قناعت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:


== عوامل [[قناعت]] ==
== عوامل [[قناعت]] ==
از آنجا که قناعت را می‌توان زیر مجموعه [[زهد]] دانست، عوامل زهد بر قناعت نیز تأثیر می‌گذارد؛ زیرا قناعت در مقابل [[حرص]] قرار می‌گیرد و حرص از شاخه‌های [[حب دنیا]] است که با زهد و [[پارسایی]] منافات دارد. اینک به مواردی که می‌توان با [[کلام]] [[حضرت]] بر آن تأکید کرد، اشاره می‌کنیم و [[آثار قناعت]] را که می‌تواند عامل مهم [[برگزیدن]] این [[سجیه]] [[اخلاقی]] باشد، در مباحث مربوط به آن یادآور می‌شویم.
از آنجا که قناعت را می‌توان زیر مجموعه [[زهد]] دانست، عوامل زهد بر قناعت نیز تأثیر می‌گذارد؛ زیرا قناعت در مقابل [[حرص]] قرار می‌گیرد و حرص از شاخه‌های [[حب دنیا]] است که با زهد و [[پارسایی]] منافات دارد. اینک به مواردی که می‌توان با [[کلام]] حضرت بر آن تأکید کرد، اشاره می‌کنیم و [[آثار قناعت]] را که می‌تواند عامل مهم [[برگزیدن]] این [[سجیه]] [[اخلاقی]] باشد، در مباحث مربوط به آن یادآور می‌شویم.


=== [[عقل]] و [[دانایی]] ===
=== [[عقل]] و [[دانایی]] ===
خط ۷۸: خط ۷۸:


=== [[عزت نفس]] در [[بی‌نیازی]] از دیگران ===
=== [[عزت نفس]] در [[بی‌نیازی]] از دیگران ===
[[حضرت]]، قناعت را به صفاتی چون عز، [[عفاف]]، [[غنا]]، و رأس الغنی<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۱۵، ۲۵، ۴۷، ۱۸۲، ۲۷۸، ۲۹۱، ۳۳۵، ۳۴۱، ۳۶۹.</ref> وصف کرده است. شخص با برخورداری از قناعت و رضایت به آن‌چه دارد، از دیگران [[بی‌نیاز]] می‌شود و دست درخواست به سوی دیگری نمی‌گشاید؛ همان‌گونه که طمع، [[ذلت نفس]] را در پی دارد و آدمی را برده می‌کند: {{متن حدیث|الطَّمَعُ رِقٌ مُؤَبَّدٌ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸۰، ص۵۰۱.</ref>؛ [[انسان]] قانع، [[آزاد]] است؛ هرچند برده و [[فقیر]] باشد؛ ولی شخص طمع‌ورز، برده و [[ذلیل]] است<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۳۶۹ و ۱۱۳؛ نهج البلاغه، حکمت ۱، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۸۹.</ref>
حضرت، قناعت را به صفاتی چون عز، [[عفاف]]، [[غنا]]، و رأس الغنی<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۱۵، ۲۵، ۴۷، ۱۸۲، ۲۷۸، ۲۹۱، ۳۳۵، ۳۴۱، ۳۶۹.</ref> وصف کرده است. شخص با برخورداری از قناعت و رضایت به آن‌چه دارد، از دیگران [[بی‌نیاز]] می‌شود و دست درخواست به سوی دیگری نمی‌گشاید؛ همان‌گونه که طمع، [[ذلت نفس]] را در پی دارد و آدمی را برده می‌کند: {{متن حدیث|الطَّمَعُ رِقٌ مُؤَبَّدٌ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۸۰، ص۵۰۱.</ref>؛ [[انسان]] قانع، [[آزاد]] است؛ هرچند برده و [[فقیر]] باشد؛ ولی شخص طمع‌ورز، برده و [[ذلیل]] است<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۳۶۹ و ۱۱۳؛ نهج البلاغه، حکمت ۱، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۸۹.</ref>


=== غنا و استغنا ===
=== غنا و استغنا ===
خط ۸۶: خط ۸۶:


=== برخورداری از [[حیات طیب]] و [[سعادت]] [[آخرتی]] ===
=== برخورداری از [[حیات طیب]] و [[سعادت]] [[آخرتی]] ===
[[حضرت]]، حیات طیب را در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایسته‌ای کنند؛ و مؤمن باشند، بی‌گمان آنان را با زندگانی پاکیزه‌ای زنده می‌داریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>، به قناعت [[تفسیر]] کرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۹، ص۵۰۸. </ref> و فرمود: {{متن حدیث|الْقَنَاعَةُ أَهْنَأُ عَيْشٍ‌}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۸۳.</ref>؛ «قناعت، گواراترین نوع [[زندگی]] است». [[انسان]] قانع، [[شکرگزار]] [[آفریدگار متعال]] است و به روزی او بسنده می‌کند، [[عزت]] خود را نگه می‌دارد و برای برخورداری از [[دنیا]]، [[دین]] خود را در معرض خطر کسب [[حرام]] قرار نمی‌دهد. قانع به سبب کمی روزی دچار [[غم]] و [[اندوه]] نمی‌شود. او با [[آبرومندی]] زندگی، و طبع بلند خود را [[حفظ]] می‌کند. اینها، همراه با آثار دیگر قناعت، حیات طیب است. کسی که به روزی کم [[خدا]] قناعت می‌کند، خدا نیز از عمل کم او [[راضی]] می‌شود و این سعادت آخرتی است<ref>آن‌چه آمده، از احادیث متعدد حضرت در مورد قناعت است. ر.ک: آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۲۵۹؛ ج۳، ص۶۷ و ۱۵۷؛ ج۶، ص۹۷.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۹۰.</ref>
حضرت، حیات طیب را در [[آیه]] {{متن قرآن|مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«کسانی از مرد و زن که کار شایسته‌ای کنند؛ و مؤمن باشند، بی‌گمان آنان را با زندگانی پاکیزه‌ای زنده می‌داریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام می‌دادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۷.</ref>، به قناعت [[تفسیر]] کرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۹، ص۵۰۸. </ref> و فرمود: {{متن حدیث|الْقَنَاعَةُ أَهْنَأُ عَيْشٍ‌}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۱، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۸۳.</ref>؛ «قناعت، گواراترین نوع [[زندگی]] است». [[انسان]] قانع، [[شکرگزار]] [[آفریدگار متعال]] است و به روزی او بسنده می‌کند، [[عزت]] خود را نگه می‌دارد و برای برخورداری از [[دنیا]]، [[دین]] خود را در معرض خطر کسب [[حرام]] قرار نمی‌دهد. قانع به سبب کمی روزی دچار [[غم]] و [[اندوه]] نمی‌شود. او با [[آبرومندی]] زندگی، و طبع بلند خود را [[حفظ]] می‌کند. اینها، همراه با آثار دیگر قناعت، حیات طیب است. کسی که به روزی کم [[خدا]] قناعت می‌کند، خدا نیز از عمل کم او [[راضی]] می‌شود و این سعادت آخرتی است<ref>آن‌چه آمده، از احادیث متعدد حضرت در مورد قناعت است. ر.ک: آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۲۵۹؛ ج۳، ص۶۷ و ۱۵۷؛ ج۶، ص۹۷.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۹۰.</ref>


=== [[توانایی]] بر [[انفاق مال]] ===
=== [[توانایی]] بر [[انفاق مال]] ===
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:


=== قناعت و [[زیبایی]] در [[کسب و کار]] ===
=== قناعت و [[زیبایی]] در [[کسب و کار]] ===
از [[آثار قناعت]] آن است که شخص در [[انتخاب]] کسب و کار و نحوه عمل به آن، از مسیر درست دور نمی‌افتد و کار او سبب ضرر و زیان به دیگران یا نادیده گرفتن [[حق]] عمومی نمی‌شود. [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|ثَمَرَةُ الْقَنَاعَةِ الْإِجْمَالُ فِي الْمُكْتَسَبِ وَ الْعُزُوفُ عَنِ الطَّلَبِ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۳، ص۳۳۰.</ref>؛ «ثمرة قناعت، اعتدال در کسب و کار، و [[بیزاری]] از درخواست است».
از آثار قناعت آن است که شخص در [[انتخاب]] کسب و کار و نحوه عمل به آن، از مسیر درست دور نمی‌افتد و کار او سبب ضرر و زیان به دیگران یا نادیده گرفتن [[حق]] عمومی نمی‌شود. [[امام]] فرمود: {{متن حدیث|ثَمَرَةُ الْقَنَاعَةِ الْإِجْمَالُ فِي الْمُكْتَسَبِ وَ الْعُزُوفُ عَنِ الطَّلَبِ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۳، ص۳۳۰.</ref>؛ «ثمرة قناعت، اعتدال در کسب و کار، و [[بیزاری]] از درخواست است».


قانع، درآمدی [[پاک]] و [[پاکیزه]] را به دست می‌آورد که به غیر [[حلال]] آغشته نیست و از [[منت]] دیگران هم به دور است. شاید بتوان از جمله {{متن حدیث|الْإِجْمَالُ فِي الْمُكْتَسَبِ}} استفاده کرد که مؤمن قانع در بهره‌برداری از [[طبیعت]]، راهی را در پیش می‌گیرد که به [[اسراف]] و [[تبذیر]] منابع منجر نشود. اگر تولیدکننده کالا است، تولیدی او [[استحکام]] مناسب دارد. از مواد اولیه به گونه‌ای بهره‌برداری می‌کند که ضایعات در کم‌ترین حد باشد. برای کسب [[سود]] بیش‌تر، از [[تقلب]] و [[نیرنگ]] در کار خودداری می‌کند. در بحران‌های [[اقتصادی]]، در صدد [[احتکار]] و [[اجحاف]] به [[مردم]] نیازمند برنمی‌آید. قناعت، باعث عمل به دستورهای الزامی و [[آداب]] کسب و کار می‌شود و بدون تردید، این ویژگی اثر بسیار شگرفی بر مباحث [[اقتصادی]] خواهد گذاشت که در دیگر مباحث به آن اشاره خواهد شد<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۹۲.</ref>.
قانع، درآمدی [[پاک]] و [[پاکیزه]] را به دست می‌آورد که به غیر [[حلال]] آغشته نیست و از [[منت]] دیگران هم به دور است. شاید بتوان از جمله {{متن حدیث|الْإِجْمَالُ فِي الْمُكْتَسَبِ}} استفاده کرد که مؤمن قانع در بهره‌برداری از [[طبیعت]]، راهی را در پیش می‌گیرد که به [[اسراف]] و [[تبذیر]] منابع منجر نشود. اگر تولیدکننده کالا است، تولیدی او [[استحکام]] مناسب دارد. از مواد اولیه به گونه‌ای بهره‌برداری می‌کند که ضایعات در کم‌ترین حد باشد. برای کسب [[سود]] بیش‌تر، از [[تقلب]] و [[نیرنگ]] در کار خودداری می‌کند. در بحران‌های [[اقتصادی]]، در صدد [[احتکار]] و [[اجحاف]] به [[مردم]] نیازمند برنمی‌آید. قناعت، باعث عمل به دستورهای الزامی و [[آداب]] کسب و کار می‌شود و بدون تردید، این ویژگی اثر بسیار شگرفی بر مباحث [[اقتصادی]] خواهد گذاشت که در دیگر مباحث به آن اشاره خواهد شد<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۹۲.</ref>.


=== [[قناعت]] و [[اصلاح]] نفس ===
=== [[قناعت]] و [[اصلاح]] نفس ===
[[امام علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَعْوَنُ شَيْ‌ءٍ عَلَى صَلَاحِ النَّفْسِ الْقَنَاعَةُ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۴۳۶.</ref>؛ «قناعت، بهترین وسیله برای اصلاح نفس است». [[طمع]] و [[حرص]]، [[انسان]] را به نابودی می‌کشاند. [[آدمی]] بر اثر حرص، خود را می‌فروشد و زیر بار هر ذلتی می‌رود، [[ترس]] از مقابله بر او چیره می‌شود. [[حق]] را زیر پا می‌گذارد و [[بردگی]] هر [[متکبر]] را می‌پذیرد؛ ولی [[روحیه]] قناعت، [[اراده]] او را تقویت می‌کند و با آن، [[عزت نفس]] خود را باز می‌یابد. طمع، [[چشم]] [[باطن]] را [[کور]] می‌کند و [[حجاب]] بزرگی بر [[عقل]] و دست و پای انسان است. فرمود: {{متن حدیث|أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ‌}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۹.</ref>؛ «[[عقل‌ها]] بیش‌تر در درخشش طمع‌ها [[زمین]] می‌خورند». {{متن حدیث|كَيْفَ يَسْتَطِيعُ صَلَاحَ نَفْسِهِ مَنْ لَا يَقْنَعُ بِالْقَلِيلِ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۴، ص۵۶۰.</ref>. گویا بدون قناعت و ترک طمع، اصلاح نفس امکان ندارد که [[حضرت]] شگفت‌زده می‌شود از کسی که در صدد اصلاح نفس باشد؛ ولی روحیه قناعت نداشته باشد. [[امام]] درباره [[عظمت]] یکی از [[برادران دینی]] خود می‌فرماید: کوچکی [[دنیا]] در چشمش نزد من بزرگ می‌نمود و از [[حکومت]] شکم خود خارج بود؛ پس به آن‌چه نمی‌یافت، میل پیدا نمی‌کرد و اگر می‌یافت، در [[مصرف]] آن [[زیاده‌روی]] نمی‌نمود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۹۳.</ref>
[[امام علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَعْوَنُ شَيْ‌ءٍ عَلَى صَلَاحِ النَّفْسِ الْقَنَاعَةُ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۲، ص۴۳۶.</ref>؛ «قناعت، بهترین وسیله برای اصلاح نفس است». [[طمع]] و [[حرص]]، [[انسان]] را به نابودی می‌کشاند. [[آدمی]] بر اثر حرص، خود را می‌فروشد و زیر بار هر ذلتی می‌رود، [[ترس]] از مقابله بر او چیره می‌شود. [[حق]] را زیر پا می‌گذارد و [[بردگی]] هر [[متکبر]] را می‌پذیرد؛ ولی [[روحیه]] قناعت، [[اراده]] او را تقویت می‌کند و با آن، [[عزت نفس]] خود را باز می‌یابد. طمع، [[چشم]] [[باطن]] را [[کور]] می‌کند و [[حجاب]] بزرگی بر [[عقل]] و دست و پای انسان است. فرمود: {{متن حدیث|أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ‌}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۹.</ref>؛ «[[عقل‌ها]] بیش‌تر در درخشش طمع‌ها [[زمین]] می‌خورند». {{متن حدیث|كَيْفَ يَسْتَطِيعُ صَلَاحَ نَفْسِهِ مَنْ لَا يَقْنَعُ بِالْقَلِيلِ}}<ref>آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ج۴، ص۵۶۰.</ref>. گویا بدون قناعت و ترک طمع، اصلاح نفس امکان ندارد که حضرت شگفت‌زده می‌شود از کسی که در صدد اصلاح نفس باشد؛ ولی روحیه قناعت نداشته باشد. [[امام]] درباره [[عظمت]] یکی از [[برادران دینی]] خود می‌فرماید: کوچکی [[دنیا]] در چشمش نزد من بزرگ می‌نمود و از [[حکومت]] شکم خود خارج بود؛ پس به آن‌چه نمی‌یافت، میل پیدا نمی‌کرد و اگر می‌یافت، در [[مصرف]] آن [[زیاده‌روی]] نمی‌نمود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۹.</ref>.<ref>[[مجید رضایی|رضایی، مجید]]، [[زهد و قناعت (مقاله)| مقاله «زهد و قناعت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۷]]، ص ۱۹۳.</ref>


=== قناعت و [[آرامش روانی]] و [[اجتماعی]] ===
=== قناعت و [[آرامش روانی]] و [[اجتماعی]] ===
۱۱۲٬۶۳۷

ویرایش