اسراف در معارف و سیره معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
اسراف مخصوص افراد [[ثروتمند]] نیست؛ بلکه گاهی افراد نیازمند و [[فقیر]] از [[ثروتمندان]] بیشتر [[اسراف]] می‌کنند و مشابه این [[نشانه‌ها]] در آنان وجود دارد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: چه‌بسا [[فقیری]] که مسرف‌تر از [[غنی]] و [[ثروتمند]] است؛ زیرا غنی از آنچه به او داده شده [[انفاق]] می‌کند و فقیر از چیزی غیر آنچه به او داده شده انفاق می‌کند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۴، ص‌۵۵: {{متن حدیث|رُبَّ فَقِيرٍ هُوَ أَسْرَفُ مِنَ الْغَنِيِّ إِنَّ الْغَنِيَّ يُنْفِقُ مِمَّا أُوتِيَ وَ الْفَقِيرَ يُنْفِقُ مِنْ غَيْرِ مَا أُوتِيَ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۱۴۹.</ref>
اسراف مخصوص افراد [[ثروتمند]] نیست؛ بلکه گاهی افراد نیازمند و [[فقیر]] از [[ثروتمندان]] بیشتر [[اسراف]] می‌کنند و مشابه این [[نشانه‌ها]] در آنان وجود دارد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: چه‌بسا [[فقیری]] که مسرف‌تر از [[غنی]] و [[ثروتمند]] است؛ زیرا غنی از آنچه به او داده شده [[انفاق]] می‌کند و فقیر از چیزی غیر آنچه به او داده شده انفاق می‌کند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۴، ص‌۵۵: {{متن حدیث|رُبَّ فَقِيرٍ هُوَ أَسْرَفُ مِنَ الْغَنِيِّ إِنَّ الْغَنِيَّ يُنْفِقُ مِمَّا أُوتِيَ وَ الْفَقِيرَ يُنْفِقُ مِنْ غَيْرِ مَا أُوتِيَ}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۱۴۹.</ref>


== اسراف و [[اقتار]] (خست) ==
== اسراف و اقتار (خست) ==
در برابر اسراف «اقتار» قرار دارد که به معنای خست و در نتیجه [[سختگیری]] در انفاق و [[مصرف]] [[مال]] است. مردی به نام [[عیاشی]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره [[شیوه مصرف]] مال برای [[خانواده]] پرسیدم؛ فرمود: مصرف بین دو کار [[مکروه]] قرار دارد. گفتم: فدایت شوم، من دو مکروه را نمی‌شناسم. فرمود: آری، [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند. آیا نمی‌دانی که [[خداوند]] اسراف و سختگیری را [[دوست]] ندارد و فرمود: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref><ref>صدوق، الخصال، ج۱، ص۵۴.</ref>.
در برابر اسراف «اقتار» قرار دارد که به معنای خست و در نتیجه سختگیری در انفاق و [[مصرف]] [[مال]] است. مردی به نام [[عیاشی]] گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} درباره شیوه مصرف مال برای [[خانواده]] پرسیدم؛ فرمود: مصرف بین دو کار [[مکروه]] قرار دارد. گفتم: فدایت شوم، من دو مکروه را نمی‌شناسم. فرمود: آری، [[خدا]] تو را [[رحمت]] کند. آیا نمی‌دانی که [[خداوند]] اسراف و سختگیری را [[دوست]] ندارد و فرمود: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref><ref>صدوق، الخصال، ج۱، ص۵۴.</ref>.


امام صادق{{ع}} برای روشن‌شدن معنای این [[آیه]] که در آن از مصرف مسرفانه و همراه با خست [[نهی]] شده و بر مصرف معتدلانه با تعبیر «قوام» یاد شده است، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>، با برداشتن مقداری سنگ‌ریزه تفاوت اسراف را با اقتار و [[میانه‌روی]] نشان دادند. حضرت با دست، مقداری سنگ‌ریزه برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود: این اقتار و خست است که خداوند در [[قرآن]] فرمود؛ آن‌گاه قبضه دیگری برداشت و دست خود را رها کرد و فرمود: این اسراف است؛ سپس قبضه دیگری از سنگ‌ریزه‌ها بر داشت و تا حدودی دستش را نگه داشت و رها کرد و فرمود: این قوام و راه میانه است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۴، ص‌۵۴.</ref>. قوام در این [[آیه]] به معنای [[مصرف]] معروف و شناخته‌شده [[تفسیر]] شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۴، ص‌۵۶: {{متن حدیث|الْقَوَامُ هُوَ الْمَعْرُوفُ}}.</ref>. حضرت در توصیه‌ای [[تبذیر]] را نوعی [[اسراف]] دانسته و شخصی را که برای گرفتن وام آمده بود، از تبذیر بازداشت. مردی نزد [[امام صادق]]{{ع}} آمد و گفت: ای [[اباعبدالله]]، قرضی به من بده تا در وقت [[توانایی]] بازگردانم. [[امام]] فرمود: تا [[زمان]] برداشت غله؛ مرد گفت: نه به [[خدا]]. فرمود: تا زمان [[سود]] [[تجارت]]؛ گفت: نه به خدا. فرمود: تا زمان فروش [[ملک]]؛ گفت: نه به خدا. حضرت فرمود: تو از کسانی هستی که [[خداوند]] در [[اموال]] ما برای او حقی قرار داده است؛ سپس کیسه‌ای را خواست که در آن درهم بود و دستش را در آن قرار داد و یک قبضه برداشت و به مرد داد و فرمود: از خدا بترس و اسراف مکن و [[خست]] به [[خرج]] مده و بین این دو باش؛ زیرا تبذیر از اسراف است و خداوند فرمود: و تبذیر مکن تبذیرکردنی<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۵۰۱.</ref>؛ بنابراین اسراف، تبذیر، [[اقتار]] و خست همه ناپسدند. امام صادق{{ع}} در پاسخ به یکی از یارانش که از معنای اقتار پرسید، چند نمونه بیان کرد و فرمود: اقتار آن است که نان و نمک بخوری، درحالی‌که می‌توانی از غذای بهتری استفاده کنی. گوید: از قصد و [[میانه‌روی]] پرسیدم، حضرت فرمود: قصد و میانه‌روی این است هم نان با گوشت بخوری هم از شیر استفاده کنی و هم از سرکه و روغن، گاهی از این و گاهی از آن<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۳. {{متن حدیث|قُلْتُ: فَمَا الْإِقْتَارُ؟ قَالَ: أَكْلُ الْخُبْزِ وَ الْمِلْحِ وَ أَنْتَ تَقْدِرُ عَلَى غَيْرِهِ. قُلْتُ: فَمَا الْقَصْدُ؟ قَالَ: الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَلُّ وَ السَّمْنُ مَرَّةً هَذَا وَ مَرَّةً هَذَا}}.</ref>؛ یعنی در عین بهره‌بردن از [[نعمت‌های الهی]]، در [[مسرف]] آنها [[اسراف]] نکنی، بلکه گاهی از این و گاهی از آن غذا استفاده کنی<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۱۵۱.</ref>.
امام صادق{{ع}} برای روشن‌شدن معنای این [[آیه]] که در آن از مصرف مسرفانه و همراه با خست [[نهی]] شده و بر مصرف معتدلانه با تعبیر «قوام» یاد شده است، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری می‌کنند و نه تنگ می‌گیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>، با برداشتن مقداری سنگ‌ریزه تفاوت اسراف را با اقتار و [[میانه‌روی]] نشان دادند. حضرت با دست، مقداری سنگ‌ریزه برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود: این اقتار و خست است که خداوند در [[قرآن]] فرمود؛ آن‌گاه قبضه دیگری برداشت و دست خود را رها کرد و فرمود: این اسراف است؛ سپس قبضه دیگری از سنگ‌ریزه‌ها بر داشت و تا حدودی دستش را نگه داشت و رها کرد و فرمود: این قوام و راه میانه است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۴، ص‌۵۴.</ref>. قوام در این [[آیه]] به معنای [[مصرف]] معروف و شناخته‌شده [[تفسیر]] شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۴، ص‌۵۶: {{متن حدیث|الْقَوَامُ هُوَ الْمَعْرُوفُ}}.</ref>. حضرت در توصیه‌ای [[تبذیر]] را نوعی [[اسراف]] دانسته و شخصی را که برای گرفتن وام آمده بود، از تبذیر بازداشت. مردی نزد [[امام صادق]]{{ع}} آمد و گفت: ای [[اباعبدالله]]، قرضی به من بده تا در وقت [[توانایی]] بازگردانم. [[امام]] فرمود: تا [[زمان]] برداشت غله؛ مرد گفت: نه به [[خدا]]. فرمود: تا زمان [[سود]] [[تجارت]]؛ گفت: نه به خدا. فرمود: تا زمان فروش [[ملک]]؛ گفت: نه به خدا. حضرت فرمود: تو از کسانی هستی که [[خداوند]] در [[اموال]] ما برای او حقی قرار داده است؛ سپس کیسه‌ای را خواست که در آن درهم بود و دستش را در آن قرار داد و یک قبضه برداشت و به مرد داد و فرمود: از خدا بترس و اسراف مکن و [[خست]] به [[خرج]] مده و بین این دو باش؛ زیرا تبذیر از اسراف است و خداوند فرمود: و تبذیر مکن تبذیرکردنی<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۵۰۱.</ref>؛ بنابراین اسراف، تبذیر، [[اقتار]] و خست همه ناپسدند. امام صادق{{ع}} در پاسخ به یکی از یارانش که از معنای اقتار پرسید، چند نمونه بیان کرد و فرمود: اقتار آن است که نان و نمک بخوری، درحالی‌که می‌توانی از غذای بهتری استفاده کنی. گوید: از قصد و [[میانه‌روی]] پرسیدم، حضرت فرمود: قصد و میانه‌روی این است هم نان با گوشت بخوری هم از شیر استفاده کنی و هم از سرکه و روغن، گاهی از این و گاهی از آن<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۳. {{متن حدیث|قُلْتُ: فَمَا الْإِقْتَارُ؟ قَالَ: أَكْلُ الْخُبْزِ وَ الْمِلْحِ وَ أَنْتَ تَقْدِرُ عَلَى غَيْرِهِ. قُلْتُ: فَمَا الْقَصْدُ؟ قَالَ: الْخُبْزُ وَ اللَّحْمُ وَ اللَّبَنُ وَ الْخَلُّ وَ السَّمْنُ مَرَّةً هَذَا وَ مَرَّةً هَذَا}}.</ref>؛ یعنی در عین بهره‌بردن از [[نعمت‌های الهی]]، در [[مسرف]] آنها [[اسراف]] نکنی، بلکه گاهی از این و گاهی از آن غذا استفاده کنی<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۱۵۱.</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش