←پاسخهای دیگر
جز (جایگزینی متن - 'مهدی منتظر، ص' به 'خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص') |
|||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
::::::عبد اللّه بن فضل هاشمی میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق میافتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک میافتند. عرض کردم: فدایت شوم چرا چنین میشود؟ فرمود: به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم، آن را برای شما بازگو کنیم. عرض کردم: حکمت و فایده این غیبت چیست؟ فرمود: حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجتهای خداوند است که قبلا از آنها یاد شده است؛ حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد؛ همانطور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد. ای پسر فضل! این امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز، الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما میدانیم خداوند عزّ و جل حکیم است، قبول و اعتراف میکنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است؛ هرچند که علت و چرایی آن کارها، برای ما روشن نشده باشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.</ref>. | ::::::عبد اللّه بن فضل هاشمی میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: صاحب الامر، غیبتی دارد که ناگزیر اتفاق میافتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک میافتند. عرض کردم: فدایت شوم چرا چنین میشود؟ فرمود: به خاطر چیزی که ما اجازه نداریم، آن را برای شما بازگو کنیم. عرض کردم: حکمت و فایده این غیبت چیست؟ فرمود: حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجتهای خداوند است که قبلا از آنها یاد شده است؛ حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد؛ همانطور که حکمت کارهایی که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسی، معلوم نشد. ای پسر فضل! این امری الهی است و سرّ آن و جهات پنهانی آن نیز، الهی و به خدا مربوط است و هنگامی که ما میدانیم خداوند عزّ و جل حکیم است، قبول و اعتراف میکنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستی است؛ هرچند که علت و چرایی آن کارها، برای ما روشن نشده باشد<ref>اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷.</ref>. | ||
::::::براساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی غیبت، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور مهدی {{ع}} آشکار میگردد؛ ولی در روایات متعدد دیگر، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که قابل توجّه است و میتواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند. در اینجا عوامل و حکمتهای غیبت- براساس یک دستهبندی جدید و جامع- بیان میشود؛ بنابراین تقسیم، غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشتهاند. | ::::::براساس این حدیث، علّت و حکمت اصلی غیبت، برای ما معلوم نیست و پس از ظهور مهدی {{ع}} آشکار میگردد؛ ولی در روایات متعدد دیگر، اسرار و عللی برای غیبت آن حضرت بیان شده که قابل توجّه است و میتواند ما را نسبت به وقوع غیبت و لزوم آن به اطمینان بیشتری برساند. در اینجا عوامل و حکمتهای غیبت- براساس یک دستهبندی جدید و جامع- بیان میشود؛ بنابراین تقسیم، غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} هم از جانب خدا و به خواست و اراده او بوده است و هم مردم، حاکمان ظالم و شیعیان در آن نقش و تأثیر داشتهاند. | ||
:::::*'''اراده و خواست خداوند:''' طبق بیان روایات، غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، بیشتر از ناحیه خدا و براساس مشیت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینهدار تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارقالعادهای رخ داده و اینها براساس [[سنت]] و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است: | :::::*'''اراده و خواست خداوند:''' طبق بیان روایات، غیبت [[امام مهدی]]{{ع}}، بیشتر از ناحیه خدا و براساس مشیت، حکمت و اراده او بوده است. در روند پیشینهدار تاریخ، وقایع و رویدادهای شگفت و خارقالعادهای رخ داده و اینها براساس [[سنت]] و قوانین الهی حاکم بر هستی بوده است. زندگی طولانی و غیبت [[امام مهدی]]{{ع}} نیز از چهارچوب این قانون خارج نیست. خداوند با غیبت حجت خود، اهداف و اغراض زیر را در نظر داشته است: | ||
:::::#'''آزمون و امتحان مردم''': یکی از حکمت الهی در مسئله غیبت حجت، امتحان و آزمایش انسانها- به خصوص شیعیان- است؛ یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان محکمی ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم میگردد و به درجاتی از ثواب نایل میآیند. زرارة بن اعین میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: قائم قبل از قیامش غیبتی دارد؛ گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد ... تا آنجا که فرمود: ... او منتظر است؛ اما خداوند دوست دارد شیعه را آزمایش کند؛ آنگاه معتقدان و طرفداران باطل به شک میافتند<ref>{{عربی|اندازه=155%|و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون}}؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰</ref> جابر گوید: به [[امام باقر]] {{ع}} عرض کردم، فرج شما چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: دور است، دور است؛ فرج ما پیش نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید، باز غربال شوید ... تا اینکه ناخالصی از بین برود و صافی باقی بماند<ref>{{عربی|اندازه=155%|هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳</ref>. بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت میگیرد: | :::::#'''آزمون و امتحان مردم''': یکی از حکمت الهی در مسئله غیبت حجت، امتحان و آزمایش انسانها- به خصوص شیعیان- است؛ یعنی، امتحان و آزمایش گروهی که ایمان محکمی ندارند تا باطنشان ظاهر شود. کسانی هم که ایمان در اعماق دل آنان ریشه دوانده، به واسطه انتظار و صبر بر شداید و ایمان به غیب، ارزش و قدرشان معلوم میگردد و به درجاتی از ثواب نایل میآیند. زرارة بن اعین میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدم که میفرمود: قائم قبل از قیامش غیبتی دارد؛ گفتم: چرا؟ فرمود: میترسد ... تا آنجا که فرمود: ... او منتظر است؛ اما خداوند دوست دارد شیعه را آزمایش کند؛ آنگاه معتقدان و طرفداران باطل به شک میافتند<ref>{{عربی|اندازه=155%|و هو المنتظر غیر انّ الله یحبّ ان یمتحن الشیعه، فعند ذلک یرتاب المبطلون}}؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۷۲، ح ۱۵۰</ref> جابر گوید: به [[امام باقر]] {{ع}} عرض کردم، فرج شما چه هنگام خواهد بود؟ فرمود: دور است، دور است؛ فرج ما پیش نخواهد آمد تا اینکه غربال شوید، باز غربال شوید ... تا اینکه ناخالصی از بین برود و صافی باقی بماند<ref>{{عربی|اندازه=155%|هیهات! هیهات!: لا یکون فرجنا حتّی تغربلوا ثمّ تغربلوا حتی یذهب الکیدر و یبقی الصفو}}؛بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۳</ref>. بر این اساس آزمایش مردم از دو جهت صورت میگیرد: | ||
:::::##چون اصل غیبت بسیار طولانی میشود، بیشتر مردم در شک و تردید میافتند و برخی در اصل ولادت و بعضی نیز در بقای آن حضرت شک میکنند. | :::::##چون اصل غیبت بسیار طولانی میشود، بیشتر مردم در شک و تردید میافتند و برخی در اصل ولادت و بعضی نیز در بقای آن حضرت شک میکنند. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۰: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | {{جمع شدن|۹. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}} | ||
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]] | |||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
:::::*«تحلیل [[فلسفه غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیازمند توجه به اهداف کلی [[ظهور]] است؛ همان چیزی که خطوط کلی آن در آیات [[قرآن کریم]] مطرح شده است. بر اساس رهنمودهای قرآنی، خداوند حکیم، وجود مقدس [[امام مهدی|حضرت بقیة الله]]{{ع}} را برای هدفی والا و سترگ ذخیره نموده و آن، تحقق کامل حاکمیت دین الاهی و ارزشهای والای انسانی در جامعه است: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}﴾}}<ref>«او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند؛ هر چند مشرکان کراهت داشته باشند»؛ (سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره صف، آیه ۹).</ref>. این هدف، به قدری بزرگ و پر ثمر است که خداوند همه [[پیامبران]]{{عم}} پیشین را برای زمینهسازی این امر مهم، یعنی "حاکمیت [[دین]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} توسط آخرین وصی او [[حضرت مهدی]] {{ع}}" فرستاده است. از این نظر، حتی وجود مقدس [[پیامبر خاتم]] {{صل}} نیز زمینهساز تحقق این هدف مهم بوده است؛ زیرا اگرچه ایشان پایه گذار این طرح عظیم بوده و اهداف و برنامههای او کاملترین مرحله تکامل دین است، اما رسالت تحقق این اهداف متعالی، به عهده آخرین وصی او است. حکمتهای [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} نیز در راستای این هدف متعالی و آرمانی قابل تفسیر است. برخی از علل و حکمتهای [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} از زبان [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} بازگو شده و از عواملی مانند خوف قتل، رهایی از بیعت با ستمکاران، ستم پیشه بودن مردم، امتحان و آزمایش مردم و... به عنوان دلائل [[غیبت]] یاد شده است. در اینجا به برخی از این عوامل اشاره میشود. | |||
::::#'''حفظ جان حضرت:''' در تعدادی از روایات، نبود امنیت جانی و خطر کشته شدن حضرت، مهمترین دلیل [[غیبت]] عنوان شده است تا بدین وسیله، جریان امامت تداوم یابد و رسالت بزرگ حاکمیت [[دین]] به وسیله او محقق شود. زراره نقل کرده است که [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: برای قائم ما قبل از این که به پا خیزد غیبتی است. من پرسیدم: چرا؟فرمود: چون میهراسد، سپس با دست به شکمش اشاره نمود؛ یعنی از ترس کشته شدن پنهان میشود<ref>{{عربی|اندازه=120%|"إِنَّ لِلْقَائِمِ غَيْبَةً قَبْلَ ظُهُورِهِ قُلْتُ وَ لِمَ قَالَ يَخَاف"}}</ref>. [[زراره]] در روایت دیگری، از [[امام صادق]] {{ع}} نقل کرده: "[[قائم]] ما قبل از آن که قیام کند، ناگریز از [[غیبت]] است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" لِلْقَائِمِ غَيْبَةٌ قَبْلَ قِيَامِهِ "}}</ref>؛ و در پاسخ به پرسش زراره، مبنی بر چرایی [[غیبت]]، ادامه داده است: "بر جانش نگران است و از بریدن سرش هراس دارد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ الذَّبْح"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۸۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص۹۷.</ref>؛ [[یونس بن عبدالرحمن]] نیز گوید: حضور [[امام کاظم|امام هفتم، موسی بن جعفر]]{{ع}} شرفیاب شدم و به او عرض کردم: یابن رسول الله! شما قائم به حق هستی؟ فرمود: "من هم [[قائم]] به حق هستم، ولی آن قائمی که زمین را از دشمنان خدای عزوجل پاک میکند و آن را پر از عدالت مینماید، چنان که پر از جور و ستم شده باشد، پنجمین فرزند من است و برای او غیبتی است طولانی؛ چون بر جان خود میترسد. مردمی در آن مدت از اعتقادات خود برمیگردند و مردمی در آن ثابت میمانند"<ref>{{عربی|اندازه=120%|"أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَكِنَّ الْقَائِمَ الَّذِي يُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَمْلَؤُهَا عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِي لَهُ غَيْبَةٌ يَطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَى نَفْسِهِ يَرْتَدُّ فِيهَا أَقْوَامٌ وَ يَثْبُتُ فِيهَا آخَرُون"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۶۱.</ref> بر اساس این دسته روایات، [[فلسفه غیبت]] و پنهان زیستی [[امام]]{{ع}} حفظ جان و در امان ماندن از خطر دشمنان است؛ زیرا اگر غیبتی در کار نبود، مطمئناً دستگاه معتمد عباسی برای به شهادت رساندن آن وجود مقدس از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکرد. از اینرو به نظر میرسد که حکمت و راز اصلی [[غیبت]] [[امام زمان]]{{ع}} حفظ جان آن حضرت از شر جباران و ستمگران باشد و اگر در سایر روایات، سخن از حکمتهای دیگر به میان آمده، بیانگر آثار تحقق این هدف بزرگ است. | |||
::::#'''پرهیز از معاهده با حکام جور:''' بدون شک در صورت عدم [[غیبت]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} همانند اجداد طاهرینش، در برابر دشمنان هیچ راهی جز درگیری و شهادت یا پذیرش معاهده با آنان نداشت. در برخی از روایات، حکمت [[غیبت]]، پرهیز [[حضرت مهدی]] {{ع}} از امضای معاهده بیعت با طاغوتهای زمان ذکر شده است تا در زمان قیام بتواند فارغ از تعهد هیچ حاکمی، آزادانه عمل کند؛ چون هیچ یک از [[ائمه]]{{ع}} پیشین از تعهد اجباری حکام زمانشان آزاد نبودهاند. اساساً تعهد حضرت نسبت به حکام زمان، با فلسفه وجودی آن حضرت سازگار نیست؛ چون ایشان مأموریت ویژه و بزرگی برعهده دارد که لازمهاش نقض این بیعت است. در حالی که بر فرض امضای چنین تعهدی، [[امام]]{{ع}} نمیتواند آن را نقض کند؛ زیرا [[اسلام]]، همانند مارکسیستها، وسیله را به خاطر هدف توجیه نمی کند، بلکه مشروعیت وسیله را نیز لازم میشمرد. [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}} در این باره میفرماید: "هرکدام از ما [[اهل بیت]] در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوتهای زمان را از روی تقیه به عهده دارد، مگر [[امام مهدی]] {{ع}} که [[عیسی بن مریم]]{{ع}} به امامت او نماز میگذارد. خداوند ولادت او را مخفی نگه میدارد و برای او غیبتی مقرر میفرماید تا هنگامی که قیام کند، بیعت حاکمی بر گردنش نباشد"<ref> {{عربی|اندازه=120%|"مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمُ الَّذِي يُصَلِّي رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع خَلْفَهُ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۳۱۶؛ إعلام الوری، ص۴۲۷.</ref>. خود [[امام عصر]]{{ع}} نیز در پاسخ به پرسش [[احمد بن اسحاق]] فرمود: "بر گردن همه پدرانم، بیعت سرکشان زمانه بود؛ اما من وقتی خروج نمایم، بیعت هیچ سرکشی بر گردنم نیست"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّهُ لَمْ يَكُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِي ع إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ وَ إِنِّي أَخْرُجُ حِينَ أَخْرُجُ وَ لَا بَيْعَةَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِيتِ فِي عُنُقِي "}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۵.</ref>. | |||
::::#'''آزمودن [[ایمان]] و پایداری مردم:''' یکی از سنتهای جاری الاهی، امتحان مردم است. بر اساس آیات [[قرآن]]، بشر نا گزیر باید امتحان شود. این امتحان در میان امتهای پیشین بوده و در آینده نیز خواهد بود. [[قرآن]] میفرماید: {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ}}﴾}}<ref>آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: ایمان آوردیم، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟! ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم و [شماها را نیز میآزماییم]. باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و آنانی که دروغ میگویند تحقق یابد؛ سوره عنکبوت، آیه ۲و۳.</ref>؛ در روایات نیز اعتقاد به [[امام غائب]] محک و معیاری برای شیعیان ذکر شده تا میزان ایمان و تعهد آنان بدین وسیله مورد آزمایش قرار گردد. این آزمون، سبب رویش انسانهای ثابتقدم و ریزش افراد بیایمان خواهد بود. بر اساس روایات، خداوند سختترین امتحان را در رابطه به تعهدات خواهد گرفت؛ از اینرو، در عصر [[غیبت]]، [[شیعیان]] را امتحان میکند؛ چراکه شیعیان این ملاک و معیار را پذیرفته و معتقد به غیبت حضرت مهدی هستند و طبیعی است که امتحان برای کسانی که این ملاک را قبول نداشته باشند معنا نخواهند داشت. چنان که [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: "خداوند به وسیله [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} [[شیعیان]] را امتحان میکند و میزان استواری [[ایمان]] و ثبات قدم آنان را میآزماید"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" غَيْرَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "}}؛ الکافی، ج۱ ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۳۴۲.</ref>؛ در روایات تأکید شده که [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} امتحان و غربالی برای انسانهاست تا افراد صالح و شایسته از دیگران جدا شوند. برای مثال، [[امام علی|امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرماید: "به خدا قسم، من و این دو فرزندم ([[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{عم}}) شهید خواهیم شد و خداوند در [[آخرالزمان]] مردی از فرزندانم را به خون خواهی ما بر خواهد انگیخت. او از دیدهها غایب خواهد شد، تا این آزمایش سبب جدایی گمراهان شوند، به گونهای که افراد نادان میگویند: خدا به [[آل محمد]]{{صل}} نیازی ندارد"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" أَمَا وَ اللَّهِ لَأُقْتَلَنَّ أَنَا وَ ابْنَايَ هَذَانِ وَ لَيَبْعَثَنَّ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ وُلْدِي فِي آخِرِ الزَّمَانِ يُطَالِبُ بِدِمَائِنَا وَ لَيَغِيبَنَّ عَنْهُمْ تَمْيِيزاً لِأَهْلِ الضَّلَالَةِ حَتَّى يَقُولَ الْجَاهِلُ مَا لِلَّهِ فِي آلِ مُحَمَّدٍ مِنْ حَاجَة"}}الغیبة، نعمانی، ص۱۴۱؛ بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۱۲.</ref>؛ بر پایه این روایات، [[غیبت]] [[حضرت حجت]]{{ع}} محک و آزمایشی است که خداوند عموم بندگان را بدان میآزماید: {{عربی|اندازه=150%|"امْتَحَنَ بِهَا خَلْقَه"}}<ref>الامامة و التبصرة، ص۱۱۳؛ علل الشرائع، ج۱، ص۱۴۴.</ref> و [[شیعیان]] و پیروان آن حضرت را به طور خاص بدین وسیله امتحان میکند: {{عربی|اندازه=150%|"أَنَّ اللَّهَ يُحِبُّ أَنْ يَمْتَحِنَ الشِّيعَةَ "}}<ref>الکافی، ج۱، ص۳۳۷؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص۳۴۲.</ref>، تا میزان صداقت و ثبات قدم پیروان و معتقدان به آن حضرت مورد سنجش قرار گیرد. | |||
::::#'''افاضه تدریجی:''' [[امام]] واسطه فیض خدا بر خلق است و حضور مشهودانه ایشان، خود، فیضی مضاعف است؛ اما این فیض رسانی با شرایط و مقدمات خاصی ملازم است که بدون آنها، موجود مستفیض، یا از فیض محروم میشود یا از آن، بهره تامی نمیبرد. زیرا رابطه میان فیاض و مستفیض سه گونه است: | |||
::::##فیاض و مستفیض، توان اعطا و دریافت دفعی فیض را دارند. | |||
::::##نه فیاض در اعطا تام است و نه مستفیض در استفاضه. | |||
::::##فیاض در اعطا تام است؛ اما مستفیض نمیتواند فیض را به طور دفعی دریافت کند. خدای سبحان، عالم هستی را بر اساس آیه {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|وَمَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ}}﴾}}<ref>سوره قمر، آیه ۵۰.</ref> یک باره ایجاد کرد؛ اما از آنجا که عالم طبیعت، توان استفاضه دفعی فیض از مبدأ فیاض را ندارد، نظر به آیه {{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ}}﴾}}<ref>سوره فصلت، آیه ۱۰.</ref> این فیض دفعی را به تدریج دریافت کرده و میکند. کلمح بالبصر بنابراین، اگرچه اعطای فیض به شکل دفعی صورت پذیرفته است، اما به سبب نقص قابل، تدریجی دریافت میشود؛ زیرا افاضه فیض، بر اساس توان و استعداد قابل است و قانون عادی طبیعت بر وجود واسطههای فراوان در تحقق اشیا جریان دارد و حال آن که در چنین مواردی، فیض الاهی برخلاف قانون عادی و مبتنی بر حذف یا تقلیل واسطهها ظهور مییابد. بر این اساس، سخن از تدریج اعطا و افاضه الاهی، ناظر به عدم قابلیت مستفیض است، نه نقص فاعل فیاض؛ به این معنی که دریافت فیض تدریجی در هر درجه، قابل را برای دریافت فیض بعدی مستعد میکند. بنابراین، برخورداری از فیض حکومت صالحان، گرچه از سوی مبدأ فیاض، بیگذراندن مقدمات مانعی ندارد، اما قابلها فاقد استعداد لازم برای دریافت جمعی فیض و تابع شرایط، مقدمات و زمینههای لازماند؛ به گونهای که تا آن شرایط و مقدمات در بستر زمان فراهم نیاید، نمیتوانند به این فیض الاهی برسند. و چون از شرایط اساسی استقرار حکومت صالحان، پرورش انسانهای صالح و ایجاد آمادگی در مردم برای پذیرش حکومت عادلانه جهانی است، [[غیبت]] [[امام عصر]]{{ع}} برای تحقق این شرایط، ایجاد شده است<ref>امام مهدی {{ع}} موجود موعود، ص ۱۳۲ (با اندک تصرفی).</ref>. | |||
::::#'''اسرار نهفته:''' بر اساس برخی روایات، [[غیبت]]، دارای اسرار نامکشوفی است که ما آن را به صورت کامل نمیفهمیم؛ زیرا اسرار کامل [[غیبت]] در زمان [[ظهور]] آشکار خواهد شد. [[جابر بن عبدالله انصاری]] از محضر [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} در مورد [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت قائم]]{{ع}} چنین سؤال کرد: یا [[پیامبر خاتم|رسول الله]]! آیا [[قائم]] که فرزند شماست غایب میشود؟ آن حضرت فرمود: "به خدا قسم، آری! خداوند بدان وسیله اهل [[ایمان]] را امتحان نموده و خالص میگرداند و کافران را آزمایش کرده و از میان میبرد. ای جابر! این از کارهای عجیب خداوند و سری از اسرار الاهی است که بر بندگانش پوشیده است. پس از شک در کار خدا بپرهیز که کفر است"<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِي وَ رَبِّي وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَمْحَقَ الْكافِرِينَ يَا جَابِرُ إِنَّ هَذَا لَأَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ مَطْوِيٌّ عَنْ عِبَادِهِ فَإِيَّاكَ وَ الشَّكَّ فِي أَمْرِ اللَّهِ فَهُوَ كُفْر"}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص۲۸۸؛ کشف الغمه، ج ۲، ص۵۲۱.</ref>. | |||
:::::بنابراین، ما نمیتوانیم علل و حکمتهای [[غیبت]] حضرت را محصور در چند چیز بدانیم؛ بلکه حکمتهای فراوانی در کار است که برخی برای ما بازگو شده و برخی مکتوم مانده است. اما جدا از چرایی اصل [[غیبت]]، پرسش دیگر، درباره چرایی طولانی شدن و به درازا کشیدن [[غیبت]] است. پاسخ به این پرسش را باید در عدم آمادگی جهانی برای تحقق اهداف و برنامههای عدالت گسترحضرت جستجو نمود؛ زیرا سنت الاهی بر این است که هرگونه تغییر و تحولی در عرصههای مختلف حیات بشری، از مسیر اراده و انتخاب خود انسانها صورت پذیرد. از اینرو، لازمه پایان یافتن دوران [[غیبت]] و محرومیت از برکات حضور [[امام عصر]]{{ع}} بلوغ فکری جامعه بشری، شناخت رهبری معصوم، درک ضرورت حضور وی و آمادگی برای پذیرش اهداف و برنامههای ایشان، یعنی حکومت عدل جهانی است. در این صورت، بدون شک، عنایت خاصه الاهی شامل حال انسانها گردیده و وعده ظهور محقق خواهد شد. در قسمتهای بعد، به توضیح بیشتر این مطلب خواهیم پرداخت»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:۹۸- ۱۰۷.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۰. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | |||
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | [[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۱۵: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۱. آقای باقریزاده؛}} | ||
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقریزاده اشعری]]]] | [[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقریزاده اشعری]]]] | ||
::::::آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[محمد باقریزاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۱۶: | خط ۲۲۹: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۲. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛}} | ||
[[پرونده:151828.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | [[پرونده:151828.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]]] | ||
::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::'''[[پژوهشگران مؤسسه آینده روشن]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۴۶: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۳. نویسندگان کتاب [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]؛}} | ||
[[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | [[پرونده:991395.jpg|بندانگشتی|100px|right|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۵۸: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۴. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛}} | ||
[[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:1402.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۷۲: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۵. نویسندگان کتاب «[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»؛}} | ||
[[پرونده:151958.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | [[پرونده:151958.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
::::::نویسندگان کتاب ''«[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»'' در اینباره گفتهاند: | ::::::نویسندگان کتاب ''«[[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]»'' در اینباره گفتهاند: |