امام از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۱: خط ۸۱:
از نظر وی شجاعت گاهی در میدان جنگ و [[مبارزه مسلحانه]] بروز می‌کند و گاهی با [[دعا کردن]] آشکار می‌گردد! وی پس از این بیان مدعی شده است که هر چند شجاعت ابوبکر در میدان [[نبرد]] بروز نکرده، اما وی شجاعت [[قلبی]] خود را با [[دعا]] به [[اثبات]] رسانده است و چنین شجاعتی برای [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} کافی است!
از نظر وی شجاعت گاهی در میدان جنگ و [[مبارزه مسلحانه]] بروز می‌کند و گاهی با [[دعا کردن]] آشکار می‌گردد! وی پس از این بیان مدعی شده است که هر چند شجاعت ابوبکر در میدان [[نبرد]] بروز نکرده، اما وی شجاعت [[قلبی]] خود را با [[دعا]] به [[اثبات]] رسانده است و چنین شجاعتی برای [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} کافی است!
به ادعای وی عمر نیز با دعا کردن به [[قتال]] و [[مقابله با دشمنان]] [[اسلام]] می‌پرداخته است و قتال او قتال دعایی بوده است!<ref>منهاج السنة، ج۸، ص۶۳ – ۶۴. در تفسیر بحر المحیط نیز آمده است: {{عربی|و شروطه [الإمام]: أن يكون.... شجاعاً، والشجاعة في القلب بحيث يمكنه ضبط الأمر و حفظ بيضة الإسلام}}؛ تفسیر البحر المحیط، ج۱، ص۵۵۰.</ref>
به ادعای وی عمر نیز با دعا کردن به [[قتال]] و [[مقابله با دشمنان]] [[اسلام]] می‌پرداخته است و قتال او قتال دعایی بوده است!<ref>منهاج السنة، ج۸، ص۶۳ – ۶۴. در تفسیر بحر المحیط نیز آمده است: {{عربی|و شروطه [الإمام]: أن يكون.... شجاعاً، والشجاعة في القلب بحيث يمكنه ضبط الأمر و حفظ بيضة الإسلام}}؛ تفسیر البحر المحیط، ج۱، ص۵۵۰.</ref>
بنابراین به نظر [[ابن تیمیه]] [[فرار از جنگ]] با [[شجاعت]] منافات ندارد؛ چراکه ممکن است شجاعت در [[دعا]] ظهور یابد و چنان که شجاعت [[ابوبکر]] و عمر نیز از این سنخ بوده است! آن دو این شرط اساسی را برای [[خلافت]] داشته‌اند!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۲۶.</ref>.
بنابراین به نظر [[ابن تیمیه]] [[فرار از جنگ]] با [[شجاعت]] منافات ندارد؛ چراکه ممکن است شجاعت در [[دعا]] ظهور یابد و چنان که شجاعت [[ابوبکر]] و عمر نیز از این سنخ بوده است! آن دو این شرط اساسی را برای [[خلافت]] داشته‌اند!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۲۶ ـ ۲۷.</ref>.


===[[عدالت]]===
===[[عدالت]]===
خط ۹۸: خط ۹۸:


'''[[جنایت]] [[خالد بن ولید]] و توجیهاتی عجیب پیرامون جنایتش''': برخی از [[عالمان]] و [[محدثان اهل سنت]]، سال‌ها و بلکه قرن‌ها پس از این جنایت، در صدد توجیه عمل خالد بن ولید برآمده‌اند و در مورد [[دستگیری]] و کشتن [[مالک بن نویره]] بعد از [[اعلان]] [[صلح]] و [[دوستی]]، گفته‌اند که ممکن است در گفتگوی خالد بن ولید با مالک بر وی معلوم شده که مالک [[مرتد]] و [[واجب]] القتل است. همچنین درباره زنای خالد با [[همسر]] مالک گفته شده که شاید همسر مالک مطلقه بوده است هر چند که در [[منزل]] او باشد. با این احتمال [[عقد]] خالد با همسر مالک از نظر [[شرع]] صحیح خواهد بود!<ref>ر.ک: الصواعق المحرقة، ج۱، ص۹۱؛ المواقف، ج۳، ص۶۱۱ - ۶۱۲؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۸؛ السیرة الحلبیة، ج٣، ص٢١٢ - ٢١٣؛ وفیات الأعیان، ج۶، ص۱۴.</ref>
'''[[جنایت]] [[خالد بن ولید]] و توجیهاتی عجیب پیرامون جنایتش''': برخی از [[عالمان]] و [[محدثان اهل سنت]]، سال‌ها و بلکه قرن‌ها پس از این جنایت، در صدد توجیه عمل خالد بن ولید برآمده‌اند و در مورد [[دستگیری]] و کشتن [[مالک بن نویره]] بعد از [[اعلان]] [[صلح]] و [[دوستی]]، گفته‌اند که ممکن است در گفتگوی خالد بن ولید با مالک بر وی معلوم شده که مالک [[مرتد]] و [[واجب]] القتل است. همچنین درباره زنای خالد با [[همسر]] مالک گفته شده که شاید همسر مالک مطلقه بوده است هر چند که در [[منزل]] او باشد. با این احتمال [[عقد]] خالد با همسر مالک از نظر [[شرع]] صحیح خواهد بود!<ref>ر.ک: الصواعق المحرقة، ج۱، ص۹۱؛ المواقف، ج۳، ص۶۱۱ - ۶۱۲؛ شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۸؛ السیرة الحلبیة، ج٣، ص٢١٢ - ٢١٣؛ وفیات الأعیان، ج۶، ص۱۴.</ref>
آیا به [[راستی]] با طرح این توجیهات واهی و احتمالات مضحک می‌توان [[ابوبکر]] و خالد را از این جنایات تبرئه کرد؟!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۳۰.</ref>.
آیا به [[راستی]] با طرح این توجیهات واهی و احتمالات مضحک می‌توان [[ابوبکر]] و خالد را از این جنایات تبرئه کرد؟!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص۲۸ ـ ۳۰.</ref>.


===[[علم]]===
===[[علم]]===
روشن است که ابوبکر شرط «[[عالم بودن]]» را هم نداشته و شواهد و قرائن فراوانی بر [[جهل]] وی دلالت دارد. بر اساس این شواهد، ابوبکر در موارد متعددی بر خلاف [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[حکم]] کرده است. به عنوان مثال نقل است که وی به جای دست چپ، دست راست سارقی را قطع کرده است! برخی از عالمان [[سنّی]] ضمن اعتراف به این که [[احکام]] و کارهای ابوبکر [[خلاف شرع]] [[مقدس]]، [[حرام]] و [[معصیت]] بوده است، [[معصوم]] نبودن او را عذر موجهی بر این [[اعمال]] می‌شمارند و معتقدند که چون ابوبکر معصوم نبوده، صدور چنین اعمال و احکامی از وی اشکال ندارد<ref>ر.ک: تعلیقه علی شرح الخطابی للعقائد النسفیه، (اسماعیل قرمانی) معروف به بقره کمال.</ref>. برای [[آگاهی]] از برخی شواهد دیگر می‌توان به کتاب الإمامة و شرح [[منهاج الکرامة]] مراجعه کرد<ref>الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة، ص۷۶ - ۲۲۶؛ شرح منهاج الکرامة، ج۳، ص۲۷ – ۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۳۰.</ref>.
روشن است که ابوبکر شرط «[[عالم بودن]]» را هم نداشته و شواهد و قرائن فراوانی بر [[جهل]] وی دلالت دارد. بر اساس این شواهد، ابوبکر در موارد متعددی بر خلاف [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[حکم]] کرده است. به عنوان مثال نقل است که وی به جای دست چپ، دست راست سارقی را قطع کرده است! برخی از عالمان [[سنّی]] ضمن اعتراف به این که [[احکام]] و کارهای ابوبکر [[خلاف شرع]] [[مقدس]]، [[حرام]] و [[معصیت]] بوده است، [[معصوم]] نبودن او را عذر موجهی بر این [[اعمال]] می‌شمارند و معتقدند که چون ابوبکر معصوم نبوده، صدور چنین اعمال و احکامی از وی اشکال ندارد<ref>ر.ک: تعلیقه علی شرح الخطابی للعقائد النسفیه، (اسماعیل قرمانی) معروف به بقره کمال.</ref>. برای [[آگاهی]] از برخی شواهد دیگر می‌توان به کتاب الإمامة و شرح [[منهاج الکرامة]] مراجعه کرد<ref>الإمامة فی أهم الکتب الکلامیة، ص۷۶ - ۲۲۶؛ شرح منهاج الکرامة، ج۳، ص۲۷ – ۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۳۰.</ref>.


'''[[قریشی بودن امام]]''': [[اشاعره]] و جبائیان شرط دیگری را برای [[امامت]] ذکر کرده‌اند و آن قریشی بودن امام است.
=== [[قریشی بودن امام]] ===
[[اشاعره]] و جبائیان شرط دیگری را برای [[امامت]] ذکر کرده‌اند و آن قریشی بودن امام است.
در [[شرح مواقف]] آمده است:
در [[شرح مواقف]] آمده است:
{{عربی|إشترطه الأشاعرة و الجبائيان ومنعه الخوارج وبعض المعتزلة. لنا قوله{{ع}}: «الأئمة من قريش»... احتجوا، أي المانعون من اشتراطها بقوله{{ع}}: «السمع والطاعة ولو عبداً حبشيا» فإنه يدل على أن الإمام قد لا يكون قرشيا}}!<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۰. هم‌چنین ر.ک: المواقف، ج۳، ص۵۸۷ - ۵۸۸.</ref>
{{عربی|إشترطه الأشاعرة و الجبائيان ومنعه الخوارج وبعض المعتزلة. لنا قوله{{ع}}: «الأئمة من قريش»... احتجوا، أي المانعون من اشتراطها بقوله{{ع}}: «السمع والطاعة ولو عبداً حبشيا» فإنه يدل على أن الإمام قد لا يكون قرشيا}}!<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۰. هم‌چنین ر.ک: المواقف، ج۳، ص۵۸۷ - ۵۸۸.</ref>
خط ۱۲۲: خط ۱۲۳:
{{عربی|ما بعث رسول الله{{صل}} زيد بن حارثة في جيش قط إلا أمره عليهم و لو بقي بعده استخلفه}}<ref>مسند أحمد، ج۶، ص۲۲۷، ۲۵۴ و ۲۸۱. این روایت را در منابع زیر نیز می‌یابید: المصنف (ابن أبی شیبه)، ج۷، ص۵۳۳، ش۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۱۵؛ فضائل الصحابة (نسائی)، ص۲۴؛ السنن الکبری (نسائی)، ج۵، ص۵۲، ش۸۱۸۲؛ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۹۵، ش۴۱۸۳؛ الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۶؛ سیر أعلام النبلاء، ج۱، ص۲۲۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۹، ص۳۶۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۸؛ تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۷ و منابع دیگر.</ref>؛
{{عربی|ما بعث رسول الله{{صل}} زيد بن حارثة في جيش قط إلا أمره عليهم و لو بقي بعده استخلفه}}<ref>مسند أحمد، ج۶، ص۲۲۷، ۲۵۴ و ۲۸۱. این روایت را در منابع زیر نیز می‌یابید: المصنف (ابن أبی شیبه)، ج۷، ص۵۳۳، ش۵؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۲۱۵؛ فضائل الصحابة (نسائی)، ص۲۴؛ السنن الکبری (نسائی)، ج۵، ص۵۲، ش۸۱۸۲؛ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۹۵، ش۴۱۸۳؛ الطبقات الکبری، ج۳، ص۴۶؛ سیر أعلام النبلاء، ج۱، ص۲۲۸؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۹، ص۳۶۶؛ تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۳۸؛ تهذیب التهذیب، ج۳، ص۳۴۷ و منابع دیگر.</ref>؛
[[رسول خدا]]{{صل}} [[زید بن حارثه]] را با لشکری نفرستاد مگر این که وی را [[امیر]] [[لشکر]] قرار داد و چنان چه زید پس از ایشان زنده می‌ماند، به [[یقین]] او را [[جانشین]] خود می‌کرد.
[[رسول خدا]]{{صل}} [[زید بن حارثه]] را با لشکری نفرستاد مگر این که وی را [[امیر]] [[لشکر]] قرار داد و چنان چه زید پس از ایشان زنده می‌ماند، به [[یقین]] او را [[جانشین]] خود می‌کرد.
این قول [[عایشه]] نیز با [[اعتقاد]] به [[قریشی بودن امام]] همخوانی ندارد؛ چراکه زید بن حارثه [[قریشی]] نبود. پس آنان که [[قریشی بودن]] را از [[شرایط امامت]] می‌دانند یا باید [[احادیث]] فوق را مردود بدانند، و یا اعتراف کنند که اعتقادشان با [[عقیده]] عمر و عایشه مخالف است.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۳۱.</ref>.
این قول [[عایشه]] نیز با [[اعتقاد]] به [[قریشی بودن امام]] همخوانی ندارد؛ چراکه زید بن حارثه [[قریشی]] نبود. پس آنان که [[قریشی بودن]] را از [[شرایط امامت]] می‌دانند یا باید [[احادیث]] فوق را مردود بدانند، و یا اعتراف کنند که اعتقادشان با [[عقیده]] عمر و عایشه مخالف است.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص۳۱ ـ ۳۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۰۹۰

ویرایش