←اعتقاد به تحقق وضع مطلوب
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
{{اصلی|اعتقاد به تحقق وضع مطلوب}} | {{اصلی|اعتقاد به تحقق وضع مطلوب}} | ||
مراد از این رکن، [[اعتقاد]] به این است که سرانجام، این [[دنیا]] طعم عدالت و زیباییها را میچشد. این [[باور]] در تمام [[ادیان]] وجود دارد؛ در [[مذهب شیعه]]، [[امام مهدی]]{{ع}} این اتفاق عظیم را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکلگیری این رکن، [[اشتیاق]] است؛ چراکه اشتیاق، [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] میشود؛ یعنی حتی در [[زمان]] دردمندی و تشویش و دلهره، شخص منتظر [[تسلیم]] حالت [[مأیوس]] کنندهای که در آن است نمیشود؛ زیرا او در پس [[ناملایمات]] [[ساحل]] [[امن]] را میبیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>تحف العقول، ص۳۷.</ref> اما نکتهای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، انتظار همیشه با اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو (انتظار، اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و اشتیاق به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم انتظار شکل گرفته است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. [[امید]] داشتن به وضع مطلوب، غیر از [[اعتقاد]] به آیندۀ مطلوب است. این امید، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، اما خودش فینفسه [[حقیقت]] دیگری دارد؛ چراکه موجب میشود اعتقاد [[انسان]] [[لذتبخش]] شود. در واقع میتوان گفت وقتی یک [[عقیده]]، به عرصۀ علاقه و امید راه پیدا میکند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگها جاری میشود، حیاتبخش خواهد شد و انسان با تمام وجود گرمای آن را [[احساس]] خواهد کرد. البته ممکن است در بعضی اوقات این [[حیات]] بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است اعتقاد درونی شخص نادرست باشد؛ در این صورت امید و آرزویی که زادۀ همین اعتقاد است [[فاسد]] و بیاثر میشود؛ زیرا رابطۀ بین اعتقاد و امید یک رابطۀ درونی است و امید و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته میشود. نتیجه نهایی چنین [[اعتقادی]]، [[انسان منتظر]] را وادار به حرکت و تلاش میکند و او را از حالت ایستا و منزوی بودن خارج میکند. | مراد از این رکن، [[اعتقاد]] به این است که سرانجام، این [[دنیا]] طعم عدالت و زیباییها را میچشد. این [[باور]] در تمام [[ادیان]] وجود دارد؛ در [[مذهب شیعه]]، [[امام مهدی]]{{ع}} این اتفاق عظیم را رقم خواهد زد. یکی از عناصر مهم برای شکلگیری این رکن، [[اشتیاق]] است؛ چراکه اشتیاق، [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] میشود؛ یعنی حتی در [[زمان]] دردمندی و تشویش و دلهره، شخص منتظر [[تسلیم]] حالت [[مأیوس]] کنندهای که در آن است نمیشود؛ زیرا او در پس [[ناملایمات]] [[ساحل]] [[امن]] را میبیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}<ref>تحف العقول، ص۳۷.</ref> اما نکتهای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، انتظار همیشه با اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو (انتظار، اعتماد و اطمینان به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و اشتیاق به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم انتظار شکل گرفته است<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[آفتاب در سایه (کتاب)|آفتاب در سایه]]، ص۱۵-۱۷.</ref>. [[امید]] داشتن به وضع مطلوب، غیر از [[اعتقاد]] به آیندۀ مطلوب است. این امید، هرچند میتواند اثر آن اعتقاد باشد، اما خودش فینفسه [[حقیقت]] دیگری دارد؛ چراکه موجب میشود اعتقاد [[انسان]] [[لذتبخش]] شود. در واقع میتوان گفت وقتی یک [[عقیده]]، به عرصۀ علاقه و امید راه پیدا میکند، مانند خونی که از [[قلب]] در همۀ رگها جاری میشود، حیاتبخش خواهد شد و انسان با تمام وجود گرمای آن را [[احساس]] خواهد کرد. البته ممکن است در بعضی اوقات این [[حیات]] بخشی تبدیل به ممات بخشی شود؛ چراکه گاهی ممکن است اعتقاد درونی شخص نادرست باشد؛ در این صورت امید و آرزویی که زادۀ همین اعتقاد است [[فاسد]] و بیاثر میشود؛ زیرا رابطۀ بین اعتقاد و امید یک رابطۀ درونی است و امید و آرزوی هر شخص براساس اعتقاداتش بسته میشود. نتیجه نهایی چنین [[اعتقادی]]، [[انسان منتظر]] را وادار به حرکت و تلاش میکند و او را از حالت ایستا و منزوی بودن خارج میکند. | ||
=== اشتیاق به وضع مطلوب === | |||
{{اصلی|اشتیاق به وضع مطلوب}} | |||
چراکه این [[اشتیاق]] [[حاکم]] بر تمام فعالیتهای ذهنی و روحی و [[رفتاری]] شخص [[منتظر]] است. یعنی حتی در زمان دردمندی و تشویش و دلهره، شخص [[منتظر]] [[تسلیم]] حالت مأیوس کننده ای که در آن است نمیشود، زیرا او در پس ناملایمات ساحل امن را میبیند و شاید به همین علت است که در [[روایات]]، [[انتظار]] [[برترین]] و با ارزشترین [[عبادت]] شمرده شده چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ"}}<ref>تحف العقول، ص ۳۷.</ref>. اما نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است، [[انتظار]] همیشه با اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب در تلازم است و این دو ([[انتظار]]، اعتماد و [[اطمینان]] به آیندۀ مطلوب) ملازم [[امید]] و [[اشتیاق]] به [[آینده]] است به طوری که اگر هر کدام از این ملازمات در این ابعاد وجود نداشت نمیتوان مدعی شد مفهوم [[انتظار]] شکل گرفته است. | |||
=== اقدام برای تحقق وضع مطلوب === | === اقدام برای تحقق وضع مطلوب === |