←نخست: روایات طاغوت بودن پرچمداران قیامهای پیش از ظهور
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
از جمله روایاتی که برای [[مشروع]] نبودن [[تشکیل حکومت]] در [[عصر غیبت]]، مورد استفاده واقع شده، روایاتی است که به ظاهر [[قیام]] مسلحانه را [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} منع میکند و تأکید دارد که این گونه قیامها به ثمر نمیرسد. [[روایات]] یاد شده را [[شیخ]] [[حر عاملی]] در "وسائل الشیعه" گرد آورده است. | از جمله روایاتی که برای [[مشروع]] نبودن [[تشکیل حکومت]] در [[عصر غیبت]]، مورد استفاده واقع شده، روایاتی است که به ظاهر [[قیام]] مسلحانه را [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} منع میکند و تأکید دارد که این گونه قیامها به ثمر نمیرسد. [[روایات]] یاد شده را [[شیخ]] [[حر عاملی]] در "وسائل الشیعه" گرد آورده است. | ||
== نخست: | == نخست: روایات طاغوت بودن پرچمداران قیامهای پیش از ظهور == | ||
برخی از این [[روایات]]، به طور عام، هر نوع [[قیام]] و برافراشتن هر پرچمی را | برخی از این [[روایات]]، به طور عام، هر نوع [[قیام]] و برافراشتن هر پرچمی را پیش از ظهور [[امام مهدی|حضرت حجّت]] {{ع}} محکوم و [[پرچمدار]] آن را [[طاغوت]] یا [[مشرک]] معرفی میکنند. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هر پرچمی پیش از [[قیام قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن، طاغوتی است که برابر [[خدا]] [[پرستش]] میشود"<ref>{{عربی|" كُلُ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ "}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵، ح ۴۵۲</ref>. برافراشتن [[پرچم]]، کنایه از اعلان [[جنگ]] با [[نظام]] [[حاکم]] و تلاش برای [[تأسیس حکومت]] جدید است. واژه "[[طاغوت]]" و جمله {{عربی|" يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ "}} در این [[حدیث]] به خوبی بیانگر آن است که مقصود از "[[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]" پرچمی است که مقابل [[خدا]] و [[پیامبر خاتم|رسول]] {{صل}} و [[امام]] {{ع}} برافراشته شود و برافرازنده آن، مقابل [[حکومت]] [[خدا]]، حکومتی تأسیس کند و در پی آن باشد که به خواستههای خود جامه عمل بپوشاند. بنابراین، نمیتوان شخص صالحی را که برای [[حاکمیت]] [[دین]]، [[قیام]] و [[اقدام]] کرده است، [[طاغوت]] خواند؛ زیرا در این صورت، چنین پرچمی نه فقط مقابل [[پرچم]] [[قائم]] برافراشته نشده که در مسیر و طریق و جهت او خواهد بود. افزون بر این، اگر با استناد به این [[روایات]]، هرگونه [[قیام]] و نهضتی را محکوم و غیر [[مشروع]] بدانیم، اینگونه برداشت، با روایتهای [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و نیز با [[سیره]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} تعارض دارد و در [[مقام]] تعارض، باید از این [[روایات]] صرف نظر کرد<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۳۴۹ - ۳۵۴.</ref>. | ||
بعضی از این [[روایات]]، به طور عام، هرگونه [[شورش]] و برافراشتن هر پرچمی را پیش از [[قیام]] [[حضرت حجت]] {{ع}}، محکوم کرده و [[پرچمدار]] آن را [[طاغوت]] و یا [[مشرک]] معرفی میکنند<ref>روایات یاد شده را شیخ حر عاملی در "وسائل الشیعه" و محدث نوری در "مستدرک الوسائل" در بابی با عنوان {{عربی|"بابُ حکمِ الخروج بالسیف قبل قیام القائم {{ع}}"}} گرد آوردهاند.</ref>. دو [[روایت]] در این بحث مطرح میشود: | |||
# [[کلینی]] با ذکر [[سند]] از [[ابو بصیر]] [[نقل]] کرده است که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"کُل رایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیامِ القائِمِ فَصاحِبُها طاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللهِ عَزوَجَل"}}<ref>{{عربی|"عَنْهُ [محمد بن یحیی] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمادِ بْنِ عِیسَی عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِی بَصِیر"}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۹۵، ح ۴۵۲.</ref>؛ هر پرچمی پیش از [[قیام قائم]] بر افراشته شود، [[پرچم]] دار آن طاغوتی است که در برابر [[خدا]] [[پرستش]] میشود. اگر چه [[علامه مجلسی]]، این [[روایت]] را [[موثق]] دانسته<ref>محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج ۲۶، ص ۳۲۵.</ref>، ولی [[سند]] آن خالی از اشکال نیست؛ زیرا در این [[سند]]، "[[حسین بن مختار]]" است که برخی وی را توثیق و عدهای او را تضعیف کردهاند<ref>نک: ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۶، ص ۸۶.</ref>. درباره محتوای آن میتوان گفت: واژه "[[طاغوت]]" و جمله {{عربی|"یُعْبَدُ مِنْ دوُنِ اللهِ"}}، در این [[حدیث]] بیانگر آن است که مقصود از "[[پرچم]] برافراشته شده پیش از [[قیام قائم]]، پرچمی است که در مقابل [[خداوند متعال]] و [[رسول]] و [[امام]] {{ع}} برافراشته شود و برافرازنده آن در برابر [[حکومت]] [[خدا]]، [[حکومتی]] تأسیس کند و در پی آن باشد که به خواستههای خود، جامه عمل بپوشاند. بنابراین، نمیتوان شخص صالحی را که برای [[حاکمیت]] [[دین]]، [[قیام]] و [[اقدام]] کرده است؛ [[طاغوت]] خواند؛ زیرا چنین پرچمی، نه فقط در مقابل [[پرچم]] [[قائم]] {{ع}} برافراشته نشده که در مسیر و طریق و جهت اوست. | |||
# روایتی که [[ابن ابی زینب]] در [[کتاب الغیبه]] به [[نقل]] از [[مالک بن اعین جهنی]] از [[امام باقر]] {{ع}} با مضمون [[روایت]] نخست و با سه [[سند]] متفاوت [[نقل]] کرده است: | |||
## [[مالک بن أعین جهنی]] [[نقل]] کرده که [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"کُل رایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رایه القائِمِ صاحِبُها طاغُوتٌ"}}<ref>{{عربی|"وَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ اَلْوَاحِدِ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ رَبَاحٍ اَلزُّهْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عِيسَى اَلْحُسَيْنِيُّ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مَالِكِ بْنِ أَعْيَنَ اَلْجُهَنِيِّ"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۱۴.</ref>؛ هر پرچمی پیش از [[قیام قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است. در [[سند]] این [[روایت]]، "[[علی بن ابی حمزه بطائنی]]" وجود دارد که "از ارکان واقفیه است" و [[دانشمندان علم رجال]] او را توثیق نکردهاند. [[علامه]] در کتاب خلاصه وی را به شدت تضعیف کرده است<ref>{{عربی|"لِأَنَّ ابْنَ أبی حمزه البطائنی ضعیف جِدّاً"}}؛ علامه حلی، الخلاصه، ص۹۶، شماره ۲۹.</ref>. او از وکلای مشهور و مورد [[اعتماد]] [[امام کاظم]] {{ع}} بود که پس از زندانی شدن آن [[حضرت]]، [[اموال]] فراوانی از [[شیعه]] به دست او و دیگر [[وکلا]] رسید؛ ولی آنان پس از [[شهادت امام]] هفتم، [[طمع]] ورزیدند و آن [[حضرت]] را [[آخرین حجت خدا]] و همان [[مهدی موعود]] {{ع}} معرفی کرده و [[امامت]] فرزندش [[حضرت رضا]] {{ع}} را منکر شدند تا [[اموال]] را تصاحب کنند!! مرحوم خوئی پس از [[نقل]] [[کلام]] موافقان و [[مخالفان]]، نتیجه میگیرد که نمیتوان به [[وثاقت]] او [[حکم]] کرد<ref>{{عربی|" فَلَا یمکن الحکم بوثاقته وَ بالنتیجه یعامل مَعَهُ معامله الضعیف "}}؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۲۲۶.</ref>. بنابراین به [[دلیل]] [[ضعف]] [[سند]]، نمیتوان به این [[روایت]] [[اعتماد]] کرد. | |||
## [[مالک بن أعین جهنی]] [[نقل]] کرده که [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"کُل رایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیامِ القائِمِ صاحِبُها طاغُوتٌ"}}<ref>{{عربی|" وَ أَخْبَرَنَا علی بْنِ الحسین قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یحیی الْعَطَّارُ بِقُمَّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ حَسَّانَ الرازی قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ علی الکوفی عَنْ علی بْنِ الحسین عَنِ ابْنِ مسکان عَنْ مالک بْنِ أعین الجهنی"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۱۵.</ref>؛ هر پرچمی پیش از [[قیام قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است. در این [[سند]] "[[محمد بن حسان رازی]]" است، [[نجاشی]] وی را [[راوی]] از [[ضعفا]]<ref>{{عربی|"أبو عبد الله الزینبی یعرف و ینکر بین بین یروی عن الضعفاء کثیرا"}}؛ نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۸، ش۹۰۳؛ و نیز: احمد بن حسین غضایری، رجال [[ابن غضائری]]، ج۱، ص۹۵.</ref> دانسته و ابن [[داود]] از وی با عنوان "ضعیف جداً" یاد کردهاند<ref>ابن داود، رجال ابن داود، ص ۵۰۲، شماره ۴۲۷.</ref>. با توجه به تضعیف "رازی" توسط این دو نفر به این [[روایت]] نیز [[اعتماد]] نمیشود؛ اگرچه مرحوم خویی پس از [[نقل]] سخن [[نجاشی]] و [[ابن غضائری]]، وی را بنابر "اظهر" ثقه دانسته است<ref>ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۵، ص ۱۹۰، شماره ۱۰۴۴۳.</ref>. | |||
## و [[علی بن أحمد بندنیجی]] از [[عبید الله بن موسی علوی]] از [[علی بن إبراهیم بن هاشم]] از پدرش از [[عبد الله بن المغیره]] از [[عبد الله بن مسکان]] از [[مالک بن أعین جهنی]] [[نقل]] کرده که [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|"کُل رایَهٍ تُرْفَعُ او قال تخرج قَبْلَ قِیامِ القائِمِ صاحِبُها طاغُوتٌ"}}<ref>{{عربی|" وَ أَخْبَرَنَا علی بْنِ أَحْمَدَ البندنیجی عَنْ عبید اللَّهِ بْنِ موسی العلوی عَنْ علی بْنِ إبراهیم بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أبیه عَنْ عبدالله بْنِ المغیره عَنْ عبدالله بْنِ مسکان عَنْ مالک بْنِ أعین الجهنی"}}؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ۱۱۵.</ref>؛ هر پرچمی پیش از [[قیام قائم]] بر افراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] است. در [[سند]] آن، "[[علی بن أحمد بندنیجی]]" آمده است که در کتابهای رجالی [[شیخ طوسی]] و [[شیخ]] [[نجاشی]] مطرح نگشته و از سوی آنان چیزی در مورد او گزارش نشده است. برخی محققان او را همان [[ابوالحسن علی بن احمد بن نصر بندنیجی]] دانستهاند که [[نعمانی]] از او به [[نقل]] [[روایت]] پرداخته است<ref>علی نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۵، ص۳۰۲.</ref>. در این صورت این استاد [[نعمانی]]، همان کسی خواهد بود که [[ابن غضائری]] دربارهاش مینویسد: "در [[رمله]] ساکن بود، ضعیف و ساقط است. به او توجه نمیشود"<ref>احمد بن حسین غضایری، رجال ابن الغضایری، ص۸۲.</ref>. حتی اگر [[ابن غضائری]] را در بیان اوصاف و احوال [[راویان]]، دچار تند روی بدانیم و سخن او را در مورد [[علی بن احمد بندنیجی]] نپذیریم، در مورد او توثیقی نداریم تا با [[اعتماد]] بر آن [[روایات]] وی را بپذیریم. بنابراین این [[نقل]] نیز قابل [[اعتماد]] نیست. | |||
یکی از محققان در بررسی دلالت این [[روایت]] مینویسد: [[دعوت]]، دو گونه است: | |||
# [[دعوت]] [[حق]]؛ یعنی؛ [[دعوت]] [[مردم]] برای به پا داشتن [[حق]] و بازگردانیدن زمام امور [[حکومت]]، به دست [[اهل بیت]] {{ع}} که چنین دعوتی مورد تأیید [[امامان معصوم]] {{ع}} است. | |||
# [[دعوت]] [[باطل]]؛ یعنی، [[دعوت]] [[مردم]] برای مطرح کردن خود و مقصود از "کل رایه" همین بخش دوم در مقابل بخش نخست است؛ یعنی [[دعوت]]، در عرض و مقابلِ دعوتِ [[اهل بیت]] {{ع}} باشد، نه در طول و مسیر آن. بنابراین، قیامهایی که بر مبنای [[دفاع]] از [[حریم]] [[اهل بیت]] {{ع}} و [[دعوت]] [[مردم]] به سوی آنان، صورت گرفته است، به طور کلی، از دائره مصادیق این [[روایت]]، خارجاند. ممکن است گفته شود: این [[حدیث]]، در بطلان تمام قیامهای پیش از [[قیام قائم]] {{ع}}، [[ظهور]] دارد؛ یعنی، ملاک بطلان، این نیست که [[دعوت]] برای خود و در عرض [[نهضت]] [[امامان معصوم]] {{ع}} صورت بگیرد؛ بلکه ملاک، پیشی گرفتن آن، بر [[قیام حضرت مهدی]] {{ع}} است؛ خواه دعوتِ [[حق]] باشد و یا دعوتِ [[باطل]]! اولا: به احتمال [[قوی]] این [[روایت]]، ناظر به بعضی از قیامهای آن زمان است و به اصطلاح، "قضیه خارجیه" است، نه [[حقیقی]] و ناظر به تمام [[قیامها]] نیست و [[ملاک حق]] و [[باطل]] بودن، همان [[دعوت]] به راه راست است. ثانیاً: [[روایات]] بسیاری از [[امامان معصوم]] {{ع}} وارد شده که برخی از قیامهایی را که بعدها و [[پیش از ظهور امام زمان]] اتفاق میافتد، کاملا تأیید کرده و [[مردم]] را برای پیوستن به آنان [[تشویق]] نمودهاند؛ همانند "رایه الیمانی" و اگر آن [[روایت]] را قضیه خارجیه ندانیم، با این [[روایات]]، در [[تعارض]] خواهد بود<ref>نک: نجم الدین طبسی، تا ظهور، ج۱، ص۷۸.</ref>. | |||
البته با توجه به عنوانی که [[نعمانی]] به باب این [[روایات]] داده؛ یعنی {{عربی|" بَابُ مَا روی فیمن ادعی الإمامه وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ إِمَامُ وَ لیس بِإِمَامٍ وَ أَنَّ کل رایه تُرْفَعُ قَبْلَ قیام الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتُ"}}<ref>محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۱۱۱.</ref> میتوان گفت: او به عنوان نخستین [[نقل]] کننده این [[روایات]]، چنین فهمیده که مقصود از [[صاحب]] [[پرچم]]، کسی است که خود را به عنوان [[امام]] و یا [[قائم]] معرفی کند. افزون بر آنچه درباره [[سند]] [[روایات]] گفته شد، اگر با استناد به این [[روایات]]، هرگونه [[قیام]] و نهضتی را محکوم و غیر [[مشروع]] بدانیم، این گونه برداشت، با روایتهای [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و نیز با [[سیره پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{ع}} [[تعارض]] دارد و در [[مقام]] [[تعارض]]، باید از این [[روایات]] صرف نظر کرد. [[امام خمینی]] در برابر کسانی که با [[تمسک]] به روایتهای یاد شده به بهانه جویی میپردازند، میفرماید: "این [[احادیث]]، هیچ مربوط به [[تشکیل حکومت]] خدایی عادلانه که هر خردمند لازم میداند نیست؛ بلکه در [[روایت]] اول، دو احتمال است: یکی آنکه راجع به خبرهای [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} باشد و مربوط به علامات [[ظهور]] باشد و بخواهد بگوید علمهایی که به عنوان [[امامت]] قبل از [[قیام قائم]] بر پا میشود، [[باطل]] است چنانچه در ضمن همین [[روایات]] علامتهای [[ظهور]] هم ذکر شده است و احتمال دیگر آنکه از قبیل [[پیشگویی]] باشد از این حکومتهایی که در [[جهان]] تشکیل میشود تا [[زمان ظهور]] که هیچ کدام به [[وظیفه]] خود عمل نمیکنند و همین طور هم تا کنون بوده…"<ref>سید روح الله موسوی خمینی، کشف الاسرار، ص ۲۲۵.</ref>. ایشان در جای دیگر میفرماید: "آن [[روایات]] [اشاره دارد] که هر کس عَلَم بلند کند با عَلَم [[مهدی]]، به عنوان "[[مهدویت]]" بلند کند [[باطل]] است]"<ref>همو، صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۱۴.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۳ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۳]]، ص۶۷-۷۱.</ref> | |||
== دوم: روایات شکست قیامهای پیش از ظهور == | == دوم: روایات شکست قیامهای پیش از ظهور == |