←خبر دادن امام باقر{{ع}} از شکلگیری حکومت بنیعباس
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
ابوبصیر گزارشی را نقل کرده که در آن، امام باقر{{ع}} خبر بهقدرترسیدن [[عباسیان]] را برای داوود بن علی بیان میکند. ابوبصیر گوید: من همراه امام باقر{{ع}} در [[مسجد]] نشسته بودم که داوود بن علی، [[سلیمان بن خالد]] و ابوجعفر [[عبدالله بن محمد]] ابودوانیق وارد شدند و در گوشهای از مسجد نشستند. به آنان گفته شد این آقا که نشسته، [[محمد بن علی]]{{ع}} است. داوود بن علی و سلیمان نزد حضرت آمدند و بر حضرت [[سلام]] کردند؛ ولی ابودوانیق (منصور) در جای خود نشست. امام باقر{{ع}} فرمود: چه اتفاقی افتاده که [[رئیس]] و [[جبّار]] شما نیامد؟ برای او عذر آوردند. در این موقع [[امام]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] شبها و روزها نمیگذرد جز اینکه او [[حاکم]] بین دو قطر میشود؛ سپس مردانی جای وی قدم مینهند؛ آنگاه گردن افرادی نزد او [[خاضع]] میشود و [[پادشاهی]] شدید و خشنی خواهد داشت. | ابوبصیر گزارشی را نقل کرده که در آن، امام باقر{{ع}} خبر بهقدرترسیدن [[عباسیان]] را برای داوود بن علی بیان میکند. ابوبصیر گوید: من همراه امام باقر{{ع}} در [[مسجد]] نشسته بودم که داوود بن علی، [[سلیمان بن خالد]] و ابوجعفر [[عبدالله بن محمد]] ابودوانیق وارد شدند و در گوشهای از مسجد نشستند. به آنان گفته شد این آقا که نشسته، [[محمد بن علی]]{{ع}} است. داوود بن علی و سلیمان نزد حضرت آمدند و بر حضرت [[سلام]] کردند؛ ولی ابودوانیق (منصور) در جای خود نشست. امام باقر{{ع}} فرمود: چه اتفاقی افتاده که [[رئیس]] و [[جبّار]] شما نیامد؟ برای او عذر آوردند. در این موقع [[امام]] فرمود: به [[خدا]] [[سوگند]] شبها و روزها نمیگذرد جز اینکه او [[حاکم]] بین دو قطر میشود؛ سپس مردانی جای وی قدم مینهند؛ آنگاه گردن افرادی نزد او [[خاضع]] میشود و [[پادشاهی]] شدید و خشنی خواهد داشت. | ||
داوود بن علی گفت: پادشاهی ما قبل از پادشاهی شماست؟ فرمود: آری ای داوود؛ [[حکومت]] شما قبل از حکومت ما و [[سلطنت]] شما قبل از سلطنت ماست. داوود پرسید [[خداوند]] تو را موفق کند، آیا مدتی دارد؟ فرمود: آری ای داوود، به [[خدا]] [[سوگند]] [[بنیامیه]] روزی حکومت نمیکنند جز اینکه شما دو برابر آنان حکومت خواهید کرد و سالی حکومت نمیکنند جز اینکه دو برابر آن حکومت خواهید کرد و [[فرزندان]] شما آن را از شما خواهند گرفت، مانند گرفتن توپ توسط | داوود بن علی گفت: پادشاهی ما قبل از پادشاهی شماست؟ فرمود: آری ای داوود؛ [[حکومت]] شما قبل از حکومت ما و [[سلطنت]] شما قبل از سلطنت ماست. داوود پرسید [[خداوند]] تو را موفق کند، آیا مدتی دارد؟ فرمود: آری ای داوود، به [[خدا]] [[سوگند]] [[بنیامیه]] روزی حکومت نمیکنند جز اینکه شما دو برابر آنان حکومت خواهید کرد و سالی حکومت نمیکنند جز اینکه دو برابر آن حکومت خواهید کرد و [[فرزندان]] شما آن را از شما خواهند گرفت، مانند گرفتن توپ توسط کودکان. | ||
داوود این خبر را به ابودوانیق داد. او نزد حضرت آمد و ایشان این خبر را به او هم داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۱۰.</ref>. خبر ادامه دارد و مفصل است<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص۱۶۸.</ref>. | داوود این خبر را به ابودوانیق داد. او نزد حضرت آمد و ایشان این خبر را به او هم داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۱۰.</ref>. خبر ادامه دارد و مفصل است<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص۱۶۸.</ref>. |