امامت‌شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:


== مبادی تصوریه و تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی ==
== مبادی تصوریه و تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی ==
"مبادی" هر [[دانش]] یا مجموعه‌ای از [[معارف]]، دانستنی‌هایی است که [[آگاهی]] به موضوع، اجزاء و جزئیات آن و نیز [[استدلال]] بر مسائل آن [[دانش]] و [[معارف]]، به آن وابسته است؛ به همین [[دلیل]]، پرداختن به مبادی در نخستین گام بررسی [[علمی]] هر موضوعی - گرچه از مسائل اصلی آن [[دانش]] و [[معارف]] به شمار نمی‌روند - ضروری است.
"مبادی" هر [[دانش]] یا مجموعه‌ای از معارف، دانستنی‌هایی است که [[آگاهی]] به موضوع، اجزاء و جزئیات آن و نیز [[استدلال]] بر مسائل آن [[دانش]] و معارف، به آن وابسته است؛ به همین [[دلیل]]، پرداختن به مبادی در نخستین گام بررسی [[علمی]] هر موضوعی - گرچه از مسائل اصلی آن [[دانش]] و معارف به شمار نمی‌روند - ضروری است.


مراد از "مبادی [[تصوری]]" مباحث و مفاهیمی است که [[تصور]] موضوع و محمول بحث به آن وابسته است. به بیان دیگر: مبادی [[تصوری]]، هر آنچه که موجب [[شناخت]] موضوعات و محمولات و گزاره‌های [[علمی]] گردد؛ مانند: تعریف موضوع مورد بحث، تعریف اجزای آن موضوع و تعریف عوارض و حالات آن.
مراد از "مبادی تصوری" مباحث و مفاهیمی است که تصور موضوع و محمول بحث به آن وابسته است. به بیان دیگر: مبادی تصوری، هر آنچه که موجب [[شناخت]] موضوعات و محمولات و گزاره‌های [[علمی]] گردد؛ مانند: تعریف موضوع مورد بحث، تعریف اجزای آن موضوع و تعریف عوارض و حالات آن.


مراد از "مبادی [[تصدیقی]]"، مباحث و گزاره‌هایی است که [[تصدیق]] به مسائل [[دانش]] یا مجموعه‌ای از [[معارف]] متوقف بر آنهاست؛ زیرا موجب [[پذیرش]] ثبوت محمولات قضایای آن [[دانش]] برای موضوعات آن می‌گردند؛ مانند قضایای [[بدیهی]] که در [[اثبات]] مسائل هر [[علمی]] به کار برده می‌شوند. به بیان دیگر: مبادی [[تصدیقی]] هر دانشی، پیش فرضه‌ای تصدیقی‌ای هستند که موجب [[کشف]] مجهولات [[تصدیقی]] مربوط به آن [[دانش]] می‌شوند.
مراد از "مبادی تصدیقی"، مباحث و گزاره‌هایی است که تصدیق به مسائل [[دانش]] یا مجموعه‌ای از معارف متوقف بر آنهاست؛ زیرا موجب [[پذیرش]] ثبوت محمولات قضایای آن [[دانش]] برای موضوعات آن می‌گردند؛ مانند قضایای بدیهی که در [[اثبات]] مسائل هر [[علمی]] به کار برده می‌شوند. به بیان دیگر: مبادی تصدیقی هر دانشی، پیش فرضه‌ای تصدیقی‌ای هستند که موجب [[کشف]] مجهولات تصدیقی مربوط به آن [[دانش]] می‌شوند.


"مبادی [[تصوری]]" که همان تعاریف کلید واژگان [[معارف]] مورد بحث است، معمولاً در آغاز مباحث [[علم]] مرتبط و به صورت مقدمه مطرح می‌شوند؛ اما "مبادی [[تصدیقی]]" [[علوم]] که عبارت باشند از اصول متعارفه<ref>اصول متعارفه، اصولی است که دلائل و براهین آن علم بر روی آنها بنا شده و خود آن اصول بدیهی و غیر قابل تردیدند و هیچ ذهنی خلاف آن را جایز نمی‌شمارد؛ مانند: اصل کل و جزء (کل از جزء بزرگتر است) و اصل مساوات (دو مقدار مساوی با یک مقدار، مساوی با یکدیگرند) در هندسه و اصل امتناع تناقض در فلسفه و منطق.</ref> و اصول موضوعه<ref>اصول موضوعه، اصولی است که برخی از دلائل آن علم متکی به آنهاست و خود آن اصول بدیهی و جزمی اذهان نیست و دلیلی هم عجالتاً بر صحت آن اصول نیست ولی آن اصول را مفروض‌ الصحه گرفته‌ایم. ممکن است که یک اصل موضوع در یک علم جنبه فرضی داشته باشد، لکن در علم دیگر با دلائل مخصوص آن علم به تحقیق پیوسته باشد؛ مانند آنکه در علوم طبیعی از اصول ریاضی و در علوم ریاضی از اصول طبیعی و در هر یک از اینها از اصول فلسفی و در فلسفه از هر یک از اینها استفاده شود.</ref>، غالباً در [[علوم]] و [[معارف]] دیگری مورد بحث قرار می‌گیرند<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۶، ص۴۷۴.</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»].</ref>
"مبادی تصوری" که همان تعاریف کلید واژگان معارف مورد بحث است، معمولاً در آغاز مباحث [[علم]] مرتبط و به صورت مقدمه مطرح می‌شوند؛ اما "مبادی تصدیقی" [[علوم]] که عبارت باشند از اصول متعارفه<ref>اصول متعارفه، اصولی است که دلائل و براهین آن علم بر روی آنها بنا شده و خود آن اصول بدیهی و غیر قابل تردیدند و هیچ ذهنی خلاف آن را جایز نمی‌شمارد؛ مانند: اصل کل و جزء (کل از جزء بزرگتر است) و اصل مساوات (دو مقدار مساوی با یک مقدار، مساوی با یکدیگرند) در هندسه و اصل امتناع تناقض در فلسفه و منطق.</ref> و اصول موضوعه<ref>اصول موضوعه، اصولی است که برخی از دلائل آن علم متکی به آنهاست و خود آن اصول بدیهی و جزمی اذهان نیست و دلیلی هم عجالتاً بر صحت آن اصول نیست ولی آن اصول را مفروض‌ الصحه گرفته‌ایم. ممکن است که یک اصل موضوع در یک علم جنبه فرضی داشته باشد، لکن در علم دیگر با دلائل مخصوص آن علم به تحقیق پیوسته باشد؛ مانند آنکه در علوم طبیعی از اصول ریاضی و در علوم ریاضی از اصول طبیعی و در هر یک از اینها از اصول فلسفی و در فلسفه از هر یک از اینها استفاده شود.</ref>، غالباً در [[علوم]] و معارف دیگری مورد بحث قرار می‌گیرند<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۶، ص۴۷۴.</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»].</ref>


== مبادی تصوریه [[امامت]]‌شناسی ==
== مبادی تصوریه [[امامت]]‌شناسی ==
خط ۲۳: خط ۲۳:


== مبادی تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی ==
== مبادی تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی ==
گزاره‌هایی که [[تصدیق]] به مسائل [[امامت]]‌شناسی متوقف بر آنهاست و اگر در ابتدای بحث، به صحت و [[حقانیت]] آنها [[معتقد]] نباشیم، نمی‌توان به نتایج و تصدیقات این رشته رسید.
گزاره‌هایی که تصدیق به مسائل [[امامت]]‌شناسی متوقف بر آنهاست و اگر در ابتدای بحث، به صحت و [[حقانیت]] آنها [[معتقد]] نباشیم، نمی‌توان به نتایج و تصدیقات این رشته رسید.


به [[دلیل]] اینکه مسئله [[امامت]] رابطه بین "[[خدای متعال]]" و "[[بندگان]]" اوست و این رابطه بر اساس [[حق]] متقابل بین "[[خالق]]" و "مخلوق" یا به عبارتی دیگر: "[[رب]]" و "مربوب" شکل گرفته است، برای ورود به مباحث [[امامت]]‌شناسی، باید [[قواعد]] اساسی و مسلّمات کلی مربوط به این [[حقّ]] متقابل تبیین شوند؛ آنگاه برای مثال [[ارتباط]] مفاهیمی همچون: "[[لطف]]" یا "[[هدایت]]" با بحث "[[امامت]]" نیز معلوم می‌شود.
به [[دلیل]] اینکه مسئله [[امامت]] رابطه بین "[[خدای متعال]]" و "[[بندگان]]" اوست و این رابطه بر اساس [[حق]] متقابل بین "[[خالق]]" و "مخلوق" یا به عبارتی دیگر: "[[رب]]" و "مربوب" شکل گرفته است، برای ورود به مباحث [[امامت]]‌شناسی، باید [[قواعد]] اساسی و مسلّمات کلی مربوط به این [[حقّ]] متقابل تبیین شوند؛ آنگاه برای مثال [[ارتباط]] مفاهیمی همچون: "[[لطف]]" یا "[[هدایت]]" با بحث "[[امامت]]" نیز معلوم می‌شود.
خط ۶۰: خط ۶۰:
[[آیه]] [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> مراد از "[[هدایت]]" در کلمه {{متن قرآن|هَاد}}، هدایتِ ایصالی است وگرنه هدایتِ ارائة‌الطریقی با انذارِ [[منذر]] تحقّق می‌یابد.
[[آیه]] [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> مراد از "[[هدایت]]" در کلمه {{متن قرآن|هَاد}}، هدایتِ ایصالی است وگرنه هدایتِ ارائة‌الطریقی با انذارِ [[منذر]] تحقّق می‌یابد.


[[وظیفه]] سوم [[امام]]، "[[نصرت]]" - به‌معنای توان‌افزایی - است. توان‌افزایی، غیر از این است که کسی دست کسی را بگیرد و به مقصود برساند. این مسئله به طور مکرّر در [[روایات]] [[شیعی]] منقول از [[اهل‌بیت]] {{عم}} مطرح شده است؛ درحالی‌که در هیچ بخشی از [[معارف]] سایر [[مسلمین]] به این شکل اشاره نشده است. [[حضرت امیر]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵، ص۴۱۷ (صبحي صالح).</ref>. كلمه {{متن حدیث|أَعِينُونِي}} اشاره به [[نصرت]] و ياري [[مأموم]] به [[امام]] است؛ تا بتواند [[مأموم]] را بالا ببرد و بر توانش بیفزاید و به عبارتی دیگر: تا [[امام]] بتواند مأمومش را [[یاری]] کند.
[[وظیفه]] سوم [[امام]]، "[[نصرت]]" - به‌معنای توان‌افزایی - است. توان‌افزایی، غیر از این است که کسی دست کسی را بگیرد و به مقصود برساند. این مسئله به طور مکرّر در [[روایات]] [[شیعی]] منقول از [[اهل‌بیت]] {{عم}} مطرح شده است؛ درحالی‌که در هیچ بخشی از معارف سایر [[مسلمین]] به این شکل اشاره نشده است. [[حضرت امیر]] {{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵، ص۴۱۷ (صبحي صالح).</ref>. كلمه {{متن حدیث|أَعِينُونِي}} اشاره به [[نصرت]] و ياري [[مأموم]] به [[امام]] است؛ تا بتواند [[مأموم]] را بالا ببرد و بر توانش بیفزاید و به عبارتی دیگر: تا [[امام]] بتواند مأمومش را [[یاری]] کند.


در پایان، [[تذکر]] این نکته بجاست که عمده مبادی تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی، مبادی تصدیقیه قریب و مباشر است؛ یعنی مباحثی که بدون واسطه، با مبحث [[امامت]] در ارتباط‌اند و مسائل این رشته، از آنها برخاسته و بر [[تصدیق]] به آنها متکی است؛ وگرنه همه مباحث [[الهیات]] [[علم کلام]] را - به نحوی - می‌توان مبادی تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی به‌شمار آورد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.
در پایان، [[تذکر]] این نکته بجاست که عمده مبادی تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی، مبادی تصدیقیه قریب و مباشر است؛ یعنی مباحثی که بدون واسطه، با مبحث [[امامت]] در ارتباط‌اند و مسائل این رشته، از آنها برخاسته و بر تصدیق به آنها متکی است؛ وگرنه همه مباحث [[الهیات]] [[علم کلام]] را - به نحوی - می‌توان مبادی تصدیقیه [[امامت]]‌شناسی به‌شمار آورد<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/2dil0?playlist=376197 درس دوم «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>.


== مباحث اصلی امامت ==
== مباحث اصلی امامت ==
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش