منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۶ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۲۲:۳۸
، ۶ مارس ۲۰۱۹←پاسخ نخست
(صفحهای تازه حاوی «{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = مهدویت (پرسش)|بانک جامع...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
::::::«منظور از روم در روایات مربوط به [[آخر الزمان]] و ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، ملل اروپایی و در قرنهای اخیر، گسترش آنان در آمریکاست که فرزندان روم و وارثان امپراطوری تاریخی رومیان هستند. | ::::::«منظور از روم در روایات مربوط به [[آخر الزمان]] و ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، ملل اروپایی و در قرنهای اخیر، گسترش آنان در آمریکاست که فرزندان روم و وارثان امپراطوری تاریخی رومیان هستند. | ||
::::::نام روم در بسیاری از روایات زمان ظهور آمده است. از جمله روایات مربوط به فتنه و آشوب و تسلط آنان بر مسلمانان، و روایات دیگری درباره حرکت ناوگانهای جنگی آنها به سواحل سرزمینهای عربی، اندکی پیش از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} وجود دارد. | ::::::نام روم در بسیاری از روایات زمان ظهور آمده است. از جمله روایات مربوط به فتنه و آشوب و تسلط آنان بر مسلمانان، و روایات دیگری درباره حرکت ناوگانهای جنگی آنها به سواحل سرزمینهای عربی، اندکی پیش از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} وجود دارد. | ||
از [[امیر مؤمنان]] [[امام علی]] {{ع}} روایت شده که فرمود: در ماه رمضان به هنگام صبح از ناحیه شرق ندادهندهای بانگ برمیآورد که: ای اهل ایمان گرد هم آیید و از ناحیه مغرب پس از ناپدید شدن شفق، نداکنندهای ندا سر دهد: ای اهل باطل گرد هم جمع شوید... و رومیان به ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روی آورده و خداوند آن جوانان را با سگشان از غارشان برمیانگیزد، در بین آنان دو مرد به نام ملیخا و خملاها بوده که این دو، تسلیم اوامر [[حضرت قائم]] {{ع}} خواهند بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.</ref>. از [[پیامبر]] {{صل}} روایت شده که فرمودند: بین شما و رومیان چند پیمان صلح بسته میشود که چهارمین آنها به دست مردی از خاندان هرقل است که چند سال دوام خواهد یافت. در این هنگام مردی از [[عبد القیس]] به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای مردم کیست؟ حضرت فرمود: مهدی از فرزندانم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰.</ref>. | ::::::از [[امیر مؤمنان]] [[امام علی]] {{ع}} روایت شده که فرمود: در ماه رمضان به هنگام صبح از ناحیه شرق ندادهندهای بانگ برمیآورد که: ای اهل ایمان گرد هم آیید و از ناحیه مغرب پس از ناپدید شدن شفق، نداکنندهای ندا سر دهد: ای اهل باطل گرد هم جمع شوید... و رومیان به ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روی آورده و خداوند آن جوانان را با سگشان از غارشان برمیانگیزد، در بین آنان دو مرد به نام ملیخا و خملاها بوده که این دو، تسلیم اوامر [[حضرت قائم]] {{ع}} خواهند بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.</ref>. از [[پیامبر]] {{صل}} روایت شده که فرمودند: بین شما و رومیان چند پیمان صلح بسته میشود که چهارمین آنها به دست مردی از خاندان هرقل است که چند سال دوام خواهد یافت. در این هنگام مردی از [[عبد القیس]] به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای مردم کیست؟ حضرت فرمود: مهدی از فرزندانم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰.</ref>. | ||
::::::برخی روایات نشانگر این است که سفیانی دارای فرهنگی غربی بوده، وی در کشور روم به سر میبرد و سپس راهی منطقه شام میگردد و حرکت خود را از آنجا آغاز میکند. در کتاب غیبة طوسی رحمه الله آمده است که: "[[سفیانی]] که سرکرده قوم است از کشور روم به حرکت درآمده، در حالی که چون مسیحیان صلیب به گردن دارد<ref>غیبة طوسی، ص ۲۷۸.</ref>. | ::::::برخی روایات نشانگر این است که سفیانی دارای فرهنگی غربی بوده، وی در کشور روم به سر میبرد و سپس راهی منطقه شام میگردد و حرکت خود را از آنجا آغاز میکند. در کتاب غیبة طوسی رحمه الله آمده است که: "[[سفیانی]] که سرکرده قوم است از کشور روم به حرکت درآمده، در حالی که چون مسیحیان صلیب به گردن دارد<ref>غیبة طوسی، ص ۲۷۸.</ref>. | ||
::::::در برخی [[روایات]]، آزادی سرزمین روم توسط [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و اسلام آوردن رومیان به دست آن حضرت است، [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: آنگاه اهل روم به دست [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اسلام آورده و حضرت برای آنان مسجدی را بنا میکند، سپس با جانشین قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز میگردد<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۷۱.</ref>. | ::::::در برخی [[روایات]]، آزادی سرزمین روم توسط [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و اسلام آوردن رومیان به دست آن حضرت است، [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: آنگاه اهل روم به دست [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} اسلام آورده و حضرت برای آنان مسجدی را بنا میکند، سپس با جانشین قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز میگردد<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|مجتبی تونهای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۷۱.</ref>. |