←نقد و بررسی اشکال چهارم
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
==== نقد و بررسی اشکال چهارم ==== | ==== نقد و بررسی اشکال چهارم ==== | ||
این اشکال به چند لحاظ قابل [[پاسخ گویی]] است: | |||
# ما از [[مفسران اهل سنت]] که مقصود از «[[اولی الامر]]» را [[اهل حل و عقد]] دانستهاند، میپرسیم دسترسی به این گروه از [[امت اسلامی]] که بتوانند مسائل [[جهان اسلام]] و [[دینی]] [[مسلمانان]] را پاسخگو باشند در چه زمانی امکان پذیر بوده و رخ داده است؟ به نظر میرسد که شواهد و مدارک [[تاریخی]] [[اطمینان]] بخش این [[حقیقت]] را آشکار میسازد که در هیچ دورهای امت اسلامی نتوانسته است به این جمع از اهل حل و عقد که [[مشکلات]] مسلمانان را بررسی و برطرف سازند دست یافته باشد! [[گواه]] این سخن اختلافاتی است که سالها و قرنها در میان [[امت مسلمان]] در سرزمینهای مختلف وجود داشته و افراد حل و [[عقد]] نبودند تا آنها را بر اساس [[کتاب و سنت]] حل کنند و [[وحدت]] و [[یکپارچگی]] را میان مسلمانان در برابر دشمنانشان برقرار نمایند و اگر مراد [[اهل سنت]] از «اولی الامر»، [[عالمان دینی]] یا [[حاکمان]] و [[فرماندهان نظامی]] باشند، باز هم اشکال یاد شده باقی است؛ زیرا در [[طول حیات]] مسلمانان بخصوص در دوره گسترش و [[حاکمیت اسلام]]، [[عالمان]]، حاکمان و [[فرماندهان]] [[مسلمان]] نتوانستهاند جهان اسلام را یکپارچه کنند و [[احکام]] [[نورانی]] [[کتاب الهی]] و [[سنت نبوی]] را از دست برد دشمنانشان مصون و محفوظ دارند. آیا [[تاریخ]] از چهره ننگین دوره [[خلافت امویان]] و [[عباسیان]] پرده برنداشته و این حقیقت را به مسلمان باز نگفته است که در این دوره بر سرکتاب [[خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر گرامی اسلام]] چه گذشت؟ مگر در این دوره عالمان دینی حضور نداشتند تا از صدور احکام ننگین بر ضد [[کتاب خدا]] و سنت نبوی جلوگیری کنند؟! و مگر در همین دورهها نبود که برخی از عالمان [[فاسد]] و وابسته به دربار [[امویان]] و عباسیان [[احکام دینی]] را به نفع [[ستمگران]] [[تفسیر]] و [[تغییر]] میدادند؟ مطالعه و تحقیق در صفحههای تاریخ پرفراز و نشیب [[اسلامی]] بهترین[[ شاهد]] برای [[کشف]] و دریافت این [[حقیقت]] تلخ است. پس اگر [[اهل سنت]] به دیدگاه [[امامیه]] مبتنی بر [[تفسیر]] «[[اولی الامر]]» به [[امام]] [[معصوم]] خرده و نقد میگیرند همین اشکال بردیدگاه آنان نیز وارد است. | |||
# [[درد]] [[امت اسلامی]] از دسترسی نداشتن یا نبود امام معصوم در رأس امور [[زندگی دنیوی]] و اخری آنان نبوده و نیست بلکه بر پایه [[اصول اعتقادی]] امامیه، [[خدای متعال]] همواره [[حجت]] خویش را بر روی [[زمین]] برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[مردم]] قرار داده است و در [[منابع روایی شیعه]] [[اخبار]] فراوانی با بیان روشن از حضرات [[معصومین]]{{عم}} گزارش شده است که محتوای کلی آنها به این نکته اشاره دارد که اگر [[حجت الهی]] در زمین نباشد، هر آینه زمین و [[اهل]] آن نیست و نابود میشود. <ref>کلینی، کافی، ج1، ص178.</ref>. پس از دیدگاه امامیه وجود و [[حضور امام معصوم]] میان مردم امری [[قطعی]] و ضروری تلقی میشود؛ اما سوگمندانه باید گفت که بیتوجهی امت اسلامی - به [[دلایل]] مختلف چون [[غفلت زدگی]]، [[نادانی]] [[بیخردان]]، پنهانسازی دانایان و هوا پرستان.... - باعث گردیده است تا مردم از [[نعمت]] [[حضور ظاهری امام]] معصوم در عرصههای گوناگون [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] خویش [[محروم]] بمانند پس امام معصوم به عنوان [[حجت خدا]] همیشه و در هر عصر و دورهای میان مردم بوده است اما مردم به واسطه [[اعمال]] خویش از نعمت وجود وی خود را محروم ساختهاند. پس نباید چنین تلقی شود که مردم به دلیل آنکه از دسترسی داشتن به امام و بررسی و رسیدگی امور [[زندگی]] خود محروم هستند پس امام معصوم هم نقشی در [[سرنوشت]] [[نظام زندگی]] آنها ندارند. در نتیجه برداشت اهل سنت و نقد آنها بر دیدگاه امامیه نشان میدهد که ایشان [[فهم]] [[درستی]] از دیدگاه امامیه درباره نقش اصلی و اساسی امام معصوم در [[نظام]] زندگی دنیوی و [[اخروی]] امت اسلامی ندرند و از این رو به تحلیل نادرستی از این موضوع پرداختهاند. <ref>عظیمی فر، علیرضا، قرآن و عصمت اهل بیت{{ع}}، ص460-462.</ref>. | |||
=== اشکال پنجم: یاد نشدن اسامی [[امامان معصوم]] در [[قرآن]] === | === اشکال پنجم: یاد نشدن اسامی [[امامان معصوم]] در [[قرآن]] === |