آیا کلامیانگاری امامت بدعتآمیز است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۴ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۲۸
، ۴ مهٔ ۲۰۱۹جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
::::#'''[[بدعت]] در تعریف [[بدعت]]:''' در پاسخ [[شبهه]] پیشین تعریف [[بدعت]] ذکر و تحلیل شد، اما این سخن ابن خلدون که چون [[امامت]] بحث فرعی و [[علم فقه|فقهی]] است، اما [[امامیه]] آن را در ذیل بحث عقاید و کلام گنجانیدهاند، و لذا مشمول [[بدعت]] میشود، یک تعریف و ملاک جدیدی از [[بدعت]] است که فاقد آن مبنا و توجیه است. اینکه یک مسئله کلامی، فقهی، اصولی، اخلاقی است؟ ممکن است دیدگاههای مختلفی مطرح باشد و هر دیدگاهی برای خود توجیه و مبنایی داشته باشد و صرف بردن مسئلهای به یک [[علم]] دیگر موجب [[بدعت]] نمیشود. به دیگر سخن [[ابن خلدون]] با این نگره خود در تعریف [[بدعت]] - که مورد اتفاق [[فریقین]] است - [[بدعت]] جدیدی احداث کرده است که فاقد مبنا و توجیه است. | ::::#'''[[بدعت]] در تعریف [[بدعت]]:''' در پاسخ [[شبهه]] پیشین تعریف [[بدعت]] ذکر و تحلیل شد، اما این سخن ابن خلدون که چون [[امامت]] بحث فرعی و [[علم فقه|فقهی]] است، اما [[امامیه]] آن را در ذیل بحث عقاید و کلام گنجانیدهاند، و لذا مشمول [[بدعت]] میشود، یک تعریف و ملاک جدیدی از [[بدعت]] است که فاقد آن مبنا و توجیه است. اینکه یک مسئله کلامی، فقهی، اصولی، اخلاقی است؟ ممکن است دیدگاههای مختلفی مطرح باشد و هر دیدگاهی برای خود توجیه و مبنایی داشته باشد و صرف بردن مسئلهای به یک [[علم]] دیگر موجب [[بدعت]] نمیشود. به دیگر سخن [[ابن خلدون]] با این نگره خود در تعریف [[بدعت]] - که مورد اتفاق [[فریقین]] است - [[بدعت]] جدیدی احداث کرده است که فاقد مبنا و توجیه است. | ||
::::#'''لازمه تعریف فوق جری [[بدعت]] بر بعض [[اهل سنت]]:''' اینکه [[اکثریت]] [[عالمان]] [[اهل سنت]] [[امامت]] را یک مسئله فرعی [[علم فقه|فقهی]] [[تفسیر]] نمودهاند، جای [[شبهه]] نیست، اما برخی از آنان مانند بیضاوی در کتاب المنهاج و محشّین آن نهتنها [[امامت]] را از مباحث عقایدی بلکه آن را از [[اصول دین]] انگاشتند<ref>ر.ک: بیضاوی، کتاب المنهاج، مبحث الأخبار، و نیز: ابجد العلوم، ج ۲، ص ۴۵۰. </ref> | ::::#'''لازمه تعریف فوق جری [[بدعت]] بر بعض [[اهل سنت]]:''' اینکه [[اکثریت]] [[عالمان]] [[اهل سنت]] [[امامت]] را یک مسئله فرعی [[علم فقه|فقهی]] [[تفسیر]] نمودهاند، جای [[شبهه]] نیست، اما برخی از آنان مانند بیضاوی در کتاب المنهاج و محشّین آن نهتنها [[امامت]] را از مباحث عقایدی بلکه آن را از [[اصول دین]] انگاشتند<ref>ر.ک: بیضاوی، کتاب المنهاج، مبحث الأخبار، و نیز: ابجد العلوم، ج ۲، ص ۴۵۰. </ref> | ||
::::::لازمه تعریف جدید ابن خلدون شمول [[بدعت]] بر امثال [[بیضاوی]] است؛ چراکه وی نیز [[امامت]] را از مسئله فرعی [[علم فقه|فقهی]] به مسئله اصلی بلکه از [[اصول دین]] برده است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، | ::::::لازمه تعریف جدید ابن خلدون شمول [[بدعت]] بر امثال [[بیضاوی]] است؛ چراکه وی نیز [[امامت]] را از مسئله فرعی [[علم فقه|فقهی]] به مسئله اصلی بلکه از [[اصول دین]] برده است»<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۷۴ - ۷۶.</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |