بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حنظله' به 'حنظله') |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[حج]] در لغت به معنای «قصد» و «آهنگ» است، آهنگ کار و یا جایی کردن، و به حسب بعضی از کتب لغت، آهنگ کاری مهم کردن. | |||
[[راغب]] [[اصفهانی]] مینویسد: {{عربی|أصل الحج، القصد للزيارة... خص في تعارف الشرع بقصد بيت الله تعالى إقامة للنسك}} اصل حج یعنی قصد [[زیارت]] کردن و در [[شرع]] نیز منظور قصد زیارت [[خانه]] خداست. | |||
این واژه ده بار در [[قرآن]] تکرار شده است. | |||
«حج» از [[ارکان اسلام]] است. [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: [[اسلام]] بر پنج پایه بنا شده است: [[نماز]]، [[روزه]]، [[زکات]]، حج و [[ولایت]]<ref>کافی، ج۲، ص۱۸.</ref>. کسی که عمداً حج نگزارد، رکنی از [[ارکان دین]] [[الهی]] خویش را نابود کرده است<ref>صهبای حج، ص۴۳.</ref>. | |||
از امام باقر{{ع}} سوال شد: {{متن حدیث|لِمَ سُمِّيَ الْحَجُّ حَجّاً قَالَ{{ع}} حَجَّ فُلَانٌ أَيْ أَفْلَحَ فُلَانٌ}}؛ «چرا حج حج نامیده شده؟ [[امام]]{{ع}} فرمود: فلان شخص حج انجام داد، یعنی [[رستگار]] شد». حج به معنای [[رستگاری]] است و کسی که این [[اعمال]] را انجام دهد رستگار گردیده و حج در مورد او استعمال میشود. | |||
در کتاب «[[معانی الاخبار]]» آمده است: {{متن حدیث|قَالَ{{ع}}: الْحَجُّ الْفَلَاحُ يُقَالُ حَجَّ فُلَانٌ أَيْ أَفْلَحَ}}<ref>معانی الاخبار، ص۱۷۰؛ بحار الانوار، ج۹۶، ص۲.</ref>. | |||
حج به معنای رستگاری است و کسی که این اعمال را انجام دهد، رستگار گردیده و حج در مورد او استعمال میشود. | |||
حج در اصطلاح [[فقها]]؛ حج، زیارت [[کعبه]] با اعمال مخصوص در مکانهای مخصوصی است. | |||
صاحب «جواهر» میفرماید: {{عربی|الحج و إن كان في اللغة هو القصد فقد صار في الشرع: إسما لمجموع المناسك المؤداة في المشاعر المخصوصة}}<ref>جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۱۹ – ۲۲۰.</ref> | |||
حج به مجموع اعمال و مناسکی که حجاج در ایام حج انجام میدهند، گفته میشود معنای دیگر حج: {{عربی|الحج قصد البيت للتقرب الى الله تعالى بافعال مخصوصة في اماكن مخصوصة}} | |||
حج، زیارت کعبه با اعمال مخصوص در مکانهای مخصوص است. حج آهنگ مخصوص [[بیت الله الحرام]] و [[عرفه]] در وقت مخصوص ([[شوال]]، [[ذی القعده]] [[ذی الحجه]]) به منظور اعمال مخصوص است<ref>معارف و معاریف، دائره المعارف جامع اسلامی، ج۴، ص۳۶۲.</ref>. | |||
نتیجه این که در [[فقه اسلامی]]، [[حج]] به مجموعهای از [[اعمال]] که در [[مکه]] و اطراف آن به جا میآورند میگویند که در صورت وجود [[استطاعت]] [[مالی]] و [[صحت]] مزاج و [[امنیت]]، بر هر شخص بالغ و [[عاقل]] و [[مکلف]] در تمام [[عمر]] یک مرتبه [[واجب]] میگردد. | |||
[[وجوب]] حج فوری است. به [[اجماع]] [[فرقه]] «[[امامیه]]» و [[مذهب]] «[[ابوحنیفه]]» و «[[ابو یوسف]]» و «مالک» و «[[احمد حنبل]]» از [[عامه]]. «[[شافعی]]» گفته است: اگر [[عزم]] انجام حج در سال بعد داشته باشد، تأخیر [[گناه]] نیست. به هر [[حال]] از نظر [[شیعه]] وجوب آن فوری و تأخیر آن [[گناه کبیره]] است<ref>معارف و معاریف، دائره المعارف جامع اسلامی، ج۴، ص۳۶۲.</ref>. | |||
و اما اعمال [[حج تمتع]] از سیزده جزء تشکیل شده است: | |||
# [[احرام]] (به قصد و [[نیت]] حج تمتع) در خود [[مکه معظمه]]<ref>لازم به ذکر است که برخی از فقها، محل احرام را مکه قدیم میدانند ولی حضرت امام خمینی تمام شهر مکه «قدیم و جدید» را جایز میدانند گر چه افضل این است که در حجر اسماعیل یا پشت مقام ابراهیم{{ع}} برای حج تمتع محرم شود.</ref> | |||
# وقوف در «[[عرفات]]» | |||
# وقوف در «[[مشعر الحرام]]» | |||
# انداختن سنگ ریزه به «جمره [[عقبه]]» در [[منا]] | |||
# [[قربانی]] در منا | |||
# تراشیدن [[موی سر]] یا تقصیر کردن و برای [[زن]] به جای حلق و تراشیدن موی سر، تقصیر واجب است و مردان در غیر حج اول، بین تراشیدن سر و تقصیر مخیرند. | |||
# [[طواف]] [[زیارت]] دور [[کعبه]] | |||
# دو رکعت [[نماز]] طواف | |||
# سعی بین [[صفا و مروه]] | |||
# طواف [[نساء]] | |||
# دو رکعت نماز طواف نساء | |||
# ماندن در منا در شب یازدهم و [[دوازدهم ذیحجه]] برای همه و شب سیزدهم برای بعضی از افراد<ref>برای کسب اطلاعات بیشتر به «مناسک محشی» مراجعه شود.</ref> | |||
# [[رمی]] جمره اولی و وسطی و عقبه در روزهای یازدهم و دوازدهم | |||
در رساله [[حضرت امام سجاد]]{{ع}} به نام «[[رساله حقوق]]»، به صورت مبسوط به مسأله [[حقوق]] پرداخته شده است. از جمله [[حقوقی]] را که آن حضرت مطرح نمودهاند، [[حق حج]] است. در متن [[رساله حقوق]] [[امام سجاد]]{{ع}} در مورد حق حج چنین آمده است: | |||
{{متن حدیث|وَ حَقُّ الْحَجِّ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ وِفَادَةٌ إِلَى رَبِّكَ وَ فِرَارٌ إِلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِكَ وَ فِيهِ قَبُولُ تَوْبَتِكَ وَ قَضَاءُ الْفَرْضِ الَّذِي أَوْجَبَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْكَ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۲۰ شایان ذکر است که متن رساله الحقوق نیز در کتاب تحف العقول چاپ اسلامیه ص۲۶۰ - ۲۷۸ موجود است ولی در آن ذکری از «حق حج» به میان نیامده است.</ref>؛ | |||
«حق حج بر تو این است که بدانی، آن سری است به سوی پروردگارت، و [[فرار]] تو از گناهانت به جانب اوست، و [[قبول توبه]] تو و ادای واجبی است که [[خدای متعال]] آن را بر تو فرض کرده است». | |||
[[امام چهارم]]{{ع}} در این مورد، هیچ اشارهای به جنبههای [[سیاسی]] و ابعاد مختلف [[حج]]، نفرمودهاند و دلیل آن روشن است؛ زیرا شرایط دشوار [[اجتماعی]] آن [[زمان]] و [[حاکمیت]] [[دودمان]] [[جنایت]] کار [[بنیامیه]]، [[اجازه]] نمیداد تا [[مسلمین]] از این [[اجتماع]] بزرگ بهره گرفته و به سوی [[عدالت]] و [[فضیلت]]، [[هدایت]] شوند<ref>ترجمه و شرح رساله الحقوق، امام سجاد{{ع}}، محمد سپهری، انتشارات دار العلم، ص۹۴ – ۹۵.</ref>. | |||
لذا امام سجاد{{ع}} بیشتر به جهات [[معنوی]] و [[عرفانی]] حج، اشاره فرمودهاند، چنان که بسیاری از [[حقوق]]، در همین راستا مورد توجه قرار گرفته است. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} راجع به [[اسرار]] [[باطنی]] حج و [[وظایف]] [[حاجیان]] میفرماید: | |||
# چون [[اراده]] حج کنی، پیش از آنکه مهیای [[سفر]] شوی [[دل]] خود را از جمیع ماسوی [[الله]] مجرد ساز. | |||
# کلیه امورات خود را به [[خالق]] واگذار. | |||
# در تمام حرکات و سکنات خود بر وی [[توکل]] نما. | |||
# بر [[قضا و قدر]]، و [[حکم]] او، سر [[تسلیم]] تقدیم دار. | |||
# [[دنیا]] و راحت و [[خلق]] را [[وداع]] کن، و چنانکه مهیای سفری شوی که [[امید]] بازگشت نداشته باشی. | |||
# از [[حقوقی]] که از خلق بر عهده داری بیرون شو. | |||
# تکیه بر زاد و [[توشه]] خود نکن. | |||
# پس مستعدّ شو، [[استعداد]] کسی که [[امید]] بازگشت ندارد. | |||
# [[مصاحبت]] همسفرانت را [[نیکو]] نگه دار. | |||
# پیوسته مراعات نمای اوقات [[فرائض]] خدای را، و [[سنن]] [[رسول]] خدای، و آن چه [[واجب]] است بر تو، از [[ادب]] و [[تحمل]] [[صبر]] و [[شکر]] و [[شفقت]] و [[سخاوت]] و [[ایثار]] زاد (یعنی ترجیح غیر بر خویش در [[توشه]]). | |||
# در هنگام [[غسل]]، به آب [[توبه]] خالصانه، [[گناهان]] خود را شستشو کن. | |||
# کسوت [[راستی]] و [[صفا]] و [[فروتنی]] را بپوش. | |||
# [[احرام]] در بند از هر چیزی که تو را از یاد خدای باز دارد و از [[اطاعت]] او [[حائل]] گردد. | |||
# آنگاه که لبیک میگوئی، خود را آماده کن که در [[دستورات]] [[پروردگار]] [[فرمانبردار]] باشی و باید که [[اجابت]] تو ([[دعوت حق]] را) و (چنگ زدن به بند محکم او) راست و [[پاک]] و صاف و [[پاکیزه]] بوده باشد. | |||
# چون به [[طواف]] مبادرت کنی، [[دل]] را هم با [[فرشتگان]]، گرد [[عرش]] و [[بارگاه الهی]] مشغول ساز. | |||
# هروله کن از [[هوای نفس]]، و [[بیزاری]] جوی، از حول و [[قوّت]] خود. | |||
# وقتی که از [[مکه]] «به سوی [[منی]]» که [[سرزمین]] [[آمال]] و آرزوهاست [[حرکت]] کردی از [[غفلت]] و [[لغزش]] بپرهیز. | |||
# تمنا منما آنچه را که برای تو [[حلال]] نیست، و [[استحقاق]] آن را نداری. | |||
# اعتراف کن به خطاهای خود در [[عرفات]]، و تجدید کن [[عهد]] و [[پیمان]] خود را نزد پروردگار، به [[یگانگی]] و [[وحدانیت]] او و [[تقرب]] جوی به سوی او. | |||
# بپرهیز از وی در مُزدلفه. | |||
# روان خود را پرواز ده، به ملا [[اعلی]] هنگام بالا شدن در [[کوه منی]]. | |||
# بکش [[هوا و هوس]] و [[آز]] را، به هنگام کشتن [[قربانی]]. | |||
# هنگام [[رمی]] جمرات، با سنگ زدن خود، [[شهوات]] و [[پستی]] و [[دنائت]] طبع و [[خوی]] [[نکوهیده]] را از پای درآور. | |||
# هنگام تراشیدن موی خود، ریشه عیبهای آشکار و نهانی خود را بتراش. | |||
# چون داخل [[حرم]] شوی، در [[امان]] و [[پناه]] و خطاپوشی و نگهداری [[خدای تعالی]] داخل شو، از این که آرزوهای نفس خویش را [[پیروی]] کنی. | |||
# گرد [[خانه]] [[حق]] دور [[زن]]، با [[تعظیم]] صاحبخانه، از روی [[حقیقت]] و [[شناخت]] بزرگی و [[سلطنت]] وی. | |||
# دست بر [[حجر الاسود]] کش، از روی [[رضایت]] به آن چه قسمت تو فرماید، از راه [[خضوع]] به [[عزت و جلال]] او و [[عهد]] [[بندگی]] را با او محکم ساز. | |||
# [[وداع]] کن غیر او را به [[طواف]] وداع. | |||
# صاف و [[پاکیزه]] نما [[روح]] و [[دل]] خود را برای [[ملاقات]] [[خدای تعالی]] به وقوف بر [[صفا]]. | |||
# خود را در منظر خدای قرار ده، در [[مروه]] با اوصاف [[نیکو]] و پاکیزه. | |||
# [[استقامت]] نمای بر شروط [[حج]]، و وفای به عهدی که با خدای بستی، یعنی بر شروط و عهدهای خود باقی بمان و با [[گناه]] و [[معصیت]] [[پیمان]] خود را نشکن. | |||
# بدان که [[خداوند]] هیچ طاعتی را مانند حج به خود نسبت نداده، و هیچ عبادتی را [[پیامبر]]{{صل}} هم به این ترتیب [[تشریع]] نکرده، مگر برای آنکه این عمل، دارای اشارات و تذکراتی است برای صاحبان [[خرد]] و مشتمل است بر نصائح و اندرزهایی برای [[اهل]] [[بصیرت]] و [[بینایی]]؛ زیرا که آن اشارات [[انسان]] را به عالم [[مرگ]] و [[قبر]] و [[حساب]] و احوال [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] دلالت میکند، و [[درک]] نمیکند آن را مگر صاحبان خرد و ارباب بصیرت<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۲۰۷.</ref>. | |||
با توجه به اختلافی که در خصوص [[حج تمتع]]، در [[جوامع حدیثی]] [[اهل سنت]] وجود دارد، درباره [[برترین]] قسم حج، [[اختلاف]] زیادی در [[مذاهب اربعه]] به وجود آمده است. برخی از این [[اختلافات]]، در خصوص «حج [[برتر]]» از اقسام سهگانه حج، به شرح زیر است: | |||
# [[مذهب شافعی]]: در این [[مذهب]]، ترتیب [[افضلیت]] حجهای سهگانه عبارتاند از: حجِ اِفراد، حج تمتع و حج قِران<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ص۶۸۸.</ref>. | |||
# [[مذهب مالکی]]: در این مذهب، ترتیب افضلیت حجها عبارتاند از: حجِ اِفراد، حجِ قِران و حج تمتّع. | |||
# [[مذهب حنبلی]]: در این مذهب، نظریات مختلفی وجود دارد، مطابق یک نظر منقول از شخص [[احمد بن حنبل]]، ترتیب [[افضلیت]] حجهای سهگانه عبارتاند از: [[حج تمتع]]، حجِ اِفراد، حجِ قِران<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ص۶۹۲.</ref>. | |||
# [[مذهب حنفی]]: در این [[مذهب]] نیز ترتیب افضلیت حجهای سهگانه، به این صورت است که: [[حج]] [[قرآن]] [[برتر]] از حج تمتع و حج تمتع برتر از حج افراد است»<ref>الفقه علی المذاهب الاربعه، ص۶۹۳.</ref>. | |||
این [[اختلافات]] درباره [[برترین]] نوع حج سبب گردید که برخی از [[مردم]] درباره نوع حج [[پیامبر خدا]]{{صل}} و [[نیت]] آن [[بزرگوار]] در لحظه [[احرام]]، به تردید بیفتند و پرسشهایی در این باره از [[امامان]]{{عم}} بنمایند. | |||
[[فضیل بن عیاض]] میگوید: من از اختلافات مردم درباره نوع حج پرسیدم و این که درباره حج پیامبر خدا{{صل}} برخی معتقدند: آن بزرگوار به نیت حج اِفراد لبیک گفت و برخی میگویند: به نیت [[عمره]] [[محرم]] گشت، برخی دیگر قائلند که آن حضرت به صورت قارن به راه افتاد و برخی دیگر بر این باورند، بدون نیت خاص از [[میقات]] خارج گردید. اما [[منتظر]] [[فرمان]] [[خدای عزوجل]] به سر میبرد. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} در پاسخ فرمود: البته خدای عزوجل [[آگاه]] بود که حج پیامبر خدا{{صل}} در [[سال دهم]]، آخرین حجی است که [[پیامبر]]{{صل}} انجام میدهد و بعد از آن حجی برای حضرت نیست؛ لذا در آن سال حج و عمره را برای [[رسول]] خود جمع ساخت تا توأمان بودن حج و عمره، به عنوان سنتی برای [[امت]] او باقی بماند. به همین سبب چون پیامبر [[کعبه]] را [[طواف]] کرد به سعی [[صفا و مروه]] پرداخت، [[جبرئیل]] به او فرمان داد که به مردم بگوید کارهای خود را عمره قرار دهند، به جز کسانی که [[قربانی]] به همراه آوردهاند که آنان در قید قربانی خواهند بود و طبق گفتار [[خداوند]] که میفرماید: {{متن قرآن|...حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ...}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید، پس اگر بازداشته شدید؛ از قربانی آنچه دست دهد (قربانی کنید)، و سر نتراشید تا هنگامی که قربانی به قربانگاه خود برسد، و اگر کسی از شما بیمار بود یا در سر آسیبی داشت (و ناچار از تراشیدن سر شد) بر (عهده) او (جایگزینی) است از روزه گرفتن یا صدقه دادن یا قربانی کردن و چون ایمن شدید آنکه از عمره به حجّ تمتّع میپردازد آنچه از قربانی دست دهد (قربانی کند)، و هر کس (که قربانی) نیافت روزه سه روز از ایّام حج و هفت روز هنگامی که (از حج) بازگشتید (بر عهده اوست)؛ این ده روز کامل است؛ این (حکم تمتّع) برای کسی است که خانوادهاش ساکن مکّه نباشند و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> خروج از [[احرام]] برای آنها روا نیست. به این ترتیب بود که [[عمره]] و [[حج]] برای [[پیامبر]]{{صل}} جمع گردید. البته پیامبر{{صل}} مطابق با همان [[نیت]] و سنتی از [[میقات]] به سوی [[مکه]] روان گشت که در میان [[اعراب]] اولیه جاری بود و [[مردم]] در آن دوران چیزی جز انجام حج (در ماههای حج) نمیشناختند. پیامبر{{صل}} در این خصوص به [[انتظار]] [[اوامر الهی]] بود، اما در عین [[حال]] میفرمود: مردم بر همان [[سنن]] پیشین خود هستند، مگر آن چه را که [[اسلام]] [[تغییر]] دهد و از آنجا که برای مردم انجام عمره در ماههای حج متداول نبود، آنگاه که پیامبر{{صل}} فرمود: [[مناسک]] خود را عمره قرار دهید، این [[فرمان]] برای [[اصحاب]] آن حضرت سنگین و گران جلوه کرد؛ زیرا آنان سابقهای از انجام مناسک عمره در ماههای حج نداشتند<ref>بحار الانوار، ج۹۰، ص۹۶.</ref>. | |||
گفتنی است که در [[مذهب شیعه]] [[افضلیت]] [[حج تمتع]] به [[طور]] [[قاطع]] مورد نظر [[امامان]] بوده که جهت دهنده [[فقه]] [[امامیه]] نیز شده است. امامان [[مذهب]]، به خصوص [[صادقین]]{{عم}} این موضوع را دستآورد [[قرآن کریم]] و [[سنت نبوی]] دانسته و هماره بر آن، به عنوان «[[برترین]] نوع حج» تأکید میکردهاند؛ لذا هم [[شیعیان]] را -در جو [[حاکمیت]] [[اهل سنت]]- بدان [[فرمان]] دادهاند و هم خود بدون هیچ [[تقیه]] و پروایی به انجام آن مبادرت میکردند. | |||
[[احادیث]] زیر -به عنوان شمار محدودی از روایاتی که در این خصوص وارد شده- موضع [[قاطع]] [[امامان]]{{عم}} را درباره [[برترین]] نوع [[حج]] نشان میدهد: | |||
# [[ابوایوب ابراهیم بن عیسی]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیدم کدام یک از اقسام حج بر انواع دیگر آن [[برتری]] دارد؟ فرمود: [[حج تمتع]] دارای [[فضیلت]] بیشتری است. چگونه امکان دارد حجی ارجح و [[برتر]] از حج تمتع باشد، با آنکه [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[آرزو]] میکرد و میگفت: اگر آنچه تا کنون انجام دادهام، انجام نداده بودم، امروز حج خود را به همان صورتی انجام میدادم که دیگران انجام میدهند<ref>الکافی، ج۴، ص۲۹۱؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۰۴.</ref>. | |||
# [[حفص بن البختری]] و [[حسن بن عبدالملک]]، از [[زراره]] و او از امام صادق{{ع}} [[روایت]] میکنند که فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] حج تمتع بهتر و برتر است. [[کتاب و سنت]] [[گواه]] است که حج تمتع والاتر است<ref>الکافی، ج۴، ص۲۹۱.</ref>. | |||
# [[صفوان جمال]] میگوید: به [[ابو عبدالله]] صادق{{ع}} گفتم برخی از [[مردم]] میگویند: با خود [[قربانی]] ببرم تا حج من مانند حج پیامبر خدا{{صل}} باشد. برخی میگویند حج تمتع به جا بیاور، شما چه میفرمایید؟ [[ابوعبدالله]] فرمود: اگر من هزار سال بیایم و هر سال عازم حج باشم، جز با حج تمتع به [[خانه خدا]] نزدیک نمیشوم<ref>الکافی، ج۴، ص۲۹۲.</ref>. | |||
# [[عطیه]] میگوید: به ابوجعفر [[باقر]]{{ع}} گفتم: فدایت شوم، برای یک سال هم که باشد حج [[خالص]] به جا بیاورم؟ ابوجعفر گفت: اگر من هزار سال در [[جهان]] بیایم و به حج بیایم حج تمتع به جا میآورم. تو نیز حج خود را از [[تمتع]] خالص مکن<ref>تهذیب الاحکام، ج۵، ص۳۴.</ref>. | |||
# [[محمد بن فضل هاشمی]] میگوید: من با برادرانم به حضور ابوعبدالله صادق{{ع}} رسیدیم و گفتیم: ما عازم حج شدهایم و بعضاً برای نوبت اول به حج میرویم. بفرمایید با چه نیتی عازم شویم؟ امام صادق{{ع}} فرمود: «بر شما باد به [[حج تمتع]]» سپس فرمود: ما [[خاندان رسول]]، درباره حج و [[عمره]] [[تمتع]] از هیچ قدرتی [[واهمه]] نداریم. همچنین درباره [[تحریم]] مسکرات و مسح کشیدن بر پشت پاها»<ref>الکافی، ج۴، ص۲۹۳.</ref>. | |||
# [[معاویه بن عمار]] میگوید: [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ما غیر از حج تمتع، [[حج]] دیگری را برای [[خداوند]] نمیشناسیم (انجام نمیدهیم) و چون در [[قیامت]] خدای خود را [[ملاقات]] کنیم، خواهیم گفت: پروردگارا! ما به کتاب تو و [[سنت]] پیامبرت عمل کردیم و این [[مردم]] گویند: خداوندا! ما به [[رأی]] و نظر خود عمل کردیم. آنگاه خداوند ما و آنها را در هر جا که [[مشیت]] او اقتضا نماید، قرار دهد<ref>الکافی، ج۴، ص۲۹۱. (به نقل از فصلنامه میقات حج، ش۵۶، ص۱۰۳۰)</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۵۴-۳۶۱.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==ح نبوی ج۶== | ==ح نبوی ج۶== | ||
{{فهرست اثر}} | {{فهرست اثر}} |