تربیت اخلاقی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۲: خط ۷۲:
ایجاد گرایش‌ها و عادت‌های مطلوب اخلاقی یکی از بخش‌های مهم تربیت اخلاقی است و به همین سبب، در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} افزون بر ایجاد زمینه مناسب برای تربیت اخلاقی و افزون بر رشد آگاهی و بصیرت اخلاقی، پرورش گرایش‌ها و عادت‌های مطلوب اخلاقی نیز مورد توجه است. بر خلاف برخی مکتب‌های تربیت اخلاقی که تنها بر پرورش و رشد تفکر اخلاقی تأکید دارند و بر خلاف برخی مکتب‌های تربیت اخلاقی که تنها به پرورش عادت‌های مطلوب اخلاقی توجه دارند، در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} هم به رشد آگاهی و بصیرت اخلاقی و هم به پرورش و تقویت گرایش‌ها و عادت‌های اخلاقی توجه شده است؛ زیرا چنان که برخی متفکران به [[درستی]] بیان کرده‌اند، [[رشد]] [[آگاهی]] و [[تفکر]] [[اخلاقی]] لزوماً به رفتارهای مطلوب نمی‌انجامد. در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای پرورش [[گرایش‌ها]] و عادت‌های مطلوب اخلاقی از روش‌های خاصی استفاده شده است که در ذیل آنها را به اختصار بیان می‌کنیم.
ایجاد گرایش‌ها و عادت‌های مطلوب اخلاقی یکی از بخش‌های مهم تربیت اخلاقی است و به همین سبب، در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} افزون بر ایجاد زمینه مناسب برای تربیت اخلاقی و افزون بر رشد آگاهی و بصیرت اخلاقی، پرورش گرایش‌ها و عادت‌های مطلوب اخلاقی نیز مورد توجه است. بر خلاف برخی مکتب‌های تربیت اخلاقی که تنها بر پرورش و رشد تفکر اخلاقی تأکید دارند و بر خلاف برخی مکتب‌های تربیت اخلاقی که تنها به پرورش عادت‌های مطلوب اخلاقی توجه دارند، در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} هم به رشد آگاهی و بصیرت اخلاقی و هم به پرورش و تقویت گرایش‌ها و عادت‌های اخلاقی توجه شده است؛ زیرا چنان که برخی متفکران به [[درستی]] بیان کرده‌اند، [[رشد]] [[آگاهی]] و [[تفکر]] [[اخلاقی]] لزوماً به رفتارهای مطلوب نمی‌انجامد. در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} برای پرورش [[گرایش‌ها]] و عادت‌های مطلوب اخلاقی از روش‌های خاصی استفاده شده است که در ذیل آنها را به اختصار بیان می‌کنیم.
# '''ترغیب و ترهیب:''' «ترغیب» ایجاد میل و رغبت کردن نسبت به چیزی در یک یا چند فرد و «ترهیب» ایجاد خوف و ترس کردن از چیزی در یک یا چند فرد است<ref>انیس، ابراهیم و دیگران، المعجم الوسیط، ذیل ماده رغب و رهب.</ref>. ترغیب و ترهیب از روش‌هایی است که در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} برای ایجاد انگیزه و [[گرایش]] در [[مردم]] به [[کارهای نیک]] و نیز ایجاد [[نفرت]] و [[کراهت]] در مردم نسبت به کارهای زشت و به دنبال آن، باز داشتن مردم از کارهای ناشایست اخلاقی به کار رفته است. سخنانی که از [[پیامبر]]{{صل}} در این خصوص صادر شده بسیار است به گونه‌ای که برخی دانشمندان [[مسلمان]] کتابی مستقل با نام "الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف" تألیف کرده‌اند. پیامبر{{صل}} در ترغیب به [[عفو و گذشت]] و [[فرو خوردن خشم]] می‌‌فرماید: «هرگاه [[خشم]] شما را تحت فشار قرار داد، با [[عفو و گذشت]] آن را رفع کنید. در [[روز قیامت]] منادی ندا می‌‌دهد: هر که [[پاداش]] او بر عهده [[خداوند]] است برخیزد و جز عفوکنندگان کسی برنخیزد. آیا سخن خداوند (در [[قرآن]]) را نشنیده‌اید: پس هر که در گذرد و نیکویی کند [[اجر]] او بر خداست»<ref>{{متن حدیث|إِذَا عَنَتْ لَكُمْ غَضْبَةٌ فَادْرَءُوهَا بِالْعَفْوِ إِنَّهُ‌ يُنَادِي‌ مُنَادٍ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ مَنْ كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ أَجْرٌ فَلْيَقُمْ فَلَا يَقُومُ إِلَّا الْعَافُونَ أَ لَمْ تَسْمَعُوا قَوْلَهُ تَعَالَى‌ {{متن قرآن|فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ}}}}؛ دیلمی، حسن بن ابی الحسن، أعلام الدین، ص۳۳۷.</ref>.
# '''ترغیب و ترهیب:''' «ترغیب» ایجاد میل و رغبت کردن نسبت به چیزی در یک یا چند فرد و «ترهیب» ایجاد خوف و ترس کردن از چیزی در یک یا چند فرد است<ref>انیس، ابراهیم و دیگران، المعجم الوسیط، ذیل ماده رغب و رهب.</ref>. ترغیب و ترهیب از روش‌هایی است که در سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} برای ایجاد انگیزه و [[گرایش]] در [[مردم]] به [[کارهای نیک]] و نیز ایجاد [[نفرت]] و [[کراهت]] در مردم نسبت به کارهای زشت و به دنبال آن، باز داشتن مردم از کارهای ناشایست اخلاقی به کار رفته است. سخنانی که از [[پیامبر]]{{صل}} در این خصوص صادر شده بسیار است به گونه‌ای که برخی دانشمندان [[مسلمان]] کتابی مستقل با نام "الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف" تألیف کرده‌اند. پیامبر{{صل}} در ترغیب به [[عفو و گذشت]] و [[فرو خوردن خشم]] می‌‌فرماید: «هرگاه [[خشم]] شما را تحت فشار قرار داد، با [[عفو و گذشت]] آن را رفع کنید. در [[روز قیامت]] منادی ندا می‌‌دهد: هر که [[پاداش]] او بر عهده [[خداوند]] است برخیزد و جز عفوکنندگان کسی برنخیزد. آیا سخن خداوند (در [[قرآن]]) را نشنیده‌اید: پس هر که در گذرد و نیکویی کند [[اجر]] او بر خداست»<ref>{{متن حدیث|إِذَا عَنَتْ لَكُمْ غَضْبَةٌ فَادْرَءُوهَا بِالْعَفْوِ إِنَّهُ‌ يُنَادِي‌ مُنَادٍ يَوْمَ‌ الْقِيَامَةِ مَنْ كَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ أَجْرٌ فَلْيَقُمْ فَلَا يَقُومُ إِلَّا الْعَافُونَ أَ لَمْ تَسْمَعُوا قَوْلَهُ تَعَالَى‌ {{متن قرآن|فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ}}}}؛ دیلمی، حسن بن ابی الحسن، أعلام الدین، ص۳۳۷.</ref>.
# '''تحریک انگیزه‌های [[ایمانی]]:''' یکی دیگر از روش‌هایی که [[معصومان]]{{عم}} برای پرورش عادت‌های مطلوب اخلاقی به کار می‌‌بردند، روش تحریک [[ایمان]] است. در این روش معصومان{{عم}} با [[توسل]] به ایمان و [[اعتقادات دینی]] متربیان و تحریک آن، آنان را به رفتارهای اخلاقی سوق می‌دهند. دوری کردن از مجالس [[لهو و لعب]] و گوش فرا ندادن به [[غنا]] و موسیقی‌های مناسب مجالس لهو و لعب، یکی از [[ارزش‌های اخلاقی]] [[اسلامی]] است که در [[متون دینی]] بر آن بسیار تأکید شده است. با این حال، معصومان{{عم}} برای [[ترغیب]] [[مردم]] به دوری کردن از این [[رفتار]] ضد اخلاقی از مایه‌های ایمانی آنان استفاده می‌کردند.
# '''تحریک انگیزه‌های [[ایمانی]]:''' یکی دیگر از روش‌هایی که [[معصومان]]{{عم}} برای پرورش عادت‌های مطلوب اخلاقی به کار می‌‌بردند، روش تحریک [[ایمان]] است. در این روش معصومان{{عم}} با [[توسل]] به ایمان و [[اعتقادات دینی]] متربیان و تحریک آن، آنان را به رفتارهای اخلاقی سوق می‌دهند. دوری کردن از مجالس [[لهو و لعب]] و گوش فرا ندادن به غنا و موسیقی‌های مناسب مجالس لهو و لعب، یکی از [[ارزش‌های اخلاقی]] [[اسلامی]] است که در متون دینی بر آن بسیار تأکید شده است. با این حال، معصومان{{عم}} برای ترغیب [[مردم]] به دوری کردن از این [[رفتار]] ضد اخلاقی از مایه‌های ایمانی آنان استفاده می‌کردند.
# '''ارائه [[الگو]]:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در پایبندی به [[ارزش‌های اخلاقی]] چنان جدی بود که [[خداوند]] او را می‌‌ستاید و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref> و آنگاه [[مردم]] را به [[تأسی]] به آن بزرگوار فرا خوانده، می‌‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. خود [[پیامبر]]{{صل}} نیز دیگران را به الگو گرفتن از خود فرا می‌‌خواند. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرماید: «من پیامبر{{صل}} را دنبال می‌کردم، چنان که بچه شتر مادرش را. هر [[روز]] خُلقی از اخلاقش را برای من برمی‌افراشت و دستور می‌داد به او [[اقتدا]] کنم»<ref>{{متن حدیث|وَ لَقَدْ كُنْتُ‌ أَتَّبِعُهُ‌ اتِّبَاعَ‌ الْفَصِيلِ‌ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ}}؛ نهج البلاغه، عبده، ص۳۰۰.</ref>. ارائه الگو از این جهت اهمیت دارد که اولاً، متربی [[رفتار]] [[اخلاقی]] را در عمل و با همه جزئیات و ظرافت‌هایی که در اجرای آن وجود دارد، مشاهده می‌کند و به همین سبب، نه تنها با خود رفتار اخلاقی، بلکه با شرایط تحقق آن و تأثیراتی که بر دیگران بر جای می‌گذارد و با جایگاه آن در مقایسه با سایر [[رفتارها]] پی می‌‌برد؛ ثانیاً، مشاهده [[عمل]] اخلاقی صادر شده از الگو، امکان عملی شدن آن را به صورت عینی برای متربی [[اثبات]] می‌کند و این از آن جهت اهمیت دارد که ممکن است در ابتدا انجام برخی رفتارهای اخلاقی محال به نظر آید. ثالثاً، مشاهده رفتارهای اخلاقی الگو و زیبایی‌های آن موجب می‌شود در متربی [[گرایش]] و انگیزه اقدام به رفتارهای اخلاقی ایجاد و تقویت شود.
# '''ارائه [[الگو]]:''' [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در پایبندی به [[ارزش‌های اخلاقی]] چنان جدی بود که [[خداوند]] او را می‌‌ستاید و می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.</ref> و آنگاه [[مردم]] را به [[تأسی]] به آن بزرگوار فرا خوانده، می‌‌فرماید: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. خود [[پیامبر]]{{صل}} نیز دیگران را به الگو گرفتن از خود فرا می‌‌خواند. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌فرماید: «من پیامبر{{صل}} را دنبال می‌کردم، چنان که بچه شتر مادرش را. هر [[روز]] خُلقی از اخلاقش را برای من برمی‌افراشت و دستور می‌داد به او [[اقتدا]] کنم»<ref>{{متن حدیث|وَ لَقَدْ كُنْتُ‌ أَتَّبِعُهُ‌ اتِّبَاعَ‌ الْفَصِيلِ‌ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ}}؛ نهج البلاغه، عبده، ص۳۰۰.</ref>. ارائه الگو از این جهت اهمیت دارد که اولاً، متربی [[رفتار]] [[اخلاقی]] را در عمل و با همه جزئیات و ظرافت‌هایی که در اجرای آن وجود دارد، مشاهده می‌کند و به همین سبب، نه تنها با خود رفتار اخلاقی، بلکه با شرایط تحقق آن و تأثیراتی که بر دیگران بر جای می‌گذارد و با جایگاه آن در مقایسه با سایر [[رفتارها]] پی می‌‌برد؛ ثانیاً، مشاهده [[عمل]] اخلاقی صادر شده از الگو، امکان عملی شدن آن را به صورت عینی برای متربی [[اثبات]] می‌کند و این از آن جهت اهمیت دارد که ممکن است در ابتدا انجام برخی رفتارهای اخلاقی محال به نظر آید. ثالثاً، مشاهده رفتارهای اخلاقی الگو و زیبایی‌های آن موجب می‌شود در متربی [[گرایش]] و انگیزه اقدام به رفتارهای اخلاقی ایجاد و تقویت شود.
# '''توصیه به تحمیل رفتارهای پسندیده بر نفس:''' رفتارهای پسندیده معمولاً با محدودیت‌هایی همراه است و پذیرش محدودیت برای [[انسان]] [[مشقت]] دارد؛ چراکه انسان طبیعتاً میلی به محدودیت ندارد و [[دوست]] دارد هر آنچه را مایل است انجام دهد. به همین جهت اگر انسان به حال خود رها شود، هیچ‌گاه خود را به رفتارها و [[ارزش‌های اخلاقی]] پای‌بند نخواهد کرد. بنابراین، در تربیت اخلاقی چاره‌ای نیست جز اینکه متربی خود را به رفتارهای پسندیده را دارد تا به تدریج با آنها خو بگیرد و [[لذت]] آنها را دریابد. هرگاه متربی خود را به رفتارهای [[اخلاقی]] وادار کند، به تدریج با آن خو گرفته و لذت آن را در می‌‌یابد و در این هنگام است که خود به خود و بدون نیاز به عامل بیرونی رفتارهای اخلاقی را انجام داده و از رفتارهای ضد اخلاقی دوری می‌کند. به همین جهت [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌‌فرماید: «خودت را بر [[فضائل]] وادار کن که نفست بر [[رذائل]] سرشته شده است»<ref>{{متن حدیث|أَكْرِهْ‌ نَفْسَكَ‌ عَلَى‌ الْفَضَائِلِ‌ فَإِنَّ‌ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۳۱۷.</ref>.
# '''توصیه به تحمیل رفتارهای پسندیده بر نفس:''' رفتارهای پسندیده معمولاً با محدودیت‌هایی همراه است و پذیرش محدودیت برای [[انسان]] [[مشقت]] دارد؛ چراکه انسان طبیعتاً میلی به محدودیت ندارد و [[دوست]] دارد هر آنچه را مایل است انجام دهد. به همین جهت اگر انسان به حال خود رها شود، هیچ‌گاه خود را به رفتارها و [[ارزش‌های اخلاقی]] پای‌بند نخواهد کرد. بنابراین، در تربیت اخلاقی چاره‌ای نیست جز اینکه متربی خود را به رفتارهای پسندیده را دارد تا به تدریج با آنها خو بگیرد و [[لذت]] آنها را دریابد. هرگاه متربی خود را به رفتارهای [[اخلاقی]] وادار کند، به تدریج با آن خو گرفته و لذت آن را در می‌‌یابد و در این هنگام است که خود به خود و بدون نیاز به عامل بیرونی رفتارهای اخلاقی را انجام داده و از رفتارهای ضد اخلاقی دوری می‌کند. به همین جهت [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌‌فرماید: «خودت را بر [[فضائل]] وادار کن که نفست بر [[رذائل]] سرشته شده است»<ref>{{متن حدیث|أَكْرِهْ‌ نَفْسَكَ‌ عَلَى‌ الْفَضَائِلِ‌ فَإِنَّ‌ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۳۱۷.</ref>.
# '''امر به [[فضیلت‌ها]] و [[نهی]] از رذیلت‌ها:''' این روش ویژگی‌ای دارد که در سایر روش‌ها اصلاً وجود ندارد یا اگر وجود دارد، چندان بارز نیست و آن اینکه در [[امر و نهی]]، نوعی خواست [[قاطع]] و جدی از سوی آمر و ناهی وجود دارد. به سخن دیگر، در روش‌هایی مانند ترغیب و ترهیب و ارائه [[الگو]]، جنبه اقناعی بسیار [[قوی]] است؛ در آن روش‌ها مربی می‌کوشد در فرد، انگیزه‌ای درونی برای اقدام به عمل ایجاد کند، تا فرد بر اساس آن انگیزه عمل کند؛ اما در امر و نهی جنبه اقناعی کم‌رنگ‌تر و جنبه فشار بیرونی برای وا داشتن فرد به عمل بارزتر است. آمر و ناهی درصددند با فشار از بیرون، فرد را وادار به عمل کنند، خواه وی از صمیم [[قلب]] مایل به آن کار باشد یا نباشد. امر به [[نیکی‌ها]] و [[نهی]] از بدی‌ها دو نقش عمده در تربیت اخلاقی دارند:
# '''امر به [[فضیلت‌ها]] و [[نهی]] از رذیلت‌ها:''' این روش ویژگی‌ای دارد که در سایر روش‌ها اصلاً وجود ندارد یا اگر وجود دارد، چندان بارز نیست و آن اینکه در [[امر و نهی]]، نوعی خواست [[قاطع]] و جدی از سوی آمر و ناهی وجود دارد. به سخن دیگر، در روش‌هایی مانند ترغیب و ترهیب و ارائه [[الگو]]، جنبه اقناعی بسیار [[قوی]] است؛ در آن روش‌ها مربی می‌کوشد در فرد، انگیزه‌ای درونی برای اقدام به عمل ایجاد کند، تا فرد بر اساس آن انگیزه عمل کند؛ اما در امر و نهی جنبه اقناعی کم‌رنگ‌تر و جنبه فشار بیرونی برای وا داشتن فرد به عمل بارزتر است. آمر و ناهی درصددند با فشار از بیرون، فرد را وادار به عمل کنند، خواه وی از صمیم [[قلب]] مایل به آن کار باشد یا نباشد. امر به [[نیکی‌ها]] و [[نهی]] از بدی‌ها دو نقش عمده در تربیت اخلاقی دارند:
## کسی که در جامعه‌ای [[زندگی]] می‌کند که افرادش در مقابل ارزش‌های اخلاقی اسلام [[احساس مسئولیت]] می‌کنند و در برابر زیر پا گذاشته شدن آنها واکنش نشان می‌دهند، به تدریج با [[ارزش‌ها]] و ضد ارزش‌های اخلاقی آشنا می‌شود. به علاوه، با سلسله مراتب ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها نیز آشنا می‌شود؛ زیرا مشاهده می‌کند که جامعه در برابر [[تخلف]] از برخی ارزش‌ها، واکنش شدید و در مقابل تخلف از برخی دیگر، واکنش [[ضعیف]] نشان می‌دهد. همچنین در می‌‌یابد کدام یک از آنها ثابت و کدام متغیرند؛ در کجا باید رعایت شوند و در کجا رعایت آنها لازم نیست. از سوی دیگر، رعایت ارزش‌ها با [[تأیید]] و واکنش مثبت دیگران و عدم رعایت آنها با واکنش منفی مواجه می‌شود. همین باعث می‌شود رعایت ارزش‌ها با تجربیات خوشایند و عدم رعایت آنها با تجربیات ناخوشایند، شرطی شده، نوعی [[احساس]] مثبت در مواجهه با رعایت ارزش‌ها و احساسی منفی در مواجهه با عدم رعایت ارزش‌ها در او ایجاد شود. بدین ترتیب، فرد به تدریج با ارزش‌های اخلاقی اسلام آشنا می‌شود و آنها را درونی می‌کند و در نتیجه، نظام ارزشی مطلوب در فرد، شکل می‌گیرد و تقویت می‌‌شود.
## کسی که در جامعه‌ای [[زندگی]] می‌کند که افرادش در مقابل ارزش‌های اخلاقی اسلام [[احساس مسئولیت]] می‌کنند و در برابر زیر پا گذاشته شدن آنها واکنش نشان می‌دهند، به تدریج با [[ارزش‌ها]] و ضد ارزش‌های اخلاقی آشنا می‌شود. به علاوه، با سلسله مراتب ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها نیز آشنا می‌شود؛ زیرا مشاهده می‌کند که جامعه در برابر تخلف از برخی ارزش‌ها، واکنش شدید و در مقابل تخلف از برخی دیگر، واکنش [[ضعیف]] نشان می‌دهد. همچنین در می‌‌یابد کدام یک از آنها ثابت و کدام متغیرند؛ در کجا باید رعایت شوند و در کجا رعایت آنها لازم نیست. از سوی دیگر، رعایت ارزش‌ها با [[تأیید]] و واکنش مثبت دیگران و عدم رعایت آنها با واکنش منفی مواجه می‌شود. همین باعث می‌شود رعایت ارزش‌ها با تجربیات خوشایند و عدم رعایت آنها با تجربیات ناخوشایند، شرطی شده، نوعی [[احساس]] مثبت در مواجهه با رعایت ارزش‌ها و احساسی منفی در مواجهه با عدم رعایت ارزش‌ها در او ایجاد شود. بدین ترتیب، فرد به تدریج با ارزش‌های اخلاقی اسلام آشنا می‌شود و آنها را درونی می‌کند و در نتیجه، نظام ارزشی مطلوب در فرد، شکل می‌گیرد و تقویت می‌‌شود.
## حاکمیت بخشیدن به ارزش‌های اخلاقی اسلام در جامعه: علاوه بر آنچه گفته شد، برخورد با تخلفات موجب پیدایش [[فرهنگی]] یکپارچه در جامعه می‌‌شود. در چنین جامعه‌ای ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها تا حد زیادی روشن و مشخص می‌‌شوند و هر فرد می‌داند که عکس‌العمل دیگران در برابر رعایت یا عدم رعایت آنها چه خواهد بود. بدین ترتیب، زمینه و بستری مناسب برای رعایت [[ارزش‌ها]]، و زمینه و بستری نامناسب برای تخلف از ارزش‌ها فراهم می‌شود و در نتیجه، کمتر کسی به خود جرئت می‌‌دهد ارزش‌ها را زیر پا بگذارد. بدین ترتیب، باید گفت، در تربیت اخلاقی، نه می‌‌توان تنها به [[آموزش]] [[آموزه‌های اخلاقی]] اکتفا کرد و نه می‌‌توان تنها به ترغیب و ترهیب و ارائه [[الگو]] بسنده نمود؛ بلکه علاوه بر اینها، باید برحسب مورد، از [[امر و نهی]] نیز بهره برد. به سخن دیگر، در تربیت اخلاقی، هم باید از عوامل درونی استفاده کرد، یعنی عواملی که در فرد شور و [[شوق]] و انگیزه درونی و [[آگاهی]] ایجاد می‌کنند، و هم باید از عوامل بیرونی مدد گرفت، یعنی عواملی که از بیرون، فرد را به سوی رفتارهای [[اخلاقی]] سوق می‌دهند.
## حاکمیت بخشیدن به ارزش‌های اخلاقی اسلام در جامعه: علاوه بر آنچه گفته شد، برخورد با تخلفات موجب پیدایش [[فرهنگی]] یکپارچه در جامعه می‌‌شود. در چنین جامعه‌ای ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها تا حد زیادی روشن و مشخص می‌‌شوند و هر فرد می‌داند که عکس‌العمل دیگران در برابر رعایت یا عدم رعایت آنها چه خواهد بود. بدین ترتیب، زمینه و بستری مناسب برای رعایت [[ارزش‌ها]]، و زمینه و بستری نامناسب برای تخلف از ارزش‌ها فراهم می‌شود و در نتیجه، کمتر کسی به خود جرئت می‌‌دهد ارزش‌ها را زیر پا بگذارد. بدین ترتیب، باید گفت، در تربیت اخلاقی، نه می‌‌توان تنها به [[آموزش]] آموزه‌های اخلاقی اکتفا کرد و نه می‌‌توان تنها به ترغیب و ترهیب و ارائه [[الگو]] بسنده نمود؛ بلکه علاوه بر اینها، باید برحسب مورد، از [[امر و نهی]] نیز بهره برد. به سخن دیگر، در تربیت اخلاقی، هم باید از عوامل درونی استفاده کرد، یعنی عواملی که در فرد شور و [[شوق]] و انگیزه درونی و [[آگاهی]] ایجاد می‌کنند، و هم باید از عوامل بیرونی مدد گرفت، یعنی عواملی که از بیرون، فرد را به سوی رفتارهای [[اخلاقی]] سوق می‌دهند.
# '''[[نظارت]] و [[مراقبت]]:''' یکی دیگر از روش‌هایی که در ایجاد عادت‌های مطلوب [[اخلاقی]] تأثیری بسزا دارد نظارت و مراقبت بر [[رفتار]] متربی و [[تذکر]] دادن نکات لازم است. در [[سیره معصومان]]{{عم}} موارد متعددی وجود دارد که نشان دهنده اهتمام آن بزرگواران به این روش است. از سیره معصومان می‌توان نتیجه گرفت: اولاً [[معصومان]]{{عم}} رفتار [[فرزندان]] و [[پیروان]] خود را زیر نظر داشته و مراقبت می‌کردند تا از مسیر [[ارزش‌های اخلاقی]] [[منحرف]] نشوند و در صورتی که کوچک‌ترین [[انحرافی]] مشاهده می‌کردند، تذکر می‌‌دادند. ثانیاً از نظر پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} [[انسان]] همیشه در معرض [[غفلت]] و [[فراموشی]] است و تداوم این غفلت و فراموشی، انسان را به ورطه هلاکت و نابودی می‌اندازد. دوای این [[درد]] چیزی جز نظارت و [[مراقبت]] و [[تذکر]] نیست. اما [[نظارت]] و مراقبت در [[سیره معصومان]]{{عم}} منحصر به مراقبت بیرونی نیست و افزون بر آن، هر فردی [[وظیفه]] دارد خود مراقب [[اعمال]] و [[رفتار]] خویش باشد به همین سبب، [[محاسبه]] و [[مراقبه]] در تربیت اخلاقی جایگاه ویژه‌ای یافته است.
# '''[[نظارت]] و [[مراقبت]]:''' یکی دیگر از روش‌هایی که در ایجاد عادت‌های مطلوب [[اخلاقی]] تأثیری بسزا دارد نظارت و مراقبت بر [[رفتار]] متربی و [[تذکر]] دادن نکات لازم است. در [[سیره معصومان]]{{عم}} موارد متعددی وجود دارد که نشان دهنده اهتمام آن بزرگواران به این روش است. از سیره معصومان می‌توان نتیجه گرفت: اولاً [[معصومان]]{{عم}} رفتار [[فرزندان]] و [[پیروان]] خود را زیر نظر داشته و مراقبت می‌کردند تا از مسیر [[ارزش‌های اخلاقی]] [[منحرف]] نشوند و در صورتی که کوچک‌ترین [[انحرافی]] مشاهده می‌کردند، تذکر می‌‌دادند. ثانیاً از نظر پیامبر{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} [[انسان]] همیشه در معرض [[غفلت]] و فراموشی است و تداوم این غفلت و فراموشی، انسان را به ورطه هلاکت و نابودی می‌اندازد. دوای این [[درد]] چیزی جز نظارت و [[مراقبت]] و [[تذکر]] نیست. اما [[نظارت]] و مراقبت در [[سیره معصومان]]{{عم}} منحصر به مراقبت بیرونی نیست و افزون بر آن، هر فردی [[وظیفه]] دارد خود مراقب [[اعمال]] و [[رفتار]] خویش باشد به همین سبب، [[محاسبه]] و [[مراقبه]] در تربیت اخلاقی جایگاه ویژه‌ای یافته است.
# '''محاسبه و مراقبه نفس:''' [[انسان‌ها]] در هر درجه‌ای از رشد اخلاقی باشند، در معرض [[خطا]] و [[اشتباه]] هستند و به همین جهت اگر کسی مراقب اعمال و رفتار خود نباشد، به تدریج از مسیر درست [[منحرف]] شده، [[فضیلت‌های اخلاقی]] در او تضعیف و [[رذیلت‌های اخلاقی]] در او پدید می‌‌آیند و [[رشد]] می‌کنند و در نهایت به جایی می‌رسد که همگان از [[هدایت]] و [[نجات]] او [[نومید]] می‌‌شوند. بدین سبب، در سیره معصومان{{عم}} بر روش مراقبه و [[محاسبه نفس]] تأکید شده است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌‌فرماید: «کسی که به [[حساب]] خود رسیدگی کند، [[خوشبخت]] می‌شود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‌ حَاسَبَ‌ نَفْسَهُ‌ سَعِدَ}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۵۸ ـ ۲۶۷.</ref>
# '''محاسبه و مراقبه نفس:''' [[انسان‌ها]] در هر درجه‌ای از رشد اخلاقی باشند، در معرض [[خطا]] و [[اشتباه]] هستند و به همین جهت اگر کسی مراقب اعمال و رفتار خود نباشد، به تدریج از مسیر درست [[منحرف]] شده، [[فضیلت‌های اخلاقی]] در او تضعیف و [[رذیلت‌های اخلاقی]] در او پدید می‌‌آیند و [[رشد]] می‌کنند و در نهایت به جایی می‌رسد که همگان از [[هدایت]] و [[نجات]] او [[نومید]] می‌‌شوند. بدین سبب، در سیره معصومان{{عم}} بر روش مراقبه و [[محاسبه نفس]] تأکید شده است. [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} می‌‌فرماید: «کسی که به حساب خود رسیدگی کند، [[خوشبخت]] می‌شود»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‌ حَاسَبَ‌ نَفْسَهُ‌ سَعِدَ}}؛ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص۲۵۸ ـ ۲۶۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش