←اشکال دوم: قانون ادبیات عرب و اراده مفرد از لفظ جمع
خط ۳۰۱: | خط ۳۰۱: | ||
#پاسخ حلی: باید توجه داشت که پیش از هر بحثی باید [[صحت]] ادعای مطرح شده [[اثبات]] شود به اینکه آیا واقعاً [[امّت]]، به [[ائمه اطهار]]{{عم}} دسترسی نداشتهاند؟ و با فرض عدم دسترسی به [[امامان]]{{عم}} آیا سبب این عدم [[توفیق]]، [[ائمه]]{{عم}} بودهاند یا خود [[مردم]] موجب این [[محرومیت]] شدهاند؟ آیا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که بیست و پنج سال [[خانه]] نشین بودند خود، این [[خانه نشینی]] را [[انتخاب]] کردند یا مردم در آن امر، دخیل بودند؟ مگر نه این بود که [[امام کاظم]]{{ع}} سالها در [[زندان]] به سر بردند و مگر نه این است که [[امام زمان]]{{ع}} [[غائب]] از انظار هستند، چه کسی مقصر است؟! آری [[حاکمان جائر]]، [[عالمان]] خدمتگذار به آنها و مردمانی که نسبت به این امور بیتفاوت بودهاند همان مقصران اصلیاند.؛ چراکه شخص مانند [[ابو حنیفه]] را در مقابل [[امام صادق]]{{ع}} [[عَلَم]] کردند. به مالک بن انس دستور [[نوشتن]] کتاب «[[موطأ]]» دادند و با [[هدف]] کم رنگ کردن [[مقام علمی ائمه]]{{عم}} به [[تبلیغ]] مالک بن انس و ابو حنیفه پرداختند و [[حال]] آنکه هر دو از [[شاگردان امام صادق]]{{ع}} بودند و [[شافعی]] نیز [[شاگرد]] شاگرد امام صادق بود. البته [[معرفت امام]] برای اهلش ممکن و میسر بوده و هرگز [[تکلیف]] مالا يطاق نبوده است. [[حاکمان جور]] با کمک چنین عالمانی دست نشانده [[فقه]] چهارگانهای را برای [[مسلمانان]] تأسیس کردند تا در خانۀ [[اهل بیت]]{{عم}} بسته شود اما با این وجود رسیدن به [[امام]] در هر [[زمان]] و اخذ [[احکام]] از ایشان ناممکن نبوده است از این رو کسانی [[خدمت]] حضرات ائمه شاگردی کرده و کسب [[فیض]] نمودهاند. در زمان کنونی نیز امکان رسیدن به خدمت امام وجود دارد هر چند شرط و شروط فراوانی دارد ولی افرادی خدمت امام زمان{{ع}} [[شرف]] حضور یافته و [[دستورات الهی]] را از آن جناب دریافت میکنند از همین روست که هر کس نگرفت، خودش کوتاهی کرده است. در نتیجه باید گفت: این فاصلهای که میان اکثر [[امت]] و [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} افتاده از طرف [[خداوند]] و [[ائمه]]{{عم}} نبوده است و کوتاهی و تقصیر همواره از جانب [[مردم]] به وجود میآید. پس [[معرفت]] ممکن بوده و حاصل شده است؛ چراکه این معرفت برای بزرگان [[شیعه]] به وجود آمد و [[فقه شیعی]] را با این [[عظمت]] تأسیس کردند و همه فتاوای ایشان مستند به [[روایات]] [[اهل بيت]]{{عم}} است.<ref>میلانی، سید علی، جواهر الکلام، ج2، ص102 و 103.</ref>. | #پاسخ حلی: باید توجه داشت که پیش از هر بحثی باید [[صحت]] ادعای مطرح شده [[اثبات]] شود به اینکه آیا واقعاً [[امّت]]، به [[ائمه اطهار]]{{عم}} دسترسی نداشتهاند؟ و با فرض عدم دسترسی به [[امامان]]{{عم}} آیا سبب این عدم [[توفیق]]، [[ائمه]]{{عم}} بودهاند یا خود [[مردم]] موجب این [[محرومیت]] شدهاند؟ آیا [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که بیست و پنج سال [[خانه]] نشین بودند خود، این [[خانه نشینی]] را [[انتخاب]] کردند یا مردم در آن امر، دخیل بودند؟ مگر نه این بود که [[امام کاظم]]{{ع}} سالها در [[زندان]] به سر بردند و مگر نه این است که [[امام زمان]]{{ع}} [[غائب]] از انظار هستند، چه کسی مقصر است؟! آری [[حاکمان جائر]]، [[عالمان]] خدمتگذار به آنها و مردمانی که نسبت به این امور بیتفاوت بودهاند همان مقصران اصلیاند.؛ چراکه شخص مانند [[ابو حنیفه]] را در مقابل [[امام صادق]]{{ع}} [[عَلَم]] کردند. به مالک بن انس دستور [[نوشتن]] کتاب «[[موطأ]]» دادند و با [[هدف]] کم رنگ کردن [[مقام علمی ائمه]]{{عم}} به [[تبلیغ]] مالک بن انس و ابو حنیفه پرداختند و [[حال]] آنکه هر دو از [[شاگردان امام صادق]]{{ع}} بودند و [[شافعی]] نیز [[شاگرد]] شاگرد امام صادق بود. البته [[معرفت امام]] برای اهلش ممکن و میسر بوده و هرگز [[تکلیف]] مالا يطاق نبوده است. [[حاکمان جور]] با کمک چنین عالمانی دست نشانده [[فقه]] چهارگانهای را برای [[مسلمانان]] تأسیس کردند تا در خانۀ [[اهل بیت]]{{عم}} بسته شود اما با این وجود رسیدن به [[امام]] در هر [[زمان]] و اخذ [[احکام]] از ایشان ناممکن نبوده است از این رو کسانی [[خدمت]] حضرات ائمه شاگردی کرده و کسب [[فیض]] نمودهاند. در زمان کنونی نیز امکان رسیدن به خدمت امام وجود دارد هر چند شرط و شروط فراوانی دارد ولی افرادی خدمت امام زمان{{ع}} [[شرف]] حضور یافته و [[دستورات الهی]] را از آن جناب دریافت میکنند از همین روست که هر کس نگرفت، خودش کوتاهی کرده است. در نتیجه باید گفت: این فاصلهای که میان اکثر [[امت]] و [[اهل بیت]] [[رسول الله]]{{صل}} افتاده از طرف [[خداوند]] و [[ائمه]]{{عم}} نبوده است و کوتاهی و تقصیر همواره از جانب [[مردم]] به وجود میآید. پس [[معرفت]] ممکن بوده و حاصل شده است؛ چراکه این معرفت برای بزرگان [[شیعه]] به وجود آمد و [[فقه شیعی]] را با این [[عظمت]] تأسیس کردند و همه فتاوای ایشان مستند به [[روایات]] [[اهل بيت]]{{عم}} است.<ref>میلانی، سید علی، جواهر الکلام، ج2، ص102 و 103.</ref>. | ||
=== اشکال دوم: [[قانون]] | === اشکال دوم: [[قانون]] ادبیات عرب و [[اراده]] مفرد از لفظ جمع === | ||
برخی از [[مفسران اهل سنت]] میگویند: | برخی از [[مفسران اهل سنت]] میگویند: عالمان شیعه معتقدند در هر زمانی یک [[امام]] به عنوان [[اولی الامر]] [[هدایت]] و [[رهبری]] [[امت]] را بر عهده دارد. حال در [[آیه شریفه]] لفظ «اولی الامر» به شکل جمع آمده است و اگر یک فرد از آن مقصود باشد، این خلاف [[قانون]] ادب عربی و ظاهر آیه شریفه است. | ||
[[فخر رازی]] در این باره گفته است: | [[فخر رازی]] در این باره گفته است: «همانا [[خدای متعال]] به [[اطاعت از اولی الامر]] [[فرمان]] داده است و اولی الامر لفظ جمع است ولکن نزد عالمان شیعه مراد از آن در این [[زمان]] جز یک امام نمیباشد در نتیجه حمل لفظ جمع بر یک فرد خلاف ظاهر [[آیه کریمه]] (و قانون [[ادبیات عرب]]) است». <ref>فخر رازی، تفسیر کبیر، ج10، ص114؛ همچنین نک: البحر المحيط، ج۳، ص٦٨٧.</ref>. | ||
«همانا [[خدای متعال]] به [[اطاعت از اولی الامر]] [[فرمان]] داده است و اولی الامر لفظ جمع است ولکن نزد عالمان شیعه مراد از آن در این [[زمان]] جز یک امام نمیباشد در نتیجه حمل لفظ جمع بر یک فرد خلاف ظاهر [[آیه کریمه]] (و قانون [[ادبیات عرب]]) است». <ref>فخر رازی، تفسیر کبیر، ج10، ص114؛ همچنین نک: البحر المحيط، ج۳، ص٦٨٧.</ref>. | |||
==== نقد و بررسی اشکال دوم ==== | ==== نقد و بررسی اشکال دوم ==== |