←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#با اینکه [[نظام حاکم]]، سعی در [[جلب رضایت]] امام و یا سرپوش نهادن بر فعالیتهای وی و یا محکوم ساختن آنها داشت، حضرت هیچگاه به ارکان آن [[نظام]] [[تمایل]] نشان نداد. | #با اینکه [[نظام حاکم]]، سعی در [[جلب رضایت]] امام و یا سرپوش نهادن بر فعالیتهای وی و یا محکوم ساختن آنها داشت، حضرت هیچگاه به ارکان آن [[نظام]] [[تمایل]] نشان نداد. | ||
این بخش از موضعگیری امام{{ع}} زمانی تبلور یافت که حضرت به [[خویشاوندی]] سببی [[امویان]] تن در نداد و طرح و نقشههای آنها را فاش ساخت و [[واقعیت]] [[انحرافی]] آنان، و بیلیاقتی معاویه را به [[خلافت]]، آشکارا بیان داشت و این [[حقیقت]] به روشنی در [[مناظرات]] حضرت با معاویه و اطرافیانش در [[مدینه]] و [[دمشق]] بهطور یکسان جلوهگر شد که در بیان مواضع آن [[بزرگوار]]، به اشارهای بسنده میکنیم.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۲۸.</ref> | این بخش از موضعگیری امام{{ع}} زمانی تبلور یافت که حضرت به [[خویشاوندی]] سببی [[امویان]] تن در نداد و طرح و نقشههای آنها را فاش ساخت و [[واقعیت]] [[انحرافی]] آنان، و بیلیاقتی معاویه را به [[خلافت]]، آشکارا بیان داشت و این [[حقیقت]] به روشنی در [[مناظرات]] حضرت با معاویه و اطرافیانش در [[مدینه]] و [[دمشق]] بهطور یکسان جلوهگر شد که در بیان مواضع آن [[بزرگوار]]، به اشارهای بسنده میکنیم.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۴، ص ۲۲۸.</ref> | ||
==[[سیره سیاسی]] [[امام مجتبی]]{{ع}} قبل از [[امامت]]== | |||
در این بخش به [[سیره سیاسی امام حسن]] در دو قسمت قبل از امامت و بعد از امامت پرداخته خواهد شد. مهمترین حوادث [[سیاسی]] آن حضرت در [[دوران رسول خدا]]{{صل}}، [[خلفای سهگانه]] و همچنین در دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}} اصلیترین مباحث در قسمت نخست خواهد بود. جایگاه ویژه آن حضرت در این سه دوره مهم و همچنین مطابقت و [[همراهی]] و همنوایی [[سیره]] امام مجتبی{{ع}} با [[سیره امام علی]]{{ع}} از مهمترین نکات این بخش خواهد بود. | |||
===[[امام]]{{ع}} در دوران رسول خدا{{صل}}=== | |||
[[امام حسن]]{{ع}} کمتر از هشت سال با [[رسول خدا]] بود، ولی در رویدادهای مهم آن [[عصر حضور]] داشت. [[رویداد مباهله]] که در [[سال ششم هجرت]] روی داد، یکی از حوادث مشهور [[عصر رسالت]] است. در این ماجرا رسول خدا{{صل}} با [[نمایندگان]] [[مسیحیان نجران]] گفتگوهای بسیاری داشت؛ ولی آنان از [[پذیرش اسلام]] سرباز زدند. با [[نزول]] [[آیه ۶۱ سوره آل عمران]]، رسول خدا{{صل}} نمایندگان [[مسیحی]] [[نجران]] را به [[مباهله]] فراخواند. هنگام مباهله، بزرگ مسیحیان نجران، همکیشان خود را به دلیل اینکه رسول خدا{{صل}} به همراه [[حسنین]]{{عم}}، [[فاطمه]]{{س}} و علی{{ع}} آمده بودند، از مباهله [[نهی]] کرد. از این رو، حاضر به دادن [[جزیه]] شدند<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۸۳.</ref>. | |||
از حوادث مهم دیگری که در دوران رسول خدا{{صل}} اتفاق افتاد، «[[بیعت رضوان]]» بود. حسنین{{عم}} تنها خردسالانی بودند که در آن حادثه با رسول خدا{{صل}} [[بیعت]] کردند<ref>{{متن حدیث|لَمْ يُبَايِعْ صَبِيّاً غَيْرَهُمَا}}؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۸۷؛ و ر.ک: قاضی نعمان، المناقب و المثالب، ص۲۸۳-۲۸۴.</ref>. حضور آنان در کنار بزرگان [[صحابه]]، جایگاه خاص ایشان را نشان میدهد؛ زیرا همیشه این بیعت مورد توجه بوده و از معدود مفاخری است که همیشه صحابه بدان توجه داشتهاند<ref>ر.ک: صدوق، الامالی، ص۲۵؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۸۸؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۲، ص۳۹۴.</ref>. در مقابل، حضور نداشتن در بیعت رضوان سبب [[نکوهش]] بوده است؛ برای نمونه، در جریان [[شورای خلافت]]، [[مقداد]] به اعضای آن [[شورا]] گفت: با کسی که در [[بیعت رضوان]] نبوده [[بیعت]] نشود<ref>مفید، الجمل، ص۱۲۲.</ref>. [[عایشه]] نیز ضمن [[اعتراض]] به عثمان این موضوع را مطرح کرده است<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۱، ص۵۵۷.</ref>. | |||
از دیگر اتفاقات زندگانی [[امام حسن]]{{ع}} در [[عصر نبوی]]، [[گواه]] بودن ایشان بر [[پیمان]] [[نامه]] ثقیف است که در ماجرای آمدن [[نمایندگان]] [[ثقیف]] برای [[پذیرش اسلام]] نوشته شد. [[خالد بن سعید]] نویسنده این نامه بود و [[پیامبر]]{{صل}}، امیرالمؤمنین علی{{ع}} و امام حسن{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} را بر آن گواه گرفت<ref>ابوعبید، الاموال، ص۲۵۰ – ۲۵۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۱۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۸۹.</ref>. | |||
===[[امام]]{{ع}} در دوران [[خلفای سهگانه]]=== | |||
حوادث مربوط به [[مشاجرات]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} و دو [[خلیفه نخست]] و قرار گرفتن [[امام مجتبی]]{{ع}} در میان [[شهود]] مادرش برای [[اثبات]] [[فدک]]<ref>هدایتپناه، حضرت فاطمه{{س}} از منظر منابع اهل سنت، دانشنامه فاطمی، زیر نظر علی اکبر رشاد، ج۲، ص۴۵۲-۴۸۲.</ref>، و بالأخره [[شهادت]] مادر، از حوادث مهمی است که امام حسن{{ع}} [[شاهد]] آن بود. با توجه به جایگاه [[حسنین]]{{ع}} را به عنوان [[فرزندان رسول خدا]]{{صل}}، حضرت فاطمه{{س}} در ماجرای [[غصب فدک]] و اقامه شهود برای اثبات مدعای خود، آنان را در شمار [[گواهان]] قرار داد، ولی [[خلیفه اول]] آن شهود را نپذیرفت<ref>ابن شبه نمیری، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۱۹۹-۱۰۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۵-۳۶؛ یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۶۹.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نیز در شرایط سخت پس از [[سقیفه]] برای یاریجویی، آنان را با خود به در خانههای [[مهاجران]] و انصار میبرد<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۲۹ - ۳۰؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۷؛ ج۶، ص۱۳.</ref>. | |||
روزی [[ابوبکر]] بالای [[منبر]] مشغول [[سخنرانی]] بود که امام حسن{{ع}} به او گفت: از منبر پدرم پایین بیا. ابوبکر گفت: درست میگویی؛ به [[خدا]] [[سوگند]]! این منبر پدرت است نه منبر پدر من<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۴۲-۴۳.</ref>. به گفته دینوری، جایگاه ممتاز امام حسن{{ع}} در [[عصر خلفا]] باعث شد، آن حضرت از سوی [[خلیفه دوم]] از ناظران [[شورای شش نفره]] باشد<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۴۳.</ref>. | |||
در دوران [[حکومت]] [[خلیفه سوم]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] [[تبعید]] شد. هنگام خروج ابوذر از [[مدینه]] و با وجود [[نهی]] عثمان از بدرقه او، [[امام مجتبی]]{{ع}} همراه پدر و [[برادر]] خود برای بدرقه ابوذر حضور یافت و با سخنانی به [[دلداری]] او پرداخت<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۲۵۴.</ref>. بنا بر برخی [[روایات اهل سنت]]، [[امام]] حسن{{ع}} در [[فتوحات]] [[آفریقا]]، [[خراسان]] و [[طبرستان]] شرکت داشت<ref>برای نمونه، بلاذری، فتوح البلدان، ص۳۲۶؛ طبری، تاریخ، ج۴، ص۲۶۹؛ سهمی، تاریخ جرجان، ص۴۷-۴۸؛ ابن حیان، طبقات المحدثین باصبهان، ج۱، ۱۹۱؛ ابونعیم اصفهانی، ذکر اخبار اصبهان، ج۱، ص۶۸؛ ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref>. دو دیدگاه درباره حضور امام در فتوح وجود دارد: دیدگاهی حضور و حتی موافقت امام را با [[فتوح]] نپذیرفته و [[اخبار]] مربوطه را [[ضعیف]] و مردود دانسته است<ref>مرتضی عاملی، الحیاة السیاسیه لامام الحسن{{ع}}، ص۱۱۵.</ref>، به ویژه که در صورت [[درستی]] اخبار حضور، بایستی به نمود آن در مسائل [[فقهی]] مرتبط با فتوح اشاره میشد<ref>برای آگاهی بیشتر ر.ک: هدایت پناه، «فتوحات از منظر فقهای شیعه»، تاریخ در آینه پژوهش، ش۹، ۱۳۸۵، ص۱۵۵-۱۸۰.</ref>. | |||
دیدگاهی دیگر، حضور حضرت را در راه [[مصالح]] عالی [[اسلام]] و [[مسلمانان]] توجیه کردهاند<ref>قرشی، حیاة الامام الحسن بن علی{{ع}}، ج۱، ص۲۰۲؛ معروف حسنی، سیره الائمه الاثنی عشر، ج۲، ۴۸۳. برای آگاهی بیشتر ر.ک: رنجبر، «مواضع امام علی{{ع}} در برابر فتوحات خلفا»، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، ش۲، ص۵۳-۸۶.</ref>، به ویژه که جمع درخور توجهی از [[اصحاب خاص امیرالمؤمنین]]{{ع}} در آن فتوح شرکت داشتند و این نوع شرکت، استثنا بودن یا [[تقیه]] را [[نفی]] میکند. برای نمونه، حضور [[عمار]] در [[فتح شوشتر]]<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۹۰.</ref>، [[حذیفة بن یمان]] در [[فتح نهاوند]]<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۹۰.</ref>، [[سلمان فارسی]] در [[فتح مدائن]]<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۱۱-۱۲؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۶۶.</ref>، [[ابوذر غفاری]] در فتح [[شامات]]<ref>آل خلیفه، أمراء الکوفة و حکامها، ص۱۰۳؛ جابر، الحلقة الضائعة من تاریخ جبل عامل، ص۵۳-۵۴ از: واقدی، فتوح الشام، ج۱، ص۵۷-۵۸.</ref>، [[جابر بن عبدالله انصاری]] در [[فتح یرموک]]<ref>جابر، الحلقة الضائعة من تاریخ جبل عامل، ص۵۶، به نقل از: واقدی، فتوح الشام، ج۱، ص۱۰۴ و ۱۲۵.</ref>، [[حجر بن عدی]] در فتح [[جلولا]]<ref>طبری، تاریخ، ج۴، ص۲۷.</ref> و [[قادسیه]]، [[مالک اشتر]] در [[فتح قادسیه]]، [[مصر]] و [[شامات]] که در [[یرموک]] نیز یک چشم خود را از دست داد<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۶۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۸۰؛ ابن عدیم، بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ج۱، ص۵۹۰؛ آل خلیفه، أمراء الکوفة و حکامها، ص۱۰۳؛ جابر، الحلقة الضائعة من تاریخ جبل عامل، ص۵۶، به نقل از: واقدی، فتوح الشام، ج۱، ص۳۹، ۵۲، ۷۳، ۱۷۷.</ref>، [[زید بن صوحان]] در فتح جَلولا، [[مقداد]] در فتح دیاربکر، [[حمص]] و مصر<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۶۰۰-۶۰۱؛ جابر، الحلقة الضائعة من تاریخ جبل عامل، ص۵۴، به نقل از: واقدی، فتوح الشام، ج۱، ص۹۶؛ ج۲، ص۵۹.</ref>، [[عبدالله بن جعفر]] و جمعی از [[بنی هاشم]] در [[جنگ]] ابوالقدس<ref>جابر، الحلقة الضائعة من تاریخ جبل عامل، ص۵۳-۵۴، به نقل از: واقدی، فتوح الشام، ج۱، ص۵۷-۵۸. ابوالقدس میان عرقا و طرابلس بوده است.</ref> و [[هاشم مرقال]] در قادسیه<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۴۹۷.</ref>، [[دمشق]]، [[بیت المقدس]]<ref>طبری، تاریخ، ج۳، ص۴۴۰؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۶۹.</ref> و جلولا شرکت داشت<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۶۹.</ref>. | |||
بنا بر این دیدگاه، شرکت [[اصحاب خاص]] شاهدی بر [[همراهی]] و موافقت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[فتوح]] است، ولی منظور از موافقت را [[تأیید]] تمام [[اعمال]] و رفتارهای میدانی فاتحان نمیدانند. اما مخالفان این دیدگاه، به [[دلیل عصمت اهل بیت]]{{عم}}، حضور [[یاران خاص]] امیرالمؤمنین{{ع}} و مشورتهای آن حضرت به [[خلفا]] را دلیل بر موافقت [[امام علی]]{{ع}} با [[فتوحات]] نمیدانند. افزون بر اینکه فارغ از موافقت و یا عدم موافقت امیرالمؤمنین{{ع}}، موضوع اصلی مورد بحث، [[حضور امام]] حسن{{ع}} در فتوحات است که باید ثابت میشد در حالی که گروه موافقان نتوانستند چنین موضوعی را ثابت کنند. | |||
[[قتل عثمان]] رویداد دیگری است که در [[سال ۳۵ق]] رخ داد. کارهای خلاف عثمان، سبب [[اجتماع]] [[مسلمانان]] از [[کوفه]]، [[بصره]] و [[مصر]] در [[مدینه]] شد. انگیزه این [[اجتماع سیاسی]]، [[اصلاح]] انحرافهای [[خلیفه]] بود. بسیاری از [[اصحاب]] [[نیکوکار]] و [[جلیل القدر]] [[رسول خدا]]{{صل}} نیز در میان معترضان بودند، ولی افرادی از این [[حرکت]] [[سوء استفاده]] کردند و با داشتن اهداف [[سیاسی]]، کم کم [[رهبری]] این حرکت را به دست گرفتند. در نهایت خلیفه محاصره شد و از [[روز]] هجدهم، آب و آذوقه را بر او بستند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۶۷.</ref>. منع آب از خلیفه، چهل روز طول کشید<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ج۱، ص۴۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۷۱؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۴۱۶؛ ابن اعثم، الفتوح، ج۱، ص۴۱۵؛ مفید، الجمل، ص۷۲.</ref> و سرانجام با [[کشته شدن عثمان]]، ماجرا پایان یافت. | |||
در این میان، امیرالمؤمنین علی{{ع}} تنها کسی بود، که تلاش کرد عثمان کشته نشود<ref>ر.ک: هدایتپناه، بازتاب تفکر عثمانی در واقعه کربلا، ضمیمه کتاب؛ «منع آب از عثمان و موضع امیرالمؤمنین علی{{ع}}»، ص۲۲۷-۲۳۲.</ref>. آن حضرت افزون بر میانجیگریهای متعدد، بارها تلاش کرد تا به عثمان آب و آذوقه برسد و [[امام حسن]]{{ع}} را برای رساندن آب به عثمان [[مأمور]] کرد<ref>ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۴، ص۱۲۰۲.</ref>. [[ابن شبه]] نمیری [[روایت]] کرده که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[حسنین]]{{عم}} و [[محمد بن حنفیه]] را برای [[دفاع]] از عثمان به [[خانه]] او فرستاد که [[امام مجتبی]]{{ع}} مجروح شد. آنگاه خود ابن شبه سند این خبر را [[ضعیف]] شمرده است<ref>ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۴، ص۱۲۰۲.</ref>. | |||
برخی [[علمای شیعه]] و [[اهل سنت]] نیز ضمن [[تضعیف]] سند این گزارش، زخمی شدن امام حسن{{ع}} برای دفاع از عثمان را مردود دانستهاند<ref>ابن عجمی، التبیین لأسماء المدلسین، ج۱، ص۱۹۳.</ref>. [[هیثمی]] اشکال دیگری مطرح ساخته به این مضمون که علی{{ع}} در آن [[زمان]] اساساً در مدینه نبود<ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج۷، ص۲۳۰.</ref>. [[سید مرتضی]]، ضمن رد [[حفاظت]] حسنین{{عم}} از عثمان، بیان داشته است که بر فرض قبول، علی{{ع}} این اقدام را تنها برای جلوگیری از [[کشته شدن عثمان]] و [[دفاع]] از [[حریم]] [[زن]] و [[فرزندان]] او که از آب و غذا [[محروم]] شده بودند، انجام داد؛ نه اینکه آنان را برای جلوگیری از [[خلع]] او اعزام کرده باشد<ref>ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸.</ref>. [[علامه امینی]]<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۲۴۲؛ امینی، الغدیر، ج۹، ص۳۳۱- ۳۳۶.</ref> و نیز [[سید جعفر مرتضی عاملی]]<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن{{ع}}، ص۱۶۲-۱۶۴.</ref>، هاشم معروف [[حسنی]]<ref>حسنی، سیرة الائمة الاثنی عشر، ج۲، ص۴۸۵-۴۸۶.</ref> و [[باقر شریف قرشی]]<ref>قرشی، حیاة الإمام الحسن بن علی{{ع}}، ج۱، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> نیز با تبیینهای مختلف این موضوع را رد کرده و دارای اشکال دانستهاند.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۹۰.</ref>. | |||
===[[امام]]{{ع}} در دوران [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}}=== | |||
در [[دوران امیرالمؤمنین]] علی{{ع}}، [[شاهد]] حضور پررنگ و تأثیرگذار [[امام حسن]]{{ع}} هستیم. هنگامی که [[امام علی]]{{ع}} برای سرکوبی [[اصحاب جمل]] از [[مدینه]] راهی [[عراق]] شد، امام حسن{{ع}} را همراه [[عمار]] به [[کوفه]] فرستاد تا [[کوفیان]] را برای [[جهاد]] با [[ناکثین]] فرا بخواند. [[ابوموسی اشعری]] که [[گرایش عثمانی]] و ضد [[علوی]] داشت، [[مردم]] را از پیوستن به [[لشکر امیرالمؤمنین]]{{ع}} برحذر داشت. [[امام مجتبی]]{{ع}} برای [[تشویق]] مردم، در [[مسجد کوفه]] با سخنان خود سبب شد ۸۰، ۹۰ یا ۱۲۰ هزار نفر از کوفیان به امام علی{{ع}} بپیوندند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمة الامام الحسن{{ع}}، ص۵۷؛ طبری، تاریخ، ج۳، ص۵۰۰ و ۵۱۳؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۷، ص۲۶۴.</ref>. | |||
بر اساس گزارشی، امام حسن{{ع}} در [[جنگ جمل]] [[فرمانده]] [[جناح چپ]] و یا راست [[سپاه]] بود<ref>خلیفه بن خیاط، تاریخ خلیفه، ص۱۱۱.</ref>. شجاعتهایی که امام حسن{{ع}} در جنگ جمل از خود نشان داد، علی{{ع}} را بر آن داشت تا دستور دهد ایشان را به عقب باز گردانند تا [[نسل رسول خدا]]{{صل}} باقی بماند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۵؛ و ر.ک: منقری، وقعة صفین، ص۵۳۰.</ref>. همچنین امام مجتبی{{ع}} در [[بصره]] و پس از پایان جنگ جمل خطبهای خواند که به سبب آن [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[پیشانی]] او را بوسید<ref>طوسی، الامالی، ص۱۰۴.</ref> و پیوسته از [[امام حسن]]{{ع}} [[تمجید]] میکرد و خطاب به او میفرمود: | |||
«تو پاره تن من هستی، بلکه تو تمام [وجود] من هستی»<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۴، ص۷۳.</ref>. | |||
در [[جنگ صفین]] نیز [[امام حسن]]{{ع}} در کنار [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} حضور داشت، [[مردم]] را به حضور فعال در [[جنگ]] [[تشویق]] میکرد برای آنان [[خطبه]] میخواند و خود وارد میدان [[نبرد]] میشد<ref>منقری، وقعة صفین، ص۱۱۳.</ref>. همچنین حضرت در [[نبرد نهروان]] نیز پدر را [[همراهی]] میکرد. [[جنگ نهروان]] از دو نبرد پیشین بسی دشوارتر بود؛ زیرا [[خوارج]] اولاً، [[بصریان]] و [[شامیان]] نبودند، بلکه کوفیانی بودند که از نظر [[خویشاوندی]] [[ارتباطات]] بسیاری با [[سپاه امام علی]]{{ع}} داشتند؛ ثانیاً، از عُباد و زُهاد و قُراء [[کوفه]] با ظاهری مذهبی و [[فریبنده]] بودند که جنگ با آنان نیاز به [[بصیرت]] فراوان داشت. از این رو، [[نقش امام]] حسن{{ع}} با توجه به جایگاهش، نقش [[روشنگری]] بود. | |||
با پایان یافتن ماجرای خیانتبار [[حکمیت]] ([[داوری]]) و [[مخالفت]] خوارج با آن، شبهاتی در [[صحت]] گفتار خوارج پیش آمد و فضای [[سیاسی]] کوفه را چنان فرا گرفت که در میان رؤسای [[قبائل]] و مردم گفتگوهای بسیاری درباره حکمیت شایع شد به گونهای که مردم [[انتظار]] داشتند تا امیرالمؤمنین{{ع}} یا یکی از [[اهل]] بیتش در این موضوع روشنگری کند. از این رو، [[امام علی]]{{ع}} به فرزندش امام حسن{{ع}} دستور داد تا درباره حکمیت [[ابوموسی]] و [[عمرو بن عاص]] سخن بگوید و امام حسن{{ع}} چنین فرمود: | |||
«ای مردم! درباره این دو [[مرد]] ([[ابوموسی اشعری]] و عمرو بن عاص) که [[داور]] [[انتخاب]] شدند سخن بسیار گفتید، آنها انتخاب شدند تا بر اساس [[کتاب خدا]] داوری کنند، ولی [[هوای نفس]] خود را بر [[قرآن]] ترجیح دادند و چنین کسانی نمیتوانند [[حکم]] (داور) باشند، بلکه محکوم هستند. ابوموسی در اینکه [[عبدالله بن عمر]] را [[خلیفه]] خواند، سه [[اشتباه]] کرد: اول اینکه پدرش عمر از پسرش [[راضی]] نبود، دوم اینکه عمر او را به کاری نگمارد و سوم اینکه [[مهاجران]] و [[انصاری]] که پیشتر در [[انتخاب خلیفه]] نقش داشتند، بر او [[اجماع]] نکردند. [[حکمیت]] و [[داوری]] [[تفضل الهی]] است و [[رسول خدا]]{{صل}} نیز سعد (بن معاذ) را درباره [[بنی قریظه]] [[داور]] قرار داد و او به [[حکم خداوند]] درباره آنان داوری کرد و رسول خدا{{صل}} آن را پذیرفت، اما اگر خلاف حکم خداوند داوری کرده بود، [[پیامبر]]{{صل}} آن را [[اجرا]] نمیکرد<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۵، ص۹۸؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۲، ص۶-۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۹۴.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:151918.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۴''']] | # [[پرونده:151918.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۴ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۴''']] | ||
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||