|
|
خط ۴۶: |
خط ۴۶: |
|
| |
|
| ===[[حدیث]] سوم: «[[حدیث منزلت]]»=== | | ===[[حدیث]] سوم: «[[حدیث منزلت]]»=== |
| ==== [[متن حدیث]] در نقل راویان ====
| |
| بخاری در صحیح با سند خود از [[سعد بن ابیوقاص]]، [[حدیث منزلت]] را اینگونه نقل کرده است:
| |
| [[رسول الله]]{{صل}} به علی{{ع}} فرمود:
| |
| {{متن حدیث|أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}}<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۲۰۹.</ref>.
| |
| در موضع دیگری از [[صحیح بخاری]] آمده است: [[رسول خدا]] برای [[جنگ تبوک]] از [[مدینه]] خارج شد و علی{{ع}} را به عنوان [[خلیفه]] خود در مدینه باقی گذاشت. در آن هنگام علی{{ع}} عرضه داشت: آیا مرا خلیفه خود برای نگه داری از [[کودکان]] و [[زنان]] قرار میدهی؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: آیا به این که جایگاه تو نسبت به من، به مانند جایگاه [[هارون]] نسبت به [[موسی]] باشد [[راضی]] نیستی؟<ref>صحیح البخاری، ج۵، ص۱۲۹.</ref>
| |
| سعید بن مسیّب، از عامر (فرزند سعد بن ابیوقاص) و او از پدرش [[سعد]] حدیث منزلت را اینگونه نقل کرده است:
| |
| {{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}}.
| |
|
| |
| اما برای این که مطمئن شود میگوید:
| |
| {{عربی|فأحببت أن أشافه بها سعدا، فلقيت سعدا فحدثته بما حدثني عامر، فقال سعد: أنا سمعته، فقلت: أنت سمعته؟ قال: فوضع إصبعيه على أذنيه فقال: نعم وإلا فاستكتا}}<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰.</ref>؛
| |
| [[دوست]] داشتم [[حدیث]] را از خود سعد بشنوم، از این رو به دیدار سعد رفتم و حدیث منزلت را که از عامر (فرزند سعد) شنیده بودم نقل کردم. سعد گفت: خود این حدیث را شنیدم. به او گفتم تو خود شنیدی؟ سعد در حالی که انگشتانش را روی گوشهای خود قرار داد، گفت: اگر با این دو گوش نشنیده باشم کر بشوم و اگر ندیده بودم [[کور]] بشوم.
| |
| [[تعجب]] [[سعید بن مسیب]] و پیگیری وی، دلالت بر اهمیت حدیث منزلت دارد.
| |
| حدیث منزلت در [[صحیح مسلم]] به نقل از سعد بن ابیوقاص اینگونه آمده است: آن وقتی که معاویه برای [[حج]] به [[حجاز]] آمد، نشستی ترتیب داد و بزرگان به دیدار او رفتند. وقتی سعد بن ابیوقاص به نزد او رفت، معاویه در همان مجلس به او امر کرد تا [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را [[لعن]] کند. سعد بن ابیوقاص از [[لعن]] [[امیر المؤمنین]] خودداری کرد و به سه مورد از خصوصیات [[امیرالمؤمنین]] اشاره کرد که از جمله آنها [[حدیث منزلت]] است. سعد گفت: تا وقتی این [[احادیث]] را به یاد داشته باشم، هرگز او را لعن نخواهم کرد. در این نقل اینگونه آمده است:
| |
| {{عربی|وَ مِنْهَا: أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى}}<ref>صحیح مسلم، ج۷، ص۱۲۰.</ref>.
| |
|
| |
| ==== [[بازی]] با [[حقایق]] ====
| |
| از نظر سند هیچ تردیدی در صدور این [[حدیث]] وجود ندارد، با این [[حال]] برخی از [[دشمنان اهل بیت]]{{عم}} کوشیدهاند تا به رغم نقل این حدیث در کتب معتبر و صحیح نزد [[اهل سنت]]، در سند آن خدشه کنند.
| |
| در [[مواقف]] آمده است که [[سیف الدین آمدی]]<ref>وی از عالمان اصولی است. کتاب وی به الإحکام فی أصول الأحکام معروف است و آراء و انظار وی مستند به این کتاب است.</ref> سند حدیث منزلت را تمام نمیدانسته است<ref>المواقف، ج۳، ص۶۱۸؛ همچنین ر.ک: شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۲ - ۳۶۳؛ الصواعق المحرقة، ج۱، ص١٢٢.</ref>.
| |
| ولیکن «سیف الدین آمدی» کسی است که در [[منابع اهل سنت]] در شرح حال وی مطالبی حاکی از [[بیدینی]] نوشتهاند از جمله این که «تارک الصلاة» بوده است<ref>میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۵۹، ش۳۶۴۷؛ لسان المیزان، ج۳، ص۱۳۴، ش۴۷۰؛ تاریخ الإسلام، ج۴۶، ص۷۶؛ سیر أعلام النبلاء، ج۲۲، ص۳۶۶.</ref>.
| |
|
| |
| اما خدشه در سند این حدیث ناممکن است، بدین روی برخی از متعصبین پس از [[نا امیدی]] در بحث سندی، در صدد [[تحریف]] محتوای آن برآمدهاند تا آنجا که در برخی منابع حدیث منزلت اینگونه نقل شده است:
| |
| {{عربی|علي مني بمنزلة قارون من موسى}}<ref>تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۶۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۱۲، ص۳۴۹؛ تهذیب الکمال، ج۵، ص۵۷۷؛ تاریخ الإسلام، ج۱۰، ص۱۲۲.</ref>؛
| |
| [[جایگاه علی]] نسبت به من جایگاه [[قارون]] نسبت به [[موسی]] است!
| |
| اینگونه [[تحریفات]] و تلاشهای مضحک و حرکات مذبوحانه برای [[کتمان حق]]، هم از این [[واقعیت]] حکایت دارد که حدیث منزلت از نظر سند و دلالت بسیار محکم و روشن است و هم نشانگر [[بغض]] و [[کینه]] برخی نسبت به [[اهل بیت]] [[رسول خدا]]{{عم}} است؛ اما این کارها به نفع [[حقیقت]] است و بازگو کننده [[ناتوانی]] متعصّبین در [[انکار حدیث]] [[منزلت]] است.
| |
| [[جعل حدیث]] از دیگر اقداماتی است که در مقابله با [[عظمت]] [[حدیث منزلت]] واقع شده است. از سوی برخی از [[اهل تسنن]] و در پارهای از منابع آنها آمده است:
| |
| {{عربی|أبو بكر و عمر مني بمنزلة هارون من موسى}}<ref>تمهید الأوائل، ص۴۶۳؛ الکامل (ابن عدی)، ج۵، ص۷۵؛ تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۳۸۳، ش۶۲۵۷؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۳۰، ص۶۰ و ۲۰۶.</ref>.
| |
|
| |
| جعلی بودن این [[حدیث]] به قدری روشن است که آنان در کتابهای خود به [[دروغین]] بودن آن تصریح کردهاند<ref>ر.ک: العلل المتناهیة، ج۱، ص۱۹۹، ش۳۱۲؛ میزان الاعتدال، ج۳، ص۱۲۲ و ۱۷۱-۱۷۲، ذیل شماره ۶۰۰۹ و ۳۹۰، ذیل شماره ۶۸۹۴؛ لسان المیزان، ج۲، ص۲۳؛ جامع الأحادیث، ج۱، ص۲۳؛ جامع الأحادیث، ج۱، ص۱۵۰، ش۲۳۶.</ref>.
| |
|
| |
| ==== بررسی دلالت حدیث منزلت ==== | | ==== بررسی دلالت حدیث منزلت ==== |
| برای روشن شدن دلالت حدیث منزلت، بررسی [[مقامات]] [[حضرت هارون]] و جایگاه او نسبت به [[حضرت موسی]] ضروری مینماید. | | برای روشن شدن دلالت حدیث منزلت، بررسی [[مقامات]] [[حضرت هارون]] و جایگاه او نسبت به [[حضرت موسی]] ضروری مینماید. |