سرگذشت زندگی امام حسن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۷: خط ۸۷:


=== خاکسپاری ===
=== خاکسپاری ===
چون [[امام حسن]]{{ع}} از [[دنیا]] رفت، [[امام حسین]]{{ع}} او را [[غسل]] داده و [[کفن]] کرد، و او را بر تابوتی نهاده برای [[دفن]]] برداشت. [[مروان]] با دستیارانش از [[بنی‌امیه]] به [[یقین]] پنداشتند که [[بنی‌هاشم]] می‌خواهند او را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} [[دفن]] کنند؛ پس جمع شدند و [[لباس]] [[جنگ]] به تن کردند. وقتی [[حسین]]{{ع}} جنازه او را به سوی [[قبر]] جدش، [[رسول خدا]]{{صل}} برد که دیداری با آن حضرت{{صل}} تازه کند، آنان با گروه خود رو به روی [[بنی‌هاشم]] آمدند و [[عایشه]] نیز که بر استری سوار بود، به ایشان پیوست و گفت: "مرا با شما چه کار! می‌خواهید کسی را که من [[دوست]] ندارم، به [[خانه]] من وارد کنید؟" و [[مروان]] فریاد زد: "چه بسا [[جنگی]] که بهتر از [[آسایش]] و غوطه‌ور شدن در [[خوشی]] است! آیا [[عثمان]] در دورترین جای [[مدینه]] [[دفن]] شود و [[حسن]] با [[پیامبر]] به [[خاک]] سپرده شود؟ تا من [[شمشیر]] به دست دارم هرگز این کار نخواهد شد!" (و با این جریان) نزدیک بود [[فتنه]] [[جنگ]] میان [[بنی‌هاشم]] و [[بنی‌امیه]] به پا شود. لذا [[امام حسن]]{{ع}} را آورده و در [[بقیع]] نزد [[قبر]] جده‌اش، [[فاطمه دختر اسد]] بن [[هاشم بن عبد مناف]] به خاک سپردند<ref>الارشاد، شیخ مفید (ترجمه: رسولی محلاتی)، ج۲، ص۱۶.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حسن بن علی (مقاله)|مقاله «حسن بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱]]؛ [[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۱۱۴-۱۱۹ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۷۳-۳۷۸؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>
چون [[امام حسن]]{{ع}} از [[دنیا]] رفت، [[امام حسین]]{{ع}} او را [[غسل]] داده و کفن کرد، و او را بر تابوتی نهاده برای [[دفن]]] برداشت. [[مروان]] با دستیارانش از [[بنی‌امیه]] به [[یقین]] پنداشتند که [[بنی‌هاشم]] می‌خواهند او را نزد [[رسول خدا]]{{صل}} [[دفن]] کنند؛ پس جمع شدند و [[لباس]] [[جنگ]] به تن کردند. وقتی [[حسین]]{{ع}} جنازه او را به سوی [[قبر]] جدش، [[رسول خدا]]{{صل}} برد که دیداری با آن حضرت{{صل}} تازه کند، آنان با گروه خود رو به روی [[بنی‌هاشم]] آمدند و [[عایشه]] نیز که بر استری سوار بود، به ایشان پیوست و گفت: "مرا با شما چه کار! می‌خواهید کسی را که من [[دوست]] ندارم، به [[خانه]] من وارد کنید؟" و [[مروان]] فریاد زد: "چه بسا [[جنگی]] که بهتر از [[آسایش]] و غوطه‌ور شدن در [[خوشی]] است! آیا [[عثمان]] در دورترین جای [[مدینه]] [[دفن]] شود و [[حسن]] با [[پیامبر]] به خاک سپرده شود؟ تا من [[شمشیر]] به دست دارم هرگز این کار نخواهد شد!" (و با این جریان) نزدیک بود [[فتنه]] [[جنگ]] میان [[بنی‌هاشم]] و [[بنی‌امیه]] به پا شود. لذا [[امام حسن]]{{ع}} را آورده و در [[بقیع]] نزد [[قبر]] جده‌اش، [[فاطمه دختر اسد]] بن [[هاشم بن عبد مناف]] به خاک سپردند<ref>الارشاد، شیخ مفید (ترجمه: رسولی محلاتی)، ج۲، ص۱۶.</ref>.<ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[حسن بن علی (مقاله)|مقاله «حسن بن علی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱]]؛ [[حسین شهسواری|شهسواری، حسین]]، [[امام حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «امام حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[اصحاب امام حسن مجتبی (کتاب)|اصحاب امام حسن مجتبی]]، ص۱۱۴-۱۱۹ و [[حسن بن علی بن ابی طالب (مقاله)| مقاله «حسن بن علی بن ابی طالب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱]]، ص۳۷۳-۳۷۸؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش