سیره علمی امام حسن مجتبی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
سکوت [[پیامبر خدا]]{{صل}} در چهار وجه متبلور بود: بر [[حلم]] و بردباری، بر [[حذر]]، بر تقدیر، بر [[تفکر]] و [[اندیشه]]. سکوت در تقدیر به گونه‌ای بود که همه [[مردم]] را به یک چشم می‌نگریست و به گفتار همه به یک نحو گوش می‌داد و سکوتش در تفکر چنان بود که درباره چیزهایی باقی ماندنی و امور فناناپذیر، می‌اندیشید. و سکوت حضرت در حذر به چهارگونه صورت می‌پذیرفت:
سکوت [[پیامبر خدا]]{{صل}} در چهار وجه متبلور بود: بر [[حلم]] و بردباری، بر [[حذر]]، بر تقدیر، بر [[تفکر]] و [[اندیشه]]. سکوت در تقدیر به گونه‌ای بود که همه [[مردم]] را به یک چشم می‌نگریست و به گفتار همه به یک نحو گوش می‌داد و سکوتش در تفکر چنان بود که درباره چیزهایی باقی ماندنی و امور فناناپذیر، می‌اندیشید. و سکوت حضرت در حذر به چهارگونه صورت می‌پذیرفت:
[[کار نیک]] را انجام دهد تا دیگران از او [[پیروی]] کنند. امور [[زشت]] و [[ناپسند]] را ترک کند تا مردم نیز از انجام آن خودداری نمایند. در اموری که [[مصلحت]] [[مسلمانان]] در آن بود تلاش کند. به کارهایی اقدام نماید که خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] [[مردم]] را در پی داشته باشد<ref>به الموفقیات، ص۳۵۴- ۳۵۹، أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰، المختصر فی الشمائل المحمدیة ترمذی، ص۲۹ مراجعه شود.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۶۹.</ref>
[[کار نیک]] را انجام دهد تا دیگران از او [[پیروی]] کنند. امور [[زشت]] و [[ناپسند]] را ترک کند تا مردم نیز از انجام آن خودداری نمایند. در اموری که [[مصلحت]] [[مسلمانان]] در آن بود تلاش کند. به کارهایی اقدام نماید که خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] [[مردم]] را در پی داشته باشد<ref>به الموفقیات، ص۳۵۴- ۳۵۹، أنساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۰، المختصر فی الشمائل المحمدیة ترمذی، ص۲۹ مراجعه شود.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۶۹.</ref>
===اعتقادات‌===
====[[توحید]]====
[[امام علی]]{{ع}} به فرزندش [[امام مجتبی]]{{ع}} دستور داد در [[مسجد کوفه]] برای [[مردم]] سخن بگوید، [[امام حسن]]{{ع}} بر فراز [[منبر]] رفت و فرمود:
{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الْوَاحِدِ بِغَيْرِ تَشْبِيهٍ، الدَّائِمِ بِغَيْرِ تَكْوِينٍ، الْقَائِمِ بِغَيْرِ كُلْفَةٍ، الْخَالِقِ بِغَيْرِ مَنْصَبَةٍ، الْمَوْصُوفِ بِغَيْرِ غَايَةٍ، الْمَعْرُوفِ بِغَيْرِ مَحْدُودِيَّةٍ، الْعَزِيزِ، لَمْ يَزَلْ قَدِيماً فِي الْقِدَمِ، رُدِعَتِ الْقُلُوبُ لِهَيْبَتِهِ، وَ ذَهِلَتِ الْعُقُولُ لِعِزَّتِهِ، وَ خَضَعَتِ الرِّقَابُ لِقُدْرَتِهِ، فَلَيْسَ يَخْطُرُ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ مَبْلَغُ جَبَرُوتِهِ، وَ لَا يَبْلُغُ النَّاسُ كُنْهَ جَلَالِهِ، وَ لَا يُفْصِحُ الْوَاصِفُونَ مِنْهُمْ لِكُنْهِ عَظَمَتِهِ، وَ لَا تَبْلُغُهُ الْعُلَمَاءُ بِأَلْبَابِهَا وَ لَا أَهْلُ التَّفَكُّرِ بِتَدْبِيرِ أُمُورِهَا، أَعْلَمُ خَلْقِهِ بِهِ الَّذِي بِالْحَدِّ لَا يَصِفُهُ، يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ لَا يُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ...}}<ref>بحار الأنوار، ج۴۳، ص۳۵۱.</ref>؛
«[[ستایش]] خدای یکتایی را که شبیهی ندارد، خدای [[ابدی]] بدون [[خلقت]] و [[آفریده]] شدن، آنکه بدون تکلّف و رنجی موجود است، [[آفریدگاری]] که آفریده‌هایش را بی‌هیچ رنجی آفریده و موصوف بی‌نهایت، آن‌که حدّ و مرزی برای نیکی‌هایش نمی‌توان تصور کرد، توانا و ابدی، آن‌که [[دل‌ها]] از [[بیم]] و هراسش لرزان است و خردها در برابر عزّتش و [[اله]] و حیران‌اند، همه در برابر قدرتش [[خاضع]] گشته، حدّ و اندازه [[قدرت]] و توانش بر [[قلب]] هیچ بشری خطور نمی‌کند، هیچ [[انسانی]] به [[حقیقت]] جلالش نمی‌رسد، توصیفگران، ژرفای عظمتش را نمی‌توانند به وصف کشند و [[دانشمندان]] با [[عقل]] و [[خرد]] خود بدو نرسند و [[اندیشمندان]] [[با تدبیر]] کارهایشان، بدو راه نیابند. [[آگاه‌ترین]] آفریده‌اش کسی است که [[خدا]] را به حد و مرزی توصیف نکند، او همه [[چشم‌ها]] را می‌بیند و [[مهربان]] و [[آگاه]] است».
مردی حضور امام مجتبی{{ع}} شرفیاب شد و عرضه داشت: ای فرزند [[رسول خدا]]{{صل}}، [[خداوند]] را به گونه‌ای برایم وصف نما که گویی او را می‌بینم، امام حسن{{ع}} لحظاتی سر [[مبارک]] خود را به زیر افکند و سپس آن را بالا گرفت و بدو پاسخ داد:
{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَكُنْ لَهُ أَوَّلٌ مَعْلُومٌ وَ لَا آخِرٌ مُتَنَاهٍ، وَ لَا قَبْلٌ مُدْرَكٌ وَ لَا بَعْدٌ مَحْدُودٌ وَ لَا أَمَدٌ بِحَتَّى، وَ لَا شَخْصٌ فَيَتَجَزَّأَ، وَ لَا اخْتِلَافُ صِفَةٍ فَيَتَنَاهَى، فَلَا تُدْرِكُ الْعُقُولُ وَ أَوْهَامُهَا، وَ لَا الْفِكَرُ وَ خَطَرَاتُهَا، وَ لَا الْأَلْبَابُ وَ أَذْهَانُهَا، صِفَتَهُ فَيَقُولَ مَتَى، وَ لَا بُدِئَ مِمَّا، وَ لَا ظَاهِرٌ عَلَى مَا، وَ لَا بَاطِنٌ فِيمَا، وَ لَا تَارِكٌ فَهَلَّا، خَلَقَ الْخَلْقَ فَكَانَ بَدِيئاً بَدِيعاً، ابْتَدَأَ مَا ابْتَدَعَ، وَ ابْتَدَعَ مَا ابْتَدَأَ، وَ فَعَلَ مَا أَرَادَ، وَ أَرَادَ مَا اسْتَزَادَ، ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۳۵- ۳۴۰ به نقل از توحید صدوق.</ref>؛
[[ستایش]] خدایی را می‌سزد که آغاز و پایانی ندارد و برای آن نمی‌توان قبل و بعدی تصور نمود و حدودی را معین کرد، تشخّصی ندارد تا تجزیه‌پذیر باشد، از [[اختلاف]] صفاتی برخوردار نیست که حدود هریک دیگری را محدود و متناهی کند. بنابر این، خردها و تخیلات آنها و [[اندیشه‌ها]] و تراوش‌های [[فکری]] و نیز عقل‌های [[نورانی]] و تصورات آنها از [[درک]] صفات خداوندی عاجزند. نمی‌توان گفت در چه زمانی و از چه‌چیز آغاز گردید و بر چه‌چیزی ظهور و بروز پیدا کرد و در چه‌چیزی نمایان گردید، ([[باطن]] چیزی قرار نگرفته است) او هرگز وانهاده نشده تا از وجودش [[پرسش]] شود، وی آفریده‌ها و پدیده‌های تازه و اشیاء نو پیدا و موجوداتی را که نبوده‌اند، به‌ وجود آورد، آن‌چه را خود [[اراده]] کرده بود، انجام داد و آنچه را خواست فزونی بخشید، اوست خداوندی که [[آفریدگار]] من و آفریدگار جهانیان است.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۷۶.</ref>
====[[ابطال]] [[جبر]]====
گروهی از [[مردم بصره]] طی نامه‌ای از [[امام مجتبی]]{{ع}} درخواست کردند نظر [[مبارک]] خویش را در مورد جبر [[اعلان]] نماید، [[امام]]{{ع}} در پاسخ آنها چنین مرقوم فرمود:
کسی که به [[خدا]] و [[قضا]] و قدرش [[ایمان]] نیاورد، [[کافر]] است و آن‌کس که [[گناه]] خود را بر عهده خدا بداند، [[فاجر]] است. هیچ‌کس خدا را از سر جبر [[اطاعت]] نمی‌کند و کسی به [[قهر و غلبه]]، خدا را [[نافرمانی]] نمی‌نماید؛ زیرا [[خداوند]] مالک همه چیزهایی است که به [[مردم]] داده و به نیروهایی که بدان‌ها بخشیده تواناست. بنابراین، اگر از او [[فرمان]] بردند، مانع آنها نیست و اگر از فرمانش سربپیچند، آنها را مجبور نمی‌سازد،؛ چراکه اگر [[خداوند]] مردم را به [[اطاعت]] خود مجبور نماید، از [[پاداش]] برخوردار نیستند و اگر به [[گناه]] مجبورشان کند نباید آنها را [[عذاب]] نماید و اگر آنان را به [[حال]] خود وانهد قدرتش به [[ناتوانی]] می‌گراید، بلکه درباره [[بندگان]] خود مشیتی [[نهان]] دارد. از این‌رو، اگر از او اطاعت کردند، بر آنها [[منّت]] دارد و اگر نافرمانی‌اش نمودند، [[حجّت خدا]] بر آنها تمام است<ref>رسائل جمهرة العرب، ج۲، ص۲۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۷۸.</ref>
====تشریح [[صفات خدا]]====
شخصی از [[امام مجتبی]]{{ع}} پرسید معنای [[جواد]] چیست؟ حضرت پاسخ داد: اگر منظورت [[آفریدگار جهان]] است، [[خدا]] جواد و [[بخشنده]] است چه به بندگانش عطا فرماید چه از آنها دریغ کند؛ زیرا اگر به بنده‌ای چیزی عطا کند آن‌چیز از آن [[بنده]] نبوده و اگر منع فرماید چیزی را که از آن بنده نیست، از او دریغ کرده است<ref>مجمع البحرین، «ماده جود».</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۷۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۲٬۷۵۹

ویرایش