←نصب عامل حفظ وحدت و جلوگیری از اختلافات قومی
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
[[جامعه]]ها و به شکل بارز امتها از مناطق و [[قبایل]]، نژادها و زبانهای مختلفی تشکیل شده است که هر کدام خواهان به-دست گرفتن [[حکومت]] و یا حداقل سهیم شدن در آن به اندازه وزن و موقعیت خودشان میباشند. این تعدد و [[اختلاف]] موجب [[کشمکش]]، [[نزاع]] و چهبسا [[جنگ]] داخلی میگردد که چهره خشونتآمیز آن در [[جوامع]] متقدم بیشتر نمایان بود، نمونه بارز آن [[جنگ]] در [[قبیله]] معروف [[مدینه]] یعنی [[اوس]] و [[خزرج]] میباشد که تنها با رویکرد هر دو به [[اسلام]]، شعله [[جنگ]] خاتمه پیدا کرد. | [[جامعه]]ها و به شکل بارز امتها از مناطق و [[قبایل]]، نژادها و زبانهای مختلفی تشکیل شده است که هر کدام خواهان به-دست گرفتن [[حکومت]] و یا حداقل سهیم شدن در آن به اندازه وزن و موقعیت خودشان میباشند. این تعدد و [[اختلاف]] موجب [[کشمکش]]، [[نزاع]] و چهبسا [[جنگ]] داخلی میگردد که چهره خشونتآمیز آن در [[جوامع]] متقدم بیشتر نمایان بود، نمونه بارز آن [[جنگ]] در [[قبیله]] معروف [[مدینه]] یعنی [[اوس]] و [[خزرج]] میباشد که تنها با رویکرد هر دو به [[اسلام]]، شعله [[جنگ]] خاتمه پیدا کرد. | ||
با [[رشد]] و نمو [[اسلام]] توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[پیروان]] [[اسلام]] در مناطق و [[قبایل]] مختلف پراکنده و منتشر بودند، دو [[قطب]] قدرتمند [[مسلمانان]] یعنی [[مهاجران]] و [[انصار]] هر کدام به عنوان رقیب برای تصدی [[حکومت]] طرح و برنامهای داشته و یا درصدد قبضه [[حکومت]] بعد از | با [[رشد]] و نمو [[اسلام]] توسط [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[پیروان]] [[اسلام]] در مناطق و [[قبایل]] مختلف پراکنده و منتشر بودند، دو [[قطب]] قدرتمند [[مسلمانان]] یعنی [[مهاجران]] و [[انصار]] هر کدام به عنوان رقیب برای تصدی [[حکومت]] طرح و برنامهای داشته و یا درصدد قبضه [[حکومت]] بعد از رحلت [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بودند. این نکته را جریان [[سقیفه]] [[تأیید]] میکند. با وجود عدم [[تدفین]] جنازه [[مبارک]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[انصار]] با لفور در محلی به نام [[سقیفه]] جمع شده و برای خود شخصی به نام سعدبنعباده را به عنوان [[رهبر]] [[انتخاب]] نمودند؛ این طرح یا خبر به [[گوش]] [[عمر]] و [[ابوبکر]] رسیده و خودشان را شتابزده به [[سقیفه]] رساندند و مدعی شدند که [[رهبری]] شما "[[انصار]]" را سران [[قریش]] نمیپذیرند، امّا با این [[دلیل]] [[انصار]] به عقبنشینی از صحنه [[قدرت]] و [[سیاست]] حاضر نشدند تا اینکه [[ابوبکر]] به اصل [[نص]] [[نبوی]] [[متوسل]] شد که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فرموده که [[امامت]] و [[خلافت]] باید از [[قریش]] باشد، [[ابوبکر]] برای تکمیل نظر خود به [[انصار]] [[وعده]] [[وزارت]] داد. از این قطعه [[تاریخی]] روشن میشود که اصل [[نص]] [[نبوی]] بود که شعله [[اختلاف]] و مناقشه را به نفع [[ابوبکر]] خاموش کرد. | ||
حال این سؤال مطرح است که [[نص]] کلی در [[تعیین امام]] از [[قبیله]] [[قریش]] آیا خود مسئله و [[اختلاف]] - ساز نخواهد بود؟ چراکه [[قبیله]] [[قریش]] خود بر هزاران فرد شامل است که دهها فرد میتواند مدعی [[خلافت]] و [[امامت]] گردد، چنانکه [[عمر]] [[خلافت]] را در [[سقیفه]] به [[ابوبکر]] هدیه داد و در عضو [[ابوبکر]] نیز [[عمر]] را [[خلیفه]] بعد از خود [[نصب]] کرد. | حال این سؤال مطرح است که [[نص]] کلی در [[تعیین امام]] از [[قبیله]] [[قریش]] آیا خود مسئله و [[اختلاف]] - ساز نخواهد بود؟ چراکه [[قبیله]] [[قریش]] خود بر هزاران فرد شامل است که دهها فرد میتواند مدعی [[خلافت]] و [[امامت]] گردد، چنانکه [[عمر]] [[خلافت]] را در [[سقیفه]] به [[ابوبکر]] هدیه داد و در عضو [[ابوبکر]] نیز [[عمر]] را [[خلیفه]] بعد از خود [[نصب]] کرد. |