←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
#'''[[غارتگری]] [[زمامداران]]''': [[تعدی]] زمامداران به [[اموال عمومی]] و [[غارت]] آن از سوی آنان از دیگر عوامل [[سیاسی]] [[فقر]] و [[نابسامانی]] وضعیت [[اقتصادی]] در [[جوامع بشری]] است؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در بخشی از [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]] بر آن تصریح کرده است: «همانا ویرانی [[زمین]] به دلیل [[تنگدستی]] [[مردم]] است و تنگدستی مردم به دلیل [[غارت اموال]] از طرف زمامدارانی است که به [[آینده]] حکومتشان [[اعتماد]] ندارند»<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۱۷۶، نامه ۵۳.</ref>، نه حاکمانی که از جایگاهی مردمی برخوردارند و بر اساس [[تکلیف]] پذیرای [[مسئولیت]] میگردند تا شرایط بایسته را برای استفاده عموم مردم از منابع درآمدی عمومی فراهم نمایند. این [[حاکمان]] [[اختلاف طبقاتی]] را کاهش میدهند و با جایگزینکردن [[عدالت]] به جای [[تبعیض]] و [[انحصار]] ثروت به گروهی خاص، از ابتلای به فقر و فلاکت مردم جلوگیری میکنند. | #'''[[غارتگری]] [[زمامداران]]''': [[تعدی]] زمامداران به [[اموال عمومی]] و [[غارت]] آن از سوی آنان از دیگر عوامل [[سیاسی]] [[فقر]] و [[نابسامانی]] وضعیت [[اقتصادی]] در [[جوامع بشری]] است؛ چنانکه [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در بخشی از [[نامه]] خود به [[مالک اشتر]] بر آن تصریح کرده است: «همانا ویرانی [[زمین]] به دلیل [[تنگدستی]] [[مردم]] است و تنگدستی مردم به دلیل [[غارت اموال]] از طرف زمامدارانی است که به [[آینده]] حکومتشان [[اعتماد]] ندارند»<ref>نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص۱۷۶، نامه ۵۳.</ref>، نه حاکمانی که از جایگاهی مردمی برخوردارند و بر اساس [[تکلیف]] پذیرای [[مسئولیت]] میگردند تا شرایط بایسته را برای استفاده عموم مردم از منابع درآمدی عمومی فراهم نمایند. این [[حاکمان]] [[اختلاف طبقاتی]] را کاهش میدهند و با جایگزینکردن [[عدالت]] به جای [[تبعیض]] و [[انحصار]] ثروت به گروهی خاص، از ابتلای به فقر و فلاکت مردم جلوگیری میکنند. | ||
#'''[[سوء]] [[تدبیر]] [[مدیران]]''': از دیگر عوامل تهیدستی، سوء تدبیر مدیران اعم از [[مدیر]] [[خانه]] و [[جامعه]] است که با تعبیرات مختلفی در پارهای از [[روایات]] بر نقش شگرف آن در ابتلای به فقر و [[نابسامانی اقتصادی]] تصریح شده است؛ از جمله در بیانی از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} از آن به عامل نابودکننده مال و ثروت تعبیر شده است و به [[میزان]] نقش آن در [[حاکمیت]] فقر بر [[زندگی]] و وضعیت مالی اشاره شده است: «[[حسن تدبیر]] مال اندک را افزایش میدهد و سوء تدبیر مال فراوان را نابود میکند»<ref>{{متن حدیث|حُسْنُ التَّدْبِيرِ يُنْمِي قَلِيلَ الْمَالِ وَ سُوءُ التَّدْبِيرِ يُفْنِي كَثِيرَهُ}} (آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۳۵۴).</ref>. در گفتار دیگری آن [[بزرگوار]] [[سوء]] [[تدبیر]] [[مدیران]] را در سطوح مختلف [[خانه]]، اداره، کارخانه و [[جامعه]]، کلید [[فقر]] خوانده است و به [[میزان]] تأثیرگذاری آن در [[حاکمیت]] فقر بر محیطهای مختلف [[مدیریتی]] فردی و [[اجتماعی]] اشاره کرده است: «سوء تدبیر کلید فقر است»<ref>{{متن حدیث|سُوءُ التَّدْبِيرِ مِفْتَاحُ الْفَقْرِ}} (آمدی، تصنیف غرر الحکم، ش۸۰۹۰).</ref>. آن حضرت از سوء [[مدیریت]] به آفت معاش تعبیر نموده است و بر نقش آن در [[معیشت]] [[انسان]] تصریح کرده است: «سوء تدبیر آفت معاش است»<ref>{{متن حدیث|آفَةُ الْمَعَاشِ سُوءُ التَّدْبِيرِ}} (آمدی، تصنیف غرر الحکم، ش۸۰۸۷).</ref>. پس بر اساس این دسته از [[روایات]]، سوء تدبیر آفت [[مال]] و معاش است؛ بهگونهایکه ممکن است با [[تدابیر]] نبایستۀ [[حکومتی]]، جامعۀ برخوردار از منابع و [[ثروت]] وافی به ابعاد [[زندگی]] [[تهیدست]] شود و چنانکه همواره [[مردم]] در گذر [[زمان]] تلخی فقر حاصل از چنین تدابیری را چشیدهاند، نسلهای دنیای [[علم]] و [[تمدن]] هم چونان گذشتگان خود بر اثر تدابیری نبایسته گرفتار فقر گردند.<ref>[[محمد حسین علی اکبری|علی اکبری، محمد حسین]]، [[سیره معصومان در فقرزدایی (کتاب)|سیره معصومان در فقرزدایی]]، ص ۷۲.</ref> | #'''[[سوء]] [[تدبیر]] [[مدیران]]''': از دیگر عوامل تهیدستی، سوء تدبیر مدیران اعم از [[مدیر]] [[خانه]] و [[جامعه]] است که با تعبیرات مختلفی در پارهای از [[روایات]] بر نقش شگرف آن در ابتلای به فقر و [[نابسامانی اقتصادی]] تصریح شده است؛ از جمله در بیانی از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} از آن به عامل نابودکننده مال و ثروت تعبیر شده است و به [[میزان]] نقش آن در [[حاکمیت]] فقر بر [[زندگی]] و وضعیت مالی اشاره شده است: «[[حسن تدبیر]] مال اندک را افزایش میدهد و سوء تدبیر مال فراوان را نابود میکند»<ref>{{متن حدیث|حُسْنُ التَّدْبِيرِ يُنْمِي قَلِيلَ الْمَالِ وَ سُوءُ التَّدْبِيرِ يُفْنِي كَثِيرَهُ}} (آمدی، تصنیف غرر الحکم، ص۳۵۴).</ref>. در گفتار دیگری آن [[بزرگوار]] [[سوء]] [[تدبیر]] [[مدیران]] را در سطوح مختلف [[خانه]]، اداره، کارخانه و [[جامعه]]، کلید [[فقر]] خوانده است و به [[میزان]] تأثیرگذاری آن در [[حاکمیت]] فقر بر محیطهای مختلف [[مدیریتی]] فردی و [[اجتماعی]] اشاره کرده است: «سوء تدبیر کلید فقر است»<ref>{{متن حدیث|سُوءُ التَّدْبِيرِ مِفْتَاحُ الْفَقْرِ}} (آمدی، تصنیف غرر الحکم، ش۸۰۹۰).</ref>. آن حضرت از سوء [[مدیریت]] به آفت معاش تعبیر نموده است و بر نقش آن در [[معیشت]] [[انسان]] تصریح کرده است: «سوء تدبیر آفت معاش است»<ref>{{متن حدیث|آفَةُ الْمَعَاشِ سُوءُ التَّدْبِيرِ}} (آمدی، تصنیف غرر الحکم، ش۸۰۸۷).</ref>. پس بر اساس این دسته از [[روایات]]، سوء تدبیر آفت [[مال]] و معاش است؛ بهگونهایکه ممکن است با [[تدابیر]] نبایستۀ [[حکومتی]]، جامعۀ برخوردار از منابع و [[ثروت]] وافی به ابعاد [[زندگی]] [[تهیدست]] شود و چنانکه همواره [[مردم]] در گذر [[زمان]] تلخی فقر حاصل از چنین تدابیری را چشیدهاند، نسلهای دنیای [[علم]] و [[تمدن]] هم چونان گذشتگان خود بر اثر تدابیری نبایسته گرفتار فقر گردند.<ref>[[محمد حسین علی اکبری|علی اکبری، محمد حسین]]، [[سیره معصومان در فقرزدایی (کتاب)|سیره معصومان در فقرزدایی]]، ص ۷۲.</ref> | ||
==عوامل [[فقر]] در مکاتب مادی== | |||
افزون بر آنچه گفته شد در برخی از مکاتب امور دیگری از عوامل فقر به شمار آمده است که به بررسی نمونههایی از آن میپردازیم: | |||
===محدودیت منابع و ابزار [[تولید]]=== | |||
در [[مکتب]] [[سرمایهداری]] محدودیت منابع و ابزار تولید از جمله عوامل پیدایی فقر شناخته شده است<ref>یوسف قرضاوی، مشکلة الفقر و کیف عالجها الاسلام، ص۹.</ref>. [[پیروان]] آن بر این باورند که محدودیت منابع و ابزار تولید از یک سو و نیازهای نامحدود بشری از سویی، عدم [[توازن]] عرضه و تقاضا را ایجاب کرده است و فقر و [[مشکلات]] [[اقتصادی]] [[مردم]] و [[حکومتها]] را از مسائل حلنشدنی و تفکیکناپذیر [[زندگی]] آنان قرار داده است؛ ولی این نظریه از منظر [[اسلام]] مردود است؛ زیرا اولاً [[خالق هستی]] سرمایههای فراوان و ابزار لازم را برای تأمین زندگی [[بشر]] فراهم کرده است<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ * وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ}} «خداوند است که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان آبی فرو فرستاد که با آن از میوهها برای شما روزی بر آورد و کشتی را برای شما رام کرد تا به فرمان او در دریا روان گردد و رودها را برای شما رام گردانید * و خورشید و ماه را که همواره روانند و نیز شب و روز را رام شما کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۲-۳۳.</ref>، ثانیاً این سرمایهها و ابزار، افزون بر فراوانبودن، همچون نیازهای [[انسان]] محدود نیست؛ چنانکه فرموده است: «و از هر چیزی که از او خواستید به شما داد و اگر [[نعمتهای خدا]] را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد»<ref>{{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}} «و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد؛ بیگمان انسان ستمکارهای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. پس [[خلقت]] [[زمین]] و [[آسمان]] به منظور رفع نیازهای [[انسانی]] بوده است. برخی از [[مفسران]] {{متن قرآن|مِنْ}} را در {{متن قرآن|مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ}} ابتدائیه دانستهاند<ref>محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۶۰.</ref> که معنایش سرچشمهگرفتن عطایای [[الهی]] از [[نیازهای انسانی]] است و با چنین معنایی هر نیازی از [[نیازهای بشری]] ملازم با عطای بایسته و [[رافع]] آن است و هیچ نیازی از [[نیازهای انسان]] بدون پاسخ نمیماند، جز در فرض [[تعدی به حقوق دیگران]] و [[ستم]] بر آنان، چنانکه در جمله پایانی [[آیه]] به آن اشاره شده است: «[[انسان]] [[ستمگر]] و [[ناسپاس]] است»<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}} «بیگمان انسان ستمکارهای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. یعنی بایستههای نیاز [[بشر]] بر او ارزانی شده است؛ ولی خود انسان با [[بیعدالتی]] در [[توزیع]] و تقسیم سرمایهها و ابزار [[تولید]] و [[کسب درآمد]]، محدودیت ایجاد نموده است و [[فقر]] و [[محرومیت]] را بر بسیاری از اقشار [[مردم]] و [[حکومتها]] [[تحمیل]] کرده است، نه اینکه در اصل محدودیتی بوده است و [[خداوند متعال]] عامل این محدودیت بوده است و در پی آن ناهمخوانی میان [[نعمتهای الهی]] و نیازهای بندگانش بوده است و همین امر [[حاکمیت]] فقر را بر [[زندگی]] آنان موجب شده است.<ref>[[محمد حسین علی اکبری|علی اکبری، محمد حسین]]، [[سیره معصومان در فقرزدایی (کتاب)|سیره معصومان در فقرزدایی]]، ص ۷۶.</ref> | |||
===کثرت [[جمعیت]]=== | |||
مالتوستها<ref>توماس رابرت مالتوس در سال ۱۷۶۶میلادی در خانوادهای ثروتمند در انگلیس متولد شد. پس از تحصیلات به حوزه روحانیت مسیحی راه یافت و کشیش شد. او کتابی نوشت به نام «اصل تکثر نفوس و تأثیر آن در ارتقای جامعه». در این کتاب عامل اساسی فقر و مسکنت جامعه را غریزه نیرومند توالدی دانسته است. او در سال ۱۸۳۴م در گذشت.</ref> بر این باورند فقر بشر ناشی از افزایش و کثرت جمعیت [[جهان]] است<ref>باقر قدیریاصل، سیر اندیشه اقتصادی، ص۷۷؛ جمالالدین موسوی اصفهانی، ملاحظاتی پیرامون پیامهای اقتصادی قرآن، ص۵۹۴.</ref> و تا حرکتِ رو به [[رشد]] [[نسل]] [[بشر]] ادامه دارد، معضل [[فقر]] و [[مشکلات]] [[اقتصادی]] بر [[زندگی]] او همچنان [[سایه]] افکنده است و تنها راه [[نجات]] او از این وضعیت کاهش [[جمعیت]] جهانی است که یا میباید به [[انتظار]] حوادث طبیعی مانند [[زلزله]] و سیل و سونامی و غیر اینها نشست یا با تعهدنداشتن به [[حفظ جان]] [[انسانها]] و [[اباحه]] و تجویز [[خونریزیها]] و قتلهای دستجمعی به استقبال [[جنگها]] و کشتارهای عمومی شتافت. | |||
ولی [[مکتب]] حیاتبخش و پویای [[اسلام]] این نظریه را نیز همچون [[اندیشه]] مکاتب مادی [[باطل]] دانسته است و میگوید اولاً آنان که از [[خوف]] ابتلای به فقر و [[گرسنگی]] با اشکال مختلف یادشده در اندیشه کاهش و [[کنترل جمعیت]] هستند، سخت در اشتباهاند؛ زیرا [[خالق]] بشر افزون بر اینکه [[وعده]] تأمین روزی و نیاز همۀ [[مردم]] را داده است، از [[قتل]] و [[جنگافروزی]] و کشتارهای دستجمعی به منظور کاهش جمعیت منع کرده و در کتاب خودش [[قرآن]] فرموده است: «[[فرزندان]] خود را هرگز از [[ترس]] فقر و نداری نکشید؛ چراکه ما آنها و شما را روزی میدهیم»<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ}} «و فرزندانتان را از ترس ناداری مکشید، ما به آنان و شما روزی میدهیم» سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref>. ثانیاً بر فرض اینکه افزایش جمعیت موجب فقر بشر گردد، [[انسان]] و [[انسانیت]] را نمیتوان [[قربانی]] [[رهایی]] از آن کرد؛ چنانکه آفرینندۀ انسان که صاحب و مالک و [[رازق]] همگان است در کتاب خودش قرآن چنین فرموده است: «هر کس [[انسانی]] را بدون ارتکاب قتل و [[فساد]] در روی [[زمین]] بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته است»<ref>{{متن قرآن|مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا}} «هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>. پس از دیدگاه اسلام، افزایش جمعیت عامل فقر و [[مسکنت]] نیست و نمیتوان آن را صرفاً [[ناپسند]] و بحرانآفرین خواند.<ref>[[محمد حسین علی اکبری|علی اکبری، محمد حسین]]، [[سیره معصومان در فقرزدایی (کتاب)|سیره معصومان در فقرزدایی]]، ص ۷۸.</ref> | |||
===[[مالکیت خصوصی]]=== | |||
از دیدگاه [[مکتب]] [[سوسیالیستی]] به لحاظ اینکه منابع و ابزار [[تولید]] به گروههای خاصی از [[جامعه]] اختصاص یافته است، سبب [[محرومیت]] بیشتر افرادِ جامعه شده است و تا ازبینرفتن مالکیت خصوصی، همواره [[جوامع بشری]] در [[آتش]] [[فقر]] خواهند سوخت. به گفته مارکس اگر این نوع [[مالکیت]] محدود شود، سرانجامی جز فقر نخواهد داشت<ref>فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص۱۵۳.</ref>. | |||
اما این [[باور]] رؤیایی بیش نیست؛ زیرا با نگاهی گذرا به [[تاریخ]] بشری به این [[حقیقت]] دست مییابیم که مالکیت خصوصی، سنتی [[الهی]] و امری [[فطری]] است و هرگونه [[حرکت]] مخالف آن، حرکت بر خلاف جریان آب و محکوم به [[شکست]] است.<ref>[[محمد حسین علی اکبری|علی اکبری، محمد حسین]]، [[سیره معصومان در فقرزدایی (کتاب)|سیره معصومان در فقرزدایی]]، ص ۷۹.</ref> | |||
==عوامل طبیعی و رخدادها== | |||
حوادثی همچون سیل، [[زلزله]]، [[طوفان]] و [[خشکسالی]] که بسیاری از [[مردم]] را آواره میسازد، رخدادهایی همچون [[جنگها]] و به تبع خسارتهای جانی و [[مالی]]، بیماریهای مزمن و صعب العلاج و از کارافتادگی که هزینههای سنگین را در پی دارد، از عوامل فقر بیرونی مردم و [[حکومتها]] میباشد؛ البته [[همیاری]] [[ملتها]] و حکومتها میتواند از [[میزان]] این وقایع و رویدادها بکاهد.<ref>[[محمد حسین علی اکبری|علی اکبری، محمد حسین]]، [[سیره معصومان در فقرزدایی (کتاب)|سیره معصومان در فقرزدایی]]، ص ۷۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |