سجود: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۴۹۷ بایت حذف‌شده ،  ۹ سپتامبر
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = نماز | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سجود در قرآن]] - [[سجود در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = نماز | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سجود در قرآن]] - [[سجود در کلام اسلامی]] - [[سجود در معارف و سیره معصوم]]| پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۲۷: خط ۲۷:
سجده برای خدا آن‌قدر اهمیت دارد که برابر روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} و به [[نقلی]] از امام صادق{{ع}}<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۳۵.</ref> باعث ورود در بهشت می‌شود. مردی نزد پیامبر{{صل}} آمد و گفت: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ اللَّهَ لِي أَنْ يُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ فَقَالَ لَهُ أَعِنِّي بِكَثْرَةِ السُّجُودِ}}<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۲۳۶؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۲۱۰.</ref>؛ «‌ای رسول خدا{{صل}}، از خدا بخواه مرا وارد بهشت کند. حضرت به او فرمود: مرا با سجده زیاد، کمک کن»؛ یعنی اگر بخواهی دعای من در حقّت [[مستجاب]] شود و وارد بهشت شوی، باید [[زیاد]] سجده کنی تا [[خداوند]] به وسیله آن تو را به بهشت ببرد. به نقلی درخواست وی این‌گونه بود: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ لِي أَنْ يَرْزُقَنِي اللَّهُ مُرَافَقَتَكَ فِي الْجَنَّةِ}}:<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۰۷؛ ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب نسائی، السنن (المجتبی)، ج۲، ص۲۲۷؛ سلیمان بن احمد طبرانی، معجم الکبیر، ج۲، ص۲۴۵؛ ج۵، ص۵۶-۵۷.</ref> «‌ای [[رسول خدا]]، برای من [[دعا]] فرما که [[خداوند]] [[توفیق]] [[همراهی]] با شما در [[بهشت]] را به من [[عنایت]] فرماید» و به [[نقلی]] [[درخواست شفاعت]] کرد<ref>أحمد بن حنبل، مسند احمد حنبل، ج۴، ص۵۹.</ref>؛ بعد حضرت چنین فرمود. نام این مرد در دعوات [[قطب راوندی]] [[ربیعة بن کعب]] ذکر شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۲، ص۱۶۴؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۲.</ref>. قطب راوندی جریان درخواست وی را این‌گونه نقل کرده است که ربیعة بن کعب گوید: روزی رسول خدا{{صل}} به من فرمود: ای [[ربیعه]]، هفت سال به من [[خدمت]] کردی؛ آیا از من حاجتی نمی‌خواهی؟ گفتم: ای رسول خدا{{صل}}، به من مهلت بده تا [[فکر]] کنم. وقتی صبح شد و بر [[پیامبر]] وارد شدم، به من فرمود: ای ربیعه، [[حاجت]] را بگو. گفتم: از [[خدا]] بخواه که همراه شما مرا وارد بهشت فرماید. حضرت به من فرمود: چه کسی این را به تو آموخته است؟ گفتم: ای رسول خدا{{صل}}، کسی به من نیاموخته؛ با خود فکر کردم و گفتم: اگر [[مال]] از حضرت بخواهم، رو به نقصان می‌رود. اگر [[عمر طولانی]] و فرزندانی درخواست کنم، [[عاقبت]] آنها [[مرگ]] است. ربیعه گوید: پیامبر{{صل}} مدتی سرش را پایین انداخت؛ سپس فرمود: این کار را انجام می‌دهم؛ پس مرا با زیادی [[سجده]] کمک کن<ref>قطب‌الدین راوندی، الدعوات (سلوة الحزین)، ص۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۲، ص۸۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۵۹.</ref>.
سجده برای خدا آن‌قدر اهمیت دارد که برابر روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} و به [[نقلی]] از امام صادق{{ع}}<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۳۵.</ref> باعث ورود در بهشت می‌شود. مردی نزد پیامبر{{صل}} آمد و گفت: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ اللَّهَ لِي أَنْ يُدْخِلَنِي الْجَنَّةَ فَقَالَ لَهُ أَعِنِّي بِكَثْرَةِ السُّجُودِ}}<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۲، ص۲۳۶؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۲۱۰.</ref>؛ «‌ای رسول خدا{{صل}}، از خدا بخواه مرا وارد بهشت کند. حضرت به او فرمود: مرا با سجده زیاد، کمک کن»؛ یعنی اگر بخواهی دعای من در حقّت [[مستجاب]] شود و وارد بهشت شوی، باید [[زیاد]] سجده کنی تا [[خداوند]] به وسیله آن تو را به بهشت ببرد. به نقلی درخواست وی این‌گونه بود: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْعُ لِي أَنْ يَرْزُقَنِي اللَّهُ مُرَافَقَتَكَ فِي الْجَنَّةِ}}:<ref>ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۲۰۷؛ ابوعبدالرحمان احمد بن شعیب نسائی، السنن (المجتبی)، ج۲، ص۲۲۷؛ سلیمان بن احمد طبرانی، معجم الکبیر، ج۲، ص۲۴۵؛ ج۵، ص۵۶-۵۷.</ref> «‌ای [[رسول خدا]]، برای من [[دعا]] فرما که [[خداوند]] [[توفیق]] [[همراهی]] با شما در [[بهشت]] را به من [[عنایت]] فرماید» و به [[نقلی]] [[درخواست شفاعت]] کرد<ref>أحمد بن حنبل، مسند احمد حنبل، ج۴، ص۵۹.</ref>؛ بعد حضرت چنین فرمود. نام این مرد در دعوات [[قطب راوندی]] [[ربیعة بن کعب]] ذکر شده است<ref>محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۲، ص۱۶۴؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۷۲.</ref>. قطب راوندی جریان درخواست وی را این‌گونه نقل کرده است که ربیعة بن کعب گوید: روزی رسول خدا{{صل}} به من فرمود: ای [[ربیعه]]، هفت سال به من [[خدمت]] کردی؛ آیا از من حاجتی نمی‌خواهی؟ گفتم: ای رسول خدا{{صل}}، به من مهلت بده تا [[فکر]] کنم. وقتی صبح شد و بر [[پیامبر]] وارد شدم، به من فرمود: ای ربیعه، [[حاجت]] را بگو. گفتم: از [[خدا]] بخواه که همراه شما مرا وارد بهشت فرماید. حضرت به من فرمود: چه کسی این را به تو آموخته است؟ گفتم: ای رسول خدا{{صل}}، کسی به من نیاموخته؛ با خود فکر کردم و گفتم: اگر [[مال]] از حضرت بخواهم، رو به نقصان می‌رود. اگر [[عمر طولانی]] و فرزندانی درخواست کنم، [[عاقبت]] آنها [[مرگ]] است. ربیعه گوید: پیامبر{{صل}} مدتی سرش را پایین انداخت؛ سپس فرمود: این کار را انجام می‌دهم؛ پس مرا با زیادی [[سجده]] کمک کن<ref>قطب‌الدین راوندی، الدعوات (سلوة الحزین)، ص۳۹؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۲۲، ص۸۶؛ احمد بن حنبل، مسند احمد بن حنبل، ج۴، ص۵۹.</ref>.
به نظر می‌رسد وی جزو [[یاران امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز بوده است<ref>قطب‌الدین راوندی، الدعوات (سلوة الحزین)، ص۲۹۷.</ref>. او ربیعة بن کعب أسلمی از [[اصحاب صُفّه]] بود و در سال ۶۳ درگذشت<ref>محمد بن اسماعیل کحلانی، سبل السلام، ج۲، ص۳.</ref>. این نشان می‌دهد که برخی [[احادیث]] همراه با حادثه‌ای [[تاریخی]] بوده که در هنگام نقل فقط به اصل [[سخن پیامبر]]{{صل}} یا [[امام]] اشاره شده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۸۱</ref>.
به نظر می‌رسد وی جزو [[یاران امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} نیز بوده است<ref>قطب‌الدین راوندی، الدعوات (سلوة الحزین)، ص۲۹۷.</ref>. او ربیعة بن کعب أسلمی از [[اصحاب صُفّه]] بود و در سال ۶۳ درگذشت<ref>محمد بن اسماعیل کحلانی، سبل السلام، ج۲، ص۳.</ref>. این نشان می‌دهد که برخی [[احادیث]] همراه با حادثه‌ای [[تاریخی]] بوده که در هنگام نقل فقط به اصل [[سخن پیامبر]]{{صل}} یا [[امام]] اشاره شده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۸۱</ref>.
===[[سجده‌های طولانی]] [[معصومان]]===
[[سجده]] از عباداتی است که [[محبوب]] معصومان بوده است. آنان [[اصحاب]] خود را هم به آن توصیه می‌کردند. در پایان روایتی که [[امام صادق]]{{ع}} اصحاب و [[شیعیان]] را به نکات مهمی توصیه می‌کند، از آنان می‌خواهد برای [[حق]] سجده کنند و در [[ارزش]] و اهمیت آن و [[ناراحتی]] [[شیطان]] از سجده‌های طولانی می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا سَجَدَ فَأَطَالَ السُّجُودَ نَادَى إِبْلِيسُ يَا وَيْلَاهْ أَطَاعَ وَ عَصَيْتُ وَ سَجَدَ وَ أَبَيْتُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۶۴ و ج۲، ص۷۷؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۲۱۰ (با تفاوت‌هایی).</ref>: «وقتی [[بنده]] سجدۀ طولانی کند، [[ابلیس]] فریاد می‌زند وای بر من، او [[اطاعت]] حق کرد و من [[عصیان]] نمودم و او سجده کرد و من نپذیرفتم که سجده کنم».
عبدالحمید بن ابی‌علاء گوید: وارد [[مسجدالحرام]] شدم؛ غلامی از امام صادق{{ع}} را دیدم؛ به سوی او رفتم تا از امام صادق{{ع}} بپرسم. دیدم حضرت در [[حال]] سجده است. [[منتظر]] ماندم؛ سجده‌اش برایم طولانی نمود. پس [[حرکت]] کردم و چند رکعت [[نماز]] خواندم و بازگشتم، درحالی‌که حضرت در سجده بود. از [[غلام]] ایشان پرسیدم حضرت کی به سجده رفته است، گفت: قبل از اینکه تو بیایی. وقتی امام صدای مرا شنید، سرش را بلند کرد، سپس فرمود: نزدیک من بیا. به نزد حضرت رفته، [[سلام]] کردم...<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷۰.</ref>. این خبر نشان می‌دهد که سجده‌های طولانی و [[خضوع]] و [[خشوع]] در برابر حق جزو [[سیره معصومان]] بوده است. در این قسمت به نمونه‌های دیگری از سجده‌های معصومان اشاره می‌شود که در مواردی سجده‌های آنان [[سجده شکر]] بوده است.
الف) '''دلیل ملقب‌شدن [[امام چهارم]] به [[سجاد]]''': [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: پدرم [[علی بن الحسین]]{{ع}} به یاد هیچ نعمتی نمی‌افتاد جز اینکه برای [[شکر]] آن سجده می‌کرد. هر آیه‌ای را که قرائت می‌کرد و در آن سجده بود، سجده می‌کرد. هر وقت [[خداوند]] از او [[بدی]] را دفع می‌کرد و [[حیله]] و [[مکر]] [[حیله‌گری]] را برطرف می‌کرد، [[سجده]] می‌نمود. بعد از هر [[نماز واجب]] سجده می‌کرد. پس از [[موفقیت]] در [[اصلاح]] دو نفر سجده می‌فرمود. [[اثر سجده]] در تمام مواضع سجده وی بود؛ به همین سبب به او سجّاد می‌گفتند<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ص۲۳۳: {{متن حدیث|إِنَّ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ{{ع}} مَا ذَكَرَ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا قَرَأَ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهَا سُجُودٌ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا دَفَعَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ سُوءً يَخْشَاهُ أَوْ كَيْدَ كَائِدٍ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا فَرَغَ مِنْ صَلَاةٍ مَفْرُوضَةٍ إِلَّا سَجَدَ وَ لَا وُفِّقَ لِإِصْلَاحٍ بَيْنَ اثْنَيْنِ إِلَّا سَجَدَ وَ كَانَ أَثَرُ السُّجُودِ فِي جَمِيعِ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ فَسُمِّيَ السَّجَّادَ لِذَلِكَ}}.</ref>. به جهت [[نماز]] زیاد به وی [[سجاد]] می‌گفتند؛ چون آثار [[سجود]] در جوارح وی پیدا بود<ref>شیخ صدوق، معانی الأخبار، ص۶۵‌: {{عربی|وَ سُمِّيَ عَلِيُّ بن الحسين{{ع}} السَّجَّادَ لما كانَ على مساجِدِهِ من آثارِ السُجودِ}}.</ref>. [[لقب]] سجاد در [[إستبصار]]<ref>شیخ طوسی، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، مشیخه، ص۳۱۱.</ref> و [[زین‌العابدین]] در روایتی در کافی<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۶، ص۳۴۶.</ref> بر ایشان اطلاق شده است. آن حضرت در [[قرائت قرآن]] نیز تلاش زیادی می‌کرد و می‌فرمود: اگر هیچ‌کس نباشد جز [[قرآن]]، [[وحشت]] نمی‌کنم. وقتی {{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref> را می‌خواند، آن‌قدر تکرار می‌کرد که گویا می‌خواهد بمیرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۲، ص۶۰۲.</ref>.
ب) '''[[امام صادق]] و [[امام کاظم]]{{ع}}''': [[معاویة بن عمار]] گوید: همراه امام صادق{{ع}} در [[مدینه]] بودم. آن حضرت سوار الاغی بود و به [[بازار]] می‌رفتیم یا نزدیک بازار بودیم. حضرت پایین آمد و سجده کرد و آن را طول داد. من [[منتظر]] حضرت بودم؛ سپس سرش را بلند کرد؛ گفتم: فدایت شوم، دیدم که فرود آمدی و سجده کردی؛ فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي ذَكَرْتُ نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيَّ‌}}: «من به یاد [[نعمت خدا]] به خود افتادم»<ref>ابوجعفر محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۴۹۵.</ref>. در کافی خبری مشابه از هشام احمر درباره ابو‌الحسن [[امام کاظم]]{{ع}} نقل شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۲، ص۹۸: {{متن حدیث|إِنَّنِي ذَكَرْتُ نِعْمَةً أَنْعَمَ اللَّهُ بِهَا عَلَيَ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَشْكُرَ رَبِّي}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۸۲</ref>.
===[[انتخاب]] [[موسی]] به [[پیامبری]] به جهت [[سجده]]===
سجده و [[خضوع]] در برابر [[باری تعالی]] آن‌قدر مهم است که [[خداوند]] موسی را به همین جهت به پیامبری برگزید. این خبر را [[صدوق]] از [[امام باقر]]{{ع}}<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۳۲؛ محمدتقی مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ج۴، ص۱۹۰؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ص۵۶.</ref> و [[کلینی]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده‌اند‌. ابن‌ابی‌عمیر از [[علی بن یقطین]] از شخصی<ref>برابر قاعده‌ای که می‌گوید «مرسلات ابن‌ابی‌عمیر مانند مسند و صحیح است»، می‌توان خبر را صحیح‌السند دانست. (محمدتقی مجلسی، روضة المتقین، ج‌۲، ص۵۵۶؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ج‌۸، ص۱۷۴).</ref> از امام صادق{{ع}} درباره [[سیره]] موسی از پیامبرانِ [[بنی‌اسرائیل]] نقل کرده است:
خداوند به موسی [[وحی]] کرد‌: ای موسی، آیا می‌دانی چرا تو را برگزیدم و کلیم و هم‌سخن خود کردم و غیر تو را کلیم و هم‌سخن خود نکردم؟ گفت: ای پروردگارم، برای چه؟ گفت: پس به او خطاب شد: یا موسی، به‌درستی که من [[بندگان]] خود را پشت و رو کردم ([[حال]] آنان را می‌دانستم یا آنان را آزمودم)؛ نیافتم از ایشان شخصی را که [[ذلّت]] و [[خواری]] او به درگاه من بیش از تو باشد. ای موسی، چون [[نماز]] می‌کنی، چهره‌ات [یا هر دو سمت [[رؤیت]]] را بر خاک می‌گذاری یا فرمود: بر [[زمین]] می‌نهی<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۳؛ علی بن حسین مسعودی، إثبات الوصیه، ص۵۵: {{متن حدیث|أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى{{ع}}أَنْ يَا مُوسَى أَ تَدْرِي لِمَ اصْطَفَيْتُكَ بِكَلَامِي دُونَ خَلْقِي قَالَ يَا رَبِّ وَ لِمَ ذَاكَ قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِلَيْهِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي قَلَّبْتُ عِبَادِي ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِيهِمْ أَحَداً أَذَلَ لِي نَفْساً مِنْكَ يَا مُوسَى إِنَّكَ إِذَا صَلَّيْتَ وَضَعْتَ خَدَّكَ عَلَى التُّرَابِ أَوْ قَالَ عَلَى الْأَرْضِ}}.</ref>.
یعنی [[انتخاب]] تو به جهت سجده‌ات پس از [[نماز]] است و خشوعی که در برابر [[حق تعالی]] داری. این [[سیره پیامبر]] است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۸۵</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۲٬۲۶۷

ویرایش