شهادت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
آن گونه که از [[روایات]] استفاده می‌شود [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[پس از ظهور]] خود چند سال بر [[جهان]] [[حکومت]] خواهد کرد و سپس به [[مرگ طبیعی]] یا به دست شخصی به [[شهادت]] خواهد رسید. در [[روایات رجعت]] به وضوح آمده است حضرت مهدی{{ع}} از [[دنیا]] خواهد رفت و [[امام حسین]]{{ع}} متصدی امور [[غسل]] و [[کفن و دفن]] حضرت خواهد شد و بار دیگر به دنیا [[رجعت]] خواهد نمود. در این روایات مکرر یاد شده است که هر امامی و هر مؤمنی، یک بار با مرگ طبیعی [[وفات]] خواهد نمود سپس در رجعت به دنیا باز می‌گردد و یک بار هم به [[فیض]] شهادت خواهد رسید؛ همچنین کسانی که [[پیش از ظهور]] به شهادت نایل آمده باشند، در رجعت بازگشته و با مرگ طبیعی از دنیا خواهند رفت.
آن گونه که از [[روایات]] استفاده می‌شود [[حضرت مهدی]]{{ع}} پس از ظهور خود چند سال بر [[جهان]] [[حکومت]] خواهد کرد و سپس به [[مرگ طبیعی]] یا به دست شخصی به [[شهادت]] خواهد رسید. در [[روایات رجعت]] به وضوح آمده است حضرت مهدی{{ع}} از [[دنیا]] خواهد رفت و [[امام حسین]]{{ع}} متصدی امور [[غسل]] و کفن و دفن حضرت خواهد شد و بار دیگر به دنیا [[رجعت]] خواهد نمود. در این روایات مکرر یاد شده است که هر امامی و هر مؤمنی، یک بار با مرگ طبیعی [[وفات]] خواهد نمود سپس در رجعت به دنیا باز می‌گردد و یک بار هم به [[فیض]] شهادت خواهد رسید؛ همچنین کسانی که پیش از ظهور به شهادت نایل آمده باشند، در رجعت بازگشته و با مرگ طبیعی از دنیا خواهند رفت.


[[امام صادق]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] در [[تفسیر آیه]] ششم [[سوره]] [[اسرا]] فرمود: امام حسین{{ع}} در [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، هنگامی که او در میان [[مردم]] ظاهر و آشکار است، با هفتاد نفر رجعت خواهد نمود، زمانی که مردم به [[وجود امام]] حسین{{ع}} [[یقین]] کردند، حضرت مهدی{{ع}} از دنیا خواهد رفت، سپس [[حضرت امام حسین]]{{ع}} امور غسل، [[کفن]]، [[حنوط]]، و [[دفن]] حضرت مهدی{{ع}} را بر عهده خواهد گرفت؛ زیرا امور ولی را جز ولی عهده‌دار نخواهد شد<ref>کامل الزیارات، ص۶۰.</ref>.
[[امام صادق]]{{ع}} در ضمن [[حدیثی]] در [[تفسیر آیه]] ششم [[سوره اسرا]] فرمود: امام حسین{{ع}} در [[زمان ظهور حضرت مهدی]]{{ع}}، هنگامی که او در میان [[مردم]] ظاهر و آشکار است، با هفتاد نفر رجعت خواهد نمود، زمانی که مردم به [[وجود امام]] حسین{{ع}} [[یقین]] کردند، حضرت مهدی{{ع}} از دنیا خواهد رفت، سپس [[حضرت امام حسین]]{{ع}} امور غسل، کفن، حنوط و [[دفن]] حضرت مهدی{{ع}} را بر عهده خواهد گرفت؛ زیرا امور ولی را جز ولی عهده‌دار نخواهد شد<ref>کامل الزیارات، ص۶۰.</ref>.


امام صادق{{ع}} فرمود: ما [[امامان دوازده‌گانه]] همگی [[شهید]] می‌شویم یا به وسیله‌ای کشته خواهیم شد و در [[روایت]] دیگری [[امام حسن]]{{ع}} فرمود: [[امر]] [[امامت]] بر عهده [[دوازده نفر]] از [[نسل علی]] و [[فاطمه]] است که همه یا با سم به شهادت می‌رسند و یا کشته خواهند شد<ref>اعلام الوری: ۳۴۹. بحار الانوار، ج ۲۷، ص۲۱۷.</ref>. [[سلیمان]] بن [[عیسی]] روایتی نقل می‌کند که حضرت به [[فلسطین]] رفته و [[تابوت سکینه]] را از [[دریاچه طبریه]] خارج می‌کند و در [[بیت المقدس]] قرار می‌دهد. سپس حضرت از دنیا خواهد رفت.  
امام صادق{{ع}} فرمود: ما [[امامان دوازده‌گانه]] همگی [[شهید]] می‌شویم یا به وسیله‌ای کشته خواهیم شد و در [[روایت]] دیگری [[امام حسن]]{{ع}} فرمود: [[امر]] [[امامت]] بر عهده دوازده نفر از نسل علی و [[فاطمه]] است که همه یا با سم به شهادت می‌رسند و یا کشته خواهند شد<ref>اعلام الوری: ۳۴۹. بحار الانوار، ج ۲۷، ص۲۱۷.</ref>. [[سلیمان]] بن [[عیسی]] روایتی نقل می‌کند که حضرت به [[فلسطین]] رفته و [[تابوت سکینه]] را از [[دریاچه طبریه]] خارج می‌کند و در [[بیت المقدس]] قرار می‌دهد. سپس حضرت از دنیا خواهد رفت.  


در حدیثی آمده است که حضرت پس از ظهور سال‌هایی را در [[زمین]] [[حکومت]] خواهد کرد و در اواخر حکومت حضرت، [[امام حسین]]{{ع}} با [[یاران]] خود به [[دنیا]] [[رجعت]] خواهند کرد، سپس حضرت به دست زنی [[ترور]] خواهد شد. این [[زن]] که دارای ریشی مثل مردان است، [[سعیده]] نام دارد. حضرت در حالی که از راهی در حال عبور هستند توسط این زن از روی پشت بام با سنگی بزرگ مورد ضربت قرار گرفته به [[شهادت]] می‌رسند و سپس [[حضرت امام حسین]]{{ع}} ایشان را [[دفن]] خواهد کرد<ref>ملاحم، ص۷۱.</ref>.
در حدیثی آمده است که حضرت پس از ظهور سال‌هایی را در [[زمین]] [[حکومت]] خواهد کرد و در اواخر حکومت حضرت، [[امام حسین]]{{ع}} با [[یاران]] خود به [[دنیا]] [[رجعت]] خواهند کرد، سپس حضرت به دست زنی [[ترور]] خواهد شد. این [[زن]] که دارای ریشی مثل مردان است، [[سعیده]] نام دارد. حضرت در حالی که از راهی در حال عبور هستند توسط این زن از روی پشت بام با سنگی بزرگ مورد ضربت قرار گرفته به [[شهادت]] می‌رسند و سپس [[امام حسین]]{{ع}} ایشان را [[دفن]] خواهد کرد<ref>ملاحم، ص۷۱.</ref>.


این [[حدیث]] نزد [[علما]] مورد نقد قرار گرفته است و عده‌ای این حدیث را نپذیرفته‌اند. البته نمی‌شود با یک نظر ظاهری این [[احادیث]] را مورد استبعاد قرار داد زیرا [[توطئه]] و ترور حضرت هیچ امر غریبی نیست و [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در عین [[شجاعت]] با ترور به شهادت رسیدند، و [[مرگ]] نیز امری است که هر بشری را گریبان گیر خواهد کرد. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ}}<ref>«بی‌گمان تو خواهی مرد و آنان نیز می‌میرند» سوره زمر، آیه ۳۰.</ref>. [[اهل بیت]]{{عم}} با اینکه به [[علوم الهی]] [[آگاهی]] داشتند و از جانب خداوند به [[علم]] [[غیبت]] دسترسی داشتند، اما با سم به شهادت می‌رسیدند و امام حسین{{ع}} پیش از شهادت به کشته شدن خود در [[کربلا]] خبر می‌داد. بنابراین در این حدیث هیچ موردی یافت نمی‌شود که متناقض با [[اعتقادات شیعه]] باشد.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص۵۹۲.</ref>.
این [[حدیث]] نزد [[علما]] مورد نقد قرار گرفته است و عده‌ای این حدیث را نپذیرفته‌اند. البته نمی‌شود با یک نظر ظاهری این [[احادیث]] را مورد استبعاد قرار داد زیرا [[توطئه]] و ترور حضرت هیچ امر غریبی نیست و [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در عین [[شجاعت]] با ترور به شهادت رسیدند، و [[مرگ]] نیز امری است که هر بشری را گریبان گیر خواهد کرد. [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ}}<ref>«بی‌گمان تو خواهی مرد و آنان نیز می‌میرند» سوره زمر، آیه ۳۰.</ref>. [[اهل بیت]]{{عم}} با اینکه به [[علوم الهی]] [[آگاهی]] داشتند و از جانب خداوند به [[علم]] [[غیبت]] دسترسی داشتند، اما با سم به شهادت می‌رسیدند و امام حسین{{ع}} پیش از شهادت به کشته شدن خود در [[کربلا]] خبر می‌داد. بنابراین در این حدیث هیچ موردی یافت نمی‌شود که متناقض با اعتقادات شیعه باشد<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص۵۹۲.</ref>.


== شهادت یا [[مرگ طبیعی]] ==
== شهادت یا [[مرگ طبیعی]] ==
درباره فرجام [[زندگی]] پرخیر و [[برکت]] [[آخرین حجت الهی]]، دیدگاه‏‌های متفاوتی ذکر شده است. برخی پایان عمر آن حضرت را با کشته شدن و شهادت دانسته، و برخی دیگر [[رحلت]] آن [[بزرگوار]] را به مرگ طبیعی ذکر کرده‌‏اند. هر کدام از دیدگاه‌‏های بالا مستند به دلایلی است.
درباره فرجام [[زندگی]] پرخیر و [[برکت]] [[آخرین حجت الهی]]، دیدگاه‏‌های متفاوتی ذکر شده است. برخی پایان عمر آن حضرت را با کشته شدن و شهادت دانسته، و برخی دیگر رحلت آن بزرگوار را به مرگ طبیعی ذکر کرده‌‏اند. هر کدام از دیدگاه‌‏های بالا مستند به دلایلی است.


'''۱. [[دلایل]] کسانی که پایان عمر ایشان را شهادت دانسته‌‏اند:'''
'''۱. [[دلایل]] کسانی که پایان عمر ایشان را شهادت دانسته‌‏اند:'''


# روایاتی در دست است که پایان عمر همه [[امامان]]{{عم}} را شهادت "مرگ [[غیر طبیعی]]" ذکر کرده است. از [[امام حسن]]{{ع}} نقل شده که فرمود: "هیچ‌‏یک از ما [[امامان]] نیست، جز آن‏که کشته یا [[مسموم]] شود<ref>{{عربی|" مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ‏ أَوْ مَسْمُومٌ‏ ‏‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۲۲۶</ref>. این [[روایت]]، به این صورت فقط در کتاب "[[کفایة الاثر]]" نوشته [[علی بن محمد خزاز قمی]] از علمای [[قرن]] چهار و پنج [[هجری]] آمده و [[مرحوم علامه مجلسی]] آن را از کتاب یاد شده نقل کرده است. آنچه در بررسی این روایت، قابل [[تأمل]] است این‏که: این روایت، در کتاب‏‌های پیش از آن مورد اشاره قرار نگرفته است. همچنین برخی از افراد که در [[سند روایت]] آمده‌‏اند مجهول بوده، در هیچ یک از کتاب‌‏های رجالی سخنی از آن‏ها به میان نیامده است. در ادامه روایت نیز مطلبی آمده که با [[اعتقاد شیعه]] در [[تعارض]] است و آن این‏که [[شمار امامان]] سیزده نفر خواهد شد؛ چراکه شمار امامان که از [[نسل علی]]{{ع}} است، [[دوازده نفر]] ذکر شده است که با خود آن حضرت سیزده خواهد شد؛ بنابراین استناد به این روایت، برای ادعای یاد شده ناکافی می‌‏نماید.
# روایاتی در دست است که پایان عمر همه [[امامان]]{{عم}} را شهادت "مرگ غیر طبیعی" ذکر کرده است. از [[امام حسن]]{{ع}} نقل شده که فرمود: "هیچ‌‏یک از ما [[امامان]] نیست، جز آن‏که کشته یا [[مسموم]] شود<ref>{{متن حدیث|مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ‏ أَوْ مَسْمُومٌ‏‏‏‏‏‏‏}}، علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۲۲۶</ref>. این [[روایت]]، به این صورت فقط در کتاب "[[کفایة الاثر]]" نوشته علی بن محمد خزاز قمی از علمای [[قرن]] چهار و پنج هجری آمده و مرحوم علامه مجلسی آن را از کتاب یاد شده نقل کرده است. آنچه در بررسی این روایت، قابل [[تأمل]] است این‏که: این روایت، در کتاب‏‌های پیش از آن مورد اشاره قرار نگرفته است. همچنین برخی از افراد که در سند روایت آمده‌‏اند مجهول بوده، در هیچ یک از کتاب‌‏های رجالی سخنی از آن‏ها به میان نیامده است. در ادامه روایت نیز مطلبی آمده که با اعتقاد شیعه در تعارض است و آن این‏که شمار امامان سیزده نفر خواهد شد؛ چراکه شمار امامان که از نسل علی{{ع}} است، دوازده نفر ذکر شده است که با خود آن حضرت سیزده خواهد شد؛ بنابراین استناد به این روایت، برای ادعای یاد شده ناکافی می‌‏نماید.
# [[شیخ صدوق]] به نقل از [[ابا صلت]] هروی گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]! نیست از ما مگر کشته ‏شده به [[شهادت]] رسیده"<ref> {{عربی|" وَ اللَّهِ‏ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ‏ شَهِيدٌ ‏‏‏‏‏‏‏"}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۵۸۵، ح ۳۱۹۲</ref>. این روایت را فقط شیخ صدوق نقل کرده است. وی روایت یاد شده را در کتاب "[[من لا یحضره الفقیه]]"<ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۵۸۵، ح ۳۱۹۲</ref>، به صورت مرفوعه "بدون ذکر کامل سند" و در دو کتاب "[[امالی]]"<ref> شیخ صدوق، الامالی، ص۶۳</ref> و "[[عیون اخبار الرضا]]"{{ع}}<ref> شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص۲۵۶، ح ۹</ref>‏ با ذکر سند آورده است. این احتمال که مقصود حضرت فقط امامان پیش از خود است و شهادت امامان پس از آن حضرت به دلیل نیاز دارد، [[استدلال]] [[قطعی]] آن بر همه [[امامان]]{{عم}} را نیز ناتمام خواهد ساخت<ref> دیدگاه شیخ مفید درباره سه امام پس از آن حضرت این احتمال را تقویت می‌‏کند. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۲۹۵.</ref>.
# [[شیخ صدوق]] به نقل از [[ابا صلت]] هروی گوید: از [[امام رضا]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "به [[خدا]] [[سوگند]]! نیست از ما مگر کشته ‏شده به [[شهادت]] رسیده"<ref> {{متن حدیث|وَ اللَّهِ‏ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ‏ شَهِيدٌ‏‏‏‏‏‏}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۵۸۵، ح ۳۱۹۲</ref>. این روایت را فقط شیخ صدوق نقل کرده است. وی روایت یاد شده را در کتاب "[[من لا یحضره الفقیه]]"<ref> شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص۵۸۵، ح ۳۱۹۲</ref>، به صورت مرفوعه "بدون ذکر کامل سند" و در دو کتاب "[[امالی]]"<ref> شیخ صدوق، الامالی، ص۶۳</ref> و "[[عیون اخبار الرضا]]"{{ع}}<ref> شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج ۲، ص۲۵۶، ح ۹</ref>‏ با ذکر سند آورده است. این احتمال که مقصود حضرت فقط امامان پیش از خود است و شهادت امامان پس از آن حضرت به دلیل نیاز دارد، [[استدلال]] [[قطعی]] آن بر همه [[امامان]]{{عم}} را نیز ناتمام خواهد ساخت<ref> دیدگاه شیخ مفید درباره سه امام پس از آن حضرت این احتمال را تقویت می‌‏کند. شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص۲۹۵.</ref>.


بررسی و [[قضاوت]] در این امر، مبتنی بر دو امر است:
بررسی و [[قضاوت]] در این امر، مبتنی بر دو امر است:


# '''آیا همه امامان{{عم}} به [[شهادت‏]] رسیده‌‏اند؟ دیدگاه [[دانشمندان شیعه]] در این‏ باره چیست؟:''' آنچه می‌‏توان در جایگاه دیدگاه شاخص در این ‏باره مطرح کرد، یکی نظر [[شیخ صدوق]] و دیگری نظر [[شیخ مفید]] است. شیخ صدوق [[معتقد]] است همه امامان{{عم}} به [[مرگ]] [[غیر طبیعی]] از [[دنیا]] رفته‌‏اند. ولی شیخ مفید در نقد سخن شیخ صدوق دلیل‌‏های [[شهادت]] همه امامان را یقین‏‌آور نمی‏‌داند<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۳۲</ref>.  
# '''آیا همه امامان{{عم}} به [[شهادت‏]] رسیده‌‏اند؟ دیدگاه دانشمندان شیعه در این‏ باره چیست؟:''' آنچه می‌‏توان در جایگاه دیدگاه شاخص در این ‏باره مطرح کرد، یکی نظر [[شیخ صدوق]] و دیگری نظر [[شیخ مفید]] است. شیخ صدوق [[معتقد]] است همه امامان{{عم}} به [[مرگ]] غیر طبیعی از [[دنیا]] رفته‌‏اند. ولی شیخ مفید در نقد سخن شیخ صدوق دلیل‌‏های [[شهادت]] همه امامان را یقین‏‌آور نمی‏‌داند<ref>شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۳۲</ref>.  
# '''در سخنی به چگونگی شهادت [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ اشاره شده است:''' به نظر می‌‏رسد نخستین کسی که چنین ادعایی را به گونه گسترده مطرح کرد، صاحب کتاب "الزم الناصب" بود. او در بخشی از کتاب خود آورده است: " پس چون هفتاد سال گذشت، مرگ [[حضرت حجت]]{{ع}} فراخواهد رسید؛ پس او را زنی از [[بنی تمیم]] که نامش [[سعیده]] و دارای ریشی همچون مردان است، با انداختن سنگی از بام بر آن حضرت به [[قتل]] خواهد رساند؛ در حالی که آن حضرت، از راه عبور می‏‌کند. چون از دنیا رفت، [[امام حسین]]{{ع}}، امور مربوط به وی را انجام خواهد داد"<ref>{{عربی|" فاذا تمت السبعون سنه أتی الحجة الموت فقتله امرأة من بنی تمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین‏‏‏‏‏‏‏"}}، علی یزدی حایری، الزام الناصب، ج ۲، ص۱۳۹</ref>(لازم به یادآوری است که کتاب یاد شده مشتمل بر [[روایات صحیح]] هم هست؛ ولی در آن [[روایات ضعیف]] فراوانی نیز وجود دارد)</ref> درباره این سخن، باید توجه داشت که این [[کلام]] از صاحب کتاب یاد شده است و در کلام [[معصومان]]{{عم}} نه فقط به آن اشاره‌‏ای نشده است بلکه چنین مضمونی هم وجود ندارد.
# '''در سخنی به چگونگی شهادت [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ اشاره شده است:''' به نظر می‌‏رسد نخستین کسی که چنین ادعایی را به گونه گسترده مطرح کرد، صاحب کتاب "الزم الناصب" بود. او در بخشی از کتاب خود آورده است: " پس چون هفتاد سال گذشت، مرگ [[حضرت حجت]]{{ع}} فراخواهد رسید؛ پس او را زنی از [[بنی تمیم]] که نامش [[سعیده]] و دارای ریشی همچون مردان است، با انداختن سنگی از بام بر آن حضرت به [[قتل]] خواهد رساند؛ در حالی که آن حضرت، از راه عبور می‏‌کند. چون از دنیا رفت، [[امام حسین]]{{ع}}، امور مربوط به وی را انجام خواهد داد"<ref>{{عربی|" فاذا تمت السبعون سنه أتی الحجة الموت فقتله امرأة من بنی تمیم اسمها سعیدة و لها لحیة کلحیة الرجل بهاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق فاذا مات تولی تجهیزه الحسین‏‏‏‏‏‏‏"}}، علی یزدی حایری، الزام الناصب، ج ۲، ص۱۳۹</ref>(لازم به یادآوری است که کتاب یاد شده مشتمل بر روایات صحیح هم هست؛ ولی در آن روایات ضعیف فراوانی نیز وجود دارد)</ref> درباره این سخن، باید توجه داشت که این [[کلام]] از صاحب کتاب یاد شده است و در کلام [[معصومان]]{{عم}} نه فقط به آن اشاره‌‏ای نشده است بلکه چنین مضمونی هم وجود ندارد.


'''۲. کسانی که می‌‏گویند آن حضرت به [[مرگ طبیعی]] از [[دنیا]] خواهد رفت، بر این باورند که:'''
'''۲. کسانی که می‌‏گویند آن حضرت به [[مرگ طبیعی]] از [[دنیا]] خواهد رفت، بر این باورند که:'''
خط ۳۴: خط ۳۴:
# دلیل‏‌های دسته نخست "به ویژه [[روایت]] اول" ناتمام است.
# دلیل‏‌های دسته نخست "به ویژه [[روایت]] اول" ناتمام است.
# بر فرض قبول [[روایات]] یاد شده، این روایات به [[حضرت مهدی]]{{ع}} تخصیص خورده است.
# بر فرض قبول [[روایات]] یاد شده، این روایات به [[حضرت مهدی]]{{ع}} تخصیص خورده است.
# [[شهادت]] آن حضرت، با روایاتی که بر [[اصلاح]] کامل [[جامعه]] در [[عصر ظهور]] دلالت دارد، در [[تعارض]] است.
# [[شهادت]] آن حضرت، با روایاتی که بر [[اصلاح]] کامل [[جامعه]] در عصر ظهور دلالت دارد، در تعارض است.
# در روایاتی چند، [[سخن]] از مرگ‏ طبیعی آن حضرت به میان آمده است. [[ایوب بن نوح]] گفت: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: "ما امیدواریم شما [[صاحب الامر]] باشید و [[خدای تعالی]] بدون [[خونریزی]] و [[شمشیر]] آن را به شما بازگرداند که با شما [[بیعت]] شده و سکه به نامتان ضرب گردیده است، فرمود: هیچ‌‏یک از ما [[امامان]] نیست که نامه‎‏ها نزد او رفت ‏وآمد کند و از مسائل پرسیده شود و با انگشتان بدو اشاره کنند و [[اموال]] نزد وی حمل شود، جز آن‏که به [[خدعه]] کشته شود یا آن‏که بر بستر خود بمیرد، تا جایی که که خدای تعالی، مردی را برای این امر برانگیزد که مولد و منشأ او مخفی، اما نسبش آشکار است<ref>{{عربی|" مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ‏ إِلَيْهِ‏ الْكُتُبُ‏ وَ أُشِيرَ إِلَيْهِ‏ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا‏‏‏‏‏‏‏"}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص۳۴۲؛ نعمانی، الغیبة، ص۱۶۸، ح ۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۳۷۰؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص۵۲۴؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۴۳۳</ref>.
# در روایاتی چند، [[سخن]] از مرگ‏ طبیعی آن حضرت به میان آمده است. [[ایوب بن نوح]] گفت: به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: "ما امیدواریم شما [[صاحب الامر]] باشید و [[خدای تعالی]] بدون [[خونریزی]] و [[شمشیر]] آن را به شما بازگرداند که با شما [[بیعت]] شده و سکه به نامتان ضرب گردیده است، فرمود: هیچ‌‏یک از ما [[امامان]] نیست که نامه‎‏ها نزد او رفت ‏وآمد کند و از مسائل پرسیده شود و با انگشتان بدو اشاره کنند و [[اموال]] نزد وی حمل شود، جز آن‏که به [[خدعه]] کشته شود یا آن‏که بر بستر خود بمیرد، تا جایی که که خدای تعالی، مردی را برای این امر برانگیزد که مولد و منشأ او مخفی، اما نسبش آشکار است<ref>{{متن حدیث|مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ‏ إِلَيْهِ‏ الْكُتُبُ‏ وَ أُشِيرَ إِلَيْهِ‏ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَيْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِيلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا‏‏‏‏‏‏‏}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص۳۴۲؛ نعمانی، الغیبة، ص۱۶۸، ح ۹؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص۳۷۰؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص۵۲۴؛ طبرسی، اعلام الوری، ص۴۳۳</ref>.


از آن‏جا که "[[اغتیال]]" هردو احتمال "کشته شدن و [[مسموم]] شدن" را شامل می‌‏شود<ref>ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۹، ص۲۸۹</ref>، می‌‏توان احتمال داد از [[مرگ]] در بستر، همان مرگ طبیعی استفاده می‌‏شود.
از آن‏جا که "[[اغتیال]]" هردو احتمال "کشته شدن و [[مسموم]] شدن" را شامل می‌‏شود<ref>ر.ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۹، ص۲۸۹</ref>، می‌‏توان احتمال داد از [[مرگ]] در بستر، همان مرگ طبیعی استفاده می‌‏شود.


بنابراین طبق این روایت، مرگ طبیعی برخی از امامان{{عم}} محتمل خواهد بود.
بنابراین طبق این روایت، مرگ طبیعی برخی از امامان{{عم}} محتمل خواهد بود.


از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که فرمود: "... پس چون [[معرفت]] و [[ایمان]] به این‏که او حسین{{ع}} است، در دل‏ها استقرار یافت، [[مرگ]] [[حضرت حجت]]{{ع}} فرا می‌‏رسد. پس [[حسین بن علی]]{{ع}} او را [[غسل]] می‌‏دهد؛ [[کفن]] می‌‏کند؛ [[حنوط]] می‌‏کند و در قبرش قرار می‌‏دهد.... "<ref>{{عربی|" فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ‏ الْمَعْرِفَةُ فِي‏ قُلُوبِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ{{ع}} جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏"}}»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص۲۰۷</ref>.
از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که فرمود: "... پس چون [[معرفت]] و [[ایمان]] به این‏که او حسین{{ع}} است، در دل‏ها استقرار یافت، [[مرگ]] [[حضرت حجت]]{{ع}} فرا می‌‏رسد. پس [[حسین بن علی]]{{ع}} او را [[غسل]] می‌‏دهد؛ کفن می‌‏کند؛ حنوط می‌‏کند و در قبرش قرار می‌‏دهد.... "<ref>{{متن حدیث|فَإِذَا اسْتَقَرَّتِ‏ الْمَعْرِفَةُ فِي‏ قُلُوبِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ أَنَّهُ الْحُسَيْنُ{{ع}} جَاءَ الْحُجَّةَ الْمَوْتُ فَيَكُونُ الَّذِي يُغَسِّلُهُ وَ يُكَفِّنُهُ وَ يُحَنِّطُهُ وَ يَلْحَدُهُ فِي حُفْرَتِه‏‏‏‏‏‏‏‏}}»، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص۲۰۷</ref>.


مرگ در [[روایت]] فوق [[شهادت]] را نیز شامل می‌‏شود اما احتمال [[مرگ طبیعی]] را نیز ردّ نمی‌‏کند. از آنچه یاد شد، به دست می‌‏آید که شهادت [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ امری محتمل‏ است و می‌‏توان از روایت [[امام رضا]]{{ع}} چنین برداشت کرد؛ اما همان‏گونه که [[شیخ مفید]] نیز بدان پایبند بوده، برای [[اثبات]] [[قطعی]] [[حکم]] به شهادت، ناکافی است و همان‏طور که علاوه بر آن برای هر [[امام]] نیاز به شواهد [[تاریخی]] است، برای حضرت مهدی{{ع}} نیز نیاز به دلیل دیگری داریم؛ بنابراین [[حکم قطعی]] به شهادت آن حضرت کاری بس مشکل است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۳۳۰ - ۳۳۴.</ref>.
مرگ در [[روایت]] فوق [[شهادت]] را نیز شامل می‌‏شود اما احتمال [[مرگ طبیعی]] را نیز ردّ نمی‌‏کند. از آنچه یاد شد، به دست می‌‏آید که شهادت [[حضرت مهدی]]{{ع}}‏ امری محتمل‏ است و می‌‏توان از روایت [[امام رضا]]{{ع}} چنین برداشت کرد؛ اما همان‏گونه که [[شیخ مفید]] نیز بدان پایبند بوده، برای [[اثبات]] [[قطعی]] [[حکم]] به شهادت، ناکافی است و همان‏طور که علاوه بر آن برای هر [[امام]] نیاز به شواهد [[تاریخی]] است، برای حضرت مهدی{{ع}} نیز نیاز به دلیل دیگری داریم؛ بنابراین حکم قطعی به شهادت آن حضرت کاری بس مشکل است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۳۳۰ - ۳۳۴.</ref>.


== پرسش مستقیم ==
== پرسش مستقیم ==
۱۱۳٬۲۵۵

ویرایش