←پاسخهای دیگر
خط ۱۹۱: | خط ۱۹۱: | ||
:::::#'''آمادهسازی و تربیت شیعیان''': یکی از حکمتهای پنهان زیستی امام زمان {{ع}}، این بود که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. علی بن یقطین از [[امام کاظم]] نقل میکند که: شیعیان با آرزوها، تربیت میشوند پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به سلطنت بنی عباس به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آنچه که به شما درباره فرج [[اهل بیت]] گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آنچه که به ما و شما گفته شده بود، هردو از یکجا صادر شده است؛ نهایت اینکه وعدهای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما -چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند که: فرج بیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هرآینه مردم قساوت قلب میگرفتند و عموم آنان از اسلام برمیگشتند! اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود تا قلبهای مردم حفظ شود و فرج را نزدیک بدانند<ref>مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | :::::#'''آمادهسازی و تربیت شیعیان''': یکی از حکمتهای پنهان زیستی امام زمان {{ع}}، این بود که شیعیان ضعیف و کم ظرفیت، تربیت شده و سطح آگاهی و تحمّل و آمادگی آنها بالا برود. علی بن یقطین از [[امام کاظم]] نقل میکند که: شیعیان با آرزوها، تربیت میشوند پدرم یقطین به من گفت: چه آنچه راجع به سلطنت بنی عباس به ما گفته شده بود، انجام شد؛ ولی آنچه که به شما درباره فرج [[اهل بیت]] گفته شده بود، انجام نشد؟ به او گفتم: آنچه که به ما و شما گفته شده بود، هردو از یکجا صادر شده است؛ نهایت اینکه وعدهای که به شما داده شد، سر رسید اما وعده ما -چون زمانش حتی نبود- هنوز نرسیده است. در عین حال ما را با ایجاد امید و آرزوی آن دوران تربیت کردند؛ چون اگر از همان نخست، به ما میگفتند که: فرج بیت، تا سال دویستم یا سیصدم انجام میشود، هرآینه مردم قساوت قلب میگرفتند و عموم آنان از اسلام برمیگشتند! اما همیشه به ما گفتهاند: به همین زودی و با سرعت این کار انجام میشود تا قلبهای مردم حفظ شود و فرج را نزدیک بدانند<ref>مرآة العقول، ج ۴، ص ۱۷۶، ج ۶( به نقل از: مطلع الفجر، ص ۲۷.</ref>»<ref>[[مهدویت پیش از ظهور (کتاب)|مهدویت پیش از ظهور]]، ص۱۰۵، ۱۱۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۰ | |||
{{جمع شدن|۱۰. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}} | |||
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]] | [[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۰۷: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن| | {{جمع شدن|۱۱. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛}} | ||
[[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | [[پرونده:15207.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی اصغر رضوانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[علی اصغر رضوانی]]'''، در کتاب ''«[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۲۶: | ||
::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان دوازدهمین امام، باید برای روز موعود در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>. | ::::::با نظر و تأمّل در مجموع مقدمات فوق به این نتیجه خواهیم رسید که وجود نازنین [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} به عنوان دوازدهمین امام، باید برای روز موعود در پس پرده [[غیبت]] بوده، تا در آن هنگام به اذن خداوند برای هدایت بشر ظهور کند»<ref>[[موعودشناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|موعودشناسی و پاسخ به شبهات]]، ص ۳۸۸ - ۳۹۱.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۲. آقای جلالی؛}} | |||
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[غلام رضا جلالی]]]] | |||
::::::آقای '''[[غلام رضا جلالی]]'''، در مقاله ''«[[فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی (مقاله)|فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی]]»'' در اینباره گفته است: | |||
::::::«[[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} نخستین کسانی هستند که به منظور رفع شبهات، از علت [[غیبت ]] سخن راندهاند و در مجموعههای روایی، احادیث زیادی در این باب جمعآوری شده است. [[نعمانی]] از [[امام علی|علی]]{{ع}} نقل میکند که ایشان دلیل [[غیبت ]] را: غربال انسانهای صالح از گمراه و دانا از نادان میداند<ref>غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۲، صدوق، تهران.</ref> و بر اساس روایت دیگری، حضرت در منبر کوفه فرمود: "زمین، از حجت الهی خالی نمیماند، ولی خداوند به دلیل ستمپیشه بودن خلق و ستم و زیادهروی، آنان را از وجود حجت بیبهره میسازد"<ref>غیبت نعمانی، ترجمه جواد غفاری، ۲۰۳.</ref>. روایات دیگری که بیشتر در عصر تقیه جمعآوری شدهاند، حاکی از این هستند که بشر قادر به درک فلسفه حقیقی [[غیبت ]] نیست و این راز، پس از ظهور آشکار خواهد شد. در دوران [[امامت]] [[امام باقر|حضرت باقر]] (از ۹۵ تا ۱۱۴ ه.ق) و [[امام صادق|حضرت صادق]] (از ۱۱۴ تا ۱۴۸ ه.ق) باتوجه به نهضتهای دینی و بازار گرم مناظرههای مذهبی و ضرورت نقد عقاید کیسانیه، زیدیه، غلات و اسماعیلیه، در خصوص [[غیبت ]] [[امام]]، به فلسفه [[غیبت ]] توجه بیشتری صورت گرفت. روایات زیادی از [[امام صادق]] در این زمینه به دست ما رسیده است. [[عبید الله بن فضل هاشمی]] میگوید: از [[امام صادق|امام ششم]] شنیدم که فرمود: "صاحب الامر، غیبتی دارد که تخلفناپذیر است و هر جوینده باطلی در آن به شک میافتد و اجازه نداریم علت آن را بیان کنیم. حکمت [[غیبت ]] او، همان حکمتی است که در [[غیبت ]] حجتهای پیشین وجود داشته است و پس از ظهور، روشن خواهد شد، چنانکه حکمت کارهای خضر از شکستن کشتی و کشتن پسر بچه و برپا داشتن دیوار شکسته، وقتی برای موسی روشن شد که آندو، از هم جدا شدند. [[غیبت ]] امری از امور الهی و سری از اسرار و غیبتی است از غیبتهای او"<ref>کمال الدین، ج ۲، ۱۵۸.</ref>. از دید [[امام صادق|امام جعفر صادق]]{{ع}} تصدی خلافت توسط عباسیان به معنای غصب حقوق سیاسی ایشان، به عنوان پیشوای بر حق مسلمانان بود و عباسیان، از همان ابتدا نسبت به ایشان و علویان بدگمان شدند. [[امام]] که سیاست تقیه را در پیش گرفته بود، احادیثی را در زمینه [[غیبت ]] [[امام مهدی|امام عصر]] {{ع}} در میان راویان حدیث [[شیعه]] نشر داد و این نکته را روشن ساخت: بر [[امام]] منصوص الهی، لازم نیست، قیام کند، تا حقوق سیاسی خود را به دست آورد. او، باید رهبری روحانی خود را داشته باشد و وظایف خویش را انجام دهد، تا زمانی که جامعه، خود، به اندازه کافی از آگاهی و شعور سیاسی برخوردار شود و با مراجعه به [[ائمه]]{{عم}} خواستار برقراری حکومت اسلامی و شیعی گردد. بر مبنای همین عقیده بود که [[امام صادق]] {{ع}} آشکار اعلام کرد: "[[مهدی]]، به قدرت سیاسی دست خواهد یافت"<ref>کمال الدین، ۵۹.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}، به گونه روشن، بیان کرد که کدام یک از فرزندان ایشان، [[مهدی]] شمرده میشود<ref>کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.</ref> و پیش از ظهورش او را غیبتی باید<ref>کافی، کلینی، ج ۱، ۴۳، دار التعارف للمطبوعات، بیروت.</ref> و منشأ او چیزی جز خوف از کشته شدن<ref>کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.</ref> و عدم آمادگی مردمان نیست<ref>کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.</ref>. و به دوستان خود توصیه کرد که در هر بامداد و پسین، در [[انتظار فرج]] باشند<ref>کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۸.</ref>. در بیان [[امام صادق]] {{ع}} [[فلسفه غیبت ]] و [[انتظار ]] رابطه تنگاتنگی دارند و هردو، به فعل انسانها بازمیگردند. چون این مردم هستند که شایستگی خود را برای ظهور یا عدم [[ظهور]] [[امام غایب]]، به نمایش میگذارند و با کارهای ناپسند خود، بین خویشتن و [[امام]] حجاب میگردند، ازاینروی، به همه [[شیعیان]] خود سفارش میکند: "در دولت باطل خموش و چموش باشند و در [[انتظار ]] دولت حق به سر برند و بدانند که خدا، حق را به کرسی خواهد نشاند و باطل را محو خواهد ساخت". از آنان میخواهد: "هدنه و آرامش بر دینداری خود صبر کنند"<ref>کافی، کلینی، ج ۱، ۳۳۳.</ref>. | |||
:::::'''رحلت [[امام صادق]] و تاویل [[مهدی]]:''' ارتحال [[امام صادق]] {{ع}} و فشارهایی که از خارج بر [[شیعیان]] اعمال میشد، سبب گردید تحلیلهای نادرستی از علت [[غیبت ]] صورت گیرد و [[انتظار ]] به تیغ دو دمی تبدیل شد که دستگاههای ستم، با عوامفریبی و به منظور رسیدن به اغراض سیاسی خود، کوشیدند در جایی عنصر [[انتظار ]] را از جامعه بگیرند و در جایی دیگر با تشدید آن، راه تلاشهای عملی و سیاسی را در عینیت جامعه به روی آنان ببندند. در این بستر تاریخی است که فرقههای شیعی اسماعیلیه، ناووسیه و فطحیه به وجود آمدند. اسماعیلیه مدعی شدند: اسماعیل، فرزند [[امام صادق]] (که در زمان حیات پدر فوت کرده بود) نمرده است و جانشین حقیقی [[امام صادق]] {{ع}} اوست و نخواهد مرد، مگر اینکه دنیا را تحت امر خود درآورد. بعدها، این تلقی درمیان اسماعیلیان پیش آمد که مقصود از مهدی پایان یافتن دورهای از رسالت و آغاز دوره دیگری از آن است. در ایندوره، پارهای از احکام و آثار اسلام که تغییر یافته، اصلاح میشود. نخستین [[مهدی]] آنان، [[محمد بن اسماعیل]] بود. البته باید دانست که زیدیه، بیشتر از اسماعیلیه، دست به تاویل [[مهدی]] زدهاند و آن را شرط [[امام]] میدانستند. [[مهدویت]]، از نظر زیدیه، همان [[امامت]] است که با ارشاد و هدایت مردم همراه باشد<ref>همبستگی میان تصوف و تشیع، کامل مصطفی شبیبی، ترجمه دکتر علی اکبر شهابی، ۲۳۷. دانشگاه تهران.</ref>. و [[ناووسیه]]، پیروان [[عجلان بن ناووس]]، به [[غیبت ]] خود [[امام صادق]] {{ع}} باور یافتند و گفتند: ایشان وفات نیافته، بلکه [[غیبت ]] کرده و باید تا بازگشت او، به عنوان [[مهدی]]، به [[انتظار ]] نشست"<ref>فضل بن شاذان و نبرد اندیشهها در ایران پس از اسلام، فریدون جنیدی، ۵۰، انتشارات بلخ، تهران.</ref>. | |||
:::::'''دفاع نقلی از [[فلسفه غیبت ]]:''' با شهادت [[امام کاظم|امام موسی کاظم]]{{ع}} شکاف دیگری در میان [[امامیه]] به وجود آمد. گروهی او را همان [[امام غایب]] پنداشتند. آنان به تدریج به چهار گروه کوچکتر تقسیم شدند و این زنگ اعلان خطری بود به عالمان [[دین]]. در این عصر، هنوز عقلگرایی به شکل معتزله در [[شیعه]] رونق نیافته بود و راویان حدیث، با جمعآوری سخنان پیشوایان تشیع و نشر و پخش آن میکوشیدند به پرسشهای مردم پاسخ دهند. به همین دلیل، تعدادی از ارباب نظر، با تدوین مجموعههای روایی مربوط به [[غیبت ]]، کوشیدند تا مردم را از گمگشتگی رها سازند. [[حسن بن محبوبزراد]]، صاحب کتاب مشیخه که در اصول [[شیعه]] مشهورتر از کتاب مزنی و امثال اوست و بیش از صد سال جلوتر از عصر [[غیبت ]] زندگی میکرد، برخی از اخبار مربوط به [[غیبت ]] [[امام]] را در آن درج کرد. [[علی بن حسن بن محمد طائی طاطری]]، از اصحاب [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] نیز کتابی در [[غیبت ]] نوشت<ref>رجال نجاشی، ۱۹۳.</ref>. [[علی بن عمر اعرج کوفی]] و [[ابراهیم بن صالح انماطی کوفی]]، دو تن دیگر از اصحاب [[امام کاظم|امام موسی بن جعفر]] نیز درباره [[غیبت ]] کتاب نوشتند. این مهم، در عصر [[امام رضا]]{{ع}} نیز ادامه یافت. [[عباس بن هشام ناشدی اسدی]] و [[فضل بن شاذان ازدی نیشابوری]] و [[حسن بن علی بن ابی حمزه سالم بطاینی کوفی]] که همگی از اصحاب و معاصران [[امام رضا]]{{ع}} بودند، آثاری را در زمینه یاد شده گردآوری کردند»<ref>[[غلام رضا جلالی|جلالی، غلام رضا]]، [[فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی (مقاله)|فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی]]، [[چشم به راه مهدی (کتاب)|چشم به راه مهدی]]، ص ۴۰۷ -۴۱۱.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
{{جمع شدن|۱۳. آقای باقریزاده؛}} | {{جمع شدن|۱۳. آقای باقریزاده؛}} | ||
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقریزاده اشعری]]]] | [[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقریزاده اشعری]]]] |