←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
[[مذهب حنفی]] بزرگترین [[مذهب]] اهل سنت است و حنفیان بیشترِ [[مسلمانان]] [[سنّی]] را تشکیل میدهند و بیشتر اهل سنت [[ترکیه]] ([[ترکها]] [[حنفی]] و کردها [[شافعی]])، آسیای میانه، شبهقاره هند<ref>فرمانیان، فرق و مذاهب، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> افغانستان و اروپای شرقی<ref>جعفر پیشهفرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۱.</ref> حنفی مذهباند<ref>[[مصیب ایرانی|ایرانی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[اهل سنت - ایرانی و صاحبی (مقاله)|مقاله «اهل سنت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۴۷۹ – ۴۸۸.</ref>. | [[مذهب حنفی]] بزرگترین [[مذهب]] اهل سنت است و حنفیان بیشترِ [[مسلمانان]] [[سنّی]] را تشکیل میدهند و بیشتر اهل سنت [[ترکیه]] ([[ترکها]] [[حنفی]] و کردها [[شافعی]])، آسیای میانه، شبهقاره هند<ref>فرمانیان، فرق و مذاهب، ۱۳۶–۱۳۷.</ref> افغانستان و اروپای شرقی<ref>جعفر پیشهفرد، درآمدی بر فقه مقارن، ۵۱.</ref> حنفی مذهباند<ref>[[مصیب ایرانی|ایرانی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[اهل سنت - ایرانی و صاحبی (مقاله)|مقاله «اهل سنت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۲]]، ص ۴۷۹ – ۴۸۸.</ref>. | ||
==[[مذهب حنفی]]== | |||
مذهب حنفی، قدیمیترین [[مذاهب فقهی]] [[اهل سنت]] و بنیانگذار آن، [[ابوحنیفه نعمان ابن ثابت]] است. جدش زوطی از [[اسیران]] کابل بود و پدرش در [[کوفه]] به [[آزادی]] دست یافت | |||
او در سال ۸۰ ه ق در همانجا دیده به [[جهان]] گشود و مدت ۱۸ سال در حلقه درس [[حماد]] ابی سلیمان (م ۱۲۰هق) به فراگیری [[فقه]] به روش [[ابراهیم نخعی]] پرداخت. | |||
نعمان، پس از [[مرگ]] استادش، سفرهایی هم برای فقه اندوزی به [[حجاز]] داشت و از [[نخبگان]] [[علمی]] آن [[دیار]] و از جمله [[امام باقر]]{{ع}} [[توشه]] برگرفت. | |||
ابوحنیفه که پس از استادش حماد، بر جای او تکیه زد، [[مکتب فقهی]] نوینی پدید آورد. او قایل به کاربرد [[رأی]] و [[اجتهاد]] بود و [[قیاس]] و [[استحسان]] را به عنوان منبعی [[فقهی]] مورد توجه قرار داد. اساس [[اندیشه]] فقهی ابوحنیفه بر هفت اصل: [[کتاب خدا]]، [[سنت]] [[رسول]]، سخنان [[صحابه]]، قیاس، استحسان، [[اجماع]] و [[عرف]] [[استوار]] بود. | |||
ابوحنیفه به جز رسالههای کوچکی؛ از جمله رساله فقهاش، کتابی را به [[نگارش]] در نیاورد. شاگردانش پس از وی فتاوای او را در مجموعهای گرد آوردند. نعمان در اواخر دوره [[اموی]] مورد توجه همه [[مسلمانان]] به جز [[خوارج]] قرار گرفت. او به [[تشیع]] [[تمایل]] نشان میداد و در اندیشه سیاسیاش چون [[زیدیه]] بود و براین [[باور]] بود که [[رهبری]] [[ابوبکر]] و [[عمر]] [[مشروع]] بوده و در [[امام]] بودن، [[وصایت]] لازم نیست. | |||
در [[قیام زید بن علی]]، پنهانی به یاریاش شتافت و همچنین نقل شده که او از [[قیام]] [[ابراهیم بن عبدالله حسنی]] از [[پیشوایان]] زیدیه در [[شهر بصره]] [[حمایت]] نموده است. | |||
ابوحنیفه در [[خلافت منصور]] از کوفه به [[بغداد]] فرا خوانده شد تا [[قاضی]] القضاتی آنجا را بر عهده گیرد، ولی [[مقاومت]] او در برابر این خواست [[خلیفه]] موجب شد او [[زندانی]] شود و سرانجام در سال ۱۵۰ ه ق در همان [[زندان]] درگذرد. | |||
مذهب حنفی پس از مرگ ابوحنیفه، توسط دو [[شاگرد]] برجستهاش [[ابویوسف قاضی]] مشهور (م ۱۸۲ ه. ق) و [[محمد بن حسن شیبانی]] (م ۱۸۹ ه. ق) رواج یافت. | |||
[[مذهب حنفی]] در [[زمان]] [[خلافت هارون]] و پس از وی بدل به [[مذهب]] رسمی خلفای عباس گردید به گونهای که تنها [[فقیهان]] این مذهب مسنددار [[قضا]] میشدند. اما [[حاکمیت]] طولانی [[فاطمیان]] بر [[مصر]] مانع از گسترش این مذهب در غرب [[جهان اسلام]] گشت. بعدها [[مذاهب]] [[حنفی]]، مذهب رسمی [[خلافت عثمانی]] هم شد. ولی آن هم باعث نشد که قلمرو حاکمیت مذهب از شرق جهان اسلام فراتر رود. | |||
علمای حنفی در [[مکتب]] [[اعتقادی]] خود، پیرو [[ابومنصور ماتریدی]] (م ۳۳۲ ه. ق) هستند ریشه مکتب [[ماتریدی]] را باید در اندیشههای [[کلامی]] [[ابوحنیفه]] جستجو کرد؛ چراکه ابوحنیفه پیش از ورود در [[فقه]]، [[کرسی]] نشین استادی [[کلام]] در [[کوفه]] بود، این مکتب نزدیک بلکه تا حدودی مؤید مکتب اعتزالیهاست. موارد [[اختلاف]] مکتب ماتریدی با [[مکتب اشعری]] به حدود ۴۰ مسأله میرسد. در مکتب ماتریدی به [[عقل]] بیش از مکتب اشعری توجه نشان داده میشود. شماری از مسایل اختلافی این دو مکتب چنین است: | |||
# [[اشاعره]] [[حسن و قبح]] اشیاء را ذاتی و [[عقلی]] ندانستهاند، اما [[ماتریدیها]] همانند [[معتزله]] برآنند که اشیاء [[حسن و قبح ذاتی]] داشته و عقل به خودی خود آن را [[درک]] میکند. | |||
# اشاعره معتقدند [[صفات الهی]] بر دو گونه است؛ [[صفات فعل]] که صفاتی حادثند و [[صفات ذات]] که صفاتی قدیماند. در برابر این [[اندیشه]]، [[ماتریدیه]] همه صفات الهی را صفاتی قدیم دانسته و صفات [[افعال]] را به یک صفت ذاتی بازگردانیدهاند. | |||
# اشاعره قایل به [[رؤیت]] خدایند و ماترید به آن را [[انکار]] میکنند. | |||
# اشاعره، [[قرآن]] را ناآفریده و قدیم دانسته و ماترید به باورشان این است که [[خداوند]] دارای دو کلام بوده، یکی نفسی و نا [[آفریده]] و دیگری کلامی که از اصوات متشکل شده و آفریده است. | |||
از دیگر باورهای ماتریدیه میتوان به، [[ظلم]] نکردن [[خدا]] و محال عقلی بودن آن نسبت به او، مبتنی بودن افعالاش بر [[مصالح]]، [[آزادی]] [[انسان]] در کارهایش و... اشاره داشت. | |||
برخی از [[معتقدات]] [[مذهب حنفی]] از این قرار است: | |||
# [[نسخ قرآن]] به سنتی که به [[تواتر]] یا [[شهرت]] [[مستفیض]] ثابت شده، جایز است. | |||
#در این [[مذهب]]، هیچگاه [[قیاس]] بر [[حدیث]] مقدم نمیشود. | |||
#درباره خبرهایی که تنها یک نقل دارند، [[ابوحنیفه]] از نخستین فقهایی است که آن را پذیرفته است. | |||
#سخنان [[صحابه]] در [[اندیشه]] [[فقهی]] ابوحنیفه هنگام نبود [[نصوص دینی]] مورد توجه بوده و بر قیاس مقدم است. از نظر ابوحنیفه [[رأی]] [[تابعی]]، [[ارزش]] فقهی ندارد. | |||
# [[اجماع]] چه قولی و چه سکوتی آن به عنوان منبعی فقهی شمرده میشود. | |||
#چهارمین منبع در [[فقه حنفی]] در [[زمان]] فقدان نصوص دینی، قیاس است. منشأ روی آوری به قیاس در مذهب فقهی [[حنفی]] را باید در پرداختن آن به مسایل فقهی فرضی دانست. | |||
#معتبر دانستن، «[[استحسان]]» ویژگی مهم روش فقهی ابوحنیفه است. استحسان نوعی قیاس است که مقیس علیه آن در نصوص دینی نیامده است. | |||
#عرف نیز در این مذهب فقهی به هنگام نبود نصوص دینی، منبعی فقهی دانسته شده است. | |||
به [[طور]] کلی ویژگیهای عمده فقه حنفی را باید در: [[آسانگیری]] در [[عبادات]]، محرومگرایی، صحیح شمردن تصرفات تا حد امکان، [[احترام]] به [[آزادی]] [[انسان]] و رعایت [[سیادت]] [[امت]] دانست. | |||
و اما قلمرو مذهب حنفی؛ مذهب حنفی، از نظر شمار [[پیروان]] در بین [[مذاهب اسلامی]]، رتبه نخست را داراست این مذهب بر [[ترکیه]]، [[آلبانی]] و [[مسلمانان]] شبه جزیره بالکان، بر [[اهل تسنن]] غیر کرد [[عراق]]، افغانستان، ترکنشینهای آسیای میانه، قفقاز و سرزمینهای مجاور آن؛ [[هندوستان]] [[غلبه]] دارد. نیمی از مسلمانان [[سرزمین شام]] شامل کشورهای [[سوریه]] و لبنان، حنفی بوده و در [[سرزمین فلسطین]]، سومین مذهب است. پیروان این مذهب در [[مصر]] هم پر شمار است و به صورت محدود در [[ایران]]، [[حجاز]]، [[یمن]] و سیام وجود دارند<ref>ره توشه حج، جمعی از نویسندگان، ج۱، مشعر، ص۱۴۷.</ref>.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۸۶۶.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009734.jpg|22px]] [[مصیب ایرانی|ایرانی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[اهل سنت - ایرانی و صاحبی (مقاله)|مقاله «اهل سنت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۲''']] | # [[پرونده:IM009734.jpg|22px]] [[مصیب ایرانی|ایرانی]] و [[باقر صاحبی|صاحبی]]، [[اهل سنت - ایرانی و صاحبی (مقاله)|مقاله «اهل سنت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۲''']] | ||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||