سیره علمی امام حسن مجتبی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳۴: خط ۱۳۴:
# [[امام مجتبی]]{{ع}} پس از [[صلح با معاویه]] که مردم حضور وی رسیده و زبان به ملامت و [[نکوهش]] آن [[بزرگوار]] می‌گشودند، فرمود: آیا نمی‌دانید که هریک از ما [[اهل بیت]] زیر [[سلطه]] و [[حاکمیت]] [[ستم‌پیشگان]] دورانش [[زندگی]] می‌کند، جز (حضرت) [[قائم]]{{ع}} که [[عیسی]] [[روح الله]] پشت‌سرش [[نماز]] می‌گزارد. [[خداوند]] ولادت آن بزرگوار را [[نهان]] ساخت و وجود مقدسش را در پرده [[غیب]] قرار داد تا به [[هنگام ظهور]]، بیعتی را از کسی برگردن نداشته باشد وی [[نهمین فرزند برادرم حسین]] و فرزند برجسته‌ترین کنیزان است. [[خدای متعال]] عمر او را در دوران غیبتش طولانی می‌گرداند و سپس به [[قدرت]] خود وی را در چهره مردی کمتر از چهل سال ظاهر می‌سازد<ref>جهت آشنایی به منابع این حدیث به معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۱۶۵ مراجعه شود.</ref>.
# [[امام مجتبی]]{{ع}} پس از [[صلح با معاویه]] که مردم حضور وی رسیده و زبان به ملامت و [[نکوهش]] آن [[بزرگوار]] می‌گشودند، فرمود: آیا نمی‌دانید که هریک از ما [[اهل بیت]] زیر [[سلطه]] و [[حاکمیت]] [[ستم‌پیشگان]] دورانش [[زندگی]] می‌کند، جز (حضرت) [[قائم]]{{ع}} که [[عیسی]] [[روح الله]] پشت‌سرش [[نماز]] می‌گزارد. [[خداوند]] ولادت آن بزرگوار را [[نهان]] ساخت و وجود مقدسش را در پرده [[غیب]] قرار داد تا به [[هنگام ظهور]]، بیعتی را از کسی برگردن نداشته باشد وی [[نهمین فرزند برادرم حسین]] و فرزند برجسته‌ترین کنیزان است. [[خدای متعال]] عمر او را در دوران غیبتش طولانی می‌گرداند و سپس به [[قدرت]] خود وی را در چهره مردی کمتر از چهل سال ظاهر می‌سازد<ref>جهت آشنایی به منابع این حدیث به معجم احادیث الامام المهدی، ج۳، ص۱۶۵ مراجعه شود.</ref>.
# [[امام حسن]]{{ع}} با نقل روایتی از پدر بزرگوارش [[امیر مؤمنان]]{{ع}} از [[حکمرانی]] معاویه و [[بدعت‌گذاری]] آنان و [[ستیز]] با دشمنانشان خبر داده تا آنجا که فرمود: تا اینکه خداوند در [[آخر الزمان]] و دوران سخت و [[دشواری]]، و در [[حال]] بی‌خبری از مردم، شخصی را بر می‌انگیزد و او را با فرشتگانش مورد [[حمایت]] قرار می‌دهد، یارانش را [[حافظ]] است و با [[معجزات]] خود وی را [[پیروز]] می‌گرداند و بر ساکنان [[زمین]] [[سیطره]] می‌بخشد. ناگزیر همه سر به [[فرمان]] او می‌نهند زمین را پر از [[عدل و داد]] و نور و [[برهان]] می‌نماید سراسر [[گیتی]] به [[اطاعت]] او در می‌آیند، هر کافری بدو [[ایمان]] می‌آورد و هر [[انسان]] [[تبهکاری]] [[درستکار]] می‌شود و در [[سایه]] حکومتش، درندگان نسبت به یکدیگر آزاری نمی‌رسانند. زمین گیاهانش را می‌رویاند و آسمان‌ برکاتش را فرو می‌ریزد گنج‌های زمین برایش آشکار می‌گردند، بر شرق و غرب [[جهان]] چهل سال [[حکمرانی]] خواهد کرد، [[سعادتمند]] کسی است که دورانش را [[درک]] کرده و به سخنانش گوش فرادهد<ref>معجم أحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۸۲.</ref>
# [[امام حسن]]{{ع}} با نقل روایتی از پدر بزرگوارش [[امیر مؤمنان]]{{ع}} از [[حکمرانی]] معاویه و [[بدعت‌گذاری]] آنان و [[ستیز]] با دشمنانشان خبر داده تا آنجا که فرمود: تا اینکه خداوند در [[آخر الزمان]] و دوران سخت و [[دشواری]]، و در [[حال]] بی‌خبری از مردم، شخصی را بر می‌انگیزد و او را با فرشتگانش مورد [[حمایت]] قرار می‌دهد، یارانش را [[حافظ]] است و با [[معجزات]] خود وی را [[پیروز]] می‌گرداند و بر ساکنان [[زمین]] [[سیطره]] می‌بخشد. ناگزیر همه سر به [[فرمان]] او می‌نهند زمین را پر از [[عدل و داد]] و نور و [[برهان]] می‌نماید سراسر [[گیتی]] به [[اطاعت]] او در می‌آیند، هر کافری بدو [[ایمان]] می‌آورد و هر [[انسان]] [[تبهکاری]] [[درستکار]] می‌شود و در [[سایه]] حکومتش، درندگان نسبت به یکدیگر آزاری نمی‌رسانند. زمین گیاهانش را می‌رویاند و آسمان‌ برکاتش را فرو می‌ریزد گنج‌های زمین برایش آشکار می‌گردند، بر شرق و غرب [[جهان]] چهل سال [[حکمرانی]] خواهد کرد، [[سعادتمند]] کسی است که دورانش را [[درک]] کرده و به سخنانش گوش فرادهد<ref>معجم أحادیث الامام المهدی، ج۳، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۸۲.</ref>
===[[اخلاق]] و تربیت‌===
جابر می‌گوید: از [[امام مجتبی]]{{ع}} شنیدم می‌فرمود: [[فضایل اخلاقی]] ده گونه است: [[راستگویی]]، [[درستکاری]]، [[بخشندگی]]، نیک‌خویی، [[پاداش نیک]] در ازای کار شایسته، پیوند و ارتباط با خویشاندان، [[حمایت]] از [[همسایگان]]، [[حق‌شناسی]]، [[مهمان‌نوازی]] و سرآمد همه این امور، [[شرم]] و حیاست.<ref>{{متن حدیث|مكارم الأخلاق عشرة: صدق اللسان، و صدق البأس، و اعطاء السائل، و حسن الخلق، و المكافأة بالصنائع، و صلة الرحم، و التذمّم على الجار، و معرفة الحق للصاحب، و قرى الضيف، و رأسهن الحياء}}؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۶.</ref>.
[[امام حسن مجتبی]]{{ع}} در پاسخ به پرسش‌های پدر بزرگوارش علی [[مرتضی]]{{ع}} به بیان مجموعه‌ای از [[فضائل اخلاقی]] پرداخته که گزیده‌ای از آن را یادآور می‌شویم:
#سداد چیست؟ دفع [[زشتی]] با نیکویی.
# [[شرافت]] چیست؟ [[خدمت]] به همسایگان و برداشتن [[سختی]] از آنان‌<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۴۳.</ref>.
# [[جوانمرد]] کیست؟ آن‌که دارای [[عفت]] و [[پاکدامنی]] است، از اموالش به نحو شایسته استفاده کند (به [[امور دینی]] خود رسیدن، استفاده مناسب از [[اموال]]، بلند [[سلام کردن]] و [[دوستی]] و [[محبّت]] با [[مردم]])<ref>تاریخ یعقوبی، ص۲۰۲.</ref>.
# [[سخاوت]] چیست؟ بخشندگی در [[ناداری]] و [[دارایی]].
# [[برادری]] چیست؟ [[همراهی]] در سختی و [[خوشی]].
# [[غنیمت]] چیست؟ توجه به [[تقوا]] و [[پارسایی]] در [[دنیا]].
# [[شکیبایی]] چیست؟ [[فروبردن خشم]] و زمام نفس را در دست داشتن.
# [[بی‌نیازی]] چیست؟ [[خشنود]] بودن به آن‌چه [[خدا]] می‌خواهد هرچند اندک؛ زیرا بی‌نیازی، [[غنای نفس]] است.
# [[نیرومندی]] چیست؟ سختکوشی و [[مبارزه]] با نیرومندان.
# [[سکوت]] چیست؟ پوشاندن [[عیب]] دیگران و [[زیبا]] جلوه دادن آنها، [[انسان]] ساکت همواره [[آسوده]] و همدمش در [[آرامش]] است‌<ref>امام مجتبی (حسن مصطفوی)، ص۲۴۵، به نقل از مطالب السؤول.</ref>.
# [[بزرگواری]] در چیست؟ در ناداری و [[بی‌نوایی]] غرامت، عطا کنی و [به هنگام قدرت‌] از [[جرم]] درگذری.
# [[عقل]] و [[خرد]] چیست؟ نگاهداری رازهای [[دل]]، یا نگاهداری نهان‌های آن<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۴۳.</ref>.
# [[ستایش]] چیست؟ ترک [[زشتی‌ها]] و انجام [[کار نیک]].
# [[استواری]] چیست؟ [[آرامش]] همیشگی و [[نرمخویی]] با بزرگان و برکناری از [[بدگمانی]] [[مردم]].
# [[کرم]] چیست؟ [[بخشش]] قبل از خواهش، داوطلب بودن در انجام [[کارهای نیک]] و [[اطعام]] در قحطی<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۴۴- ۳۴۵.</ref>.
# [[همراهی]] چیست؟ [[حمایت]] از [[همسایه]] و [[همکاری]] در پیشامدها و [[شکیبایی]] در [[سختی‌ها]]<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۴۱.</ref>.
[[امام مجتبی]]{{ع}} در کمال روانی و بدون [[زحمت]] به مجموعه دیگری از پرسش‌های پدر ارجمندش در مورد [[رذائل اخلاقی]] پاسخ داد که گزیده‌ای از آن را ملاحظه خواهید کرد:
# [[پستی]] و [[فرومایگی]] چیست؟ اندک بخشیدن و گفتار [[ناهنجار]].
#ناکسی چیست؟ آن‌که [[شکر نعمت]] نکنی.
# [[بخل]] چیست؟ آن‌چه در کف داری [[شرف]] بدانی و آن‌چه [[انفاق]] کنی تلف شماری.
# [[ترس]] چیست؟ [[دلیری]] بر [[دوست]] و [[گریز]] از [[دشمن]].
# [[فقر]] چیست؟ [[آزمندی]] بر هرچیز.
# دلیری چیست؟ هماوردی با نیرومندان.
# [[دشواری]] در چیست؟ در سخنی که به تو مربوط نمی‌شود.
#کج‌خویی چیست؟ در افتادن با [[رهبر]] و در برابرش بلند [[سخن گفتن]].
# [[نادانی]] چیست؟ [[پیروی]] از پست‌فطرتان و [[همنشینی]] با [[گمراهان]].
# [[غفلت]] چیست؟ به [[مسجد]] نرفتن و پیروی از [[تبهکاران]].
#بی‌بهره‌گی چیست؟ از کف دادن بهره‌ای که به تو می‌دهند<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۴۱- ۳۴۴، به نقل از تاریخ ابن کثیر، ج۸، ص۳۹.</ref>.
#بدترین مردم کیست؟ آن‌کس که دیگران در خوشی‌هایش [[شریک]] نیستند<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۰۲.</ref>.
[[امام]]{{ع}} با بیان اصل و ریشه کارهای [[خلاف اخلاق]] و [[اعمال ناپسند]]، می‌فرماید:
[[هلاکت]] مردم در سه چیز است: [[تکبّر]]، [[حرص]]، [[حسد]].
تکبّر: موجب [[تباهی]] [[دین]] است و [[شیطان]] به دلیل تکبّرش مورد [[لعن]] قرار گرفت.
حرص: دشمن [[جان آدمی]] است و موجب رانده شدن [[حضرت آدم]] از [[بهشت]] شد.
حسد: [[آدمی]] را به زشتی‌ها می‌کشاند و در اثر حسد، [[هابیل]] توسط [[قابیل]] کشته شد<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۴۵ به نقل از نور الأبصار.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۸۳.</ref>
===پندهایی حکیمانه‌===
# [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} در تعریف [[تقوا]] و [[تشویق]] مردم به آن فرمود: [[خداوند]] شما را [[بیهوده]] نیافریده و به بازیچه نگرفته است، لحظات [[مرگ]] شما را در کتاب [[مشیت]] خود نگاشت و روزی شما را تقسیم کرد تا هرکس [[مقام]] و [[منزلت]] خویش را بشناسد. آن‌چه را [[خداوند]] تقدیر کرده، به فرد خواهد رسید و هرچه را از آن بازداشته بدان دست نخواهد یافت. [[توشه]] دنیای شما را مهیا ساخته و برای [[عبادت]] و [[پرستش]] خویش به شما [[فرصت]] داده است، به [[سپاس]] خود [[تشویق]] و [[ترغیب]] و ذکر و یاد خود را بر شما [[واجب]] گردانده و به [[تقوا]] و [[پارسایی]] سفارش فرموده است تقوا را آخرین وسیله [[خشنودی]] خویش ساخته و آن را دروازه بازگشت و [[توبه]] و سرآمد [[حکمت]] و [[ارزش]] هر عمل، قرار داد. پرواپیشگان به وسیله تقوا به [[سعادت]] دست می‌یابند. خداوند در [[قرآن]] فرموده است: سعادت و [[رهایی]] از آن [[پرهیزکاران]] است و فرموده: پرهیزکاران، به [[نعمت]] تقوای خویش رهایی می‌یابند و هرگز [[بدی]] به آنها نرسیده و [[اندوهگین]] نمی‌شوند بنابراین، ای [[بندگان خدا]]! از [[نافرمانی خداوند]] بپرهیزید و بدانید هرکس تقوا پیشه کند، [[خدا]] او را از [[فتنه‌ها]] رهانیده و در کارهایش مورد [[حمایت]] خویش قرار می‌دهد، وسیله [[رشد]] و کمالش را فراهم می‌آورد و [[حجّت]] او را [[پیروز]] و چهره‌اش را درخشان می‌گرداند و خواسته‌اش را برآورده می‌سازد و با [[پیامبران]] و [[راستگویان]] و [[شهدا]] و شایستگانی که بدان‌ها نعمت ارزانی داشته و همراهانی [[نیکو]] خصال‌اند، [[محشور]] می‌گرداند<ref>تحف العقول، ص۵۵.</ref>.
# [[ثروتمندی]] [[خدمت]] [[امام حسن]]{{ع}} شرفیاب شد و عرضه داشت: ای فرزند [[رسول خدا]]{{صل}}! من از مرگ، [[بیم]] دارم حضرت به او فرمود: بیم تو از مرگ بدین جهت است که دارایی‌ات را پشت سر نهاده و از آن بهره نگرفتی، اگر آن را پیش فرستاده بودی از پیوستن به آن شادمان بودی<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۰۲.</ref>.
# حضرت در زمینه کسب روزی فرمود: در کسب روزی با چیره‌دستی مکوش و به اتکای تقدیر [[تسلیم]] مشو و از کار باز نایست که جستجوی روزی، [[سنّت]] خداست و کم‌خواهی از [[پاکدامنی]] است، پاکدامنی هرگز روزی [[انسان]] را نابود نمی‌کند و هرگز [[حرص]] و [[طمع]] بر مقدار روزی تقسیم شده نمی‌افزاید و [[آزمندی]]، موجب [[گناهکاری]] است<ref>{{متن حدیث|لَا تُجَاهِدِ الطَّلَبَ جِهَادَ الْغَالِبِ، وَ لَا تَتَّكِلْ عَلَى الْقَدَرِ اتِّكَالَ الْمُسْتَسْلِمِ، فَإِنَّ ابْتِغَاءَ الْفَضْلِ مِنَ السُّنَّةِ، وَ الْإِجْمَالَ فِي الطَّلَبِ مِنَ الْعِفَّةِ، وَ لَيْسَتِ الْعِفَّةُ بِدَافِعَةٍ رِزْقاً، وَ لَا الْحِرْصُ بِجَالِبٍ فَضْلًا، فَإِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ، وَ اسْتِعْمَالَ الْحِرْصِ اسْتِعْمَالُ الْمَأْثَمِ}}؛ تحف العقول، ص۵۵.</ref>.
#در مورد [[تشویق]] [[مردم]] در [[پایبندی]] رفتن به [[مساجد]]، فرمود: کسی که همواره به [[مسجد]] برود، به یکی از این هشت امتیاز نائل شود: از [[آیات محکم]] [[پروردگار]] بهره گیرد، [[دوستی]] بیابد که به او [[سود]] رساند، [[دانش]] تازه فراگیرد، از جانب [[خدا]] رحمتی نصیبش گردد، سخنی هدایت‌آموز بشنود، [[کلامی]] که او را از [[هلاکت]] برهاند، بیاموزد و از [[بیم]] خدا و [[شرم]] از مردم [[مرتکب گناه]] نشود<ref>عیون الأخبار از ابن قتیبة، ج۳، ص۳.</ref>.
# [[امام مجتبی]]{{ع}} با تعیین دقیق و جامع حد و [[مرز]] [[سیاست]] می‌فرماید: سیاست این است که [[حقوق خدا]] و زندگان و [[مردگان]]، در آن رعایت شود. [[حق خدا]] آن است: فرائضی که خواسته انجام شود و از گناهانی که [[نهی]] کرده دوری شود. [[حق مردم]] در این است که: [[وظائف]] خود را نسبت به [[برادران دینی]] خود انجام دهی و از [[خدمت به مردم]] بازنمانی و هم‌چنان که [[زمامدار]] با [[توبه]] [[درستی]] [[رفتار]] می‌کند تو نیز به درستی و خالصانه برایش عمل کن و هرگاه از [[راه راست]] [[منحرف]] شد، در برابر او [[ایستادگی]] کن و بر سرش فریاد برآور.
[[حق]] مردگان این است که: از خوبی‌های آنان سخن بگویی و از کارهای بدشان چشم بپوشی؛ زیرا آنها نیز پروردگاری دارند که به حسابشان رسیدگی خواهد فرمود<ref>حیاة الامام الحسن، ج۱، ص۳۵۱.</ref>.
'''سخنان پربار و گرانبها'''
#آن‌کس که در پی [[عبادت]] است برای آن [[پاک]] و پیراسته گردد.
# [[مصیبت‌ها]]، کلید پاداش‌اند.
# [[نعمت]]، از جهتی گنج و از سویی دیگر [[بدبختی]] است. اگر آن را [[سپاس]] گفتی گنج است و اگر [[کفران نعمت]] کردی بلای [[جان]] خواهد بود.
#بدخویی، بدتر از [[مصیبت]] است.
#آن‌کس که [[سفر]] دور [[آخرت]] را به یاد آورد، خود را آماده می‌کند.
#پذیرش [[ننگ و عار]]، از [[آتش]] آسان‌تر است.
# بهترین [[دارایی]] آن است که آبروی [[انسان]] را [[حفظ]] کند.
# [[فرصت]]، زود می‌گذرد و دیر باز می‌گردد.
# انسان تا [[وعده]] نداده، [[آزاد]] است و اگر وعده داد در گرو آن است تا بدان [[وفا]] کند.
# [[مرگ]]، [[دنیا]] را [[رسوا]] کرد، آن‌چه را در دنیا در پی‌اش بودی و به آن دست نیافتی به منزله کاری قرار ده که در ذهنت نگذشته است.
# [[نیازمندی]] بهتر است از اینکه دست نیاز نزد ناکسان ببری.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۸۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۲٬۷۵۹

ویرایش