←قهرمان واقعی
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
مردی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و گفت: یا [[رسول الله]]! مرا تعلیم ده. حضرت فرمود: برو خشم مکن. آن مرد گفت: همین مرا بس است. میان [[قبیله]] و [[خاندان]] خود برگشت و دید [[جنگی]] برپاست، همه صف بسته و [[سلاح]] [[جنگ]] برداشته بودند. او نیز [[سلاح]] خود را برداشت و با آنها در صف ایستاد آنگاه به یاد فرمایش [[رسول خدا]] افتاد که فرمود: [[خشم]] مکن. وی به سرعت سلاح [[جنگ]] را [[زمین]] انداخت و نزد آن قبیلهای رفت که [[دشمن]] تیره و تبارش بودند. آنگاه گفت: ای حاضران هرچه زخم و [[کشتار]] و زدن بیجهت بر شما وارد شده است به عهده من باشد، از [[مال]] خودم غرامت میدهم. آن [[مردم]] هم در پاسخ گفتند: هر چه از این بابت است؛ از آن شما، ما خودمان سزاوارتریم که آن را [[تلافی]] کنیم. بدین ترتیب آنها با هم [[سازش]] کردند و خشم از میان رفت<ref>قلب سلیم، ص۶۶۰ (به نقل از: أصول کافی).</ref>. آن مرد با این کار خود مانع ریختن [[خون]] بسیاری از انسانهای بیگناه گردید<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص ۷۴.</ref>. | مردی نزد [[رسول خدا]] {{صل}} آمد و گفت: یا [[رسول الله]]! مرا تعلیم ده. حضرت فرمود: برو خشم مکن. آن مرد گفت: همین مرا بس است. میان [[قبیله]] و [[خاندان]] خود برگشت و دید [[جنگی]] برپاست، همه صف بسته و [[سلاح]] [[جنگ]] برداشته بودند. او نیز [[سلاح]] خود را برداشت و با آنها در صف ایستاد آنگاه به یاد فرمایش [[رسول خدا]] افتاد که فرمود: [[خشم]] مکن. وی به سرعت سلاح [[جنگ]] را [[زمین]] انداخت و نزد آن قبیلهای رفت که [[دشمن]] تیره و تبارش بودند. آنگاه گفت: ای حاضران هرچه زخم و [[کشتار]] و زدن بیجهت بر شما وارد شده است به عهده من باشد، از [[مال]] خودم غرامت میدهم. آن [[مردم]] هم در پاسخ گفتند: هر چه از این بابت است؛ از آن شما، ما خودمان سزاوارتریم که آن را [[تلافی]] کنیم. بدین ترتیب آنها با هم [[سازش]] کردند و خشم از میان رفت<ref>قلب سلیم، ص۶۶۰ (به نقل از: أصول کافی).</ref>. آن مرد با این کار خود مانع ریختن [[خون]] بسیاری از انسانهای بیگناه گردید<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص ۷۴.</ref>. | ||
=== قهرمان | === قهرمان واقعی === | ||
روزی [[پیامبر اعظم]] {{صل}} از جایی میگذشت، عدهای را دید که توان و نیروی خود را [[آزمایش]] میکردند و برای نشان دادن قدرتشان، سنگهای بزرگی برمیداشتند. حضرت فرمود: آیا [[گمان]] میکنید | روزی [[پیامبر اعظم]] {{صل}} از جایی میگذشت، عدهای را دید که توان و نیروی خود را [[آزمایش]] میکردند و برای نشان دادن قدرتشان، سنگهای بزرگی برمیداشتند. حضرت فرمود: آیا [[گمان]] میکنید نیرومندی و قهرمانی در برداشتن سنگ است؟ نیرومند واقعی آن است که [[خشمگین]] شود و بر خشم خود غالب گردد: {{متن حدیث|أ تَحْسِبُونَ الشِّدَّة في حَمْل الحجارة؟ إنما الشدة أن يمتلىء أحدُكم غيظاً ثم يغلبَه}}<ref>نهج الفصاحه، حدیث ۲۸.</ref>. | ||
[[فرو بردن خشم]] دوستداشتنیترین راه به سوی [[خدا]]: در | [[فرو بردن خشم]] دوستداشتنیترین راه به سوی [[خدا]]: در حدیث نبوی آمده است دو جرعه هست که سر کشیدن آن از محبوبترین راه به سوی [[خداوند]] است: یکی [[فروبردن خشم]] و تبدیل آن به [[حلم]] و [[بردباری]] و دیگری، جرعه [[مصیبت]] و تبدیل آن به [[صبر]]<ref>أصول کافی، باب کظم الغیظ، ح۹.</ref>.<ref>[[محمد جواد برهانی|برهانی، محمد جواد]]، [[سیره اجتماعی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره اجتماعی پیامبر اعظم]] ص ۷۵.</ref> | ||
== [[شرح صدر]] و گذشت == | == [[شرح صدر]] و گذشت == |