[احادیث]] و [[سنت]] صادر شده از [[امامان معصوم]]، [[وحی الهی]] و سخن [[خداوند]] در [[قرآن]] شمرده شده است<ref>الامالی، ص۴۲؛ الکافی، ج۱، ص۶۰؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۹۷.</ref>.


[[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] در [[سنت]] با روش‌های گوناگون و متعدد، همچون بیان معنای لغوی، [[تعیین]] مصادیق [[آیات]]، تخصیص و تقیید [[آیات]] و شیوه‌هایی دیگر انجام گرفته است. ([[تفسیر]] [[پیامبر]]، [[تفسیر]] [[اهل‌بیت]])<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
[[تبیین]] و [[تفسیر قرآن]] در [[سنت]] با روش‌های گوناگون و متعدد، همچون بیان معنای لغوی، [[تعیین]] مصادیق [[آیات]]، تخصیص و تقیید [[آیات]] و شیوه‌هایی دیگر انجام گرفته است. ([[تفسیر]] [[پیامبر]]، [[تفسیر]] [[اهل‌بیت]])<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


=== [[نسخ قرآن]] ===
=== [[نسخ قرآن]] ===
خط ۶۷: خط ۶۷:
برخی این دیدگاه را [[رأی]] مشهور میان [[فقیهان]] [[شیعه]] شمرده‌اند<ref> اوائل المقالات، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>. در مقابل، عده‌ای [[نسخ قرآن]] را به وسیله [[سنت]] جایز شمرده<ref>الذریعه، ج۱، ص۴۶۰؛ التبیان، ج۱، ص۳۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵.</ref> و گفته‌اند [[سنت]] نیز همانند [[قرآن]] از جانب [[خداوند]] و مفید [[علم]] و عمل است و تنها طریق صدور و بیان آن با [[قرآن]] متفاوت است و [[اعجاز]] بودن [[قرآن]] تأثیری در این امر ندارد<ref> العدة فی الاصول، ج۲، ص۵۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۱۴.</ref>. [[پیروان]] این نظریه [[آیه]] {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم؛ آیا ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref> را مؤید این نظر دانسته و در رد [[استدلال]] مانعین به این [[آیه]] گفته‌اند: [[آیه]] یاد شده [[ناسخ]] را بهتر یا همانند [[آیه]] [[منسوخ]] شمرده: {{متن قرآن|نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا}} و مراد از خیر بودن، صالح‌تر و نافع‌تر بودن آن از [[دلیل]] نخست است و [[دلیل]] [[صالح]] و نافع‌تر ممکن است [[قرآن]] یا [[سنت]] باشد<ref> احکام القرآن، جصاص، ج۱، ص۷۲؛ الذریعه، ج۱، ص۴۶۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲.</ref>. در پاسخ از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref> نیز گفته شده که [[آیه]] یاد شده تنها از [[جایگزینی]] [[آیات قرآن]] با [[آیات]] [[منسوخ]] [[سخن]] به میان آورده و نه از انحصار [[نسخ]] [[آیات]] با [[آیات]] دیگر<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۶.</ref>.
برخی این دیدگاه را [[رأی]] مشهور میان [[فقیهان]] [[شیعه]] شمرده‌اند<ref> اوائل المقالات، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref>. در مقابل، عده‌ای [[نسخ قرآن]] را به وسیله [[سنت]] جایز شمرده<ref>الذریعه، ج۱، ص۴۶۰؛ التبیان، ج۱، ص۳۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵.</ref> و گفته‌اند [[سنت]] نیز همانند [[قرآن]] از جانب [[خداوند]] و مفید [[علم]] و عمل است و تنها طریق صدور و بیان آن با [[قرآن]] متفاوت است و [[اعجاز]] بودن [[قرآن]] تأثیری در این امر ندارد<ref> العدة فی الاصول، ج۲، ص۵۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج۲، ص۶۵؛ کشاف القناع، ج۶، ص۱۱۴.</ref>. [[پیروان]] این نظریه [[آیه]] {{متن قرآن|مَا نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«اگر آیه‌ای را نسخ کنیم یا (حکم) آن را واپس افکنیم به از آن یا همگون آن را می‌آوریم؛ آیا ندانسته‌ای که خداوند بر هر کاری تواناست؟» سوره بقره، آیه ۱۰۶.</ref> را مؤید این نظر دانسته و در رد [[استدلال]] مانعین به این [[آیه]] گفته‌اند: [[آیه]] یاد شده [[ناسخ]] را بهتر یا همانند [[آیه]] [[منسوخ]] شمرده: {{متن قرآن|نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا}} و مراد از خیر بودن، صالح‌تر و نافع‌تر بودن آن از [[دلیل]] نخست است و [[دلیل]] [[صالح]] و نافع‌تر ممکن است [[قرآن]] یا [[سنت]] باشد<ref> احکام القرآن، جصاص، ج۱، ص۷۲؛ الذریعه، ج۱، ص۴۶۸؛ مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲.</ref>. در پاسخ از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.</ref> نیز گفته شده که [[آیه]] یاد شده تنها از [[جایگزینی]] [[آیات قرآن]] با [[آیات]] [[منسوخ]] [[سخن]] به میان آورده و نه از انحصار [[نسخ]] [[آیات]] با [[آیات]] دیگر<ref>التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۶.</ref>.


[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> نیز مدعای مانعین را ثابت نمی‌کند، زیرا [[نسخ قرآن]] با [[سنت]]، [[تغییر]] و تبدیل [[آیات الهی]] از جانب [[پیامبر]] نیست، بلکه این عمل نیز از جانب خداست، زیرا [[سخن پیامبر]] نیز سخن [[خدا]] و [[وحی]] است {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref><ref> احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. [[پیروان]] این نظریه، درباره نوع [[سنت]] [[ناسخ]] نیز دیدگاه‌هایی متفاوت دارند: گروهی از آنان [[نسخ قرآن]] را تنها با [[سنت]] [[متواتر]] <ref> احکام القرآن، ابن عربی، ج۲، ص۴۰۴؛ بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۸۳؛ الفوائد الطوسیه، ص۵۳۲.</ref>جایز دانسته‌اند؛ ولی برخی دیگر [[نسخ قرآن]] با [[خبر واحد]] مقطوع یا همراه با قرینه صحت را نیز جایز شمرده‌اند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲؛ روض الجنان، ج۶، ص۸۳؛ عمده‌القاری، ج۱، ص۲۴۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref> نیز مدعای مانعین را ثابت نمی‌کند، زیرا [[نسخ قرآن]] با [[سنت]]، [[تغییر]] و تبدیل [[آیات الهی]] از جانب [[پیامبر]] نیست، بلکه این عمل نیز از جانب خداست، زیرا [[سخن پیامبر]] نیز سخن [[خدا]] و [[وحی]] است {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.</ref><ref> احکام القرآن، جصاص، ج۳، ص۲۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۷.</ref>. [[پیروان]] این نظریه، درباره نوع [[سنت]] [[ناسخ]] نیز دیدگاه‌هایی متفاوت دارند: گروهی از آنان [[نسخ قرآن]] را تنها با [[سنت]] [[متواتر]] <ref> احکام القرآن، ابن عربی، ج۲، ص۴۰۴؛ بدایة المجتهد، ج۲، ص۳۸۳؛ الفوائد الطوسیه، ص۵۳۲.</ref>جایز دانسته‌اند؛ ولی برخی دیگر [[نسخ قرآن]] با [[خبر واحد]] مقطوع یا همراه با قرینه صحت را نیز جایز شمرده‌اند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۴۲؛ روض الجنان، ج۶، ص۸۳؛ عمده‌القاری، ج۱، ص۲۴۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


=== [[تشریع]] و بیان [[احکام الهی]] ===
=== [[تشریع]] و بیان [[احکام الهی]] ===
خط ۸۲: خط ۸۲:
بیان [[احکام الهی]] در [[سنت]] در برخی موارد به‌گونه [[تبیین احکام]] مجمل است؛ مانند [[نماز]] که برخی [[احکام]] آن همچون اصل [[وجوب]] [[نماز]] {{متن قرآن|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا}}<ref>«نماز را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.</ref>، اوقات کلی [[نمازها]] {{متن قرآن|وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى}}<ref>«و من تو را برگزیده‌ام پس به آنچه وحی می‌شود گوش فرا ده» سوره طه، آیه ۱۳.</ref>، [[رکوع]] و [[سجود]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.</ref> و جهر و اخفات در [[نماز]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!» سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref> در [[قرآن]] به [[اجمال]] بیان شده‌اند؛ اما تفصیل و بیان جزئیات آن همچون نمازهای [[واجب]] و [[مستحب]]، عدد رکعات [[نماز]]، وقت خاص هر یک از [[نمازها]] و بسیاری از [[احکام]] دیگر آن بر عهده [[سنت]] است<ref>الکافی، ج۳، ص۲۶۵؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۱۳۸،۳۴۷.</ref>.
بیان [[احکام الهی]] در [[سنت]] در برخی موارد به‌گونه [[تبیین احکام]] مجمل است؛ مانند [[نماز]] که برخی [[احکام]] آن همچون اصل [[وجوب]] [[نماز]] {{متن قرآن|أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا}}<ref>«نماز را از هنگام بازگشت خورشید (در نیمه روز) تا تاریکی شب بپا دار! و (نیز) نماز صبح را که نماز صبح با گواهی (فرشتگان) است» سوره اسراء، آیه ۷۸.</ref>، اوقات کلی [[نمازها]] {{متن قرآن|وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى}}<ref>«و من تو را برگزیده‌ام پس به آنچه وحی می‌شود گوش فرا ده» سوره طه، آیه ۱۳.</ref>، [[رکوع]] و [[سجود]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیکو انجام دهید باشد که رستگار گردید» سوره حج، آیه ۷۷.</ref> و جهر و اخفات در [[نماز]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}}<ref>«بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!» سوره اسراء، آیه ۱۱۰.</ref> در [[قرآن]] به [[اجمال]] بیان شده‌اند؛ اما تفصیل و بیان جزئیات آن همچون نمازهای [[واجب]] و [[مستحب]]، عدد رکعات [[نماز]]، وقت خاص هر یک از [[نمازها]] و بسیاری از [[احکام]] دیگر آن بر عهده [[سنت]] است<ref>الکافی، ج۳، ص۲۶۵؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۱۳۸،۳۴۷.</ref>.


گاه [[قرآن]] حکمی را به صورت عام بیان کرده است؛ مانند [[تحریم]] [[ربا]]: {{متن قرآن|حَرَّمَ الرِّبَا }}<ref>«ربا را حرام کرده است» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را تخصیص زده و مثلاً [[ربا]] میان [[پدر]] و [[فرزند]] را [[حلال]] شمرده است<ref> الکافی، ج۵، ص۱۶۷؛ تهذیب، ج۷، ص۱۷.</ref>. در مواردی نیز [[قرآن]] حکمی را مطلق بیان کرده است؛ مانند [[قطع]] دست دزد: {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا }}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را به [[قطع]] ۴ انگشت دست [[مقید]] کرده است و... <ref>الکافی، ج۷، ص۲۲۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۲۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
گاه [[قرآن]] حکمی را به صورت عام بیان کرده است؛ مانند [[تحریم]] [[ربا]]: {{متن قرآن|حَرَّمَ الرِّبَا }}<ref>«ربا را حرام کرده است» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را تخصیص زده و مثلاً [[ربا]] میان [[پدر]] و [[فرزند]] را [[حلال]] شمرده است<ref> الکافی، ج۵، ص۱۶۷؛ تهذیب، ج۷، ص۱۷.</ref>. در مواردی نیز [[قرآن]] حکمی را مطلق بیان کرده است؛ مانند [[قطع]] دست دزد: {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا }}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>؛ ولی [[سنت]] آن را به [[قطع]] ۴ انگشت دست [[مقید]] کرده است و... <ref>الکافی، ج۷، ص۲۲۲؛ وسائل الشیعه، ج۲۸، ص۲۵۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


=== [[تربیت]] و [[هدایت]] [[انسان]] ===
=== [[تربیت]] و [[هدایت]] [[انسان]] ===
از جمله [[وظایف]] [[رسول خدا]] {{صل}} افزون بر [[ابلاغ]] [[آیات قرآن]]، [[تعلیم]] [[آیات قرآن]] و [[حکمت]] به [[انسان‌ها]] و [[تزکیه]] و [[تربیت]] و [[هدایت]] آنان از این راه است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مقصود از {{متن قرآن|الْحِكْمَةَ}} [[سنت]] یا [[شناخت دین]]، [[فقه]] یا [[علم به احکام]] <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴.</ref> یا مطلق [[معارف دینی]]، اعم از منقول و معقول<ref>زبدة التفاسیر، ج۷، ص۵۵؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۳۷۱.</ref> یا همه اموری است که [[انسان‌ها]] را به سوی [[سعادت]] در [[عقیده]] و [[رفتار]] [[هدایت]] می‌کند<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> که این معانی شامل [[سنت]] نیز می‌شوند. مقصود از [[تزکیه]] نیز، [[تطهیر]] [[عقاید]] و [[اعمال انسان‌ها]] از [[آلودگی]] [[کفر]] و [[شرک]] و [[گناهان]] است<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۷۵؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.
از جمله [[وظایف]] [[رسول خدا]] {{صل}} افزون بر [[ابلاغ]] [[آیات قرآن]]، [[تعلیم]] [[آیات قرآن]] و [[حکمت]] به [[انسان‌ها]] و [[تزکیه]] و [[تربیت]] و [[هدایت]] آنان از این راه است: {{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.</ref> مراد از {{متن قرآن|الْكِتَابَ}} در [[آیه]]، [[قرآن]] و مقصود از {{متن قرآن|الْحِكْمَةَ}} [[سنت]] یا [[شناخت دین]]، [[فقه]] یا [[علم به احکام]] <ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۴.</ref> یا مطلق [[معارف دینی]]، اعم از منقول و معقول<ref>زبدة التفاسیر، ج۷، ص۵۵؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۳۷۱.</ref> یا همه اموری است که [[انسان‌ها]] را به سوی [[سعادت]] در [[عقیده]] و [[رفتار]] [[هدایت]] می‌کند<ref>التفسیر الکاشف، ج۲، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> که این معانی شامل [[سنت]] نیز می‌شوند. مقصود از [[تزکیه]] نیز، [[تطهیر]] [[عقاید]] و [[اعمال انسان‌ها]] از [[آلودگی]] [[کفر]] و [[شرک]] و [[گناهان]] است<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۷۵؛ زبدة التفاسیر، ج۱، ص۲۰۲.</ref>.


در آیه‌ای دیگر نیز [[قرآن کریم]] [[رسول خدا]] را [[پیامبری]] شناسانده است که افزون بر [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[حکمت]]، علومی را که [[مردم]] نمی‌دانند به آنان می‌آموزد: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. مراد از [[علوم]] یاد شده در [[آیه]]، به نظر بسیاری، علومی است که تنها از [[راه وحی]] و [[رسول خدا]] تحصیل می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۴؛ روح المعانی، ج۲، ص۱۸.</ref>؛ مانند [[استنباط]] [[احکام]] از [[نصوص]]، قصص، [[اخبار]] [[پیامبران]] و [[امت‌های پیشین]] و رخدادهای گذشته و [[آینده]] <ref>جامع البیان، ج۲، ص۵۱؛ التفسیر الوسیط، ج۱، ص۳۰۸.</ref> افزون بر این، [[قرآن کریم]] در آیه‌ای دیگر پاسخ به [[دعوت پیامبر]] را سبب [[حیات]] واقعی [[انسان‌ها]] و [[هدایت]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. مراد از [[دعوت پیامبر]]، [[دعوت]] آن حضرت به [[ایمان]]، [[جهاد]] و دیگر [[اعمال نیک]] و [[طاعت]] [[الهی]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۴۶.</ref> که سبب [[حیات]] [[دل]] و [[بیداری]] [[عقل]] و [[هدایت]] [[انسان]] به [[زندگی]] [[معنوی]] جاودانه و خارج شدن او از حضیض [[ذلت]] به اوج [[عزت]] می‌گردد<ref>منهاج البراعه، ج۱۷، ص۱۳۷.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> از وجود هدایت ‌کنندگانی برای همه [[اقوام]] یاد کرده است. در [[روایات]] متعدد، [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن حضرت {{ع}} هدایت‌ کنندگان [[امت]] پس از [[پیامبر اسلام]] دانسته شده‌اند <ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. [[هدایتگری]] [[امامان معصوم]] {{ع}} منحصر به زمان حضور آنان نبوده، بلکه [[سنت]] منقول از آنان نیز سبب [[هدایت مردم]] می‌شود<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در آیه‌ای دیگر نیز [[قرآن کریم]] [[رسول خدا]] را [[پیامبری]] شناسانده است که افزون بر [[تعلیم]] [[قرآن]] و [[حکمت]]، علومی را که [[مردم]] نمی‌دانند به آنان می‌آموزد: {{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیه‌های ما را بر شما می‌خواند و (جان) شما را پاکیزه می‌گرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی می‌آموزد و آنچه را نمی‌دانستید به شما یاد می‌دهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. مراد از [[علوم]] یاد شده در [[آیه]]، به نظر بسیاری، علومی است که تنها از [[راه وحی]] و [[رسول خدا]] تحصیل می‌شوند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۴۳۴؛ روح المعانی، ج۲، ص۱۸.</ref>؛ مانند [[استنباط]] [[احکام]] از [[نصوص]]، قصص، [[اخبار]] [[پیامبران]] و [[امت‌های پیشین]] و رخدادهای گذشته و [[آینده]] <ref>جامع البیان، ج۲، ص۵۱؛ التفسیر الوسیط، ج۱، ص۳۰۸.</ref> افزون بر این، [[قرآن کریم]] در آیه‌ای دیگر پاسخ به [[دعوت پیامبر]] را سبب [[حیات]] واقعی [[انسان‌ها]] و [[هدایت]] آنان دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی می‌بخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی می‌شود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده می‌شوید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref>. مراد از [[دعوت پیامبر]]، [[دعوت]] آن حضرت به [[ایمان]]، [[جهاد]] و دیگر [[اعمال نیک]] و [[طاعت]] [[الهی]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۴۶.</ref> که سبب [[حیات]] [[دل]] و [[بیداری]] [[عقل]] و [[هدایت]] [[انسان]] به [[زندگی]] [[معنوی]] جاودانه و خارج شدن او از حضیض [[ذلت]] به اوج [[عزت]] می‌گردد<ref>منهاج البراعه، ج۱۷، ص۱۳۷.</ref>؛ همچنین [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> از وجود هدایت ‌کنندگانی برای همه [[اقوام]] یاد کرده است. در [[روایات]] متعدد، [[علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن حضرت {{ع}} هدایت‌ کنندگان [[امت]] پس از [[پیامبر اسلام]] دانسته شده‌اند <ref>الکافی، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲؛ بحار الانوار، ج۱۶، ص۳۸۵.</ref>. [[هدایتگری]] [[امامان معصوم]] {{ع}} منحصر به زمان حضور آنان نبوده، بلکه [[سنت]] منقول از آنان نیز سبب [[هدایت مردم]] می‌شود<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


=== [[مرجع]] رفع [[اختلاف‌ها]] و [[شبهات]] ===
=== [[مرجع]] رفع [[اختلاف‌ها]] و [[شبهات]] ===
کارکرد دیگر [[سنت]]، [[حل اختلافات]] [[مسلمانان]] و زدودن [[شبهات]] آنان است. [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پس از امر به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] و [[اولی الامر]]، [[مؤمنان]] را به ارجاع موارد [[اختلاف]] به [[خدا]] و [[رسول]] [[مکلف]] کرده و این کار را بهتر و دارای فرجامی نیکوتر شمرده است. مراد از [[نزاع]] و [[اختلاف]] در [[آیه]]، [[اختلاف]] در امور [[دین]] است<ref>جامع البیان، ج۵، ص۲۰۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۶۱.</ref>؛ اعم از اینکه این [[نزاع]] میان دو طرف باشد، یا اینکه شخص خود نسبت به امری از [[دین]] [[شک]] و شبهه‌ای داشته باشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref> و مقصود از "ردّ به [[خدا]] و [[رسول]]»، ارجاع موارد [[اختلاف]] و [[شبهه]] به [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}} است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴.</ref>، چنان‌که در [[نقلی]] از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} نیز به آن اشاره شده است<ref>نهج البلاغه، نامه۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref>.
کارکرد دیگر [[سنت]]، [[حل اختلافات]] [[مسلمانان]] و زدودن [[شبهات]] آنان است. [[قرآن]] در [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> پس از امر به [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] و [[اولی الامر]]، [[مؤمنان]] را به ارجاع موارد [[اختلاف]] به [[خدا]] و [[رسول]] [[مکلف]] کرده و این کار را بهتر و دارای فرجامی نیکوتر شمرده است. مراد از [[نزاع]] و [[اختلاف]] در [[آیه]]، [[اختلاف]] در امور [[دین]] است<ref>جامع البیان، ج۵، ص۲۰۸؛ مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۲۶۱.</ref>؛ اعم از اینکه این [[نزاع]] میان دو طرف باشد، یا اینکه شخص خود نسبت به امری از [[دین]] [[شک]] و شبهه‌ای داشته باشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref> و مقصود از "ردّ به [[خدا]] و [[رسول]]»، ارجاع موارد [[اختلاف]] و [[شبهه]] به [[قرآن]] و [[سنت پیامبر]] {{صل}} است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۴.</ref>، چنان‌که در [[نقلی]] از [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} نیز به آن اشاره شده است<ref>نهج البلاغه، نامه۵۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۶۵.</ref>.


ارجاع به [[خدا]] و [[رسول]] شامل [[سنت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز می‌شود، زیرا آنچه از آنان صادر شده، برگرفته از [[سنت پیامبر]] و [[قرآن کریم]] است<ref>شرح اصول کافی، ج۶، ص۴۰۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹.</ref>. در احادیثی دیگر نیز [[پیامبر]] {{صل}} [[اهل‌بیت]] {{ع}} را در کنار [[قرآن]] یکی از دو عامل مهم [[گمراه]] نشدن [[مسلمانان]] پس از خود<ref>الکافی، ج۲، ص۴۱۵؛ مسند احمد، ج۳، ص۵۹؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref> و لنگرگاه [[ثبات]] و [[امنیت]] [[مسلمانان]] برای دوری از [[اختلاف]] برشمرده است<ref> المستدرک، ج۲، ص۱۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
ارجاع به [[خدا]] و [[رسول]] شامل [[سنت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} نیز می‌شود، زیرا آنچه از آنان صادر شده، برگرفته از [[سنت پیامبر]] و [[قرآن کریم]] است<ref>شرح اصول کافی، ج۶، ص۴۰۲؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۹.</ref>. در احادیثی دیگر نیز [[پیامبر]] {{صل}} [[اهل‌بیت]] {{ع}} را در کنار [[قرآن]] یکی از دو عامل مهم [[گمراه]] نشدن [[مسلمانان]] پس از خود<ref>الکافی، ج۲، ص۴۱۵؛ مسند احمد، ج۳، ص۵۹؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۳۲۸.</ref> و لنگرگاه [[ثبات]] و [[امنیت]] [[مسلمانان]] برای دوری از [[اختلاف]] برشمرده است<ref> المستدرک، ج۲، ص۱۴۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۱۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== [[پیروی]] از [[سنت]] و آثار آن ==
== [[پیروی]] از [[سنت]] و آثار آن ==
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
# دستیابی به فرجام [[نیک]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>،
# دستیابی به فرجام [[نیک]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>،
# [[پیروزی]] [[عظیم]] {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>،
# [[پیروزی]] [[عظیم]] {{متن قرآن|يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا}}<ref>«تا کردارهایتان را شایسته گرداند و گناهانتان را بیامرزد و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بی‌گمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.</ref>،
# ورود به [[بهشت]] با نهرهای روان و جاویدان بودن در آن {{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref> و [[همنشینی]] با همراهانی [[نیک]]، همچون [[پیامبران]]، [[صدّیقان]]، [[شهدا]] و [[صالحان]] در [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
# ورود به [[بهشت]] با نهرهای روان و جاویدان بودن در آن {{متن قرآن|تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در آنها جاودانند و این است رستگاری سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۳.</ref> و [[همنشینی]] با همراهانی [[نیک]]، همچون [[پیامبران]]، [[صدّیقان]]، [[شهدا]] و [[صالحان]] در [[بهشت]]: {{متن قرآن|وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا}}<ref>«و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== پیامدهای [[مخالفت]] با [[سنت]] ==
== پیامدهای [[مخالفت]] با [[سنت]] ==
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
افزون بر [[حرمت]] تکلیفی، [[مخالفت]] با [[سنت]]، پیامدهای فراوانی برای مخالفت‌ کنندگان دارد؛ از جمله [[قرآن کریم]] [[اعراض]] و [[مخالفت]] با [[اوامر]] [[رسول خدا]] را سبب [[محرومیت از محبت الهی]] و [[کفر]] [[اعراض]] کنندگان دانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> البته [[مخالفت]] با [[سنت]] در صورتی سبب [[کفر]] می‌شود که با [[انکار]] و [[تکذیب]] [[پیامبر]] همراه باشد؛ اما اگر [[مخالفت]] تنها در عمل باشد، شخص تنها مرتکب [[ناسپاسی]] و [[گناه]] شده است <ref>بدائع الکلام، ص۹۵.</ref>.
افزون بر [[حرمت]] تکلیفی، [[مخالفت]] با [[سنت]]، پیامدهای فراوانی برای مخالفت‌ کنندگان دارد؛ از جمله [[قرآن کریم]] [[اعراض]] و [[مخالفت]] با [[اوامر]] [[رسول خدا]] را سبب [[محرومیت از محبت الهی]] و [[کفر]] [[اعراض]] کنندگان دانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ}}<ref>«بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید و اگر پشت کردند (بدانند که) بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.</ref> البته [[مخالفت]] با [[سنت]] در صورتی سبب [[کفر]] می‌شود که با [[انکار]] و [[تکذیب]] [[پیامبر]] همراه باشد؛ اما اگر [[مخالفت]] تنها در عمل باشد، شخص تنها مرتکب [[ناسپاسی]] و [[گناه]] شده است <ref>بدائع الکلام، ص۹۵.</ref>.


در آیاتی دیگر، [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] {{صل}} سبب بطلان [[اعمال آدمی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.</ref> مراد از بطلان [[اعمال]]، [[نفی]] [[پاداش]] عمل به سبب ناهماهنگی آن با مأموربه است<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۸؛ جامع البیان، ج۲۶، ص۸۱.</ref>.[[آیه]] یاد شده هرچند در باره [[مخالفت]] با [[دستور پیامبر]] درباره [[جهاد]] نازل شده<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۴۶.</ref>، عنوانش عام است و هرگونه [[مخالفت]] با [[خدا]] و [[رسول]] در [[تکالیف واجب]] بر [[انسان]] را در بر می‌گیرد <ref>التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۷۲؛ الاصفی، ج۲، ص۱۱۷۷.</ref>. ([[احباط]] و [[تکفیر]]) در آیاتی دیگر [[مخالفت]] با گفتار و [[کردار]] [[پیامبر]] سبب [[شرمساری]] در [[قیامت]] {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}<ref>«در آن روز، آنان که کفر ورزیده‌اند و از پیامبر سرپیچی کرده‌اند دوست دارند کاش با خاک یکسان می‌شدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمی‌توانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.</ref>، [[پشیمانی]] و [[حسرت]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>، ورود به [[جهنم]] و [[استحقاق]] [[عذاب]] خوارکننده و دردناک [[الهی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«بر نابینا و لنگ و بیمار (اگر به جهاد نیایند) گناهی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کند او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و هر کس روی برتابد او را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
در آیاتی دیگر، [[مخالفت]] با [[رسول خدا]] {{صل}} سبب بطلان [[اعمال آدمی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.</ref> مراد از بطلان [[اعمال]]، [[نفی]] [[پاداش]] عمل به سبب ناهماهنگی آن با مأموربه است<ref>التبیان، ج۹، ص۳۰۸؛ جامع البیان، ج۲۶، ص۸۱.</ref>.[[آیه]] یاد شده هرچند در باره [[مخالفت]] با [[دستور پیامبر]] درباره [[جهاد]] نازل شده<ref>المیزان، ج۱۸، ص۲۴۶.</ref>، عنوانش عام است و هرگونه [[مخالفت]] با [[خدا]] و [[رسول]] در [[تکالیف واجب]] بر [[انسان]] را در بر می‌گیرد <ref>التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۷۲؛ الاصفی، ج۲، ص۱۱۷۷.</ref>. ([[احباط]] و [[تکفیر]]) در آیاتی دیگر [[مخالفت]] با گفتار و [[کردار]] [[پیامبر]] سبب [[شرمساری]] در [[قیامت]] {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}<ref>«در آن روز، آنان که کفر ورزیده‌اند و از پیامبر سرپیچی کرده‌اند دوست دارند کاش با خاک یکسان می‌شدند و هیچ سخنی را از خداوند پنهان نمی‌توانند داشت» سوره نساء، آیه ۴۲.</ref>، [[پشیمانی]] و [[حسرت]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا}}<ref>«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>، ورود به [[جهنم]] و [[استحقاق]] [[عذاب]] خوارکننده و دردناک [[الهی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در می‌آورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود» سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا}}<ref>«روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا}}<ref>«بر نابینا و لنگ و بیمار (اگر به جهاد نیایند) گناهی نیست و هر کس از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کند او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و هر کس روی برتابد او را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== حجیت و اعتبار [[سنت]] ==
== حجیت و اعتبار [[سنت]] ==
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
[[دلیل]] دیگر آنان روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است که در آن [[اصحاب]] آن حضرت همانند [[ستارگان]] دانسته شده‌اند که [[مسلمانان]] در صورت [[اقتدا]] به هریک از آنان [[هدایت]] می‌شوند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳؛ المحصول، ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برابر، [[فقیهان]] [[امامیه]] و برخی از [[عالمان]] [[اهل‌سنت]]، [[عدالت صحابه]] و [[حجیت سنت]] آنان را نپذیرفته‌اند. برخی از [[عالمان اهل سنت]]، [[معصوم]] نبودن [[صحابه]]، وقوع [[اختلاف]] میان آنان و تصریح به جواز [[مخالفت]] با آنان از سوی دیگر [[صحابه]] را از [[ادله]] عدم [[حجیت]] قول [[خلفا]] و [[صحابه]] دانسته‌اند<ref>المستصفی، ص۱۶۸.</ref>. برخی نیز با استناد به [[اختلاف]] بزرگان [[صحابه]] در نزد [[پیامبر]] و [[نزول]] آیاتی همچون [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> درباره [[نزاع]] آنان، [[عدالت]] و [[حجت]] بودن سخنان [[صحابه]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۴.</ref>.
[[دلیل]] دیگر آنان روایتی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} است که در آن [[اصحاب]] آن حضرت همانند [[ستارگان]] دانسته شده‌اند که [[مسلمانان]] در صورت [[اقتدا]] به هریک از آنان [[هدایت]] می‌شوند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳؛ المحصول، ج۴، ص۱۳۹.</ref>. در برابر، [[فقیهان]] [[امامیه]] و برخی از [[عالمان]] [[اهل‌سنت]]، [[عدالت صحابه]] و [[حجیت سنت]] آنان را نپذیرفته‌اند. برخی از [[عالمان اهل سنت]]، [[معصوم]] نبودن [[صحابه]]، وقوع [[اختلاف]] میان آنان و تصریح به جواز [[مخالفت]] با آنان از سوی دیگر [[صحابه]] را از [[ادله]] عدم [[حجیت]] قول [[خلفا]] و [[صحابه]] دانسته‌اند<ref>المستصفی، ص۱۶۸.</ref>. برخی نیز با استناد به [[اختلاف]] بزرگان [[صحابه]] در نزد [[پیامبر]] و [[نزول]] آیاتی همچون [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> درباره [[نزاع]] آنان، [[عدالت]] و [[حجت]] بودن سخنان [[صحابه]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۴.</ref>.


برخی از [[عالمان]] و محققان [[امامیه]] نیز گفته‌اند: [[آیات]] فراوانی که از [[اختلاف]] و [[گناه]] [[صحابه]] [[سخن]] به میان آورده‌اند، مانند {{متن قرآن| حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا }}<ref>«اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}}<ref>«اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و آیاتی که از وجود [[نفاق]] در میان آنان یاد کرده‌اند: {{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ }}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن| إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنْهَا الأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ }}<ref> چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند. سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند. این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند. و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی می‌آورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش می‌سپاری (اما) گویی چوب‌هایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود می‌پندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوند؟ و چون به آنان بگویند که بیایید تا فرستاده خداوند برای شما آمرزش بخواهد، سر برمی‌گردانند و آنان را می‌بینی که خودداری می‌ورزند و گردنفرازند. برای آنان برابر است چه برایشان آمرزش بخواهی چه نخواهی هرگز خداوند آنان را نمی‌آمرزد؛ بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند. آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند. می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند. ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند؛ سوره منافقون، آیه: ۱-۹.</ref> و نیز [[روایات]] متعدد، مانند احادیثی که از بازگشت [[صحابه]] به گذشته خود پس از [[پیامبر]] و ورود آنان به [[جهنم]] خبر داده‌اند<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۰؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۶۸؛ المستدرک، ج۲، ص۴۴۷.</ref>، بر [[عادل]] نبودن همه [[صحابه]] و عدم [[حجیت سنت]] آنان دلالت دارند<ref>الصوارم المهرقه، ص۱۰؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۱۰۶.</ref>. [[پیروان]] این دیدگاه، در ردّ دلالت [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بر [[حجیت سنت]] [[صحابه]] گفته‌اند: [[آیه]] یادشده بر [[اطاعت]] مطلق از [[اولی الامر]] و [[عصمت]] آنان دلالت دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>، در حالی که [[خلفا]] به جز [[علی]] {{ع}} [[معصوم]] نبوده و نمی‌توان به طور مطلق از آنان [[اطاعت]] کرد. افزون بر این، در [[روایات]] متعدد منقول از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{ع}}، مصداق [[اولی الامر]] تنها [[امامان]] معصومِ پس از [[پیامبر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۷۶؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. [[آیات]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> نیز در [[مقام]] [[تشریع]] و بیان [[حجیت]] قول [[صحابه]] و [[امت اسلامی]] نیستند، بلکه در صدد بیان [[افضل]] بودن آنها بر دیگر امت‌هایند. ضمن اینکه [[افضلیت]] نیز مشروط به داشتن [[ایمان به خدا]] و پایبند بودن به دو [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] دانسته شده است:{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ }}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref><ref>فتح القدیر، ج۱، ص۳۷۱؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱.</ref> افزون بر این، [[افضلیت]] در [[آیه]]، برای مجموع [[امت]] است، نه برای یکایک افراد [[مسلمان]]؛ همچنین مجرد [[عدالت صحابه]]، [[دلیل]] بر [[حجیت سنت]] آنها نیست وگرنه باید [[سنت]] هر عادلی، اعم از [[صحابی]] و غیر [[صحابی]] [[حجت]] باشد.<ref>السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱-۲۲.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> نیز تنها از [[مدح]] و ثنای گروهی از [[صحابه]] یاد کرده و [[مدح]] افراد [[دلیل]] بر [[حجیت]] و [[پذیرش]] [[سخن]] آنان نیست.<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳-۸۰۴.</ref> [[روایت]] مورد استناد نیز [[ضعیف]] و [[باطل]] است <ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۱۰؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۴۴؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۴.</ref> و بر فرض صحت [[سند]]، لازمه این [[حدیث]] آن است که [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به دو امر متناقض [[فرمان]] داده باشد، زیرا [[سیره]] [[صحابه]] در بسیاری از موارد، مختلف، بلکه با یکدیگر متناقض بوده و براساس همین دیدگاه‌های متفاوت، گاه با یکدیگر جنگیده‌اند<ref>السنه فی الشریعه‌الاسلامیه، ص۲۴؛ الایضاح، ص۵۲۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۵.</ref>.
برخی از [[عالمان]] و محققان [[امامیه]] نیز گفته‌اند: [[آیات]] فراوانی که از [[اختلاف]] و [[گناه]] [[صحابه]] [[سخن]] به میان آورده‌اند، مانند {{متن قرآن| حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا }}<ref>«اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیده‌ای را با کار ناپسندی دیگر آمیخته‌اند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ}}<ref>«اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است) چرا که به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بی‌گمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان وی‌اند» سوره تحریم، آیه ۴.</ref> و آیاتی که از وجود [[نفاق]] در میان آنان یاد کرده‌اند: {{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ }}<ref>«و از پیرامونیان شما از تازیان بیابان‌نشین و از اهل مدینه منافقانی هستند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref>؛ نیز {{متن قرآن| إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاء مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ سَوَاء عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الأَعَزُّ مِنْهَا الأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلا أَوْلادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ }}<ref> چون منافقان نزد تو می‌آیند، می‌گویند: گواهی می‌دهیم که بی‌گمان تو فرستاده خدایی و خداوند می‌داند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان، سخت دروغگویند. سوگندهاشان را سپر کردند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند؛ به راستی آنان بدکرداری انجام می‌دادند. این، بدان روست که آنان ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند آنگاه بر دل‌هاشان مهر نهاده شد از این رو (حقیقت را) درنمی‌یابند. و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی می‌آورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش می‌سپاری (اما) گویی چوب‌هایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود می‌پندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگردانده می‌شوند؟ و چون به آنان بگویند که بیایید تا فرستاده خداوند برای شما آمرزش بخواهد، سر برمی‌گردانند و آنان را می‌بینی که خودداری می‌ورزند و گردنفرازند. برای آنان برابر است چه برایشان آمرزش بخواهی چه نخواهی هرگز خداوند آنان را نمی‌آمرزد؛ بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند. آنان همان کسانند که می‌گویند: به آنان که نزد پیامبر خدایند چیزی ندهید تا (از کنار او) پراکنده شوند با آنکه گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است امّا منافقان درنمی‌یابند. می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند. ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند؛ سوره منافقون، آیه: ۱-۹.</ref> و نیز [[روایات]] متعدد، مانند احادیثی که از بازگشت [[صحابه]] به گذشته خود پس از [[پیامبر]] و ورود آنان به [[جهنم]] خبر داده‌اند<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۱۰؛ صحیح مسلم، ج۷، ص۶۸؛ المستدرک، ج۲، ص۴۴۷.</ref>، بر [[عادل]] نبودن همه [[صحابه]] و عدم [[حجیت سنت]] آنان دلالت دارند<ref>الصوارم المهرقه، ص۱۰؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۱۰۶.</ref>. [[پیروان]] این دیدگاه، در ردّ دلالت [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بر [[حجیت سنت]] [[صحابه]] گفته‌اند: [[آیه]] یادشده بر [[اطاعت]] مطلق از [[اولی الامر]] و [[عصمت]] آنان دلالت دارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴؛ المیزان، ج۴، ص۳۹۱.</ref>، در حالی که [[خلفا]] به جز [[علی]] {{ع}} [[معصوم]] نبوده و نمی‌توان به طور مطلق از آنان [[اطاعت]] کرد. افزون بر این، در [[روایات]] متعدد منقول از [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{ع}}، مصداق [[اولی الامر]] تنها [[امامان]] معصومِ پس از [[پیامبر]] دانسته شده است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۷۶؛ علل الشرایع، ج۱، ص۱۲۴.</ref>. [[آیات]] {{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید و اهل کتاب اگر ایمان می‌آوردند برای آنان بهتر بود؛ برخی از آنها مؤمن امّا بسیاری از آنان نافرمانن» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد؛ و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> نیز در [[مقام]] [[تشریع]] و بیان [[حجیت]] قول [[صحابه]] و [[امت اسلامی]] نیستند، بلکه در صدد بیان [[افضل]] بودن آنها بر دیگر امت‌هایند. ضمن اینکه [[افضلیت]] نیز مشروط به داشتن [[ایمان به خدا]] و پایبند بودن به دو [[فریضه]] [[امر به معروف و نهی از منکر]] دانسته شده است:{{متن قرآن|كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ }}<ref>«شما بهترین گروهی بوده‌اید که (به عنوان سرمشق) برای مردم پدیدار شده‌اید؛ به کار پسندیده فرمان می‌دهید و از (کار) ناپسند باز می‌دارید و به خداوند ایمان دارید» سوره آل عمران، آیه ۱۱۰.</ref><ref>فتح القدیر، ج۱، ص۳۷۱؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱.</ref> افزون بر این، [[افضلیت]] در [[آیه]]، برای مجموع [[امت]] است، نه برای یکایک افراد [[مسلمان]]؛ همچنین مجرد [[عدالت صحابه]]، [[دلیل]] بر [[حجیت سنت]] آنها نیست وگرنه باید [[سنت]] هر عادلی، اعم از [[صحابی]] و غیر [[صحابی]] [[حجت]] باشد.<ref>السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۱-۲۲.</ref> [[آیات]] {{متن قرآن|لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«به راستی خداوند از مؤمنان خشنود شد هنگامی که با تو در زیر آن درخت بیعت می‌کردند پس آنچه در دل داشتند معلوم داشت، از این رو آرامش را بر آنها فرو فرستاد و به پیروزی زودرسی پاداششان داد» سوره فتح، آیه ۱۸.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> نیز تنها از [[مدح]] و ثنای گروهی از [[صحابه]] یاد کرده و [[مدح]] افراد [[دلیل]] بر [[حجیت]] و [[پذیرش]] [[سخن]] آنان نیست.<ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۰۳-۸۰۴.</ref> [[روایت]] مورد استناد نیز [[ضعیف]] و [[باطل]] است <ref>الاحکام، ابن حزم، ج۶، ص۸۱۰؛ اضواء علی السنة المحمدیه، ص۳۴۴؛ السنه فی الشریعة الاسلامیه، ص۲۴.</ref> و بر فرض صحت [[سند]]، لازمه این [[حدیث]] آن است که [[پیامبر]] {{صل}} [[مسلمانان]] را به دو امر متناقض [[فرمان]] داده باشد، زیرا [[سیره]] [[صحابه]] در بسیاری از موارد، مختلف، بلکه با یکدیگر متناقض بوده و براساس همین دیدگاه‌های متفاوت، گاه با یکدیگر جنگیده‌اند<ref>السنه فی الشریعه‌الاسلامیه، ص۲۴؛ الایضاح، ص۵۲۱.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[سنت (مقاله)|سنت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵]].</ref>.


== جایگاه [[سنت نبوی]] در [[قرآن]] ==
== جایگاه [[سنت نبوی]] در [[قرآن]] ==
۱۱۳٬۱۵۵

ویرایش