بحریه دختر مسعود خزرجی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بحریه دختر مسعود خزرجی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = زنان در نهضت عاشورا | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[مادر]] [[عمرو بن جناده]] به ظاهر پیرزنی [[ضعیف]] و فرتوت بود، اما [[ایمان]] و [[روح]] بسیار بزرگی داشت. وی شیفته و دل‌باخته [[اهل بیت]]، به ویژه [[امام حسین]] {{ع}} بود. او زنی [[آگاه]] و با [[بصیرت]] بود که بر بسیاری از [[مردم]] [[زمان]] خود پیشی گرفت، به طوری که [[تکلیف]] خود را در برابر [[نهضت حسینی]] فهمید و به خوبی بدان عمل کرد. وی بانویی بود که در دو راهی [[دین]] و [[دنیا]] و [[عقیده]] و [[عاطفه]]، با به‌کارگیری نیروی ایمان خود، [[دین]] و عقیده را بر عاطفه و [[احساسات]] پیشی داشت و با [[تشویق]] [[همسر]] و فرزند خود به [[یاری امام]] برخاست. او به گونه‌ای مستقیم در [[حماسه کربلا]] شرکت کرد و با [[دشمنان]] جنگید و اگر [[دستور امام]] به بازگشت نبود، او نیز همانند همسر و فرزندش شربت [[شهادت]] می‌نوشید.
مادر [[عمرو بن جناده]] به ظاهر پیرزنی [[ضعیف]] و فرتوت بود، اما [[ایمان]] و [[روح]] بسیار بزرگی داشت. وی شیفته و دل‌باخته [[اهل بیت]]، به ویژه [[امام حسین]] {{ع}} بود. او زنی [[آگاه]] و با [[بصیرت]] بود که بر بسیاری از [[مردم]] [[زمان]] خود پیشی گرفت، به طوری که [[تکلیف]] خود را در برابر [[نهضت حسینی]] فهمید و به خوبی بدان عمل کرد. وی بانویی بود که در دو راهی [[دین]] و [[دنیا]] و [[عقیده]] و [[عاطفه]]، با به‌کارگیری نیروی ایمان خود، [[دین]] و عقیده را بر عاطفه و [[احساسات]] پیشی داشت و با [[تشویق]] [[همسر]] و فرزند خود به یاری امام برخاست. او به گونه‌ای مستقیم در [[حماسه کربلا]] شرکت کرد و با [[دشمنان]] جنگید و اگر دستور امام به بازگشت نبود، او نیز همانند همسر و فرزندش شربت [[شهادت]] می‌نوشید.


این [[زن]] [[فداکار]] همراه همسر و فرزندش عمرو، از [[مکه]] به کاروان [[امام]] پیوستند. [[جنادة بن کعب]] در [[روز عاشورا]] پس از آنکه شانزده نفر از دشمنان را به [[هلاکت]] رساند به شهادت رسید<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۰۴.</ref>. پس از او پسر نوجوانش به نام عمرو بن جناده، که یازده سال بیش نداشت<ref>منابع متقدم از میزان سنّ او سخنی به میان نیاورده‌اند، اما یکی از نویسندگان متأخر سن او را نه یا یازده دانسته‌اند (مقرم، مقتل الحسین، ص۲۵۳؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۳۲۷).</ref>. به دستور مادر [[لباس]] رزم پوشید و از امام اجازه میدان خواست، امام فرمود: «[[پدر]] این [[نوجوان]]، کشته شده است. شاید وی بدون اطلاع مادرش [[تصمیم]] به [[جنگ]] گرفته است و مادرش به کشته شدن او [[راضی]] نباشد».
این [[زن]] [[فداکار]] همراه همسر و فرزندش عمرو، از [[مکه]] به کاروان [[امام]] پیوستند. [[جنادة بن کعب]] در [[روز عاشورا]] پس از آنکه شانزده نفر از دشمنان را به هلاکت رساند به شهادت رسید<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۱۰۴.</ref>. پس از او پسر نوجوانش به نام عمرو بن جناده، که یازده سال بیش نداشت<ref>منابع متقدم از میزان سنّ او سخنی به میان نیاورده‌اند، اما یکی از نویسندگان متأخر سن او را نه یا یازده دانسته‌اند (مقرم، مقتل الحسین، ص۲۵۳؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۳۲۷).</ref>. به دستور مادر [[لباس]] رزم پوشید و از امام اجازه میدان خواست، امام فرمود: «پدر این نوجوان، کشته شده است. شاید وی بدون اطلاع مادرش تصمیم به [[جنگ]] گرفته است و مادرش به کشته شدن او راضی نباشد».


نوجوان گفت: مادرم این لباس را بر تنم پوشیده و مرا به [[یاری]] شما فرستاده است. او نیز به میدان رفت و اشعار حماسی زیر را فریاد کرد:
نوجوان گفت: مادرم این لباس را بر تنم پوشیده و مرا به [[یاری]] شما فرستاده است. او نیز به میدان رفت و اشعار حماسی زیر را فریاد کرد:
خط ۱۲: خط ۱۲:
{{ب|''لَهُ طَلْعَةٌ مِثْلُ شَمْسِ الضُّحی''|2=''لَهُ غُرَّةٌ مِثْلُ بَدْرِ الْمُنیرِ''<ref>ذخیرة الدارین، ص۲۴۴.</ref>}}
{{ب|''لَهُ طَلْعَةٌ مِثْلُ شَمْسِ الضُّحی''|2=''لَهُ غُرَّةٌ مِثْلُ بَدْرِ الْمُنیرِ''<ref>ذخیرة الدارین، ص۲۴۴.</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
:[[رهبر]] من حسین است. چه رهبر خوبی است! او مایه [[خوشحالی]] [[پیامبر]] {{صل}}، بشارت‌ دهنده و هشدار دهنده است. علی {{ع}} و فاطمه {{س}} [[پدر]] و مادرش می‌باشند. آیا همانند او خواهید یافت. رخش همانند [[خورشید و ماه]] [[شب]] چهارده می‌درخشد.
:[[رهبر]] من حسین است. چه رهبر خوبی است! او مایه [[خوشحالی]] [[پیامبر]] {{صل}}، بشارت‌ دهنده و هشدار دهنده است. علی {{ع}} و فاطمه {{س}} پدر و مادرش می‌باشند. آیا همانند او خواهید یافت. رخش همانند [[خورشید و ماه]] [[شب]] چهارده می‌درخشد.


[[بصیرت]] و [[معرفت]] بالای این [[نوجوان]] یازده ساله از این [[شعارها]] پیداست. او در این رجزها از [[امامت]] و [[رهبری امام]] حسین {{ع}}، انتساب او به پیامبر و فاطمه [[زهرا]] و از چگونگی صفات آن بزرگواران با [[دشمنان]] [[سخن]] گفته است و در [[حقیقت]] با این کار [[حقانیت]] [[جبهه]] [[امام حسین]] {{ع}} و بطلان جبهه [[دشمن]] را [[اثبات]] می‌کند.
[[بصیرت]] و [[معرفت]] بالای این [[نوجوان]] یازده ساله از این [[شعارها]] پیداست. او در این رجزها از [[امامت]] و [[رهبری امام]] حسین {{ع}}، انتساب او به پیامبر و فاطمه [[زهرا]] و از چگونگی صفات آن بزرگواران با [[دشمنان]] [[سخن]] گفته است و در [[حقیقت]] با این کار [[حقانیت]] [[جبهه]] [[امام حسین]] {{ع}} و بطلان جبهه [[دشمن]] را [[اثبات]] می‌کند.
خط ۳۱: خط ۳۱:
'''نکته‌های برجسته:'''
'''نکته‌های برجسته:'''


از سخنان و عملکرد این بانوی [[صبور]] و [[فدا]] کار چند نکته در [[حمایت]] از [[دین]] و امام خود نمایی می‌کند. [[شجاعت]] این [[زن]] در کشتن دو نفر از [[دشمنان]] با عمود خیمه [[ظهور]] و بروز پیدا کرد. قوت [[روحی]] و [[ایمانی]] او در [[همراهی]] و [[همدلی]] با همسر و فرزند و تحریک فرزندش بر [[شهادت]] و جانبازی در راه [[امام حسین]] و [[معرفت]] او به [[تکلیف]] و [[بصیرت]] و [[روشن‌بینی]] او، در دستور فرزند به [[جهاد]] پیش روی [[امام زمان]] خود ظهور و بروز یافت. [[دوستی]] و عشق او به [[اهل بیت]] در [[مواسات]] و شرکت او در [[مصائب]] و [[مشکلات]] آنان بروز کرد. آنچه در این صحنه مهم‌تر از همه به چشم می‌آید [[پیروی مطلق]] او از [[امام]] {{ع}} بود؛ چراکه او از روی [[هوا و هوس]] عمل نمی‌کرد و همه اعمالش در راستای [[رضایت]] و [[اطاعت از امام]] بود. وی به [[دشمن]] [[حمله]] می‌برد، اما وقتی امام به او [[فرمان]] بازگشت می‌دهد بدون فوت وقت [[اطاعت]] می‌کند. افزون بر این، [[حفظ جان]] و [[سلامتی]] امام برای وی بسیار مهم بود؛ لذا شوهر و فرزند خود را [[تشویق]] کرد که برای [[حفظ جان امام]] و [[آرمان]] او، [[جان]] خود را نثار کنند. همچنین وی نیز بر آن بود که پس از [[شهادت]] عزیزان خود به گونه‌ای عمل کند که [[روحیه]] آن بزرگوار آزرده نشود. به همین جهت در [[حضور امام]] بر شهادت [[همسر]] و فرزندش [[گریه]] نکرد؛ چراکه بر این [[باور]] بود با سلامتی امام همه پیشامدها هر چند بزرگ باشد، ناچیز است. عملکرد این [[مادر]] از همه جهات یاد شده برای [[زنان]] امروز و فردای ما درخور [[الگوگیری]] است.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۶۲-۶۶.</ref>
از سخنان و عملکرد این بانوی [[صبور]] و [[فدا]] کار چند نکته در [[حمایت]] از [[دین]] و امام خود نمایی می‌کند. [[شجاعت]] این [[زن]] در کشتن دو نفر از [[دشمنان]] با عمود خیمه [[ظهور]] و بروز پیدا کرد. قوت [[روحی]] و [[ایمانی]] او در [[همراهی]] و [[همدلی]] با همسر و فرزند و تحریک فرزندش بر [[شهادت]] و جانبازی در راه [[امام حسین]] و [[معرفت]] او به [[تکلیف]] و [[بصیرت]] و [[روشن‌بینی]] او، در دستور فرزند به [[جهاد]] پیش روی [[امام زمان]] خود ظهور و بروز یافت. [[دوستی]] و عشق او به [[اهل بیت]] در [[مواسات]] و شرکت او در [[مصائب]] و [[مشکلات]] آنان بروز کرد. آنچه در این صحنه مهم‌تر از همه به چشم می‌آید [[پیروی مطلق]] او از [[امام]] {{ع}} بود؛ چراکه او از روی [[هوا و هوس]] عمل نمی‌کرد و همه اعمالش در راستای [[رضایت]] و [[اطاعت از امام]] بود. وی به [[دشمن]] [[حمله]] می‌برد، اما وقتی امام به او [[فرمان]] بازگشت می‌دهد بدون فوت وقت [[اطاعت]] می‌کند. افزون بر این، [[حفظ جان]] و [[سلامتی]] امام برای وی بسیار مهم بود؛ لذا شوهر و فرزند خود را [[تشویق]] کرد که برای [[حفظ جان امام]] و [[آرمان]] او، [[جان]] خود را نثار کنند. همچنین وی نیز بر آن بود که پس از [[شهادت]] عزیزان خود به گونه‌ای عمل کند که [[روحیه]] آن بزرگوار آزرده نشود. به همین جهت در [[حضور امام]] بر شهادت [[همسر]] و فرزندش [[گریه]] نکرد؛ چراکه بر این [[باور]] بود با سلامتی امام همه پیشامدها هر چند بزرگ باشد، ناچیز است. عملکرد این مادر از همه جهات یاد شده برای [[زنان]] امروز و فردای ما درخور [[الگوگیری]] است<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۶۲-۶۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۱٬۸۲۶

ویرایش