←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
گذشته از آن، حضور در جمع [[کارگزاران]] [[بنی امیه]] هم از دیگر موارد مهم در کارنامه بنی عدی بن ربیعه است. از جمله بنی عدویهایی که نامشان در دفتر [[کارگزاری]] [[دولت]] بنی امیه به ثبت و ضبط رسیده است میتوان از محمد بن اشعث [[فرماندار]] [[معاویة بن ابوسفیان]] در [[طبرستان]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۳۵؛ ابن فقیه، البلدان، ص۵۷۰</ref>، [[حجر بن یزید بن سلمة بن مرة بن حجر بن عدی]] معروف به «[[حجر الشر]]» عامل معاویه در [[ولایت]] [[ارمنستان]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۲۳۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۶۳؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۶۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۳۴.</ref> و [[شرحبیل بن سمط]] بن اسود بن جبله<ref>ابن عبد البر در کتاب خود از او با نام و نسب «شرحبیل بن سمط بن أسود بن جبله کندی» و به نقلی «شرحبیل بن سّمط بن أعور بن جبله کندی» یاد کرده است. (ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۹۹)</ref> [[والی]] معاویه در [[حمص]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۹۹.</ref> یاد کرد. عدی بن عدی بن عمیره معروف به «[[سید اهل جزیره]]»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۱۹، ص۵۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref> هم از دیگر [[کارگزاران]] این [[قوم]] بود که از سوی [[سلیمان بن عبد الملک]] (حک. ۹۶-۹۹) به امارت جزیره، [[ارمینیه]] و [[آذربایجان]] منتصب شد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. او همچنین عهده دار امارت جزیره و [[موصل]] برای [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک. ۹۹-۱۰۱) بود<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. ضمن این که از قائد بن محمد بن غریر بن حجر بن معدی کرب بن لحی هم دیگر [[رجال سیاسی]] این قوم است که از او به عنوان [[والی]] منطقه جزیره نام برده شده است<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | گذشته از آن، حضور در جمع [[کارگزاران]] [[بنی امیه]] هم از دیگر موارد مهم در کارنامه بنی عدی بن ربیعه است. از جمله بنی عدویهایی که نامشان در دفتر [[کارگزاری]] [[دولت]] بنی امیه به ثبت و ضبط رسیده است میتوان از محمد بن اشعث [[فرماندار]] [[معاویة بن ابوسفیان]] در [[طبرستان]]<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۳۵؛ ابن فقیه، البلدان، ص۵۷۰</ref>، [[حجر بن یزید بن سلمة بن مرة بن حجر بن عدی]] معروف به «[[حجر الشر]]» عامل معاویه در [[ولایت]] [[ارمنستان]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۲۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۲۳۵؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۴۶۳؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۴۶۷؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۲، ص۳۴.</ref> و [[شرحبیل بن سمط]] بن اسود بن جبله<ref>ابن عبد البر در کتاب خود از او با نام و نسب «شرحبیل بن سمط بن أسود بن جبله کندی» و به نقلی «شرحبیل بن سّمط بن أعور بن جبله کندی» یاد کرده است. (ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۹۹)</ref> [[والی]] معاویه در [[حمص]]<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۱؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۹۹.</ref> یاد کرد. عدی بن عدی بن عمیره معروف به «[[سید اهل جزیره]]»<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ المزی، تهذیب الکمال، ج۱۹، ص۵۳۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref> هم از دیگر [[کارگزاران]] این [[قوم]] بود که از سوی [[سلیمان بن عبد الملک]] (حک. ۹۶-۹۹) به امارت جزیره، [[ارمینیه]] و [[آذربایجان]] منتصب شد<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۴۰، ص۱۴۱؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. او همچنین عهده دار امارت جزیره و [[موصل]] برای [[عمر بن عبدالعزیز]] (حک. ۹۹-۱۰۱) بود<ref>ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۱۶۸.</ref>. ضمن این که از قائد بن محمد بن غریر بن حجر بن معدی کرب بن لحی هم دیگر [[رجال سیاسی]] این قوم است که از او به عنوان [[والی]] منطقه جزیره نام برده شده است<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۱، ص۱۴۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | ||
==بنی عدی و [[دولت]] [[عباسیان]]== | |||
تعاملات و مناسبات دوستانه بنی عدی بن ربیعه و در رأس آنان [[خاندان]] [[اشعث بن قیس]] پس از [[سقوط دولت اموی]]، در دوران [[حکومت]] [[بنی العباس]] نیز استمرار یافت. آنان با بهدست گرفتن برخی امور خدمات شایانی به [[دولت عباسی]] بخصوص در [[عهد]] [[خلافت هارون الرشید]] (حک. ۱۷۰-۱۹۳) کردند که از جمله آن میتوان از مساعدت و [[همراهی]] [[طلحة بن اسحاق بن محمد بن اشعث]] با [[ابوسلمه خلال]] در [[تأسیس دولت]] [[عباسی]] یاد کرد<ref>مجهول، اخبار الدولة العباسیه، ص۳۶۷</ref>. [[طلحه]] در [[زمان]] [[شورش عبدالله بن علی]] - عموی [[منصور دوانیقی]] - جانب او را گرفت؛ چندان که از او به عنوان یکی از حامیان او و [[جانشین]] [[عیسی بن موسی]] - از [[یاران]] نزدیک [[عبدالله بن علی]] - در [[امارت کوفه]] یاد شده است<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۴۷۴.</ref>. | |||
خدمات متقابل و مناسبات و روابط صمیمانه خاندان بنی اشعث در دوران حکومت [[هارون الرشید]] به اوج خود رسید. آنان در دربار [[هارون]] از [[اجر]] و [[قرب]] بسیاری برخوردار بودند و در مواردی تنه به تنه [[برامکه]] زده، رقیب [[قدرتمندی]] برای ایشان محسوب میشدند. از جمله این عدویها، [[جعفر بن محمد بن اشعث]] بود وی از معتمدان هارون الرشید بود. او سالار [[نگهبانان]] هارون<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۹؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۹.</ref> و نیز مربی [[محمد امین]] فرزند ارشد [[هارون]] بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۴.</ref>. از [[جعفر بن محمد]] همچنین به عنوان [[امین]] هارون در نگهداری [[انگشتر]] [[خلافت]] یاد شده است<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۵.</ref>. او بر همین [[منصب]] بود تا اینکه هارون [[استانداری خراسان]] را بدو سپرد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۸؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۰۱.</ref>. هارون در [[سال ۱۷۳ هجری]] جعفر را امارت [[خراسان]] [[عزل]] و پسرش عباس را به استانداری خراسان [[منصوب]] کرد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۲۰.</ref>. | |||
از دیگر [[اخبار]] مرتبط با بنی عدویها در دوران [[حکومت عباسیان]] میتوان از حضور برخی چهرههای ممتاز این [[قوم]] در [[فتوحات اسلامی]] این دوران یاد کرد. بر اساس برخی گزارشات، قاسم پسر [[هارون الرشید]] در [[سال ۱۸۷ هجری]] به [[روم]] [[لشکر]] کشید و [[شهر]] «[[قره]]» را به محاصره در آورد. وی سپس، [[عباس بن جعفر بن محمد بن اشعث]] را جهت فتح شهر «[[سنان]]» روانه کرد. عباس، این شهر را به محاصره گرفت و بر آنان سخت گرفت چندان که [[رومیان]] به ستوه آمده، با او از در [[صلح]] در آمدند. آنان با این شرط که در ازای [[آزادی]] ۳۲۰ تن از اسرای [[مسلمان]]، وی از محاصره شهر دست بردارد، با او صلح کردند. عباس بن جعفر نیز پذیرفت و پس از تحویل این [[اسرا]]، از محاصره شهر دست کشید<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۳۰۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۲۸۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |