←اجماع صحابه
خط ۱۹۵: | خط ۱۹۵: | ||
اتفاق [[صحابه]] بر اینکه [[انبیاء]]، به ویژه [[رسول خدا]] {{صل}} باید دارای [[مقام عصمت]] باشد، از جمله دلایلی است که میتوان بر [[عصمت انبیاء]] اقامه کرد. | اتفاق [[صحابه]] بر اینکه [[انبیاء]]، به ویژه [[رسول خدا]] {{صل}} باید دارای [[مقام عصمت]] باشد، از جمله دلایلی است که میتوان بر [[عصمت انبیاء]] اقامه کرد. | ||
زرقانی مالکی درباره [[عصمت پیامبر]] {{صل}} میگوید: به [[درستی]] که [[نبی]] پیش و پس از [[نبوت]]، از [[گناهان بزرگ]] و کوچک، چه از روی عمد باشد و یا به [[سهو]] ـ بنا بر قول اصح ـ [[معصوم]] و [[منزه]] است. در ظاهر و باطنش آشکار و نهانش، جدیّت و شوخیش، [[رضایت]] و غضبش... چرا اینگونه نباشد؟ در حالی که صحابه بر [[پیروی]] و [[تأسی]] به او در آن چه انجام میدهد [[اتفاق نظر]] دارند<ref>{{عربی|إنه معصوم من الذنوب بعد النبوة و قبلها، كبيرها و صغيرها و عمدها و سهوها على الأصح، في ظاهره و باطنه، سره و جهره، جده و مزحه، رضاه و غضبه، كيف؟ و قد أجمع الصحب على اتباعه و التأسي به في كلّ ما يفعله}}، شرح الزرقانی علی المواهب اللدنیة، ج۷، ص۳۲۸.</ref>. در این عبارت، به اجماع صحابه بر [[تبعیّت]] و پیروی از تمامی از [[اعمال]] [[پیامبر]] تصریح شده است. حتی در امور عادی که ربطی به [[تبلیغ دین]] ندارد؛ مانند [[خرید و فروش]]، چه قبل از نبوت و چه پس از آن. | |||
تقیالدین سبکی نیز که از محققان بزرگ [[اهل تسنّن]] است و به مباحث به صورت [[علمی]] و تحقیقی مینگرد، به اجماع امت بر عصمت انبیاء تصریح میکند. وی در این باره مینویسد: [[امت]] بر [[عصمت پیامبران]] چه در مباحث [[تبلیغی]] و چه غیر تبلیغی [[اجماع]] دارند<ref>{{عربی|إجتمعت الأمة على عصمة الأنبياء فيما يتعلق بالتبليغ و غيره}}، إمتاع الأسماع، ج۳، ص۱۱۴.</ref>. | |||
مؤید اجماع صحابه بر عصمت پیامبر {{صل}}، واقعه «[[ذو الشهادتین]]» است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با مردی مشغول | مؤید اجماع صحابه بر عصمت پیامبر {{صل}}، واقعه «[[ذو الشهادتین]]» است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با مردی مشغول گفتوگو و بحث بودند. در حالی که [[مردم]] دور ایشان جمع شده بودند، [[خزیمه بن ثابت]] پس از شکافتن جمعیت، خود را به پیامبر میرساند. در این حال مردی [[عرب]] به پیامبر عرضه میدارد: شما این حیوان را از من خریداری نموده و [[پول]] آن را ندادهاید. [[پیامبر]] در پاسخ فرمودند: من [[پول]] این حیوان را دادهام. مرد [[عرب]] گفت: پس شاهدی بر مدعای خود اقامه کنید! بلافاصله [[خزیمه]] جلو آمد و گفت: من [[شهادت]] میدهم پیامبر این حیوان را از تو خریدند و پولش را به تو دادند. | ||
[[اعرابی]] از خزیمه پرسید: آیا شهادت میدهی در حالی که نبودی؟ پیامبر [نیز] به او فرمود: «آیا | [[اعرابی]] از خزیمه پرسید: آیا شهادت میدهی در حالی که نبودی؟ پیامبر [نیز] به او فرمود: «آیا [[خرید و فروش]] ما را مشاهده کردی؟». خزیمه گفت: خیر ای [[رسول خدا]]! لکن دانستم که شما [از اعرابی] خریدهاید. چگونه شما را در آن چه از جانب [[پروردگار]] میآورید تصدیق کنیم و آن گاه شما را در مقابل این اعرابی [[خبیث]] تصدیق نکنیم؟!<ref>{{عربی|أَتَشْهَدُ وَ لَمْ تَحْضُرْنَا؟ وَ قَالَ لَهُ النَّبِيُّ {{صل}}: أَشَهِدْتَنَا، فَقَالَ لَهُ: لَايَا رَسُولَ اللَّهِ، وَ لكِنِّي عَلِمْتُ أَنَّكَ قَدِ اشْتَرَيْتَ، أَفَأُصَدِّقُكَ بِمَا جِئْتَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ لَا أُصَدِّقُكَ عَلى هذَا الْأَعْرَابِيِّ الْخَبِيثِ؟}}، الکافی، ج۱، ص۴۰۱، ح۱، باب نوادر. این جریان در منابع اهلسنّت نیز آمده است. برای اطلاع بیشتر ر.ک: الطبقات الکبری، ج۴، ص۳۷۹۔ ۳۸۰؛ المصنّف (صنعانی)، ج۸، ص۳۶۶، ح۱۵۵۶۵.</ref>. | ||
در شرح [[کلام]] خزیمه باید گفت: چگونه میشود [[پیامبری]] که [[فرستاده خدا]] و بازگو کننده [[وحی]] است، از [[غیب]] خبر میدهد و تمام [[حقایق]] را به [[مردمان]] میرساند و بر کلمات وی نیز ترتیب اثر میدهیم، مرتکب [[دروغ]] شده است؟! | در شرح [[کلام]] خزیمه باید گفت: چگونه میشود [[پیامبری]] که [[فرستاده خدا]] و بازگو کننده [[وحی]] است، از [[غیب]] خبر میدهد و تمام [[حقایق]] را به [[مردمان]] میرساند و بر کلمات وی نیز ترتیب اثر میدهیم، مرتکب [[دروغ]] شده است؟! | ||
آری به [[راستی]] چرا خزیمه با این قاطعیّت شهادت میدهد؟ زیرا وی باب [[سهو]]، نسیان و [[خطا]] را بر پیامبر {{صل}} بسته میبیند تا چه رسد به اینکه - نعوذ بالله - رسول خدا {{صل}} بخواهند [[مال]] [[مردم]] را به دروغ | آری به [[راستی]] چرا خزیمه با این قاطعیّت شهادت میدهد؟ زیرا وی باب [[سهو]]، نسیان و [[خطا]] را بر پیامبر {{صل}} بسته میبیند تا چه رسد به اینکه - نعوذ بالله - رسول خدا {{صل}} بخواهند [[مال]] [[مردم]] را به دروغ تصرف کند! این واقعه [[گواهی]] است کلمه {{عربی|أجمع الصحابة على ذلك}} و همین [[صحابه]] نسبت به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مؤید [[استدلال]] به [[اجماع]] در مسأله [[عصمت]] است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۹۳.</ref>. | ||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |