←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بدین ترتیب، روشن میشود که در [[سیره معصومان]]{{عم}} وجود [[انسان]] صحنه [[کارزار]] میان دو قوای عقل و جهل است و [[سرنوشت انسان]] بستگی به نتیجه این [[نبرد]] دارد. اگر عقل [[پیروز]] شود، [[انسان]] [[خوشبخت]] و اگر جهل پیروز شود، [[آدمی]] [[بدبخت]] خواهد شد. با وجود این، خود انسان در [[پیروزی]] عقل یا جهل نقش اساسی دارد. اگر مطابق [[خواستههای نفسانی]] خود عمل کند و رفتارهای نابخردانه انجام دهد، لشکریان جهل پیروز میشوند؛ ولی اگر مطابق تشخیص عقل [[رفتار]] کند و بر خلاف خواستههای نفسانی خود قدم بردارد، عقل و لشکریانش به پیروزی میرسند<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۲۹.</ref>. | بدین ترتیب، روشن میشود که در [[سیره معصومان]]{{عم}} وجود [[انسان]] صحنه [[کارزار]] میان دو قوای عقل و جهل است و [[سرنوشت انسان]] بستگی به نتیجه این [[نبرد]] دارد. اگر عقل [[پیروز]] شود، [[انسان]] [[خوشبخت]] و اگر جهل پیروز شود، [[آدمی]] [[بدبخت]] خواهد شد. با وجود این، خود انسان در [[پیروزی]] عقل یا جهل نقش اساسی دارد. اگر مطابق [[خواستههای نفسانی]] خود عمل کند و رفتارهای نابخردانه انجام دهد، لشکریان جهل پیروز میشوند؛ ولی اگر مطابق تشخیص عقل [[رفتار]] کند و بر خلاف خواستههای نفسانی خود قدم بردارد، عقل و لشکریانش به پیروزی میرسند<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۲۹.</ref>. | ||
== روشهای تربیت [[اخلاقی]] == | |||
=== روشهای زمینهساز === | |||
[[موفقیت]] تربیت اخلاقی پیش از هر اقدامی و بیش از هر چیزی، مرهون زمینه مناسب است. از این رو، در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} به فراهم آوردن زمینه مناسب بسیار توجه شده و با استفاده از روشهایی سعی کردهاند زمینه را برای تحقق [[اهداف]] تربیت اخلاقی مساعد سازند. در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} برای آماده کردن زمینه مناسب از روشهایی استفاده شده است که برخی از آنها عبارت است از: | |||
# پرهیز دادن متربی از محیطهای ناسالم: انسان برای ادامه [[حیات]] خود و تأمین نیازمندیهای ضروری خود به ارتباط با محیط نیازمند است. ولی محیط نیز مواهب خود را رایگان در [[اختیار انسان]] قرار نمیدهد و در مقابل مواهب خود، بر [[شخصیت]] و [[رفتار]] و گفتار وی تأثیر میگذارد. اگر محیط [[صالح]] باشد، معمولاً رفتار او نیز صالح خواهد بود و به عکس. بنابراین، محیط فاسد معمولاً به تدریج انسان را [[فاسد]] کرده و او را به سوی رفتارهای ناشایست سوق میدهد. به همین سبب، میتوان گفت در بیشتر موارد، تربیت اخلاقی بدون محیط سالم امکانپذیر نخواهد بود. شاید به همین سبب، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} خود از محیطهای ناسالم دوری میکردند و [[پیروان]] خود را از ورود به محیطهای ناسالم باز میداشتند [[هارون بن جهم]] میگوید: «هنگامی که [[امام صادق]]{{ع}} در [[حیره]] بر منصور وارد شد با او بودیم. یکی از [[کارگزاران]] منصور مجلس جشنی گرفته و [[مردم]] را [[دعوت]] کرده بود. [[امام]]{{ع}} نیز از جمله مدعوین بود. آن حضرت بر سر سفره بود و غذا میخورد و گروهی نیز همراه او بر سر سفره نشسته بودند که یکی از آنها آبی خواست و برایش کاسهای شراب آوردند همین که شراب به دست مرد رسید، امام{{ع}} برخاست. از او درباره علت برخاستنش پرسیدند و فرمود: پیامبر{{صل}} فرمود: [[ملعون]] است کسی که بر سفرهای بنشیند که در آن شراب میخورند»<ref>{{متن حدیث|كُنَّا مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} بِالْحِيرَةِ حِينَ قَدِمَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ الْمَنْصُورِ فَخَتَنَ بَعْضُ الْقُوَّادِ ابْناً لَهُ وَ صَنَعَ طَعَاماً وَ دَعَا النَّاسَ وَ كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} فِيمَنْ دُعِيَ فَبَيْنَا هُوَ عَلَى الْمَائِدَةِ يَأْكُلُ وَ مَعَهُ عِدَّةٌ عَلَى الْمَائِدَةِ فَاسْتَسْقَى رَجُلٌ مِنْهُمْ مَاءً فَأُتِيَ بِقَدَحٍ فِيهِ شَرَابٌ لَهُمْ فَلَمَّا أَنْ صَارَ الْقَدَحُ فِي يَدِ الرَّجُلِ قَامَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} عَنِ الْمَائِدَةِ فَسُئِلَ عَنْ قِيَامِهِ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ عَلَى مَائِدَةٍ يُشْرَبُ عَلَيْهَا الْخَمْرُ وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ جَلَسَ طَائِعاً عَلَى مَائِدَةٍ يُشْرَبُ عَلَيْهَا الْخَمْرُ}}؛ کلینی، کافی، ج ۶، ص۲۶۸.</ref>. | |||
# پرهیز از [[معاشرت]] با صاحبان [[رذائل]]: تأثیر [[دوست]] و همنشین بر [[خلق و خوی]] انسان امری انکارناپذیر است و به همین سبب، در متون [[اسلامی]] از [[همنشینی]] با بدان [[نهی]] و به همنشینی با نیکان توصیه شده است. از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] شده است: «با [[بدعتگذاران]] معاشرت و همنشینی نکنید، که از نظر [[مردم]] یکی از آنها به شمار میآیید. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: انسان تابع [[دین]] دوست و همنشین خویش است»<ref>{{متن حدیث|لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِيرُوا عِنْدَ النَّاسِ كَوَاحِدٍ مِنْهُمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْمَرْءُ عَلَى دِينِ خَلِيلِهِ وَ قَرِينِهِ}}؛ کلینی، کافی، ج ۲، ص۳۷۶.</ref> و در روایتی دیگر میفرماید: «سزاوار نیست [[مسلمان]] با [[فاجر]] و احمق و [[دروغگو]] [[دوستی]] داشته باشد»<ref>{{متن حدیث|لَا يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يُوَاخِيَ الْفَاجِرَ وَ لَا الْأَحْمَقَ وَ لَا الْكَذَّابَ}}؛ کلینی، کافی، ج ۲، ص۳۷۶.</ref>. | |||
# ایجاد فضای [[اخلاقی]] در [[جامعه]]: یکی از روشهای بسیار مؤثر در ایجاد زمینه مناسب برای تربیت اخلاقی که در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} مورد توجه قرار گرفته، حاکم کردن فضای اخلاقی در جامعه است. مراد از فضای اخلاقی آن است که [[ارزشهای اخلاقی]] در جامعه جایگاهی [[برتر]] بیابند و همه، خود را موظف و [[متعهد]] به رعایت آنها بدانند. به سخن دیگر، ایجاد فضای اخلاقی به معنای حاکم شدن ارزشهای اخلاقی [[اسلام]] است. اما [[حاکمیت]] ارزشهای اخلاقی نه به معنای حاکمیت از طریق [[اعمال]] فشار و [[زور]]، بلکه بدین معناست که افراد از صمیم [[قلب]] برای آنها [[ارزش]] قائل شده، آنها را پذیرفته و به آنها پایبند باشند. دقت در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نشان میدهد که آنان همه کوشش خود را صرف حاکم کردن [[ارزشهای اخلاقی]] [[اسلام]] و ایجاد فضای [[اخلاقی]] در [[جامعه]] میکردند. [[پیامبر]]{{صل}} در طول اقامت خود در [[مدینه]] با اتخاذ تدابیری خاص به بهترین وجه ارزشهای اخلاقی [[اسلامی]] را در جامعه مدینه حاکم کردند، به گونهای که کسی جرئت [[تخلف]] از آنها را به خود نمیداد. | |||
# [[محبت]] و [[احسان]]: در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} احسان و محبت به دیگران جایگاه والایی یافته است. در اینجا چند نمونه از این سیرهها را نقل میکنیم: در [[فتح مکه]]، هنگامی که [[مسلمانان]] وارد [[مکه]] شدند، همه [[انتظار]] داشتند [[پیامبر]]{{صل}} از مشرکان قریش [[انتقام]] همه [[ستمها]] و نامردمیهایی را که در [[حق]] او و یارانش کرده بودند بگیرد و دستور [[قتل]] و [[غارت]] و [[اسارت]] آنها را صادر کند. با این حال، پیامبر{{صل}} در پاسخ برخی مسلمانان که فریاد میزدند: امروز [[روز]] [[کشتار]] است، فرمود: امروز روز محبت و [[مهربانی]] است و اعلام کرد همه اهالی مکه جز شماری اندک [[آزاد]] هستند. [[امامان]]{{عم}} نیز همین روش را داشتند. در سیره امام زین العابدین{{ع}} آمده است: «کسی [[امام زین العابدین]]{{ع}} را [[دشنام]] داد. خادمهای امام قصد او را کردند. امام{{ع}} فرمود: او را واگذارید، که آنچه از ما بر او پوشیده است بیش از آن است که میگویند. سپس فرمود: آیا حاجتی داری، ای مرد؟ مرد شرمنده شد و امام{{ع}} لباسش را به او بخشید و دستور داد هزار درهم به او بدهند. مرد فریادزنان بازگشت و میگفت: [[شهادت]] میدهم که تو فرزند [[رسول]] خدایی»<ref>{{متن حدیث|شَتَمَ بَعْضُهُمْ زَيْنَ الْعَابِدِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَقَصَدَهُ غِلْمَانُهُ فَقَالَ دَعُوهُ فَإِنَّ مَا خَفِيَ مِنَّا أَكْثَرُ مِمَّا قَالُوا ثُمَّ قَالَ لَهُ أَ لَكَ حَاجَةٌ يَا رَجُلُ فَخَجِلَ الرَّجُلُ فَأَعْطَاهُ ثَوْبَهُ وَ أَمَرَ لَهُ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ فَانْصَرَفَ الرَّجُلُ صَارِخاً يَقُولُ أَشْهَدُ أَنَّكَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ}}؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶، ص۹۵.</ref>.<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۳۶ ـ ۲۴۰.</ref> | |||
=== روشهای پرورش [[آگاهی]] و [[بصیرت]] [[اخلاقی]] === | |||
[[انسان]] موجودی متفکر و [[آگاه]] است و به همین سبب، آگاهی و [[شناخت]] نقش مهمی در شکل دادن به [[گرایشها]] و رفتارهای وی دارد. این قاعده در مورد گرایشها و رفتارهای اخلاقی [[انسان]] نیز صادق است. از این رو، در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} پرورش شناخت بصیرت اخلاقی مورد توجه بوده و روشهایی برای تحقق این مهم مطرح شده است. این روشها به دو دسته تقسیم میشوند: روشهای آشنا کردن متربی با آموزههای اخلاقی و روشهای پرورش [[تفکر]] اخلاقی. | |||
==== روشهای آشنا کردن متربی با آموزههای اخلاقی ==== | |||
آشنا کردن متربی با آموزههای اخلاقی در [[رشد]] و تقویت بصیرت اخلاقی نقش اساسی دارد و به همین سبب، [[پیامبر]]{{صل}} و اهل بیت{{عم}} به آموزش معارف اخلاقی اهتمام ویژهای داشتند. توجه به [[سیره پیامبر]]{{صل}} و اهل بیت{{عم}} نشان میدهد که آنها برای آشنا کردن متربیان با آموزههای اخلاقی از روشهایی که در ذیل بیان میکنیم استفاده میکردند: | |||
# [[آموزش]] اصول و معیارهای اخلاقی: آموزههای اخلاقی گستره وسیعی دارند و از آنجا که [[اخلاق]] منطق [[رفتار]] است، متربی باید بتواند آموزههای اخلاقی را بر اوضاع و احوال گوناگون [[زندگی]] خود تطبیق دهد. یکی از [[مشکلات]] عمده در آموزش اخلاق این است که چگونه میتوان آموزههای اخلاقی را به متربی آموزش داد تا وی بتواند بدون نیاز به مربی در شرایط گوناگون، [[وظیفه]] [[اخلاقی]] خود را تشخیص دهد و بر طبق آن عمل کند. [[معصومان]]{{عم}} برای حل این مشکل افزون بر بیان [[قواعد]] کلی اخلاقی، از روش خاصی استفاده میکردند که همان بیان معیارهای عملی است. برای نمونه به برخی از آموزههای [[نبوی]] توجه فرمایید: «کسی که [[کار نیک]] او را [[خشنود]] و کار بد او را ناخشنود کند [[مؤمن]] است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَةٌ وَ سَاءَتْهُ سَيِّئَةٌ فَهُوَ مُؤْمِنٌ}}؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص۱۷۰.</ref>؛ «آنچه را در [[درستی]] آن [[شک]] داری رها کن و به آنچه در درستی آن شک نداری عمل کن»<ref>{{متن حدیث|دَعْ مَا يُرِيبُكَ إِلَى مَا لَا يُرِيبُكَ}}؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص۱۷۱.</ref> و ... . هر یک از این بیانات در بردارنده یک معیار عملی است که متربی به آسانی میتواند درست را از نادرست و رفتار شایسته را از ناشایسته تشخیص دهد<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۴۰.</ref>. | |||
# تبیین [[جهانبینی]] و [[فلسفه]] [[ارزشهای اخلاقی]]: یکی از روشهای مهم در پرورش [[بصیرت]] و [[آگاهی]] اخلاقی، داشتن بینشی کلی از [[جهان]] و [[انسان]] است که ارزشهای اخلاقی مورد نظر بر آن [[استوار]] شدهاند. تربیت اخلاقی زمانی بر پایههایی محکم استوار خواهد بود که باورهایی متناسب با آن در [[روح]] و [[جان]] متربی ریشه دوانده باشد و در این صورت است که میتوان [[امیدوار]] بود که درخت [[اخلاق]] روییده بر این [[زمین]] حاصلخیز، به ثمر بنشیند و صاحب آن از میوههای شیرین و فرحبخش آگاهی و بصیرت اخلاقی، [[عواطف]] عالی اخلاقی و رفتارهای شایسته اخلاقی بهرهمند گردد. یکی از موضوعات جالب توجه در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} این است که آنان اهمیت زیادی به [[آموزش]] بنیانهای اخلاق و تربیت اخلاقی قائل شده و در فرصتهای مقتضی میکوشیدند [[جهانبینی اسلامی]] را که زیربنای اخلاق و تربیت اخلاقی [[اسلامی]] است به متربیان آموزش دهند. [[جهانبینی]] [[اخلاقی]] نه تنها در شکلگیری [[بصیرت]] اخلاقی تأثیر دارد، بلکه افزون بر آن، در ایجاد انگیزه برای عمل به [[ارزشها]] و آموزههای اخلاقی نیز مؤثر است.؛ چراکه [[آگاهی]] از ارزشها به تنهایی، نمیتواند انگیزه لازم برای عمل بر طبق آنها را در شخص ایجاد کند؛ زیرا انگیزه عمل بر طبق این ارزشها ریشه در [[اعتقادات]] بنیادین درباره [[جهان هستی]] و [[زندگی]] [[انسان]] در این [[جهان]] دارد که عمدتاً [[دینی]] هستند<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۴۶.</ref>. | |||
# تبیین موانع رفتارهای اخلاقی و راههای [[غلبه]] بر آنها: یکی دیگر از روشهایی که در شکلگیری بصیرت و آگاهی اخلاقی تأثیری بسزا دارد آشنایی با موانع رفتارهای اخلاقی و چگونگی از میان برداشتن آنهاست. یکی از ویژگیهای [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} آن است که در تربیت اخلاقی به موانع [[اخلاق]] و تربیت اخلاقی بسیار اهمیت داده و آنها را با دقت تبیین کرده و برای [[مبارزه]] با آنها راهحل ارائه کردهاند. در اینجا برای نمونه، چند [[سیره]] را نقل میکنیم. پیامبر اکرم{{صل}} در روایتی میفرماید: «ای مردم، از [[دنیادوستی]] بپرهیزید که سرچشمه همه خطاها و دریچه همه [[بلاها]] و همراه همه [[فتنهها]] و فراخواننده همه مصیبتهاست»<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ حُبَّ الدُّنْيَا فَإِنَّهَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ بَابُ كُلِّ بَلِيَّةٍ وَ قِرَانُ كُلِّ فِتْنَةٍ وَ دَاعِي كُلِّ رَزِيَّةٍ}}؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۴، ص۹۱.</ref>.<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۴۸.</ref> | |||
# بیان عواقب و پیامدهای رفتارهای [[اخلاقی]] و ضد اخلاقی: یکی دیگر از روشهایی که در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برجسته است، بیان پیامدهای رفتارهای اخلاقی و ضد اخلاقی است. آنان در موارد متعدد در کنار [[دعوت]] مردم به [[فضائل]] و باز داشتن آنها از [[رذائل]]، آثار و پیامدهای آن را نیز بیان کردهاند [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «[[خشم]] [[ایمان]] را [[فاسد]] میکند چنان که سرکه عسل را»<ref>{{متن حدیث|الْغَضَبُ يُفْسِدُ الْإِيمَانَ كَمَا يُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ}}؛ کلینی، کافی، ج ۲، ص۳۰۲.</ref>. در کلمات گهربار [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} درباره [[عفت]] آمده است: «با عفت ورزیدن [[اعمال انسان]] (از آلودگیها) [[پاک]] میشود»<ref>{{متن حدیث|بِالْعَفَافِ تَزْكُو الْأَعْمَالُ}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۲۰۵.</ref>. [[آگاهی]] از پیامدهای رفتارهای [[اخلاقی]] و ضد اخلاقی سه اثر مهم [[تربیتی]] دارد: نخست آگاهی و [[بصیرت]] اخلاقی متربی را افزایش میدهد؛ دوم [[قدرت]] [[انتخاب]] و تصمیمگیری اخلاقی وی را تقویت میکند؛ زیرا کسی که از پیامدهای [[عمل]] [[آگاه]] است بهتر میتواند سود و [[زیان]] آن را بسنجد و بر آن اساس درباره انجام دادن یا ندادن آن اقدام کند و سوم، آگاهی از پیامدهای عمل در متربی، انگیزه برای عمل اخلاقی ایجاد و یا آن را تقویت میکند؛ زیرا [[انسان]] معمولاً با انجام دادن هر [[رفتاری]] به دنبال نفع خویش است و وقتی بداند یک عمل ضد اخلاقی، در کنار [[لذت]] گذرا، زیانهای [[پایداری]] دارد، به احتمال [[قوی]] از انجام آن سرباز میزند؛ چنان که اگر بداند عمل اخلاقی در کنار [[مشقت]] موقت و گذرا، منافعی بلندمدت و مهم دارد، به احتمال قوی آن را انجام میدهد<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۴۹.</ref>. | |||
# بیان داستانهای اخلاقی: استفاده از داستان به منزله ابزاری برای [[رشد]] و ارتقای آگاهی و بصیرت اخلاقی پیشینهای دراز دارد. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] از این روش بسیار استفاده کرده و در ضمن آن [[فضائل اخلاقی]] را به تصویر کشیده است. داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} یکی از این نمونههاست. [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} نیز از داستان برای تربیت اخلاقی [[مسلمانان]] استفاده میکردند. مانند اینکه [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «در [[بنیاسرائیل]] مردی نیازمند بود که همسرش اصرار میکرد تا او به دنبال روزی برود. مرد در [[خواب]] دید که به او میگویند دو درهم [[حلال]] نزد تو محبوبتر است یا دو هزار درهم [[حرام]]. مرد گفت: دو درهم حلال و پاسخ شنید که دو درهم زیر سر اوست. از خواب بیدار شد و دو درهمی را که زیر سرش بود برداشت؛ با یک درهم آن ماهیای خرید و به [[منزل]] آمد. هنگامی که همسرش او را دید با ناخشنودی پیش آمد و [[سوگند]] یاد کرد که به ماهی دست نمیزند. مرد خود برخاست و هنگامی که شکم ماهی را پاره کرد، دو دُر در آن دید و آنها را به چهل هزار درهم فروخت»<ref>{{متن حدیث|كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ رَجُلٌ وَ كَانَ مُحْتَاجاً فَأَلَحَّتْ عَلَيْهِ امْرَأَتُهُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ فَرَأَى فِي النَّوْمِ أَيُّمَا أَحَبُّ إِلَيْكَ دِرْهَمَانِ مِنْ حِلٍّ أَوْ أَلْفَانِ مِنْ حَرَامٍ فَقَالَ دِرْهَمَانِ مِنْ حِلٍّ فَقَالَ تَحْتَ رَأْسِكَ فَانْتَبَهَ فَرَأَى الدِّرْهَمَيْنِ تَحْتَ رَأْسِهِ فَأَخَذَهُمَا وَ اشْتَرَى بِدِرْهَمٍ سَمَكَةً فَأَقْبَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ فَلَمَّا رَأَتْهُ الْمَرْأَةُ أَقْبَلَتْ عَلَيْهِ كَاللَّائِمَةِ وَ أَقْسَمَتْ أَنْ لَا تَمَسَّهَا فَقَامَ الرَّجُلُ إِلَيْهَا فَلَمَّا شَقَّ بَطْنَهَا إِذَا بِدُرَّتَيْنِ فَبَاعَهُمَا بِأَرْبَعِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ}}؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص۲۹.</ref>. این داستانی است که [[امام]]{{ع}} درباره [[ضرورت]] تأمین روزی [[خانواده]] از راه حلال و [[برکات]] آن بیان کرده است<ref>[[سید علی حسینیزاده|حسینیزاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۵۰.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |