←خیانت فرماندهان
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
بر پایه گزارش معتبر دیگری، [[امام]] به صراحت فرمود: [[خلافت]] را به این دلیل واگذاشتم، که یارانی نداشتم تا با معاویه [[نبرد]] کنم، و چنانچه یارانی میداشتم شب و [[روز]] با معاویه میجنگیدم تا [[خدا]] میان ما و او [[داوری]] کند<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۲.</ref>. امام حسن{{ع}} در برابر ابراز [[نارضایتی]] [[حجر بن عدی]] از – [[صلحنامه]] نیز فرمود: «[[توده]] مردم چیزی را که تو [[دوست]] داری ([[جهاد]] با معاویه) دوست ندارند، و نظرشان مانند تو نیست»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۵.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۱۰۵.</ref> | بر پایه گزارش معتبر دیگری، [[امام]] به صراحت فرمود: [[خلافت]] را به این دلیل واگذاشتم، که یارانی نداشتم تا با معاویه [[نبرد]] کنم، و چنانچه یارانی میداشتم شب و [[روز]] با معاویه میجنگیدم تا [[خدا]] میان ما و او [[داوری]] کند<ref>طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۲.</ref>. امام حسن{{ع}} در برابر ابراز [[نارضایتی]] [[حجر بن عدی]] از – [[صلحنامه]] نیز فرمود: «[[توده]] مردم چیزی را که تو [[دوست]] داری ([[جهاد]] با معاویه) دوست ندارند، و نظرشان مانند تو نیست»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۱۵.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۱۰۵.</ref> | ||
=== [[خیانت]] | === [[خیانت]] فرماندهان === | ||
نویسندگانی که علل و عوامل [[صلح امام حسن]]{{ع}} را بررسی کردهاند، خیانت فرماندهان را از عوامل اصلی دانستهاند. خیانتی که در دو | نویسندگانی که علل و عوامل [[صلح امام حسن]]{{ع}} را بررسی کردهاند، خیانت فرماندهان را از عوامل اصلی دانستهاند. خیانتی که در دو جبهه مَسکن و ساباط [[مدائن]] رخ داد، با این تفاوت که جایگاه [[خانوادگی]] و فرماندهی [[عبیدالله بن عباس]] سبب شد تا خیانت او در [[مسکن]]، به شدت در تضعیف [[روحیه]] سپاه امام{{ع}} تأثیرگذار باشد. با پذیرش این گزارش که [[لشکر]] چهارهزار نفره امام{{ع}} به فرمانده یک کندی، به معاویه پیوست و نیز پیوستن لشکر بعدی امام به فرمانده مردی از بنی مراد به معاویه<ref>خصیبی، الهدایة الکبری، ص۱۹۰- ۱۹۱؛ راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۷۴.</ref>، نشان دهنده اوج تضعیف جبهه [[امام حسن]]{{ع}} است<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۱۰۶.</ref>. | ||
=== [[خیانت]] اشراف === | === [[خیانت]] اشراف === |