←وحدتطلبی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[زمامداران]] [[حکومت]] را به [[مهربانی]] با [[مردم]] [[دعوت]] و [[حقوق مردم]] توصیه میکند و [[سیره مدیریتی]] [[حضرت]] الگویی از [[سیره]] یک [[رهبر]] مردمی است. با آنکه [[بینیاز]] از [[مشورت]] با دیگران بود، ولی برای [[ترویج]] [[فرهنگ]] مشورت میان زمامداران، همواره با اطرافیان خود مشورت میکردند<ref>ر. ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۷۹.</ref>. آن حضرت هیچگاه خود را [[برتر]] از مردم و جدا از آنها نمیدید. چنانچه برخورد آن حضرت با دزد [[زره]] در [[محکمه]] [[قضاوت]] موجب [[اسلام]] فرد [[مسیحی]] شد<ref>ر. ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مجموعه آثار، ج ۱۸ ص۲۱۵.</ref>. ایشان با تشریفات مخالف بود و دربارۀ استقبال [[اهل]] [[انبار]] از ایشان فرمود: "چنین [[رفتاری]] شما را در [[دنیا]] به [[رنج]] میاندازد و در [[آخرت]] به [[شقاوت]] میکشاند. از کارهایی که شما را [[پست]] و [[خوار]] میکند [[پرهیز]] کنید. این [[کارها]] سودی به حال آن افراد ندارد"<ref>{{متن حدیث|وقد لقيه عند مسيره إلى الشام دهاقين الأنبار فترجلو له واشتدوا بين يديه): ما هذا الذي صنعتموه؟ فقالوا: خلق منا نعظم به أمراءنا. فقال: والله ما ينتفع بهذا أمراؤكم. وإنكم لتشقون به على أنفسكم في دنياكم وتشقون به في آخرتكم، وما أخسر المشقة وراءها العقاب، وأربح الدعة معها الأمان من النار}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧</ref>.<ref>ر. ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مجموعه آثار، ج ۱۸ ص۲۰۷.</ref> در [[نامه]] به [[مالک اشتر]] توصیه کردند: "ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهد"<ref>{{متن حدیث|وَاجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَکَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ٥٣.</ref>.<ref>ر. ک: [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref> | [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[زمامداران]] [[حکومت]] را به [[مهربانی]] با [[مردم]] [[دعوت]] و [[حقوق مردم]] توصیه میکند و [[سیره مدیریتی]] [[حضرت]] الگویی از [[سیره]] یک [[رهبر]] مردمی است. با آنکه [[بینیاز]] از [[مشورت]] با دیگران بود، ولی برای [[ترویج]] [[فرهنگ]] مشورت میان زمامداران، همواره با اطرافیان خود مشورت میکردند<ref>ر. ک: [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۷۹.</ref>. آن حضرت هیچگاه خود را [[برتر]] از مردم و جدا از آنها نمیدید. چنانچه برخورد آن حضرت با دزد [[زره]] در [[محکمه]] [[قضاوت]] موجب [[اسلام]] فرد [[مسیحی]] شد<ref>ر. ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مجموعه آثار، ج ۱۸ ص۲۱۵.</ref>. ایشان با تشریفات مخالف بود و دربارۀ استقبال [[اهل]] [[انبار]] از ایشان فرمود: "چنین [[رفتاری]] شما را در [[دنیا]] به [[رنج]] میاندازد و در [[آخرت]] به [[شقاوت]] میکشاند. از کارهایی که شما را [[پست]] و [[خوار]] میکند [[پرهیز]] کنید. این [[کارها]] سودی به حال آن افراد ندارد"<ref>{{متن حدیث|وقد لقيه عند مسيره إلى الشام دهاقين الأنبار فترجلو له واشتدوا بين يديه): ما هذا الذي صنعتموه؟ فقالوا: خلق منا نعظم به أمراءنا. فقال: والله ما ينتفع بهذا أمراؤكم. وإنكم لتشقون به على أنفسكم في دنياكم وتشقون به في آخرتكم، وما أخسر المشقة وراءها العقاب، وأربح الدعة معها الأمان من النار}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧</ref>.<ref>ر. ک: [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مجموعه آثار، ج ۱۸ ص۲۰۷.</ref> در [[نامه]] به [[مالک اشتر]] توصیه کردند: "ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهد"<ref>{{متن حدیث|وَاجْعَلْ لِذَوِي الْحَاجَاتِ مِنْکَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَکَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ٥٣.</ref>.<ref>ر. ک: [[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]] صفحه ۶۳ تا۷۵.</ref> | ||
== | == وحدتطلبی == | ||
آنچه در [[حیات]] [[امام علی]] {{ع}} بهویژه پس از [[مرگ]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} بارز است تلاش ایشان برای [[حفظ وحدت جامعه]] [[اسلامی]] است. پس از | آنچه در [[حیات]] [[امام علی]] {{ع}} بهویژه پس از [[مرگ]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} بارز است تلاش ایشان برای [[حفظ وحدت جامعه]] [[اسلامی]] است. پس از رحلت [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} در حالی که [[خلافت]] [[حق]] مسلم علی {{ع}} بود این [[جوان]] ۳۳ ساله آنچنان آیندهنگر و [[خالص]] و بر نفس خويش مسلط و نسبت به [[اسلام]] [[دلسوز]] بود که [[حفظ وحدت مسلمانان]] را بر [[خلافت]] ترجیح داد. ایشان شرایط آن [[زمان]] را چنین توصیف میکند: "در [[اندیشه]] فرو رفتم که میان دو راه کدام را برگزینم؟ آیا با کوتهدستی [[قیام]] کنم یا بر تاریکیای [[کور]] [[صبر]] کنم؟ تاریکیای که بزرگسال در آن فرتوت و تازهسال، پیر میگردد و [[مؤمن]] در تلاشی سخت تا آخرین نفس قرار میگیرد. دیدم صبر بر همین حالت طاقتفرسا، عاقلانهتر است"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. "صبر از [[تفرق]] کلمۀ [[مسلمانان]] و ریختن خونشان بهتر است. [[مردم]] تازهمسلماناند و [[دین]] مانند مشکی است که تکان داده میشود. کوچکترین [[سستی]] آن را تباه میکند و کوچکترین فشاری آن را وارونه میکند". | ||
[[حفظ]] [[وحدت در جامعه]] نوپای مسلمانان از مهمترین هدفهای آن [[حضرت]] بود؛ از اینرو هنگامی که [[ابوسفیان]] میخواست به بهانه [[حمایت]] از علی {{ع}} فتنهای به پا کند [[امام علی]] {{ع}} فرمود: "امواج دریای [[فتنه]] را با کشتیهای [[نجات]] بشکافید و از راه خلاف و [[تفرقه]] دوری گزینید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref>. همچنین در [[شورای شش نفره]] که برای [[تعیین جانشین]] [[عمر]] تشکیل شده بود، پس از [[انتخاب]] شدن [[عثمان]] فرمود: "شما خود میدانید من از همه برای خلافت شایستهترم اما به [[خدا]] [[سوگند]]، مادامی که کار مسلمانان مرتب باشد و تنها بر شخص من [[جور]] و [[جفا]] کنند، مخالفتی نمیکنم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۳.</ref>. | [[حفظ]] [[وحدت در جامعه]] نوپای مسلمانان از مهمترین هدفهای آن [[حضرت]] بود؛ از اینرو هنگامی که [[ابوسفیان]] میخواست به بهانه [[حمایت]] از علی {{ع}} فتنهای به پا کند [[امام علی]] {{ع}} فرمود: "امواج دریای [[فتنه]] را با کشتیهای [[نجات]] بشکافید و از راه خلاف و [[تفرقه]] دوری گزینید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref>. همچنین در [[شورای شش نفره]] که برای [[تعیین جانشین]] [[عمر]] تشکیل شده بود، پس از [[انتخاب]] شدن [[عثمان]] فرمود: "شما خود میدانید من از همه برای خلافت شایستهترم اما به [[خدا]] [[سوگند]]، مادامی که کار مسلمانان مرتب باشد و تنها بر شخص من [[جور]] و [[جفا]] کنند، مخالفتی نمیکنم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۳.</ref>. |