سر امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
پس از [[شهادت ابا عبد الله]] {{ع}}، [[سپاه کوفه]] [[قساوت]] و [[دشمنی]] را به اوج رساندند و سر [[مطهّر]] آن [[حضرت]] را از پیکر جدا کردند، سپس به [[دستور]] [[عمر سعد]]، پیکر آن [[امام]] را زیر سم اسب‌ها له کردند. این سر [[مقدس]]، همراه سرهای دیگر [[شهدا]] بر نیزه‌ها شد و در [[کوفه]] و [[شام]] و شهرهای دیگر گرداندند تا دیگران را بترسانند. سر [[مطهّر]] [[سید الشهدا]] {{ع}} ماجراهای مختلفی در [[حادثۀ کربلا]] دارد، اینکه سر آن [[حضرت]] را از پشت گردن می‌برند<ref>عوالم (امام حسین)، ص۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>، بر نیزه می‌کنند، [[خولی]] سر را به خانۀ خویش برده در اتاقی یا تنوری پنهان می‌کند، سر [[امام]] بر فراز [[نی]] در کوچه‌های [[کوفه]] [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کند، نزد [[ابن زیاد]]، بر [[طشت طلا]] نهاده می‌شود<ref>امالی صدوق، ص۱۴۰.</ref>، در [[راه]] [[شام]] در دیر [[راهب]] سبب [[مسلمان]] شدن [[قنسرین]] می‌شود، در کاخ [[یزید]]، بر طشت نهاده نزد او می‌آورند، [[یزید]] با خیزران بر آن سر و لبها می‌زند، در خرابۀ [[شام]] نزد [[رقیّه دختر امام حسین]] برده می‌شود و... هر کدام موضوعی است که دستمایۀ بسیاری از مرثیه‌های سوزناک گشته و دربارۀ این وقایع، شعرها و نوحه‌های بسیار سروده‌اند.
پس از [[شهادت ابا عبد الله]] {{ع}}، سپاه کوفه [[قساوت]] و [[دشمنی]] را به اوج رساندند و سر مطهّر آن حضرت را از پیکر جدا کردند، سپس به [[دستور]] [[عمر سعد]]، پیکر آن [[امام]] را زیر سم اسب‌ها له کردند. این سر [[مقدس]]، همراه سرهای دیگر [[شهدا]] بر نیزه‌ها شد و در [[کوفه]] و [[شام]] و شهرهای دیگر گرداندند تا دیگران را بترسانند. سر مطهّر [[سید الشهدا]] {{ع}} ماجراهای مختلفی در [[حادثۀ کربلا]] دارد، اینکه سر آن حضرت را از پشت گردن می‌برند<ref>عوالم (امام حسین)، ص۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>، بر نیزه می‌کنند، [[خولی]] سر را به خانۀ خویش برده در اتاقی یا تنوری پنهان می‌کند، سر [[امام]] بر فراز [[نی]] در کوچه‌های [[کوفه]] [[قرآن]] [[تلاوت]] می‌کند، نزد [[ابن زیاد]]، بر [[طشت طلا]] نهاده می‌شود<ref>امالی صدوق، ص۱۴۰.</ref>، در [[راه]] [[شام]] در دیر [[راهب]] سبب [[مسلمان]] شدن [[قنسرین]] می‌شود، در کاخ [[یزید]]، بر طشت نهاده نزد او می‌آورند، [[یزید]] با خیزران بر آن سر و لبها می‌زند، در خرابۀ [[شام]] نزد [[رقیّه دختر امام حسین]] برده می‌شود و... هر کدام موضوعی است که دستمایۀ بسیاری از مرثیه‌های سوزناک گشته و دربارۀ این وقایع، شعرها و نوحه‌های بسیار سروده‌اند.


این که سر [[مطهّر]] کجا [[دفن]] شد، میان محققان نظر واحدی نیست. برخی بر این عقیده‌اند که سر را از [[شام]] به [[کربلا]] آوردند و به [[بدن]] ملحق ساختند (نظر [[سید مرتضی]])، برخی معتقدند در [[کوفه]]، نزدیک [[قبر امیر المؤمنین]] {{ع}} [[دفن]] شد و برخی هم جاهای دیگر را گفته‌اند. در [[شام]]، محلّی به نام [[جایگاه]] سر [[مطهّر]] معروف است که محلّ [[عبادت]] است<ref>سفینة البحار، ج۱، ص۴۹۲.</ref>.
این که سر مطهّر کجا [[دفن]] شد، میان محققان نظر واحدی نیست. برخی بر این عقیده‌اند که سر را از [[شام]] به [[کربلا]] آوردند و به [[بدن]] ملحق ساختند (نظر [[سید مرتضی]])، برخی معتقدند در [[کوفه]]، نزدیک [[قبر امیر المؤمنین]] {{ع}} [[دفن]] شد و برخی هم جاهای دیگر را گفته‌اند. در [[شام]]، محلّی به نام جایگاه سر مطهّر معروف است که محلّ [[عبادت]] است<ref>سفینة البحار، ج۱، ص۴۹۲.</ref>.


برخی هم [[مدفن]] سر را در [[مصر]]، [[مسجد رأس الحسین]] می‌دانند و برای کیفیت انتقال آن به آن منطقه، تاریخچه‌ای ذکر می‌کنند<ref>در این باره به بحث مفصل در کتاب «سیره الائمه الاثنی عشر»، هاشم معروف الحسنی، ج۲، ص۸۴ مراجعه کنید. نیز «آرامگاه‌های خاندان پاک پیامبر»، ص۳۱۱.</ref>. اما مشهور آن است که سر را به [[کربلا]] آوردند و کنار پیکر [[دفن]] شد و این را جمعی از [[علما]] در تألیفاتشان آورده‌اند<ref>به موارد آن در کتاب «مقتل الحسین»، مقرم، ص۴۶۹؛ و بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۴۴ مراجعه کنید.</ref>. اصل این جنایت بی‌سابقه، برای [[امویان]] مایۀ ننگ بود. این که به [[دستور]] [[ابن زیاد]]، سر آن [[حضرت]] را بر نیزه کرده در [[کوفه]] چرخاندند، اولین سری بود که در دوران [[اسلام]] با آن چنین کردند<ref>الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۴؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۱۹. در برخی نقل‌ها اولین سر را متعلق به [[عمرو بن حمق]] در زمان معاویه دانسته‌اند. وی از یاران امیر المؤمنین بود و معاویه او را به شهادت رساند.</ref>. بریدن سر و بر نیزه کردن آن و [[شهر]] به [[شهر]] گرداندن، حتی در سروده‌ها و مرثیه‌های آن دوره نیز مطرح شده و بعنوان کاری فجیع و [[زشت]] از آن یاد شده است که نشانۀ [[مظلومیّت]] [[ثار الله]] است. در [[شعر]] [[بشیر]] هنگام خبر دادنش از ورود [[اهل بیت]] به [[مدینه]] می‌خوانیم: {{عربی|وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى القَناةِ يُدارُ}}. و در [[شعر]] [[حضرت زینب]] در [[کوفه]] پس از دیدن سر [[برادر]] بر فراز [[نی]]، آمده است: {{متن حدیث|يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا...}}.
برخی هم [[مدفن]] سر را در [[مصر]]، [[مسجد رأس الحسین]] می‌دانند و برای کیفیت انتقال آن به آن منطقه، تاریخچه‌ای ذکر می‌کنند<ref>در این باره به بحث مفصل در کتاب «سیره الائمه الاثنی عشر»، هاشم معروف الحسنی، ج۲، ص۸۴ مراجعه کنید. نیز «آرامگاه‌های خاندان پاک پیامبر»، ص۳۱۱.</ref>. اما مشهور آن است که سر را به [[کربلا]] آوردند و کنار پیکر [[دفن]] شد و این را جمعی از [[علما]] در تألیفاتشان آورده‌اند<ref>به موارد آن در کتاب «مقتل الحسین»، مقرم، ص۴۶۹؛ و بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۴۴ مراجعه کنید.</ref>. اصل این جنایت بی‌سابقه، برای [[امویان]] مایۀ ننگ بود. این که به [[دستور]] [[ابن زیاد]]، سر آن حضرت را بر نیزه کرده در [[کوفه]] چرخاندند، اولین سری بود که در دوران [[اسلام]] با آن چنین کردند<ref>الکامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۴؛ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۱۹. در برخی نقل‌ها اولین سر را متعلق به [[عمرو بن حمق]] در زمان معاویه دانسته‌اند. وی از یاران امیر المؤمنین بود و معاویه او را به شهادت رساند.</ref>. بریدن سر و بر نیزه کردن آن و [[شهر]] به [[شهر]] گرداندن، حتی در سروده‌ها و مرثیه‌های آن دوره نیز مطرح شده و بعنوان کاری فجیع و [[زشت]] از آن یاد شده است که نشانۀ [[مظلومیّت]] [[ثار الله]] است. در [[شعر]] [[بشیر]] هنگام خبر دادنش از ورود [[اهل بیت]] به [[مدینه]] می‌خوانیم: {{عربی|وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى القَناةِ يُدارُ}}. و در [[شعر]] [[حضرت زینب]] در [[کوفه]] پس از دیدن سر [[برادر]] بر فراز [[نی]]، آمده است: {{متن حدیث|يَا هِلَالًا لَمَّا اسْتَتَمَّ كَمَالًا...}}.
این بی ‌حرمتی آشکار، بر خلاف آنچه که [[یزیدیان]] می‌خواستند دیگران را مرعوب کنند، موجی از [[احساسات]] خصمانه بر ضدّ آنان پدید آورد و [[مردم]]، عمق [[خباثت]] [[دودمان]] “شجرۀ ملعونه” را شناختند.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۳۹.</ref>.
این بی ‌حرمتی آشکار، بر خلاف آنچه که [[یزیدیان]] می‌خواستند دیگران را مرعوب کنند، موجی از [[احساسات]] خصمانه بر ضدّ آنان پدید آورد و [[مردم]]، عمق [[خباثت]] [[دودمان]] “شجرۀ ملعونه” را شناختند.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۲۳۹.</ref>.


خط ۴۵: خط ۴۵:
== [[روایات]] گوناگون درباره محلّ [[دفن]] سرِ سیّدالشهداء {{ع}} ==
== [[روایات]] گوناگون درباره محلّ [[دفن]] سرِ سیّدالشهداء {{ع}} ==
=== [[نجف]]، کنار [[قبر]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} ===
=== [[نجف]]، کنار [[قبر]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} ===
از [[عبداللّه بن طلحه نهدی]] نقل است که: بر [[امام صادق]] {{ع}} در آمدم. امام {{ع}} سخنی گفت و ما نیز با او سخن گفتیم و با ایشان رفتیم تا به نجف رسیدیم. امام {{ع}} به جایی رفت و [[نماز]] خواند و سپس به [[اسماعیل]] [فرزندش] فرمود: «برخیز و نزد سر پدرت حسین {{ع}} نماز بخوان». من گفتم: مگر سر حسین {{ع}} را به شام نبردند؟ فرمود: «چرا؛ اما فلان وابسته ما آن را ربود و آورد و اینجا به [[خاک]] سپرد»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فَذَكَرَ حَدِيثاً فَحَدَّثَنَاهُ قَالَ فَمَضَيْنَا مَعَهُ‏ يَعْنِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} حَتَّى انْتَهَيْنَا إِلَى الْغَرِيِّ قَالَ فَأَتَى مَوْضِعاً فَصَلَّى ثُمَّ قَالَ لِإِسْمَاعِيلَ قُمْ فَصَلِّ عِنْدَ رَأْسِ أَبِيكَ الْحُسَيْنِ {{ع}} قُلْتُ أَ لَيْسَ قَدْ ذُهِبَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِ قَالَ بَلَى وَ لَكِنْ فُلَانٌ مَوْلَانَا سَرَقَهُ فَجَاءَ بِهِ فَدَفَنَهُ هَاهُنَا}} (تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵، ح۷۲).</ref>.
از [[عبداللّه بن طلحه نهدی]] نقل است که: بر [[امام صادق]] {{ع}} در آمدم. امام {{ع}} سخنی گفت و ما نیز با او سخن گفتیم و با ایشان رفتیم تا به نجف رسیدیم. امام {{ع}} به جایی رفت و [[نماز]] خواند و سپس به [[اسماعیل]] [فرزندش] فرمود: «برخیز و نزد سر پدرت حسین {{ع}} نماز بخوان». من گفتم: مگر سر حسین {{ع}} را به شام نبردند؟ فرمود: «چرا؛ اما فلان وابسته ما آن را ربود و آورد و اینجا به خاک سپرد»<ref>{{متن حدیث|دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فَذَكَرَ حَدِيثاً فَحَدَّثَنَاهُ قَالَ فَمَضَيْنَا مَعَهُ‏ يَعْنِي أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} حَتَّى انْتَهَيْنَا إِلَى الْغَرِيِّ قَالَ فَأَتَى مَوْضِعاً فَصَلَّى ثُمَّ قَالَ لِإِسْمَاعِيلَ قُمْ فَصَلِّ عِنْدَ رَأْسِ أَبِيكَ الْحُسَيْنِ {{ع}} قُلْتُ أَ لَيْسَ قَدْ ذُهِبَ بِرَأْسِهِ إِلَى الشَّامِ قَالَ بَلَى وَ لَكِنْ فُلَانٌ مَوْلَانَا سَرَقَهُ فَجَاءَ بِهِ فَدَفَنَهُ هَاهُنَا}} (تهذیب الأحکام، ج۶، ص۳۵، ح۷۲).</ref>.


[[ابان بن تغلب]] نقل می‌کند: با [[امام صادق]] {{ع}} بودم که بر [[پشت کوفه]] گذشت و فرود آمد و دو رکعت [[نماز]] خواند. سپس اندکی جلو رفت و دو رکعت نماز خواند. سپس اندکی راه رفت و فرود آمد و دو رکعت نماز خواند و آنگاه فرمود: «این جا، جایگاه [[قبر]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} است». گفتم: فدایت شوم! آن دو جا که نماز خواندی، چه؟ فرمود: «جایگاه سر [[حسین]] {{ع}} و منزلگاه [[امام]] [[قائم]] {{ع}} بود»<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فَمَرَّ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ فَنَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ تَقَدَّمَ قَلِيلًا فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَ‏ سَارَ قَلِيلًا فَنَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ هَذَا مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ الْمَوْضِعَيْنِ اللَّذَيْنِ صَلَّيْتَ فِيهِمَا قَالَ مَوْضِعُ رَأْسِ الْحُسَيْنِ {{ع}} وَ مَوْضِعُ مَنْزِلِ الْقَائِمِ {{ع}}}} (الکافی، ج۴، ص۵۷۲، ح۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص۶۵۳.</ref>
[[ابان بن تغلب]] نقل می‌کند: با [[امام صادق]] {{ع}} بودم که بر [[پشت کوفه]] گذشت و فرود آمد و دو رکعت [[نماز]] خواند. سپس اندکی جلو رفت و دو رکعت نماز خواند. سپس اندکی راه رفت و فرود آمد و دو رکعت نماز خواند و آنگاه فرمود: «این جا، جایگاه [[قبر]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} است». گفتم: فدایت شوم! آن دو جا که نماز خواندی، چه؟ فرمود: «جایگاه سر [[حسین]] {{ع}} و منزلگاه [[امام]] [[قائم]] {{ع}} بود»<ref>{{متن حدیث|كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فَمَرَّ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ فَنَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ تَقَدَّمَ قَلِيلًا فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَ‏ سَارَ قَلِيلًا فَنَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ هَذَا مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ الْمَوْضِعَيْنِ اللَّذَيْنِ صَلَّيْتَ فِيهِمَا قَالَ مَوْضِعُ رَأْسِ الْحُسَيْنِ {{ع}} وَ مَوْضِعُ مَنْزِلِ الْقَائِمِ {{ع}}}} (الکافی، ج۴، ص۵۷۲، ح۲).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص۶۵۳.</ref>
خط ۵۵: خط ۵۵:
در کتاب [[أنساب الأشراف (کتاب)|أنساب الأشراف]] به نقل از کَلْبی آمده است: [[یزید]]، سر حسین {{ع}} را به [[مدینه]] فرستاد و آن را بر چوبی [[نصب]] کردند. سپس به دمشق، باز گردانده شد و آن را در باغچه‌ای دفن کردند. نیز گفته می‌شود که آن را در [[کاخ]] سلطنتی دفن کردند و در [[قبرستان]] هم گفته‌اند<ref>{{متن حدیث|بَعَثَ يَزِيدُ بِرَأْسِهِ [أَي رَأْسِ الحُسَيْنِ {{ع}}] إلَى المَدِينَةِ، فَنُصِبَ عَلَى خَشَبَةٍ، ثُمَّ رُدَّ إِلَى دِمَشْقَ، فَدُفِنَ فِي حَائِطٍ بِهَا، وَيُقَالُ فِي دَارِ الْإِمَارَةِ، وَ يُقَالُ فِي الْمَقْبَرَةِ}} (أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۱۹).</ref>.
در کتاب [[أنساب الأشراف (کتاب)|أنساب الأشراف]] به نقل از کَلْبی آمده است: [[یزید]]، سر حسین {{ع}} را به [[مدینه]] فرستاد و آن را بر چوبی [[نصب]] کردند. سپس به دمشق، باز گردانده شد و آن را در باغچه‌ای دفن کردند. نیز گفته می‌شود که آن را در [[کاخ]] سلطنتی دفن کردند و در [[قبرستان]] هم گفته‌اند<ref>{{متن حدیث|بَعَثَ يَزِيدُ بِرَأْسِهِ [أَي رَأْسِ الحُسَيْنِ {{ع}}] إلَى المَدِينَةِ، فَنُصِبَ عَلَى خَشَبَةٍ، ثُمَّ رُدَّ إِلَى دِمَشْقَ، فَدُفِنَ فِي حَائِطٍ بِهَا، وَيُقَالُ فِي دَارِ الْإِمَارَةِ، وَ يُقَالُ فِي الْمَقْبَرَةِ}} (أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۱۹).</ref>.


از [[محمد بن عمر بن صالح]] نقل شده است که: آنان سرِ [[حسین]] {{ع}} را در یکی از خزانه‌های [[یزید]] یافتند. کفنش کردند و آن را در [[دمشق]]، نزدیک دروازه فَرادیس<ref>فَرادیس، جایی است در نزدیکی دمشق. دروازه فرادیس، یکی از دروازه‌های دمشق بوده است.</ref> به [[خاک]] سپردند<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُمْ وَجَدُوا رَأْسَ الحُسَيْنِ {{ع}} فِي خِزَانَةٍ لِيَزِيدَ، فَكَفَّنُوهُ، وَ دَفَنُوهُ بِدِمَشْقَ عِنْدَ بَابِ الفَرَادِيسِ}} (الردّ علی المتعصّب العنید، ص۵۰؛ المنتظم، ج۵، ص۳۴۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص۶۵۴.</ref>
از [[محمد بن عمر بن صالح]] نقل شده است که: آنان سرِ [[حسین]] {{ع}} را در یکی از خزانه‌های [[یزید]] یافتند. کفنش کردند و آن را در [[دمشق]]، نزدیک دروازه فَرادیس<ref>فَرادیس، جایی است در نزدیکی دمشق. دروازه فرادیس، یکی از دروازه‌های دمشق بوده است.</ref> به خاک سپردند<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُمْ وَجَدُوا رَأْسَ الحُسَيْنِ {{ع}} فِي خِزَانَةٍ لِيَزِيدَ، فَكَفَّنُوهُ، وَ دَفَنُوهُ بِدِمَشْقَ عِنْدَ بَابِ الفَرَادِيسِ}} (الردّ علی المتعصّب العنید، ص۵۰؛ المنتظم، ج۵، ص۳۴۴).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص۶۵۴.</ref>


=== [[مدینه]] ===
=== [[مدینه]] ===
خط ۶۳: خط ۶۳:
در کتاب [[معجم البلدان (کتاب)|معجم البلدان]] آمده است: در قاهره، مزاری است که سر [[حسین بن علی]] {{ع}} در آن قرار دارد و از عَسقَلان<ref>عَسقَلان، شهری در شام و جزو فلسطین است که در ساحل دریا، میان غزّه و بیت جبرین واقع است.</ref>، هنگامی که فرنگیان، آن را تصرّف کردند، به آنجا منتقل شد و آن، زیارتگاهی در پشت [[کاخ]] سلطنتی است<ref>{{متن حدیث|بِالقاهِرَةِ مَشهَدٌ بِهِ رَأسُ الحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ {{ع}}، نُقِلَ إلَيْهَا مِنْ عَسْقَلانَ لَمَّا أَخَذَ الفِرنَجُ عَسْقَلانَ، وَ هُوَ خَلفَ دَارِ المَمْلَكَةِ يُزارُ}} (معجم البلدان، ج۵، ص۱۴۲).</ref>.
در کتاب [[معجم البلدان (کتاب)|معجم البلدان]] آمده است: در قاهره، مزاری است که سر [[حسین بن علی]] {{ع}} در آن قرار دارد و از عَسقَلان<ref>عَسقَلان، شهری در شام و جزو فلسطین است که در ساحل دریا، میان غزّه و بیت جبرین واقع است.</ref>، هنگامی که فرنگیان، آن را تصرّف کردند، به آنجا منتقل شد و آن، زیارتگاهی در پشت [[کاخ]] سلطنتی است<ref>{{متن حدیث|بِالقاهِرَةِ مَشهَدٌ بِهِ رَأسُ الحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ {{ع}}، نُقِلَ إلَيْهَا مِنْ عَسْقَلانَ لَمَّا أَخَذَ الفِرنَجُ عَسْقَلانَ، وَ هُوَ خَلفَ دَارِ المَمْلَكَةِ يُزارُ}} (معجم البلدان، ج۵، ص۱۴۲).</ref>.


در کتاب [[لواعج الأشجان (کتاب)|لواعج الأشجان]] نقل است: مورّخان متعدّدی حکایت کرده‌اند که [[خلیفه]] [[علوی]] [[مصر]]، [کسی را] به عَسقَلان (شهری میان مصر و [[شام]] که اکنون ویران شده است) فرستاد و سری را که مدّعی بود سرِ [[حسین]] {{ع}} است، بیرون آورد و به مصر (قاهره) برد و در جایی که الآن مزاری معروف است، به [[خاک]] سپرد. آنجا اکنون، زیارتگاهی است که آن را گرامی می‌دارند و به زیارتش می‌روند و کنارش، مسجدی بزرگ است که آن را در [[سال ۱۳۲۱ هجری]] دیده‌ام. [[مصریان]]، [[زن]] و مرد، گروه گروه به زیارتش می‌روند و در آن جا، [[دعا]] و [[گریه و زاری]] می‌کنند و تردیدی در برداشتن آن سر از عَسقَلان به وسیله [[علویان]] و [[دفن]] آن در مصر نیست؛ اما این که آن، سرِ حسین {{ع}} بوده باشد، جای تردید است<ref>{{متن حدیث|حَكَى غَيْرُ وَاحِدٍ مِنَ المُؤَرِّخِينَ أَنَّ الخَلِيفَةَ العَلَوِيَّ بِمِصرَ أَرْسَلَ إِلَى عَسْقَلَانَ - وَ هِيَ مَدِينَةٌ كَانَت بَيْنَ مِصْرَ وَالشَّامِ، وَالآنَ هِيَ خَرَابٌ - فَاسْتَخْرَجَ رَأْسَاً زَعَمَ أَنَّهُ رَأْسُ الحُسَيْنِ {{ع}}، وَ جِيءَ بِهِ إِلَى مِصْرَ، فَدَفَنَ فِيهَا فِي المَشْهَدِ المَعْرُوفِ الآنَ، وَ هُوَ مَشْهَدٌ مُعَظَّمٌ يُزَارُ، وَ إِلَى جَانِبِهِ مَسْجِدٌ عَظِيمٌ رَأَيْتُهُ فِي سَنَةِ إحْدَى وَ عِشْرِينَ بَعْدَ الثَّلاثِمِئَةٍ وَ أَلْفٍ، وَالْمِصْرِيُّونَ يَتَوَافَدُونَ إِلَى زِيَارَتِهِ أَفْوَاجَاً رِجَالَاً وَ نِسَاءً، وَ يَدْعُونَ وَ يَتَضَرَّعُونَ عِنْدَهُ. وَ أَخْذُ العَلَوِيّينَ لِذَلِكَ الرَّأْسِ مِنْ عَسْقَلانَ وَدَفْنُهُ بِمِصْرَ كَأَنَّهُ لَا رَيْبَ فِيهِ، لكِنَّ الشَّأْنَ فِي كَوْنِهِ رَأْسَ الحُسَيْنِ {{ع}}}} (لواعج الأشجان، ص۱۹۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص۶۵۵.</ref>
در کتاب [[لواعج الأشجان (کتاب)|لواعج الأشجان]] نقل است: مورّخان متعدّدی حکایت کرده‌اند که [[خلیفه]] [[علوی]] [[مصر]]، [کسی را] به عَسقَلان (شهری میان مصر و [[شام]] که اکنون ویران شده است) فرستاد و سری را که مدّعی بود سرِ [[حسین]] {{ع}} است، بیرون آورد و به مصر (قاهره) برد و در جایی که الآن مزاری معروف است، به خاک سپرد. آنجا اکنون، زیارتگاهی است که آن را گرامی می‌دارند و به زیارتش می‌روند و کنارش، مسجدی بزرگ است که آن را در [[سال ۱۳۲۱ هجری]] دیده‌ام. [[مصریان]]، [[زن]] و مرد، گروه گروه به زیارتش می‌روند و در آن جا، [[دعا]] و [[گریه و زاری]] می‌کنند و تردیدی در برداشتن آن سر از عَسقَلان به وسیله [[علویان]] و [[دفن]] آن در مصر نیست؛ اما این که آن، سرِ حسین {{ع}} بوده باشد، جای تردید است<ref>{{متن حدیث|حَكَى غَيْرُ وَاحِدٍ مِنَ المُؤَرِّخِينَ أَنَّ الخَلِيفَةَ العَلَوِيَّ بِمِصرَ أَرْسَلَ إِلَى عَسْقَلَانَ - وَ هِيَ مَدِينَةٌ كَانَت بَيْنَ مِصْرَ وَالشَّامِ، وَالآنَ هِيَ خَرَابٌ - فَاسْتَخْرَجَ رَأْسَاً زَعَمَ أَنَّهُ رَأْسُ الحُسَيْنِ {{ع}}، وَ جِيءَ بِهِ إِلَى مِصْرَ، فَدَفَنَ فِيهَا فِي المَشْهَدِ المَعْرُوفِ الآنَ، وَ هُوَ مَشْهَدٌ مُعَظَّمٌ يُزَارُ، وَ إِلَى جَانِبِهِ مَسْجِدٌ عَظِيمٌ رَأَيْتُهُ فِي سَنَةِ إحْدَى وَ عِشْرِينَ بَعْدَ الثَّلاثِمِئَةٍ وَ أَلْفٍ، وَالْمِصْرِيُّونَ يَتَوَافَدُونَ إِلَى زِيَارَتِهِ أَفْوَاجَاً رِجَالَاً وَ نِسَاءً، وَ يَدْعُونَ وَ يَتَضَرَّعُونَ عِنْدَهُ. وَ أَخْذُ العَلَوِيّينَ لِذَلِكَ الرَّأْسِ مِنْ عَسْقَلانَ وَدَفْنُهُ بِمِصْرَ كَأَنَّهُ لَا رَيْبَ فِيهِ، لكِنَّ الشَّأْنَ فِي كَوْنِهِ رَأْسَ الحُسَيْنِ {{ع}}}} (لواعج الأشجان، ص۱۹۱).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص۶۵۵.</ref>


== سخنی درباره محلّ دفن سر [[مقدّس]] [[سید الشهدا]] {{ع}} و سرهای دیگر [[شهیدان]] ==
== سخنی درباره محلّ دفن سر [[مقدّس]] [[سید الشهدا]] {{ع}} و سرهای دیگر [[شهیدان]] ==
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش