زکات در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:


[[ابن ابی الحدید]] با اشاره به مصارف هشتگانه زکات که در [[قرآن]] آمده و [[سقوط]] سهم مؤلفه پس از [[پیامبر]] و بیان سهم عامل زکات در فرازهای پیشین نامه بر این [[باور]] است حضرت، شش [[مصرف]] دیگر آن را یاد نموده است. وی سائلان را همان [[بردگان]] می‌داند که در [[آیه قرآن]] آمده و آنان [[بندگان]] مکاتبی هستند که نمی‌توانند حق مال الکتابه خود را بپردازند و از [[مردم]] برای [[آزادی]] خود درخواست کمک می‌نمایند. برخی گفته‌اند منظور از رقاب در [[آیه]]، بردگانی هستند که از [[ثروتمندان]] می‌خواهند آنها را خریده و [[آزاد]] کنند. ابن ابی الحدید، مدفوعون را در این [[کلام]]، [[سبیل الله]] می‌داند و می‌گوید: مراد [[مجاهدان]] [[فقیری]] هستند که از آنان به خاطر فقرشان تعبیر به مدفوعون شده؛ یعنی پرداخت شدگان. مدفوع و مدفَّع به معنای [[فقیر]] است؛ زیرا هر کس، آن را از خود دفع می‌کند و گفته شده آنان حاجیانی هستند که در [[حج]] مانده‌اند؛ چون از اتمام حج آنها [[دفاع]] شده است یا از بازگشت آنها به وطنشان حمایت شده است<ref>شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج۱۵، ص۱۶۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۴۰ - ۲۴۲.</ref>
[[ابن ابی الحدید]] با اشاره به مصارف هشتگانه زکات که در [[قرآن]] آمده و [[سقوط]] سهم مؤلفه پس از [[پیامبر]] و بیان سهم عامل زکات در فرازهای پیشین نامه بر این [[باور]] است حضرت، شش [[مصرف]] دیگر آن را یاد نموده است. وی سائلان را همان [[بردگان]] می‌داند که در [[آیه قرآن]] آمده و آنان [[بندگان]] مکاتبی هستند که نمی‌توانند حق مال الکتابه خود را بپردازند و از [[مردم]] برای [[آزادی]] خود درخواست کمک می‌نمایند. برخی گفته‌اند منظور از رقاب در [[آیه]]، بردگانی هستند که از [[ثروتمندان]] می‌خواهند آنها را خریده و [[آزاد]] کنند. ابن ابی الحدید، مدفوعون را در این [[کلام]]، [[سبیل الله]] می‌داند و می‌گوید: مراد [[مجاهدان]] [[فقیری]] هستند که از آنان به خاطر فقرشان تعبیر به مدفوعون شده؛ یعنی پرداخت شدگان. مدفوع و مدفَّع به معنای [[فقیر]] است؛ زیرا هر کس، آن را از خود دفع می‌کند و گفته شده آنان حاجیانی هستند که در [[حج]] مانده‌اند؛ چون از اتمام حج آنها [[دفاع]] شده است یا از بازگشت آنها به وطنشان حمایت شده است<ref>شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، ج۱۵، ص۱۶۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۳، ص ۲۴۰ - ۲۴۲.</ref>
==دستورالعمل امیرالمؤمنین{{ع}} برای [[گردآوری زکات]]==
امیرالمؤمنین{{ع}} در نامه‌ای به یکی از [[مسئولان]] زکات، دستورهای مهمی برای چگونگی دریافت زکات از [[مردم]] بیان فرموده که امروز می‌توان نکات مهم آن را در دریافت [[مالیات]] مورد توجه قرار داد. این دستورالعمل در [[نامه]] ۲۵ [[نهج البلاغه]] آمده و در [[کتاب کافی]] در باب «[[ادب]] [[مصدق]]»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۵۳۶.</ref> و در مقنعه<ref>‌شیخ مفید، المقنعه، ص۲۵۵.</ref> [[شیخ مفید]] و [[تهذیب الأحکام]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۴، ص‌۹۶.</ref>. [[برید بن معاویه]] گوید: از امام صادق{{ع}} شنیدم که می‌فرمود: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[کارگزار]] زکاتی را برای [[گردآوری زکات]] به اطراف [[کوفه]] فرستاد و این [[دستورها]] را به وی داد. ما این [[فرمان]] حضرت را در چند بند گزارش می‌کنیم:
۱. '''توصیۀ گردآورنده به [[تقوا]] و [[امانتداری]]''': مهم‌ترین توصیه حضرت به کارگزار و [[مسئول]] گردآوری زکات، [[دعوت]] او به تقواست و اینکه کار وی برای تأمین [[آخرت]] باشد، نه [[دنیا]]: {{متن حدیث|يَا عَبْدَ اللَّهِ انْطَلِقْ وَ عَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ لَا تُؤْثِرَنَّ دُنْيَاكَ عَلَى آخِرَتِكَ وَ كُنْ حَافِظاً لِمَا ائْتَمَنْتُكَ عَلَيْهِ رَاعِياً لِحَقِّ اللَّهِ فِيهِ حَتَّى تَأْتِيَ نَادِيَ بَنِي فُلَانٍ}}‏: «ای بندۀ [[خدا]]، با [[تقوای الهی]] [[حرکت]] کن که [[خداوند]] یگانه و بی‌همتاست و دنیایت را بر آخرتت مقدم مدار و [[حافظ]] چیزی باش که بر آن [[امین]] قرار داده‌ام تو را، درحالی‌که [[حق خدا]] را در آن مراعات می‌کنی تا به محل تجمع فلان [[قوم]] برسی».
در این فراز از [[مقام]] و [[مسئولیت]] گردآوری زکات به‌عنوان «[[امانت]]» یاد شده است که [[امانتدار]] لازم است امین باشد و این [[وظیفه]] موقتاً بر عهدۀ اوست. او باید آخرت را در انجام کار بر دنیا ترجیح دهد.
۲. '''شیوه ورود به میان [[اموال زکوی]]''': [[کارگزاری]] که به محله و منطقه‌ای برای دریافت [[زکات]] اعزام می‌شود، نباید وارد منازل [[مردم]] شود؛ بلکه باید [[منتظر]] باشد تا مردم او را بپذیرند و از او به‌خوبی استقبال کنند. او باید به محله و آبگاه برود و برای خود جایی مستقل داشته باشد و با [[وقار]] در جمع پرداخت‌کنندگان زکات حاضر شود؛ نه اینکه چون [[نماینده]] [[حاکم اسلامی]] است، به مردم دستور بدهد و از آنان چیزی بخواهد و [[انتظار]] [[پذیرایی]] باشکوه داشته باشد. حضرت می‌فرماید: «چون به قبیله‌ای برسی، بر سَر آبِ آنان فرود آی و به خانه‌هاشان وارد مشو. پس آهسته و آرام به سوی ایشان رو تا در جمع آنان درآیی و سلامشان نمایی؛ پس بگو: ای [[بندگان خدا]]، ولیِّ [[خدا]] مرا به جانب شما فرستاده است تا [[حق خدا]] را که در [[اموال]] شماست، بگیرم. آیا خدا را در مال‌های شما حقّی هست تا آن را به [[ولیّ]] او بپردازید؟ اگر کسی گفت نه، متعرّض او مشو و بازگرد»<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا قَدِمْتَ فَانْزِلْ بِمَائِهِمْ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخَالِطَ أَبْيَاتَهُمْ. ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِسَكِينَةٍ وَ وَقَارٍ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ وَ تُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قُلْ لَهُمْ يَا عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اللَّهِ لآِخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّونَ إِلَى وَلِيِّهِ فَإِنْ قَالَ لَكَ قَائِلٌ لَا فَلَا تُرَاجِعْهُ}}.</ref>.
۳. '''[[روش برخورد]] با دارنده [[مال زکوی]]''': در فراز قبلی حضرت خطاب به عامل خود بیان فرمود اگر کسی گفت در اموال من [[زکات]] نیست، دیگر به او مراجعه نکن؛ چون زکات از [[عبادات]] است و شخص دارای [[مال]] باید به عنوان یک [[تعهد]] [[الهی]] آن را بپردازد؛ اما اگر کسی گفت من زکات دارم، عامل زکات باید بدون اینکه وی را بترساند، برای دریافت و [[حسابرسی]] زکاتش برود: «و اگر کسی گفت: آری، با او برو بی‌آنکه او را بترسانی یا به جز وعدۀ خیر دهی. وقتی نزد مال او رفتی، وارد آن نشو جز با [[اجازه]] او؛ زیرا بیشتر اموال از آنِ اوست؛ پس بگو: ای [[بنده خدا]]، آیا اجازه می‌دهی وارد اموال تو شوم؟ اگر اجازه داد [و مال چارپا یا شتر بود]<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref> وارد آن نشو مانند کسی که بر مال مسلط است و نه هم با [[زور]]»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مِنْهُمْ مُنْعِمٌ فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تَعِدَهُ إِلَّا خَيْراً. فَإِذَا أَتَيْتَ مَالَهُ فَلَا تَدْخُلْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَإِنَّ أَكْثَرَهُ لَهُ فَقُلْ: يَا عَبْدَ اللَّهِ، أَ تَأْذَنُ لِي فِي دُخُولِ مَالِكَ؟ فَإِنْ أَذِنَ لَكَ فَلَا تَدْخُلْهُ دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ فِيهِ وَ لَا عُنْفٍ بِهِ}}.</ref>.
۴. '''شیوه دریافت [[حیوان]] زکوی''': بخشی از [[زکات]] حیوانات هستند. وقتی [[کارگزار]] به میان [[گله]] گوسفند یا شتر یا گاو فردی می‌رود، چگونه سهم زکات آن را دریافت کند؟ آیا هر حیوان چاقی را به عنوان زکات بردارد یا حیوانات لاغر را برگزیند؟ بدیهی است که چنین کاری [[مطابق حق]] و [[عدل]] نیست. دستور حضرت برای دریافت زکات حیوانات چنین است: «و [[مال]] را دو بخش نما و صاحب مال را مخیّر گردان. هر بخش را برگزید، بپذیر؛ پس هنگامی که پذیرفت، بر [[انتخاب]] او خُرده مگیر؛ آن‌گاه ماندۀ آن را دو بخش کن و او را مخیّر گردان و هر بخش را که برداشت مانع او مشو؛ پس پیوسته چنین کن تا آنچه از مال او باقی می‌ماند، کفایت‌کننده [[حقّ]] [[خداوند تبارک و تعالی]] در مال او باشد (پس حقّ [[خدا]] را از او بگیر)»<ref>{{متن حدیث|فَاصْدَعِ الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ أَيَّ الصَّدْعَيْنِ شَاءَ فَأَيَّهُمَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضْ لَهُ ثُمَّ اصْدَعِ الْبَاقِيَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ فَأَيَّهُمَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضْ لَهُ وَ لَا تَزَالُ كَذَلِكَ حَتَّى‏ يَبْقَى مَا فِيهِ وَفَاءٌ لِحَقِّ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ مَالِهِ}}.</ref>.
۵. '''پذیرش تقسیم [[مجدد]] [[اموال]]''': چنانچه بعد از [[تقسیم اموال]] برابر آنچه ذکر شد، صاحب مال پشیمان شد و خواست تقسیم گذشته را به هم بزند، چون مدعی است که مثلاً گوسفند خوب در قسمت [[اموال زکات]] قرار گرفته است، باید پذیرفت و مانند قبل، به تقسیم اموال زکوی پرداخت: «و اگر هنوز چیزی باقی ماند، [[حق خدا]] را از او بگیر و اگر پشیمان شد بپذیر؛ سپس اموال را به هم مخلوط کن و بعد مانند آنچه انجام داده بودی، عمل کن تا حقّ خدا را از مال او [[بستانی]]»<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا بَقِيَ ذَلِكَ فَاقْبِضْ حَقَّ اللَّهِ مِنْهُ وَ إِنِ اسْتَقَالَكَ فَأَقِلْهُ ثُمَّ اخْلِطْهَا وَ اصْنَعْ مِثْلَ الَّذِي صَنَعْتَ أَوَّلًا حَتَّى تَأْخُذَ حَقَّ اللَّهِ فِي مَالِهِ}}.</ref>.
۶. '''شرائط [[مسئول]] [[حفظ]] [[اموال زکات]]''': [[کارگزار]] اصلی که در مناطق مختلف [[مأموریت]] دارد، ممکن است به جهت پراکندگی محله‌ها و فاصله بین آنها، لازم باشد فرد یا افرادی را برای بردن [[اموال زکوی]] [[اجیر]] کند. حضرت در این فراز شرایط چنین افرادی را بیان می‌کند و می‌فرماید یک [[مسئول مالی]] باید دارای چند شرط باشد. [[خیرخواه]]، [[امین]] و [[حافظ]] [[بیت‌المال]] [[مسلمانان]] باشد و هرگاه اموال زکوی [[حیوان]] باشد، از [[شفقت]] و اجبارنکردن به حیوانات هم سخن گفته‌اند: {{متن حدیث|فَإِذَا قَبَضْتَهُ فَلَا تُوَكِّلْ بِهِ إِلَّا نَاصِحاً شَفِيقاً أَمِيناً حَفِيظاً غَيْرَ مُعْنِفٍ لِشَيْ‏ءٍ مِنْهَا}}: «وقتی اموال زکوی را گرفتی، بر آن مسئول قرار مده جز فرد خیرخواه، [[مهربان]]، امین و حافظی که هیچ یک از آنها را [[اجبار]] ننماید».
۷. '''شیوه حرکت‌دادن چاریایان زکوی''': وقتی کارگزار حیوانات متعلَّق [[زکات]] را جدا کرد، باید آن را نزد [[حاکم]] بفرستد تا برابر [[دستور خداوند]] تقسیم نماید. چون اینها حیوان هستند و ممکن است مدتی طول بکشد تا شتران و گوسفندان را به [[مرکز حکومت]] برسانند. حضرت دستورهای مهمی برای [[حفاظت]] از این حیوانات و توجه به بچه‌ها‌ی آنان می‌دهد که اهتمام ایشان را به [[حقوق حیوانات]] نشان می‌دهد: «سپس هرچه را از هر محله‌ای نزد تو جمع شده، به سوی ما [[حرکت]] ده، تا در راهی قرار دهیم که [[خداوند]] دستور داده است. پس هنگامی که فرستادۀ تو آنها را حرکت می‌دهد، پیشاپیش به او دستور ده که بین شتر ماده و بچه‌اش مانع ایجاد نکند و جدایی نیندازد و شیرش را به‌تمامی ندوشد که به بچه‌اش ضرر برسد و با سوارشدن، آن را به [[سختی]] نیندازد»<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ احْدُرْ كُلَّ مَا اجْتَمَعَ عِنْدَكَ مِنْ كُلِّ نَادٍ إِلَيْنَا نُصَيِّرْهُ حَيْثُ أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ. فَإِذَا انْحَدَرَ بِهَا رَسُولُكَ فَأَوْعِزْ إِلَيْهِ أَنْ لَا يَحُولَ بَيْنَ نَاقَةٍ وَ بَيْنَ فَصِيلِهَا وَ لَا يُفَرِّقَ بَيْنَهُمَا وَ لَا يَمْصُرَنَّ لَبَنَهَا فَيُضِرَّ ذَلِكَ بِفَصِيلِهَا وَ لَا يَجْهَدَ بِهَا رُكُوباً}}.</ref>.
۸. '''[[برخورد مهربانانه]] با حیوانات''': چنانچه حیوانات به [[زکات]] گرفته‌شده شتر باشند که می‌توان برای سواری از آنها استفاده کرد، باید نوعی [[عدالت]] در بهره‌بردن از آنها رعایت شود؛ حتی اگر عامل زکات به شیر آنها نیاز دارد، باید عدالت به [[خرج]] دهد و از شیر همه استفاده کند و مراعات بچه‌شترها را بنماید که آنها از شیر مادر خود بی‌بهره نشوند و حیوانات از مسیرهایی [[حرکت]] داده شوند که آب و علوفه باشد تا وقتی به مقصد رسیدند، سالم و چاق باشند. [[کلام]] حضرت دراین‌باره چنین است: «و باید بین آنها در این کار به عدالت [[رفتار]] کند (یعنی از حیوانات برای سواری به‌نوبت استفاده کند) و به هر آبی که رسید، آنها را وارد کند تا بیاشامند و در ساعتی که نیاز به [[استراحت]] و توقف در شب دارند آنها را از چراگاه‌ها [[منحرف]] نکند»<ref>{{متن حدیث|وَ لْيَعْدِلْ بَيْنَهُنَّ فِي ذَلِكَ وَ لْيُورِدْهُنَّ كُلَّ مَاءٍ يَمُرُّ بِهِ وَ لَا يَعْدِلْ بِهِنَّ عَنْ نَبْتِ الْأَرْضِ إِلَى جَوَادِّ الطَّرِيقِ فِي السَّاعَةِ الَّتِي فِيهَا تُرِيحُ وَ تَغْبُقُ}}.</ref>.
حضرت در ادامه می‌فرماید نباید به بهانه اینکه می‌خواهی زودتر به مقصد برسی، حیوانات را خسته کنی تا آنها آسیب ببینند: «و باید با آنها با [[رفق]] برخورد کنی تا به [[اذن خدا]] نزد ما بیایی درحالی‌که چاق و فربه باشند و خسته و نفس‌زنان نباشند تا برابر [[دستور خدا]] و [[سنت پیامبر]] بر [[اولیای خدا]] تقسیم شوند»<ref>{{متن حدیث|وَ لْيَرْفُقْ بِهِنَّ جُهْدَهُ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِإِذْنِ اللَّهِ سِحَاحاً سِمَاناً غَيْرَ مُتْعَبَاتٍ وَ لَا مُجْهَدَاتٍ فَيُقْسَمْنَ بِإِذْنِ اللَّهِ عَلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ صعَلَى أَوْلِيَاءِ اللَّهِ}}.</ref>.
۹. '''[[پاداش]] [[کارگزار]]''': چنانچه یک عامل و [[کارگزار زکات]] با شرایط ذکرشده عمل کند، [[پاداش الهی]] او دوچندان است: «این باعث پاداش بیشتر تو و [[رشد]] توست. [[خداوند]] به آنها و تو و تلاش تو می‌نگرد و به [[خیرخواهی]] تو برای کسی که تو را فرستاده و برای آنکه برای انجام کارش فرستاده شده‌ای»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ ذَلِكَ أَعْظَمُ لِأَجْرِكَ وَ أَقْرَبُ لِرُشْدِكَ يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهَا وَ إِلَيْكَ وَ إِلَى جُهْدِكَ وَ نَصِيحَتِكَ لِمَنْ بَعَثَكَ وَ بُعِثْتَ فِي حَاجَتِهِ}}.</ref>.
[[رسول خدا]]{{صل}} در سخنی از [[پاداش]] چنین فردی سخن گفته است: {{متن حدیث|فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} قَالَ: مَا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَى وَلِيٍّ لَهُ يُجْهِدُ نَفْسَهُ بِالطَّاعَةِ وَ النَّصِيحَةِ لَهُ وَ لِإِمَامِهِ إِلَّا كَانَ مَعَنَا فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۵۳۶؛ شیخ مفید، المقنعه، ص‌۲۵۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۴، ص‌۹۶؛ ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات (یک‌جلدی)، ص‌۷۶.</ref>: «به‌درستی که رسول خدا{{صل}} فرمود: نمی‌نگرد [[خداوند]] به ولی خود که نفس خویش را برای [[طاعت]] و [[خیرخواهی]] [[پیامبر]]{{صل}} و امامش به [[زحمت]] می‌اندازد، جز اینکه با ما در [[رفیق]] [[اعلی]] است».
۱۰. '''[[انتقاد]] [[امام صادق]]{{ع}} به عملکرد [[حاکمان]]''': امام صادق{{ع}} بعد از نقل [[سیره امیرالمؤمنین]]{{ع}} وضعیت [[زمان]] خود را در شیوه دریافت [[مالیات]] نقد و از آن [[شکوه]] می‌کند. سپس امام صادق{{ع}} [[گریه]] کرد و فرمود: «ای [[برید]]، نه به [[خدا]] [[سوگند]] برای خدا حرمتی باقی نمانده جز اینکه شکسته شده است و به [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]]{{صل}} در این عالم عمل نمی‌شود و از زمان درگذشت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که [[صلوات خدا]] و سلامش بر او باد، [[حد شرعی]] در میان [[مردم]] [[اجرا]] نمی‌شود و به چیزی از [[حق مردم]] تا امروز توجه نمی‌شود»؛ آن‌گاه فرمود: «به خدا سوگند که روزها و شب‌ها نمی‌گذرد تا اینکه خداوند [[مردگان]] را زنده کند و زندگان را بمیراند و [[حق]] را به اهلش باز گرداند و [[دینی]] را که مورد [[رضایت]] او و پیامبرش است، بر پا دارد؛ پس [[بشارت]] دهید؛ سپس بشارت دهید؛ آن‌گاه بشارت دهید. به خدا سوگند حق نیست جز در دستان شما»<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج‌۳، ص‌۵۳۶؛ شیخ مفید، المقنعه، ص‌۲۵۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۴، ص‌۹۶.</ref>.
این دستورالعمل می‌تواند در چگونگی دریافت مالیات در [[جامعه]] مورد استفاده قرار گیرد و اینکه در هنگام دریافت مالیات با [[مردم]] با [[رفق و مدارا]] برخورد شود، از [[اموال]] دریافتی به‌خوبی [[حفاظت]] شود، به [[حقوق حیوانات]] توجه شود و با کارهای نادرست به [[اموال عمومی]] ضربه زده نشود. این دستورالعمل روشی [[اصلاحی]] در دریافت [[زکات]] و [[مالیات]] از مردم است؛ [[حضرت علی]]{{ع}} در موارد دیگر نیز اصلاحاتی را [[اعمال]] کرده است.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۱۸۰-۱۸۷.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۷۰۵

ویرایش