←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{انتظار/دیدگاه ادیان}} | {{انتظار/دیدگاه ادیان}} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[اندیشه]] [[موعود]] در | [[اندیشه]] [[موعود]] در آیین هندو با [[شخصیت]] "کلکی (kalki) یا کلکین (kalkin)" شکل میگیرد. بنابر [[فکر]] هندویی، [[جهان]] از چهار دوره رو به انحطاط تشکیل میشود در چهارمین دوره یعنی عصر "کَلی" سراسر جهان را [[ظلم]] و [[تاریکی]] فرا میگیرد، ناشایستگان بر [[جان]] و [[مال]] [[مردم]] مسلط میشوند، [[دروغ]] و [[دزدی]] و [[رشوه]] [[سایه]] سیاه خویش را بر [[دنیا]] میگستراند در این عصر که بنابر باورهای هندویی، ما اکنون در آن بسر میبریم فقط به یک چهارم دَرمِه ([[نظم]] کیهانی یا [[دین]]) عمل میشود و سه چهارم آن به دست فراموشی سپرده میشود. در پایان چنین دوران سیاهی دهمین و آخرین تنزل (اَوتاره) و شینوا<ref>در آیین هندو سه خدا وجود دارد: برهما، شینوا و شیوا، «برهما» همان خدای پدر یا خدایی است که جسم نیست و غیرمتناهی است و ازلی و ابدی میباشد. «وشینو» خدایی است که خالق موجودات است و «شیوا» خدای میراننده موجودات و آورنده سیل و خشککننده درختان است.</ref> که "کلکی یا کلکین" نام دارد سوار بر اسبی سفید و با شمشیری آخته و شهابگون ظهور میکند تا [[شرارت]] و ظلم را ریشهکن کند و [[عدالت]] و [[فضیلت]] را برقرار سازد<ref>مجله هفت آسمان، شماره ۱۲ و ۱۳، مقاله گونهشناسی موعود در ادیان مختلف، ص۱۱۶.</ref>. به اینصورت هندویان در این عصر که عصر [[فساد]] و ظلم نام گرفته در [[انتظار ظهور]] دادگستری جهانی هستند که بیاید و به [[شرارتها]] و [[ظلمها]] خاتمه داده و عدالت و فضیلت را برقرار سازد. | ||
این نکته نیز شایان توجه است که هندویان بر اساس کتب مقدسشان [[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} هستند و کتابهای آنان [[اسم حضرت]] را برده و از [[قیام]] ایشان [[بشارت]] داده است. در ذیل به نمونههایی از این بشارات اشاره میشود: | این نکته نیز شایان توجه است که هندویان بر اساس کتب مقدسشان [[منتظر]] [[حضرت ولی عصر]]{{ع}} هستند و کتابهای آنان [[اسم حضرت]] را برده و از [[قیام]] ایشان [[بشارت]] داده است. در ذیل به نمونههایی از این بشارات اشاره میشود: | ||
# در کتاب "دید" که نزد هندویان از [[کتب آسمانی]] است آمده: "پس از خرابی دنیا ([[هرج و مرج]] شدنش) [[پادشاهی]] در [[آخرالزمان]] ظاهر میشود که پیشوای خلایق شود و نامش "منصور"<ref>منصور یکی از القاب حضرت ولی عصر{{ع}} میباشد که در دعای ندبه میخوانیم: «این المنصور علی من اعتدی».</ref> باشد و تمام عالم را بگیرد و تمام اشخاص را از [[مؤمن]] و [[کافر]] بشناسد. | # در کتاب "دید" که نزد هندویان از [[کتب آسمانی]] است آمده: "پس از خرابی دنیا ([[هرج و مرج]] شدنش) [[پادشاهی]] در [[آخرالزمان]] ظاهر میشود که پیشوای خلایق شود و نامش "منصور"<ref>منصور یکی از القاب حضرت ولی عصر{{ع}} میباشد که در دعای ندبه میخوانیم: «این المنصور علی من اعتدی».</ref> باشد و تمام عالم را بگیرد و تمام اشخاص را از [[مؤمن]] و [[کافر]] بشناسد. | ||
# شاکموتی [[پیامبر]] | # شاکموتی [[پیامبر]] هندوها در کتاب خود نسبت [[منجی]] را به [[سید]] خلایق میرساند و چنین بیان میدارد: "[[پادشاهی]] [[دنیا]] به فرزند سید خلایق دو [[جهان]] "کشن"<ref>کشن به لغت هندی نام پیامبر اسلام{{صل}} است.</ref> بزرگوار تمام میشود او کسی باشد که بر کوههای [[مشرق]] و [[مغرب]] [[دنیا]] [[حکم]] براند و برابرهایی سوار شود و [[فرشتگان]] کارکنان او باشند و [[جن]] و انس در خدمت او شوند و از سودان که زیر خط استوا است تا [[ارض]] تسعین که زیر [[قطب]] شمال است و ماوراء بحار را صاحب شود و [[دین خدا]] یک [[دین]] شود و دین خدا زنده گردد و نام او "[[قائم]]" است و [[خداشناس]] باشد"<ref>خسروشاهی، سیدهادی، مصلح جهانی، ص۶۰.</ref>. | ||
# در کتاب پاتکیل از اعاظم | # در کتاب پاتکیل از اعاظم هندوان و در نزد آنان صاحب [[کتاب آسمانی]] است راجع به [[منجی آخرالزمان]] [[بشارت]] داده که او از نسل [[پیامبر اسلام]] و [[وصی]] او [[علی بن ابیطالب]] است که نام وی "[[راهنما]]" میباشد<ref>بهشتی، محمد، ادیان و مهدویت، ص۲۰.</ref>. | ||
تا اینجا روشن شد که [[اعتقاد]] به آمدن یک منجی و [[مصلح]] جهان عقیدهای [[قطعی]] در نزد هندوها است و این اعتقاد به [[طور]] وسیع و گستردهای در میان آنان رواج دارد، چنانکه بسیاری از کتابهای مقدسشان به آن [[بشارت]] دادهاند. | تا اینجا روشن شد که [[اعتقاد]] به آمدن یک منجی و [[مصلح]] جهان عقیدهای [[قطعی]] در نزد هندوها است و این اعتقاد به [[طور]] وسیع و گستردهای در میان آنان رواج دارد، چنانکه بسیاری از کتابهای مقدسشان به آن [[بشارت]] دادهاند. | ||
بر این اساس جامعهای که معتقد به آمدن مصلح و منجیای است که با آمدن او | با [[اثبات]] [[عقیده]] به [[موعود]] طبعاً ثابت خواهد شد که [[انتظار]] که از آثار و نتایج اعتقاد به موعود و آمدن منجی است در میان آنان وجود خواهد داشت ـ هرچند ممکن است نمود خارجی انتظار در بین آنان خیلی ملموس و عینی نباشد ـ زیرا آنکه [[معتقد]] به مطلبی است حتماً ملازمات و آثار و نتایج آن را هم میپذیرد. | ||
بر این اساس جامعهای که معتقد به آمدن مصلح و منجیای است که با آمدن او وضع نابسامان، سامان، [[گرفتاریها]] برطرف و [[ظلمها]] از بین خواهد رفت، اگر نگوئیم همیشه [[امید]] به آمدن او و بهبود وضع موجود را خواهد داشت، لااقل در مواردی که به بنبست میرسد و در مواقعی که از [[ظلم]] و [[بیعدالتی]] به ستوه میآید آرزوی آمدن آن [[مصلح]] و [[منجی]] را خواهد نمود. و این [[احساس]] را در خود ایجاد خواهد کرد که [[ناامید]] و [[مأیوس]] مباش او خواهد آمد و به [[بیعدالتیها]] پایان خواهد داد و به اوضاع سامان خواهد بخشید و وضع نامطلوب را مطلوب خواهد ساخت<ref>[[میرزا عباس مهدویفرد|مهدویفرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص۳۰-۳۴.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == |