←منابع
(←پانویس) برچسب: برگرداندهشده |
(←منابع) برچسبها: برگرداندهشده پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در مقابل شاعرانِ [[متملّق]] و [[چاپلوس]] دربارهای [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] که با بیان شعری خود، [[خلافت]] را [[حق]] مسلّم آن غاصبان دانسته و خلفای [[جور]] را [[شایسته]] ترین افراد برای تصدّی و به عهده گرفتن [[رهبری]] [[امت]] برای [[مردم]] جا میزدند، شاعرانِ متعهّد [[شیعه]]، ضمن رسوا کردنِ [[دشمنان]] و [[افشاگری]] علیه [[مظالم]] و جنایات و بی کفایتیهای [[جبّاران]] [[حاکم]]، به تشریح و [[تبیین]] و اظهار [[فضایل]] [[امامان]] [[شیعه]] {{عم}} و [[آل علی]] {{عم}} و... میپرداختند و چه بسیار شاعرانی از [[شیعه]] که در [[ستیز]] با [[حکّام]] [[اموی]] و [[دفاع]] از [[ائمه]] {{عم}} و [[ترویج]] [[فرهنگ]] [[علوی]]، سر به دار یا آواره گشتند و یا [[شهید]] راه [[تعهّد]] شدند<ref> به نمونههایی از اینگونه تلاشها از سوی شاعران متعهد [[شیعه]]، میتوانید رجوع کنید به: "الغدیر" ج ۲، و «ادبیات انقلاب در [[شیعه]]» از آیینه وند.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۹۱-۹۴.</ref>. | در مقابل شاعرانِ [[متملّق]] و [[چاپلوس]] دربارهای [[بنی امیه]] و [[بنی عباس]] که با بیان شعری خود، [[خلافت]] را [[حق]] مسلّم آن غاصبان دانسته و خلفای [[جور]] را [[شایسته]] ترین افراد برای تصدّی و به عهده گرفتن [[رهبری]] [[امت]] برای [[مردم]] جا میزدند، شاعرانِ متعهّد [[شیعه]]، ضمن رسوا کردنِ [[دشمنان]] و [[افشاگری]] علیه [[مظالم]] و جنایات و بی کفایتیهای [[جبّاران]] [[حاکم]]، به تشریح و [[تبیین]] و اظهار [[فضایل]] [[امامان]] [[شیعه]] {{عم}} و [[آل علی]] {{عم}} و... میپرداختند و چه بسیار شاعرانی از [[شیعه]] که در [[ستیز]] با [[حکّام]] [[اموی]] و [[دفاع]] از [[ائمه]] {{عم}} و [[ترویج]] [[فرهنگ]] [[علوی]]، سر به دار یا آواره گشتند و یا [[شهید]] راه [[تعهّد]] شدند<ref> به نمونههایی از اینگونه تلاشها از سوی شاعران متعهد [[شیعه]]، میتوانید رجوع کنید به: "الغدیر" ج ۲، و «ادبیات انقلاب در [[شیعه]]» از آیینه وند.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۹۱-۹۴.</ref>. | ||
* ذکر [[مناقب]] و بیانِ [[احادیث]] مربوط به [[فضایل]] [[اهل بیت]] {{عم}}، در آن جوّ [[آلوده]] به [[تزویر]] و سالوس و دغل، ارزشی گران داشت. "[[سید حمیری]]"، افتخارش این بود که هیچ منقبتی درباره [[امام علی|علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{عم}} نیست مگر آنکه آنها را در سرودههای خویش آورده است. در مقابل [[دروغ]] پردازیهای شگفت و وقیحانه که از سوی [[روایت]] سازان و [[جعل]] کنندگان [[حدیث]] در [[فضایل]] ساختگی [[خلفا]] و [[فاسقان]] و... رواج داشت و عده ای با گرفتن [[رشوه]] و جایزه، به [[تجارت]] و بازرگانی [[حدیث]] مشغول بودند، بیشک، بیان [[فضایل]] روشن و شایستگیهای درخشان و همچون آفتابِ [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}}، جهادی [[عظیم]] بود که میتوانست تا حدّی سدّ راه آن تبلیغاتِ منفی و خنثی کننده تلاشهای [[فرهنگی]] و [[حدیثی]] [[مسموم]] آن دوره از سوی وابستگان به دربار [[خلفا]] باشد. [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] چهره بسیاری از این [[دروغگویان]] بزرگ [[تاریخ]] را افشا کرده و تناقض دروغهای این کم حافظه گان [[دروغگو]] را آشکار ساخته است و چه خوب از عهده این کار برآمده است و [[فضایل]] جعلی انباشته شده در کتب قدیمی را که در مورد [[حاکمان]] بی [[تقوا]] و [[حکّام]] بی [[تعهد]] و لاقید نسبت به [[شرع]] و [[اخلاق]] و [[دین]] و [[شرف]] [[نقل]] شده، بیان کرده است<ref>به بحثهای پربار و مبسوط و مستوفای مرحوم علامه امینی در این مورد، به کتابِ «الغدیر»، جلدهای ۵، ۹ و ۱۰ مراجعه کنید.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۹۱-۹۴.</ref> | * ذکر [[مناقب]] و بیانِ [[احادیث]] مربوط به [[فضایل]] [[اهل بیت]] {{عم}}، در آن جوّ [[آلوده]] به [[تزویر]] و سالوس و دغل، ارزشی گران داشت. "[[سید حمیری]]"، افتخارش این بود که هیچ منقبتی درباره [[امام علی|علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{عم}} نیست مگر آنکه آنها را در سرودههای خویش آورده است. در مقابل [[دروغ]] پردازیهای شگفت و وقیحانه که از سوی [[روایت]] سازان و [[جعل]] کنندگان [[حدیث]] در [[فضایل]] ساختگی [[خلفا]] و [[فاسقان]] و... رواج داشت و عده ای با گرفتن [[رشوه]] و جایزه، به [[تجارت]] و بازرگانی [[حدیث]] مشغول بودند، بیشک، بیان [[فضایل]] روشن و شایستگیهای درخشان و همچون آفتابِ [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}}، جهادی [[عظیم]] بود که میتوانست تا حدّی سدّ راه آن تبلیغاتِ منفی و خنثی کننده تلاشهای [[فرهنگی]] و [[حدیثی]] [[مسموم]] آن دوره از سوی وابستگان به دربار [[خلفا]] باشد. [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] چهره بسیاری از این [[دروغگویان]] بزرگ [[تاریخ]] را افشا کرده و تناقض دروغهای این کم حافظه گان [[دروغگو]] را آشکار ساخته است و چه خوب از عهده این کار برآمده است و [[فضایل]] جعلی انباشته شده در کتب قدیمی را که در مورد [[حاکمان]] بی [[تقوا]] و [[حکّام]] بی [[تعهد]] و لاقید نسبت به [[شرع]] و [[اخلاق]] و [[دین]] و [[شرف]] [[نقل]] شده، بیان کرده است<ref>به بحثهای پربار و مبسوط و مستوفای مرحوم علامه امینی در این مورد، به کتابِ «الغدیر»، جلدهای ۵، ۹ و ۱۰ مراجعه کنید.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۹۱-۹۴.</ref> | ||
==زیارت== | |||
دیدار، حضور بر [[تربت]] [[شهید]]، یا [[امام]] و امام زاده، دیدار از [[حرمهای مطهر]] و بقاع متبرکه، [[زیارت پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} هم در حیاتشان [[ارزشمند]] و تأثیرگذار است، هم پس از [[رحلت]] یا شهادتشان سازنده و [[الهام]] بخش، و تأکید زیارت، نسبت به [[حضرت رسول]]{{صل}}، [[حضرت زهرا]]{{س}}، [[امامان معصوم]]، شهدای [[آل محمد]]، [[علما]] و صلحاست. | |||
[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ زَارَنَا فِي مَمَاتِنَا فَكَأَنَّمَا زَارَنَا فِي حَيَاتِنَا}}<ref>وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۳۳۲.</ref>؛ «هر کس ما را پس از مرگمان زیارت کند، گویا در [[حال]] [[حیات]]، زیارتمان کرده است». | |||
زیارت ائمه، [[نشانه]] [[احترام]] به مقامشان، [[پیروی]] از راهشان، [[تبعیت]] از مواضعشان، [[استمرار]] خطشان، [[تجدید عهد]] با امامتشان، [[وفاداری]] به ولایتشان و زنده نگاه داشتن نام، یاد و خاطره و [[فرهنگ]] و [[تعالیم]] آنان است. | |||
[[حضرت رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ}}<ref>ترجمه منتخب کامل الزیارات، ص۲۱۲ و ۲۱۳ (با تصحیح مرحوم علامه امینی).</ref>؛ «برای هر امامی در گردن و بر عهده هواداران و پیروانش [[عهد]] و پیمانی است و از جمله نشانههای وفای کامل به این [[پیمان]]، [[زیارت قبور]] [[امامان]] است»<ref>فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص۲۰۲.</ref>. | |||
این گونه [[زیارتها]]، علاوه بر آنکه برای خود [[زائر]]، اثر [[تربیتی]] و [[تزکیه]] [[روح]] دارد و دلیل [[حقشناسی]] او نسبت به [[اولیای خدا]] و [[پیشوایان دین]] است، در زمینه احیای امر امامان و [[ترویج]] [[مکتب]] [[انسانی]] و تربیتی آن اسوهها در [[جوامع بشری]] و توجه دادن به خط صحیح [[رهبری]] و [[ولایت]] در [[جامعه]] موثر است؛ به ویژه وقتی [[حکام مستبد]] و [[منحرف]]، با برنامهای دقیق در جهت محو آثار ائمه میکوشیدند، زیارت به عنوان یک عمل مثبت و انقلابی محسوب میشد و نوعی [[مبارزه]] با دستگاههای [[ستمگر]] بوده است. در [[احادیث]] متعدد تأکید شده که زیارت ائمه در غربتشان و همراه با [[خوف]] و خطر، [[پاداش]] بیشتری دارد و اگر راه زائر دور باشد و [[زیارت]] پیاده و همراه با [[مشقت]] باشد [[اجر]] و [[ثواب]] بیشتری دارد<ref>فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص۲۰۲.</ref>. | |||
به [[تجربه]] ثابت شده است که [[انسان]] در زیارت بزرگان [[احساس]] نزدیکی و [[قرب]] به آنان میکند و با ایشان [[تجدید عهد]] و [[میثاق]] مینماید. سزاوار آن است که این احساس قرب و نزدیکی را با [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} داشته باشد؛ چراکه [[حیات]] آنان با مرگشان تفاوتی ندارد و آنان دارای [[مقام]] والای شهادتند و [[شهید]]، زنده و [[جاودانه]] است. [[قرآن مجید]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته میشوند مرده نخوانید که زندهاند امّا شما درنمییابید» سوره بقره، آیه ۱۵۴.</ref>. | |||
همانگونه که هنگام حضور در مقابل زندگان به آنان [[سلام]] میدهیم و عرض ارادت میکنیم، وقتی در مشاهد آنان حاضر میشویم قبل از ورود به مضجع شریفشان عرض میکنیم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِيِّكَ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رُسُلَكَ وَ خُلَفَاءَكَ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ يَرَوْنَ مَكَانِي وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي وَ يَرُدُّونَ سَلَامِي عَلَيَّ وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلَامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ}}<ref>مفاتیح الجنان.</ref>. | |||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَ قَبْرِي حَلَّتْ لَهُ شَفَاعَتِي وَ مَنْ زَارَنِي مَيِّتاً فَكَأَنَّمَا زَارَنِي حَيّاً}}<ref>مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۸۶.</ref>؛ «هر کس [[قبر]] مرا زیارت کند، [[شفاعت]] من به او رسد و هر کس، مرا پس از مرگم زیارت کند، گویی مرا در [[زمان]] حیاتم زیارت کرده است». | |||
در بیانی دیگر فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَ قَبْرِي بَعْدَ مَوْتِي كَانَ كَمَنْ هَاجَرَ إِلَيَّ فِي حَيَاتِي فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِيعُوا فَابْعَثُوا إِلَيَّ السَّلَامَ فَإِنَّهُ يَبْلُغُنِي}}<ref>تهذیب الاحکام، جششم.</ref>؛ «هر کس قبر مرا پس از مرگم زیارت کند، همچون کسی است که در زمان حیاتم به سوی من [[مهاجرت]] کرده، پس اگر نتوانستید، بر من سلام بفرستید که به من خواهد رسید. قرآن مجید میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>. | |||
مرحوم [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] آورده که برخی از [[روایات اهل بیت]]، واژه «وسیله» در [[آیه کریمه]] فوق را به [[امام]] [[معصوم]]{{عم}} [[تفسیر]] کردهاند، و فرمودهاند: آن وسیلهای که در [[قرآن]] فرموده است [[طلب]] کنید، ما هستیم. | |||
مرحوم [[شیخ صدوق]] در [[فقیه]] و [[عیون]] [[روایت]] کرده از [[موسی بن عبدالله نخعی]] که گفت: [[خدمت]] حضرت [[امام علی نقی]]{{ع}} عرض کردم که یابن [[رسول الله]]! مرا [[تعلیم]] فرما زیارتی با [[بلاغت]] کامل که هرگاه خواستم [[زیارت]] کنم یکی از شما را، آن را بخوانم. فرمود که چون به درگاه رسیدی، بایست و [[شهادتین]] را بگو {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ}}<ref>مفاتیح الجنان.</ref>؛ و با [[حال]] [[غسل]] باشی و چون داخل [[حرم]] شوی و [[قبر]] را ببینی، بایست و ۳۰ مرتبه بگو {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} پس با [[آرامش]] [[دل]]، به آرامی اندکی راه برو و گامها را نزدیک یکدیگر گذار، سپس بایست و سی مرتبه بگو {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}}، پس نزدیک [[قبر مطهر]] برو و چهل مرتبه بگو {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} تا صد [[تکبیر]] تمام شود. | |||
[[مرحوم مجلسی]] اول فرمودهاند: وجه تکبیر این است که اکثر طبایع مایلند به غُلوّ، مبادا از عبارات امثال این زیارت به [[غلو]] افتند و یا از بزرگی [[حق سبحانه و تعالی]] [[غافل]] شوند. پس بگو: | |||
{{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ}}<ref>مفاتیح الجنان (زیارت جامعه کبیره).</ref>. | |||
تا آنجا میرسد که چند ویژگی را برای [[ائمه]] بیان میکند: | |||
# {{متن حدیث|أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ}}؛ شما راستترین راهها هستید. | |||
# {{متن حدیث|والسبیل الاعظم}}؛ شما بزرگترین شاهراهها هستید. | |||
# {{متن حدیث|وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ}}؛ شما [[گواهان]] این [[دنیا]] هستید. | |||
# {{متن حدیث|وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ}}<ref>مفاتیح الجنان، ص۹۵۹.</ref>؛ و شما [[شفیعان]] آن جهانید. | |||
[[انسان]] برای [[ملاقات]] با هر صاحب نام و عنوانی و یا دیدار با یک [[شخصیت]] [[علمی]]، مذهبی و [[سیاسی]] به مقتضای شخصیت فرد ملاقات شونده، خود را میآراید و آماده میکند، آری در شرایطی که به [[خانه خدا]] وارد میشویم، شایسته است برای ورود آدابی را رعایت نماییم. [[ابان بن تغلب]] از قول [[امام صادق]]{{ع}} برخی از این [[آداب]] را به ما [[آموزش]] میدهد: | |||
با [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} بین [[مکه]] و [[مدینه]] همراه بودم، چون آن حضرت به [[حرم]] رسید، از مرکب پیاده شد و [[غسل]] کرد و دو [[کفش]] خود را به دست گرفت و با پای برهنه به حرم آمد و من هر چه او انجام داد انجام دادم. حضرت فرمود: ای [[ابان]]! هر که برای [[تواضع]] در برابر [[خدا]] این گونه عمل کند که من عمل کردم، [[خداوند]] صد هزار [[گناه]] را از او محو میکند، و صد هزار [[نیکی]] برای او مینگارد و صد هزار درجه به او میدهد، و صد هزار نیازش را بر میآورد<ref>وسائل الشیعه، ج۹، کتاب الحج، ص۳۱۵، ح۱؛ کافی، ج۴، ص۴۹.</ref>. | |||
'''ثمرات [[زیارت]]''': برای زیارت کردن [[مکانهای مقدس]] فوائد و ثمرات بسیاری در [[روایات]] ذکر شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم: | |||
# راهیابی به [[بهشت]]؛ تمیمی میگوید: به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کردم: فدایت شوم، آن کس که به قصد زیارت [[رسول خدا]]{{صل}} [[حرکت]] نموده، زیارتش کند چه خواهد یافت؟ امام فرمود: بهشت از آن اوست<ref>کافی، ج۴، ص۵۴۸.</ref>. | |||
# بهرهمندی از [[شفاعت پیامبر]]{{صل}}؛ امام صادق{{ع}} فرمود: رسول خدا{{صل}} فرمود: کسی که به زیارت من بیاید، [[روز قیامت]] او را [[شفاعت]] خواهم کرد. | |||
# دیدار [[پیامبر]] در بهشت؛ [[حسین بن علی]]{{ع}} به رسول خدا{{صل}} گفت: ای پدر! برای آن کس که شما را زیارت کند چه خواهد بود؟ رسول خدا فرمود: فرزندم! آن کس که در [[حیات]] و یا پس از مرگم مرا [[زیارت]] کند یا آنکه پدر، [[برادر]] و تو را زیارت نماید، این [[حق]] را بر من خواهد یافت که [[روز قیامت]] دیدارش کرده و از [[گناهان]] رهایش سازم<ref>حج در اندیشه اسلامی، سید علی قاضی عسکر، ص۶۴.</ref>. | |||
# [[همسایگی]] با [[پیامبر]]{{صل}} در [[قیامت]]: پیامبر{{صل}} فرمود: کسی که مرا در حیات و یا پس از مرگم زیارت کند، روز قیامت در کنار من خواهد بود<ref>کامل الزیارات، باب دوم.</ref>. | |||
# دعای [[امامان]] بدرقه راهش خواهد بود؛ [[یحیی بن یسار]] گفت: پس از آنکه [[حج]] گزاردیم، [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} رسیدیم، آن حضرت فرمود: حج گزار [[خانه خدا]] و [[زائران]] [[قبر پیامبر]] و [[شیعه]] [[آل محمد]] بودن گوارایتان باد!<ref>کافی، ج۴، ص۵۴۹.</ref>. | |||
'''زیارت دوره''': مقصود رفتن به [[اماکن زیارتی]] و دیدنی اطراف [[مکه]] و [[مدینه]] است. در این دورهها، [[روحانیان]] کاروانها علاوه بر یادآوری تاریخچه هر مکان، [[آداب]] و [[اعمال]] آن را ذکر میکنند.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۲۸.</ref> | |||
==زیارت [[رسول خدا]]{{صل}}== | |||
درباره اتمام حج و [[عمره]] که در [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ}}<ref>«و حجّ و عمره را برای خداوند تمام (و کامل) بجا آورید» سوره بقره، آیه ۱۹۶.</ref> بدان امر شده است، قطع نظر از مباحث [[فقهی]] آن، در برخی [[روایات]] مصداق دیگری برای اتمام حج ذکر شده است، و آن این که حجگزار پس از انجام [[مناسک]] به [[زیارت امام]]، مشرف شود. البته مراد تنها [[زیارت قبور]] نیست (گرچه این نیز یکی از [[حقوق]] [[ولایت]] است؛ زیرا [[زندگی]] و [[مرگ]] [[معصوم]] یکسان است) بلکه مراد از زیارت، دیدار با [[رهبر اسلامی]] و [[آگاه کردن]] او از [[مراتب ولایت]] و عرضه [[نصرت]] به اوست<ref>صهبای حج، ص۴۸۴ – ۴۸۳.</ref>. شایسته است کسانی که [[مشتاق]] بحث «زیارت» و ابعاد آن هستند به بخش چهارم کتاب صهبای حج که تحت عنوان زیارت است مراجعه نمایند.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۲.</ref> | |||
===زیارت رسول خدا{{صل}} از منظر روایات=== | |||
# امام صادق{{ع}} میفرماید که پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ زَارَنِي حَيّاً وَ مَيِّتاً كُنْتُ لَهُ شَفِيعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>بحار، ج، ۱۰۰، ص۱۳۹؛ قرب الاسناد، ص۳۱.</ref>؛ هر کس مرا در [[زمان]] [[حیات]] و ممات [[زیارت]] کند، در [[روز قیامت]] [[شفیع]] او خواهم شد». | |||
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|... وَ مَنْ جَاءَنِي زَائِراً وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۴۰؛ علل الشرائع، ص۴۶۰.</ref>؛ «هر کس به زیارت من آید [[شفاعت]] من بر او [[واجب]] خواهد شد و هر کس شفاعت من بر او واجب شود، [[بهشت]] بر او واجب میشود». | |||
# [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي كَانَ فِي جِوَارِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۴۳.</ref>؛ «هر کس مرا در زمان حیات و پس از [[مرگ]] من زیارت کند، در روز قیامت در جوار من خواهد بود». | |||
# پیامبر اکرم{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَ قَبْرِي حَلَّتْ لَهُ شَفَاعَتِي وَ مَنْ زَارَنِي مَيِّتاً فَكَأَنَّمَا زَارَنِي حَيّاً}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۵۹.</ref>؛ «هر کس [[قبر]] مرا زیارت کند از شفاعت من بهرهمند خواهد شد و هر کس مرا بعد از مرگم زیارت کند، مانند آن است که در زمان حیاتم زیارت کرده است». | |||
# [[پیامبر]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَنِي بَعْدَ وَفَاتِي كَانَ كَمَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي وَ كُنْتُ لَهُ شَهِيداً وَ شَافِعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۴۳- ۱۴۴.</ref>؛ «هر کس مرا بعد از وفاتم زیارت کند مانند آن است که در زمان حیاتم زیارت کرده و من در [[قیامت]] برای او [[شاهد]] و شفیع خواهم بود». | |||
# پیامبر{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَ قَبْرِي بَعْدَ مَوْتِي كَانَ كَمَنْ هَاجَرَ إِلَيَّ فِي حَيَاتِي...}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۴۳- ۱۴۴.</ref>؛ «هرکس پس از مرگم قبر مرا زیارت کند، همچون کسی است که در زمان حیاتم به سوی من [[مهاجرت]] کرده است». | |||
# پیامبر{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ سَلَّمَ عَلَيَّ مِنْ عِنْدِ قَبْرِي سَمِعْتُهُ...}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۸۳.</ref>؛ «هر کس کنار قبر من بر من [[سلام]] کند، میشنوم». | |||
# [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ يَأْتُوا هَذِهِ الْأَحْجَارَ فَيَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُخْبِرُونَا بِوَلَايَتِهِمْ وَ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نَصْرَهُمْ}}<ref>محجه البیضاء، ج۱ - ۲، ص۱۸۳.</ref>؛ «به [[مردم]] امر شده تا به سوی این سنگها بیایند و [[طواف]] نمایند، سپس به سوی ما آمده و از ولایتشان نسبت به ما خبر دهند و اعلام [[آمادگی]] برای [[یاری]] ما نمایند».<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۲.</ref> | |||
===[[فضیلت]] [[زیارت پیامبر]]{{صل}}=== | |||
بر هر [[مسلمانی]] که برایش امکان داشته باشد، [[مستحب]] موکد است [[مرقد مطهر]] [[رسول خدا]]{{صل}} را در [[مدینه]] [[زیارت]] کند، بالاخص این [[استحباب]] برای حجاج تأکید بیشتری دارد. | |||
# [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ أَتَى مَكَّةَ حَاجّاً وَ لَمْ يَزُرْنِي إِلَى الْمَدِينَةِ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ جَفَانِي فَقَدْجَفَوْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ...}}<ref>علل الشرائع، ص۴۶۰.</ref>؛ «کسی که برای [[حج]] به [[مکه]] مشرف شود و مرا در مدینه زیارت نکند، به من [[جفا]] و [[بیمهری]] نموده و من هم در [[روز قیامت]] به او جفا و (بیمهری) مینمایم. (مراد این است که او را [[شفاعت]] نخواهم کرد)<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج۴ و ۵، ص۱۵.</ref>. | |||
# «[[زید شحام]]» از [[امام صادق]]{{ع}} سوال نمود: چه پاداشی برای زیارت کننده رسول خدا{{صل}} خواهد بود؟ فرمود: {{متن حدیث|كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ...}}<ref>کافی، ج۴، ص۵۸۵، کامل الزیارات، ص۱۵، بحار، ج۱۰۰، ص۱۴۴.</ref>؛ «مانند آن است که خدای را در [[عرش]] زیارت کرده باشد». | |||
# [[پیامبر گرامی]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ زَارَنِي حَيّاً وَ مَيِّتاً كُنْتُ لَهُ شَفِيعاً يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>بحار، ج۱۰۰، ص۱۳۹.</ref>؛ «هر کسی مرا در ایام [[حیات]] و پس از مرگم زیارت کند، در [[قیامت]] او را شفاعت میکنم». | |||
# [[حضرت علی]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَتِمُّوا بِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} حَجَّكُمْ إِذَا خَرَجْتُمْ إِلَى بَيْتِ اللَّهِ فَإِنَّ تَرْكَهُ جَفَاءٌ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۹۴.</ref>؛ «برای تکمیل حج خود، زمانی که [[اعمال]] حج را به پایان رساندید به زیارت رسول خدا{{صل}} بروید؛ زیرا ترک آن، جفا به [[پیامبر]]{{صل}} است و لذا به زیارت آن حضرت، تأکید شده است. | |||
# در «کافی» و «[[تهذیب]]» از امام صادق{{ع}} [[روایت]] شده که [[امام حسین]]{{ع}} به پیامبر{{صل}} عرض کرد: {{متن حدیث|مَا جَزَاءُ مَنْ زَارَكَ؟}} [[پاداش]] کسی که تو را زیارت کند چیست؟ پیامبر{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|فَقَالَ يَا بُنَيَّ مَنْ زَارَنِي حَيّاً أَوْ مَيِّتاً أَوْ زَارَ أَبَاكَ أَوْ زَارَ أَخَاكَ أَوْ زَارَكَ كَانَ حَقّاً عَلَيَّ أَنْ أَزُورَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ أُخَلِّصَهُ مِنْ ذُنُوبِهِ}}<ref>کامل الزیارات، ص۱۱؛ کافی، ج۴، ص۵۴۸.</ref>؛ «ای پسرم! کسی که مرا در [[حیات]] یا ممات، یا پدرت یا برادرت حسن را، یا تو را [[زیارت]] کند، حقی بر من ثابت خواهد کرد که در [[روز قیامت]] او را زیارت کنم و از [[کیفر]] گناهانش [[نجات]] دهم». «[[علامه]] مازندرانی» در شرح «[[مناسک]] [[شهید ثانی]]» مینویسد: [[استحباب]] زیارت [[حضرت رسول]] [[خدا]]{{صل}} از [[ضروریات دین]]، و از کلمه [[جفا]]، [[حرمت]] آن استفاده میشود، خصوصاً برای [[حاجی]] که راهش از [[مدینه]] باشد<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج۴ - ۵، ص۱۷.</ref>. | |||
# در [[تهذیب]] از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[روایت]] شده، که فرمود: «کسی که زیارت نماید [[قبر]] مرا مانند کسی است که [[هجرت]] نموده به سوی من، در حیات من و اگر نتوانستید، [[سلام]] بفرستید، که به من میرسد»<ref>بحار، ج۹۹، ص۳۷۹؛ دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۹۶.</ref>. | |||
علامه [[بزرگوار]] مرحوم مولانا در «مرات الحج» مینویسد: زیارت حضرت رسول{{صل}} از [[مستحبات]] موکده (بلکه از [[واجبات]] کفائی است) چنانکه از بعضی از [[احادیث]] استفاده میشود، و با زیارت آن بزرگوار [[حج]] [[خانه خدا]] تمام میشود و استحباب عینی آن خصوصاً برای حجاج [[بیت الله الحرام]] از ضروریات دین است<ref>راهنمای حرمین شریفین، ج۴ و ۵، ص۱۷.</ref>. و حضرت فرموده است: {{متن حدیث|مَنْ حَجَّ بَيْتَ رَبِّي وَ لَمْ يَزُرْنِي فَقَدْ جَفَانِي}}<ref>بحار، ج۹۹، ص۳۷۳.</ref>؛ «هر کس حج خانه خدا را به جا آورد و مرا زیارت نکند، به من جفا کرده است».<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۳.</ref> | |||
===[[زیارت قبور]]=== | |||
[[زیارت اهل قبور]] و اهتمام ورزیدن به امور اموات در طول [[تاریخ]] مورد اهتمام [[بشر]] بوده است. زیارت قبور مختص [[جامعه دینی]] و [[مسلمانان]] نیست، بلکه از اموری است که [[جوامع]] مختلف، با [[آداب و رسوم]] و [[عقائد]] متفاوت، بدان اهتمام میورزند، [[اسلام]]، مسلمانان را به [[اهمیت زیارت]] [[قبور]] توجه داده و در موارد بسیاری [[مردم]] را به آن [[دعوت]] نموده است. این مسأله به خاطر تحقق یافتن یک سلسله [[اهداف تربیتی]] است که فایده آن متوجه فرد و [[جامعه انسانی]] میشود که ما به اختصار برخی از این فوائد را بیان میکنیم: | |||
۱- [[عبرت گرفتن]]؛ [[زیارت قبور]]، وسیلهای برای [[موعظه]] و [[پندپذیری]] است. اگر [[زیارت]] کننده [[درک]] کند که عمرش هر قدر طولانی باشد، بازگشت او به سوی [[قبر]] و [[قیامت]] است، این [[احساس]] به خودی خود مانع باقی ماندن او در [[پستی]] و [[فرومایگی]] است؛ لذا در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین آمده است: «[[نهی]] کردم شما را از زیارت قبور، اما به زیارت قبور بروید؛ به [[راستی]] که در آن [[عبرت]] است»<ref>مستدرک حاکم، ج۱، ص۳۷۵.</ref>. | |||
زیارت قبور و عبرت گرفتن از آن را، تنها به زیارت قبور [[اولیای الهی]] و [[بندگان]] [[صالح]] اختصاص نمیدهد، بلکه همان [[طور]] که [[قرآن کریم]]، ما را [[راهنمایی]] نموده به منظور عبرت گرفتن، حتی به دیدار [[قبور]] [[ستمگران]] و [[طاغوتها]] باید رفت،؛ چراکه در دیدار قبور آنها نهایت عبرت و پندپذیری وجود دارد. | |||
[[خداوند متعال]] در مورد [[فرعون]] میفرماید: «پس امروز پیکرت را [[نجات]] میدهیم، تا برای آیندگان عبرتی باشی، و به راستی که بسیاری از مردم از نشانههای ما غافلند»<ref>{{متن قرآن|فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ}} «بنابراین امروز تو را با کالبد بیجانت بر ساحل میافکنیم» سوره یونس، آیه ۹۲.</ref>. | |||
[[خداوند]] خواست پیکر فرعون [[طغیانگر]] را خاموش و بیحرکت سازد. بعد از آنکه انواع توانائیها را پیدا کرد و قبیلهاش [[فکر]] میکردند که او نمیمیرد. بنابراین [[آیه شریفه]]، [[بنیاسرائیل]] و امتهای بعد از آن را به بازدید قبر فرعون دعوت میکند تا سرانجام فرعون را [[مشاهده]] کنند و متوجه شوند که امثال فرعون هم به همان سرانجام باز میگردند. | |||
۲- یادآوری [[آخرت]] و [[ترک دنیا]]؛ زیارت قبور موجب عمیقتر شدن [[اعتقاد]] به [[روز قیامت]] که اصلی از [[اصول دین]] است میگردد، وقتی [[انسان]] [[ایمان]] بیاورد که بعد از مرگش روزی میرسد که در آن [[روز]] از [[اعمال]] او سوال میشود و [[درک]] کند که [[عبث]] [[آفریده]] نشده، همین [[اعتقاد]] عمیق و ریشهدار موجب میشود تا وقتی قصد انجام کاری را میکند از [[فساد]] و کارهای [[شر]] دوری کند و به سوی انجام [[امور خیر]] که [[هدف]] آن [[اصلاح]] است، برود. | |||
۳-[[رشد]] [[حس]] [[دینی]] و [[عواطف]] [[شریف]] [[انسانی]]؛ [[زیارت قبور]] موجب رشد [[احساسات]] [[خیرخواهی]] و فضیلتخواهی در [[انسان]] میگردد، در این زمینه در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} آمده است که فرمود: شما را از [[زیارت قبر]] [[نهی]] کردم، اما شما به زیارت قبور بروید تا موجب افزایش خیر و [[نیکی]] در شما گردد. | |||
[[خداوند سبحان]]، رسول خدا{{صل}} را از [[نماز خواندن]] بر جنازه [[منافقان]] و ایستادن بر سر [[قبر]] آنها نهی کرده، آنجا که میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«و هیچگاه بر هیچیک از ایشان چون مرد نماز مگزار و بر گور او حاضر مشو؛ اینان به خداوند و پیامبرش کفر ورزیدهاند و نافرمان مردهاند» سوره توبه، آیه ۸۴.</ref> چنان چه سوال شود که منظور از {{متن قرآن|وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ}} چیست؟ آیا مراد فقط [[قیام]] هنگام [[دفن]] منافقان است یا مطلق قیام بر سر قبر آنها اعم از هنگام دفن و غیر آن؟ پاسخ گفته میشود: [[آیه شریفه]] از دو جمله تشکیل میشود. بخش اول {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا}}، بخش دوم {{متن قرآن|وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ}} که جمله دوم بر جمله اول عطف شده است و طبق قاعده نحوی هر حکمی که برای معطوف علیه باشد معطوف نیز همان [[حکم]] را خواهد داشت و چون معطوف علیه [[مقید]] به قید {{متن قرآن|أَبَدًا}} هست، این امر مستلزم آن است که معطوف نیز همان قید را داشته باشد. با این بیان مفهوم آیه شریفه چنین است: «هیچگاه بر سر قبر هیچ یک از آنها نایست» همانگونه که نسبت به [[نماز]] بر جنازه آنها نیز چنین است و لفظ {{متن قرآن|أَبَدًا}} که در بخش دوم [[آیه شریفه]] مقدر است؛ در این حالت مفهوم امکان تکرار این عمل را میرساند. مفهوم این سخن آن است که این دو عمل (هم [[نماز]] بر جنازه و هم ایستادن بر سر [[قبر]]) نسبت به [[مؤمن]] جایز است. بنابراین جایز است [[زیارت قبر]] مؤمن و [[خواندن قرآن]] برای [[روح]] مؤمن حتی بعد از گذشت صدها سال. | |||
با تتبع و تحقق در [[سیره مسلمانان]] [[صدر اسلام]] چه قبل و چه بعد از [[رحلت پیامبر]]{{صل}} چنین بر میآید که این مسأله در میان آنها وجود داشته است. به نمونههایی از شواهد [[تاریخی]] در این زمینه اشاره میشود: | |||
۱ - روزی [[مروان]] مردی را دید که صورتش را بر قبری نهاده است. مروان گردن او را گرفت و به او گفت: آیا میدانی چه میکنی؟ گفت: آری، رو به او کرد، دید [[ابوایوب انصاری]] است؛ لذا گفت: آمدم نزد [[حضرت رسول]]{{صل}} مرا بر سر قبری آورد. شنیدم از آن حضرت که فرمود: «اگر [[اهل دین]] متولی امر [[دین]] است، برای دین [[گریه]] نکنید، اما اگر نااهل متولی امر دین شد برای دین گریه کنید» | |||
۲- [[حضرت فاطمه]]{{س}} بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک برداشت، بر سر خود ریخت و گریست<ref>مستدرک حاکم، ج۴، ص۵۱۵.</ref>. ۳- مردی [[اعرابی]] بر سر قبر حضرت رسول آمد و مشتی خاک قبر آن حضرت را بر سر خود ریخت و خطاب به آن حضرت گفت که در [[قرآنی]] که بر تو نازل شده است آمده است. {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ...}}<ref>«و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند.».. سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> و اکنون من به نفس خود [[ستم]] کردم و نزد تو آمدهام که برای من [[طلب مغفرت]] کنی. از داخل قبر ندا رسید: [[خداوند]] تو را بخشوده است. این ماجرا در حضور [[حضرت علی]]{{ع}} واقع شد. | |||
۴- [[بلال]] بر سر [[قبر]] [[حضرت رسول]] آمد و شروع کرد به [[گریستن]]، در حالی که صورتش را بر قبر آن حضرت میکشید، آنگاه رو کرد به [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} و آنها را در آغوش گرفت و شروع کرد به بوسیدن آنها<ref>وفاء الوفاء، سهمودی، ج۲، ص۳۶۱.</ref>. | |||
۵- [[عایشه]] روزی به [[قبرستان]] آمد، از او سوال کردند از کجا آمدهای؟ گفت: از سر قبر برادرم عبدالرحمن، به او گفتم مگر حضرت رسول{{صل}} از [[زیارت قبور]] [[نهی]] نفرموده است؟ گفت: چرا اول نهی فرمود، سپس امر به زیارت قبور کرد<ref>اسدالغابه، ج۱، ص۲۰۸.</ref>. | |||
بنابراین از لابهلای [[آیات قرآن]] و [[احادیث شریف]] و [[سیره مسلمین]]، [[مشروعیت زیارت]] [[قبور]] به نحو عام و کلی ثابت میشود.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۴.</ref> | |||
===[[زیارت اهل قبور]] از منظر [[روایات]]=== | |||
# [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْيَصِلْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى زِيَارَتِنَا فَلْيَزُرْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا...}}<ref>وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۷۶.</ref>؛ «کسی که امکان [[زیارت]] ما برایش فراهم نیست، فردی از [[افراد صالح]] و علاقمند به ما را زیارت کند که [[ثواب]] زیارت ما را بر او خواهند داد». | |||
# امام صادق{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِذَا زُرْتُمْ مَوْتَاكُمْ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ، سَمِعُوا وَ أَجَابُوكُمْ، وَ إِذَا زُرْتُمُوهُمْ بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ، سَمِعُوا وَ لَمْ يُجِيبُوكُمْ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۰۲، ص۲۹۷.</ref>؛ «زمانی که قبل از [[طلوع]] [[خورشید]] به زیارت اموات میروید، آنان میشنوند و جواب شما را میدهند و هنگامی که بعد از طلوع خورشید به زیارت اموات بروید میشنوند، لکن جواب شما را نمیدهند». | |||
# [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَزُورَ قُبُورَنَا فَلْيَزُرْ قُبُورَ صُلَحَاءِ إِخْوَانِنَا}}<ref>کافی ج۴، ص۵۹.</ref>؛ «هر کس نمیتواند به [[زیارت قبر]] ما بیاید، قبر [[صلحا]] را زیارت کند». | |||
# [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|زُورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا يَدْعُو لَهُمَا}}<ref>وسائل الشیعه، ج۳، ص۲۲۳. (به نقل از گلواژههای حج و عمره، بصیری، ص۳۰۷).</ref>؛ «به [[زیارت]] اموات بروید؛ زیرا آنان به زیارت شما خوشحال میشوند و درخواست نمایید [[حاجت]] خود را در کنار [[قبر]] پدر و مادر بعد از [[دعا کردن]] بر آنان».<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۵۳۷.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |