جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==واژهشناسی لغوی== | ==واژهشناسی لغوی== | ||
*تزکیه از ماده "زـ ک ـ و" و در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شئ از عیب و کاستی<ref>ترتیبالعین، ص۳۴۸، «زکو».</ref>. و ایجاد رشد، برکت و طهارت<ref>مقاییساللغه، ج۳، ص۱۷، «زکی»؛ النهایه، ج۲، ص۱۰۷؛ لسان العرب، ج۶، ص۶۴، «زکا».</ref>. در آن یا به معنای دور دانستن شئ از عیوب و گواهی به پاکی و طهارت آن<ref>المنجد، ص۶۱۶، «زکو».</ref> است. برخی معنای اصلی تزکیه را کنار زدن نادرستیها از امور صحیح دانسته و دیگر معانی را از لوازم و آثار آن به حساب آورده<ref>التحقیق، ج۴، ص۲۹۳ «زکو».</ref> و افزودهاند: تفاوت تزکیه با تطهیر و تهذیب در این است که در تطهیر دستیابی به "طهارت" در برابر "رجس" و در تزکیه کنار زدن آنچه باید کنار گذاشته شود و در تهذیب، حاصل شدن صلاح و خلوص، مورد نظر است<ref>التحقیق، ج۴، ص۲۹۴.</ref>. البته به گفته برخی تزکیه مبالغه در تطهیر است<ref>الصافی، ج۲، ص۳۷۱؛ جوامعالجامع، ج۲، ص۹۲.</ref> وعدهای هم گفتهاند: تطهیر پیراستن و تزکیه آراستن است<ref>التحریر و التنویر، ج۱۱، ص۲۳.</ref> و به عبارت دیگر تطهیر بیرون راندن آلودگیها و پاک کردن شیء است تا آماده رشد و نمو گردد و تزکیه رشد دادن و به شکوفایی رساندن آن است<ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *تزکیه از ماده "زـ ک ـ و" و در لغت به معنای استوار ساختن و دور کردن شئ از عیب و کاستی<ref>ترتیبالعین، ص۳۴۸، «زکو».</ref>. و ایجاد رشد، برکت و طهارت<ref>مقاییساللغه، ج۳، ص۱۷، «زکی»؛ النهایه، ج۲، ص۱۰۷؛ لسان العرب، ج۶، ص۶۴، «زکا».</ref>. در آن یا به معنای دور دانستن شئ از عیوب و گواهی به پاکی و طهارت آن<ref>المنجد، ص۶۱۶، «زکو».</ref> است. برخی معنای اصلی تزکیه را کنار زدن نادرستیها از امور صحیح دانسته و دیگر معانی را از لوازم و آثار آن به حساب آورده<ref>التحقیق، ج۴، ص۲۹۳ «زکو».</ref> و افزودهاند: تفاوت تزکیه با تطهیر و تهذیب در این است که در تطهیر دستیابی به "طهارت" در برابر "رجس" و در تزکیه کنار زدن آنچه باید کنار گذاشته شود و در تهذیب، حاصل شدن صلاح و خلوص، مورد نظر است<ref>التحقیق، ج۴، ص۲۹۴.</ref>. البته به گفته برخی تزکیه مبالغه در تطهیر است<ref>الصافی، ج۲، ص۳۷۱؛ جوامعالجامع، ج۲، ص۹۲.</ref> وعدهای هم گفتهاند: تطهیر پیراستن و تزکیه آراستن است<ref>التحریر و التنویر، ج۱۱، ص۲۳.</ref> و به عبارت دیگر تطهیر بیرون راندن آلودگیها و پاک کردن شیء است تا آماده رشد و نمو گردد و تزکیه رشد دادن و به شکوفایی رساندن آن است<ref>المیزان، ج۹، ص۳۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
*تزکیه در اصطلاح علم اخلاق عبارت از پاک کردن و پیراستن نفس از نقایص و صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده و کمالات نفسانیه است<ref>جامعالسعادات، ج۱، ص۴۰۰؛ معراجالسعاده، ص۷۵ ـ ۷۸.</ref> و برخی برای آن مراحلی برشمردهاند؛ از جمله: | *تزکیه در اصطلاح علم اخلاق عبارت از پاک کردن و پیراستن نفس از نقایص و صفات رذیله و آراستن آن به صفات پسندیده و کمالات نفسانیه است<ref>جامعالسعادات، ج۱، ص۴۰۰؛ معراجالسعاده، ص۷۵ ـ ۷۸.</ref> و برخی برای آن مراحلی برشمردهاند؛ از جمله: | ||
#توبه؛ | #توبه؛ | ||
#مشارطه<ref>شرط کردن با خود مبنی بر بازنگشتن به گناه.</ref>؛ | #مشارطه<ref>شرط کردن با خود مبنی بر بازنگشتن به گناه.</ref>؛ | ||
#محاسبه؛ | #محاسبه؛ | ||
#معاتبه و معاقبه<ref>عتاب و عقاب کردن نفس در صورت گناه.</ref><ref>ریاضالسالکین، ج۳، ص۱۵۲؛ اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | #معاتبه و معاقبه<ref>عتاب و عقاب کردن نفس در صورت گناه.</ref><ref>ریاضالسالکین، ج۳، ص۱۵۲؛ اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۱۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
==تزکیه در [[قرآن]]== | ==تزکیه در [[قرآن]]== | ||
*تزکیه به معنای پاک کردن یا پاک دانستن نفس از آلودگیها به صورتهای گوناگون بیش از ۲۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته و افزون بر آن از واژهها و موضوعات دیگر مرتبط با تزکیه نیز استفاده شدهاست. در این موارد عمدتاً از مطالبی چون تزکیه هدف از بعثت [[پیامبران]]{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>، رستگاری و مخلّد بودن اهل تزکیه در بهشت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه:۷۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref> و عوامل، موانع، آثار و برکات تزکیه{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند ...بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> سخن به میان آمده است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *تزکیه به معنای پاک کردن یا پاک دانستن نفس از آلودگیها به صورتهای گوناگون بیش از ۲۰ بار در [[قرآن]] به کار رفته و افزون بر آن از واژهها و موضوعات دیگر مرتبط با تزکیه نیز استفاده شدهاست. در این موارد عمدتاً از مطالبی چون تزکیه هدف از بعثت [[پیامبران]]{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>، رستگاری و مخلّد بودن اهل تزکیه در بهشت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه:۷۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref> و عوامل، موانع، آثار و برکات تزکیه{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند ...بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> سخن به میان آمده است<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
==اهمیت تزکیه== | ==اهمیت تزکیه== | ||
*تزکیه نفس از رذایل اخلاقی و شهوات نفسانی به جهت آثار و فوایدی که برای انسان در پی دارد مورد توجه همه ملتها و ادیان الهی بوده و آنان برای تحصیل این امر از روشهای گوناگونی بهره میجستهاند. برهمائیان، پیروان یکی از مذاهب هند قدیم گرچه به توحید و نبوت اعتقادی نداشتند؛ لیکن به تزکیه نفس اهتمام میورزیدند. آنان مدت عمر خویش را به ۴ مرحله تقسیم کرده، یکی از مراحل آن را به ترک لذتهای مادی و دنیوی و پناه بردن به جنگلها برای تزکیه نفس اختصاص داده بودند<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref>. | *تزکیه نفس از رذایل اخلاقی و شهوات نفسانی به جهت آثار و فوایدی که برای انسان در پی دارد مورد توجه همه ملتها و ادیان الهی بوده و آنان برای تحصیل این امر از روشهای گوناگونی بهره میجستهاند. برهمائیان، پیروان یکی از مذاهب هند قدیم گرچه به توحید و نبوت اعتقادی نداشتند؛ لیکن به تزکیه نفس اهتمام میورزیدند. آنان مدت عمر خویش را به ۴ مرحله تقسیم کرده، یکی از مراحل آن را به ترک لذتهای مادی و دنیوی و پناه بردن به جنگلها برای تزکیه نفس اختصاص داده بودند<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۲ ـ ۱۸۳.</ref>. | ||
*فرقه بودایی، مذهب خود را بر تهذیب نفس و مخالفت با هواها بنا کرده بودند. بودا رئیس این فرقه که از شاهزادگان بود در جوانی مادیات و سلطنت را رها کرده و برای ریاضت و معرفت نفس به جنگلها پناه برد<ref>همان، ص۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص۱۸۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *فرقه بودایی، مذهب خود را بر تهذیب نفس و مخالفت با هواها بنا کرده بودند. بودا رئیس این فرقه که از شاهزادگان بود در جوانی مادیات و سلطنت را رها کرده و برای ریاضت و معرفت نفس به جنگلها پناه برد<ref>همان، ص۱۸۳ ـ ۱۸۴؛ تاریخ جامع ادیان، ص۱۸۰.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
*مانویه، نفس را از عالم نور میدانستند که به عالم تاریک بدن هبوط کرده و معتقد بودند که نفس جز با مرگ و خروج آن از بدن یا ریاضت به سعادت نخواهد رسید<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *مانویه، نفس را از عالم نور میدانستند که به عالم تاریک بدن هبوط کرده و معتقد بودند که نفس جز با مرگ و خروج آن از بدن یا ریاضت به سعادت نخواهد رسید<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
*صابئیه از دیگر فرقههای بتپرست و مشرک<ref>جامعالبیان، ج۱۷، ص۱۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۱۶.</ref> ـ یا موحد به نظر برخی<ref>مجمعالبیان، ج۱، ص۲۵۹؛ المنیر، ج۱، ص۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> ـ تطهیر نفس از شهوات و تهذیب اخلاق را بر خود واجب کرده، راه دستیابی به این مرتبه را ریاضت و دوری از شهوات میدانستند<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۴؛ الملل والنحل، ج۲، ص۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *صابئیه از دیگر فرقههای بتپرست و مشرک<ref>جامعالبیان، ج۱۷، ص۱۶۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱۲، ص۱۶.</ref> ـ یا موحد به نظر برخی<ref>مجمعالبیان، ج۱، ص۲۵۹؛ المنیر، ج۱، ص۱۷۷ ـ ۱۷۹.</ref> ـ تطهیر نفس از شهوات و تهذیب اخلاق را بر خود واجب کرده، راه دستیابی به این مرتبه را ریاضت و دوری از شهوات میدانستند<ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۴؛ الملل والنحل، ج۲، ص۳۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
*اهل کتاب یعنی یهود، نصارا و مجوس نیز به تزکیه نفس اهتمام فراوانی میورزیدند و در کتب آنان دستورات فراوانی برای اصلاح نفس و تهذیب آن از شهوات وجود دارد، چنان که قرآنکریم در آیاتی به برخی اعمال نصارا برای تهذیب نفس همچون ترک دنیا و انتخاب رهبانیت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}﴾}}<ref> بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه:۲۷.</ref><ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>. و برخی اعمال متعبدان یهود چون تلاوت آیات خدا در حال سجده{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ }}﴾}}<ref> آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۳.</ref>، گوشهگیری از مردم برای عبادت و خودسازی{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}﴾}}<ref> و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید؛ سوره مریم، آیه:۱۶.</ref>، ترک دنیا و انتخاب رهبانیت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}﴾}}<ref> بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> اشاره کردهاست. اسلام نیز برای تزکیه نفس و تطهیر پیروان خود از آلودگیهای کفر و گناه و اخلاق ناپسند اهمیت فراوانی قائل شده که این اهتمام را از موارد ذیل میتوان استفاده کرد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *اهل کتاب یعنی یهود، نصارا و مجوس نیز به تزکیه نفس اهتمام فراوانی میورزیدند و در کتب آنان دستورات فراوانی برای اصلاح نفس و تهذیب آن از شهوات وجود دارد، چنان که قرآنکریم در آیاتی به برخی اعمال نصارا برای تهذیب نفس همچون ترک دنیا و انتخاب رهبانیت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}﴾}}<ref> بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ }}﴾}}<ref> سپس پیامبران خود را در پی آنان آوردیم و (نیز) عیسی پسر مریم را و به او انجیل دادیم و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم جز آنکه برای رسیدن به خشنودی خداوند چنین کردند امّا آن را چنان که سزاوار نگاهداشت آن است نگاه نداشتند آنگاه ما پاداش مؤمنانشان را ارزانی داشتیم و بسیاری از آنان بزهکارند؛ سوره حدید، آیه:۲۷.</ref><ref>المیزان، ج۶، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>. و برخی اعمال متعبدان یهود چون تلاوت آیات خدا در حال سجده{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَيْسُواْ سَوَاء مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاء اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ }}﴾}}<ref> آنان برابر نیستند؛ از اهل کتاب گروهی برخاستگانند که در طول شب آیات خداوند را تلاوت میکنند در حالی که سر به سجده دارند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۱۳.</ref>، گوشهگیری از مردم برای عبادت و خودسازی{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}﴾}}<ref> و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید؛ سوره مریم، آیه:۱۶.</ref>، ترک دنیا و انتخاب رهبانیت{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُواْ إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ }}﴾}}<ref> بیگمان یهودیان و مشرکان را دشمنترین مردم به مؤمنان مییابی و نزدیکترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را مییابی که میگویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمیکنند؛ سوره مائده، آیه:۸۲.</ref> اشاره کردهاست. اسلام نیز برای تزکیه نفس و تطهیر پیروان خود از آلودگیهای کفر و گناه و اخلاق ناپسند اهمیت فراوانی قائل شده که این اهتمام را از موارد ذیل میتوان استفاده کرد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>: | ||
#'''تزکیه هدف بعثت [[انبیا]]{{عم}}:''' قرآن در آیاتی یکی از عمدهترین اهداف [[انبیا]]{{عم}} را تزکیه نفس و پاک کردن بشر از آلودگیها دانسته است؛ از جمله در آیه ۱۵۱ سوره بقره خطاب به مسلمانان میگوید: ما به سوی شما پیامبری فرستادیم تا با تلاوت آیات الهی شما را از آلودگیها پاک سازد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱.</ref><ref>نیز ر. ک: سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۹ ؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | #'''تزکیه هدف بعثت [[انبیا]]{{عم}}:''' قرآن در آیاتی یکی از عمدهترین اهداف [[انبیا]]{{عم}} را تزکیه نفس و پاک کردن بشر از آلودگیها دانسته است؛ از جمله در آیه ۱۵۱ سوره بقره خطاب به مسلمانان میگوید: ما به سوی شما پیامبری فرستادیم تا با تلاوت آیات الهی شما را از آلودگیها پاک سازد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولاً مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُونَ }}﴾}}<ref> چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱.</ref><ref>نیز ر. ک: سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۹ ؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
#'''رستگاری در گرو تزکیه:''' رسیدن به فلاح اخروی از بالاترین اهداف مؤمنان است که قرآن راه دستیابی به آن را مبارزه با هواهای نفسانی و تزکیه ذکر کرده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا }}﴾}}<ref> بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹.</ref>؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر مؤمنانی را رستگار دانسته است که در جهت تزکیه نفس میکوشند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان مؤمنان رستگارند.همانان که در نماز خویش فروتنند.و آنان که از یاوه رویگردانند.و آنان که دهنده زکاتند سوره مؤمنون، آیه: ۱- ۴ .</ref> زکات در این آیه اعم از پرداخت زکات و تزکیه نفس است<ref>النهایه، ج۲، ص۱۰۷ «زکا»؛ الکشاف، ج۳، ص۱۷۶؛ التفسیرالکبیر، ج۲۳، ص۷۹ ـ ۸۰؛ الفرقان، ج۱۷ ـ ۱۸، ص۲۰۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | #'''رستگاری در گرو تزکیه:''' رسیدن به فلاح اخروی از بالاترین اهداف مؤمنان است که قرآن راه دستیابی به آن را مبارزه با هواهای نفسانی و تزکیه ذکر کرده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا }}﴾}}<ref> بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹.</ref>؛ همچنین قرآن در آیاتی دیگر مؤمنانی را رستگار دانسته است که در جهت تزکیه نفس میکوشند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ}}﴾}}<ref> بیگمان مؤمنان رستگارند.همانان که در نماز خویش فروتنند.و آنان که از یاوه رویگردانند.و آنان که دهنده زکاتند سوره مؤمنون، آیه: ۱- ۴ .</ref> زکات در این آیه اعم از پرداخت زکات و تزکیه نفس است<ref>النهایه، ج۲، ص۱۰۷ «زکا»؛ الکشاف، ج۳، ص۱۷۶؛ التفسیرالکبیر، ج۲۳، ص۷۹ ـ ۸۰؛ الفرقان، ج۱۷ ـ ۱۸، ص۲۰۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
#'''تقدم تزکیه بر تعلیم و تعلم:''' [[قرآن]] در ۴ آیه تزکیه را با تعلیم و تعلم در کنار یکدیگر آورده که در سه آیه تزکیه را مقدم داشته: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}﴾}}<ref> به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه:۲</ref> و در یک آیه تعلیم مقدم شده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ }}﴾}}<ref> به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> در اینکه فلسفه این تقدیم و تأخیر چیست و کدامیک در واقع بر دیگری تقدم دارد اقوال متعددی در بین مفسران مطرح است؛ ولی آنچه از همه قویتر به نظر میرسد این است که تعلیم هرچند از جهت وجود خارجی بر تزکیه مقدم است؛ اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است، زیرا تعلیم و تعلم مقدمه و وسیلهای برای رسیدن به تزکیه است که اگر این هدف بدون تعلیم حاصل میشد ضرورتی برای تعلیم نبود<ref>الفرقان، ج۱ ـ ۲، ص۱۶۱.</ref> و تقدم تزکیه در سه آیه از ۴ آیه مؤید همین امر است<ref>الفرقان، ج۱ ـ ۲، ص۱۶۱.</ref>؛ اما اینکه در دعای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} تعلیم بر تزکیه مقدم شده بدان جهت است که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در مقام طلب چند خواسته از خداوند است و در مقام تحقق و عالم خارج علم مقدم بر تزکیه است، زیرا انسان ابتدا باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله آگاه شود و بعد خود را تزکیهکند<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | #'''تقدم تزکیه بر تعلیم و تعلم:''' [[قرآن]] در ۴ آیه تزکیه را با تعلیم و تعلم در کنار یکدیگر آورده که در سه آیه تزکیه را مقدم داشته: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ}}﴾}}<ref> به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد؛ سوره بقره، آیه:۱۵۱؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۴؛ سوره جمعه، آیه:۲</ref> و در یک آیه تعلیم مقدم شده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ }}﴾}}<ref> به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref> در اینکه فلسفه این تقدیم و تأخیر چیست و کدامیک در واقع بر دیگری تقدم دارد اقوال متعددی در بین مفسران مطرح است؛ ولی آنچه از همه قویتر به نظر میرسد این است که تعلیم هرچند از جهت وجود خارجی بر تزکیه مقدم است؛ اما از جهت اهمیت و رتبه از آن متأخر است، زیرا تعلیم و تعلم مقدمه و وسیلهای برای رسیدن به تزکیه است که اگر این هدف بدون تعلیم حاصل میشد ضرورتی برای تعلیم نبود<ref>الفرقان، ج۱ ـ ۲، ص۱۶۱.</ref> و تقدم تزکیه در سه آیه از ۴ آیه مؤید همین امر است<ref>الفرقان، ج۱ ـ ۲، ص۱۶۱.</ref>؛ اما اینکه در دعای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} تعلیم بر تزکیه مقدم شده بدان جهت است که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در مقام طلب چند خواسته از خداوند است و در مقام تحقق و عالم خارج علم مقدم بر تزکیه است، زیرا انسان ابتدا باید به اعمال صالح و اخلاق فاضله آگاه شود و بعد خود را تزکیهکند<ref>المیزان، ج۱۹، ص۲۶۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
#'''سوگندهای متعدد بر رستگاری اهل تزکیه:''' خداوند در سوره شمس به خورشید و ماه و شب و آسمان و بناکننده آن و زمین و گستراننده آن و نفس انسان و مرتبکننده آن سوگند یاد کرده است که تزکیه کننده نفس رستگار خواهد شد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref> سوگند به خورشید و روشنایی آن،و به ماه چون از پی آن درآید،و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند،؛و به شب چون آن را فرا پوشاند،و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد،و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد،بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹ .</ref> سوگندهای یاد شده نشان آن است که مسئله اصلی بشر همین تزکیه نفس است که در صورت وجود آن انسان اهل سعادت و گرنه اهل شقاوت و بدبختی خواهدبود<ref>نمونه، ج۲۷، ص۴۷ ـ ۴۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | #'''سوگندهای متعدد بر رستگاری اهل تزکیه:''' خداوند در سوره شمس به خورشید و ماه و شب و آسمان و بناکننده آن و زمین و گستراننده آن و نفس انسان و مرتبکننده آن سوگند یاد کرده است که تزکیه کننده نفس رستگار خواهد شد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا وَالْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاَّهَا وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا وَالسَّمَاء وَمَا بَنَاهَا وَالأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref> سوگند به خورشید و روشنایی آن،و به ماه چون از پی آن درآید،و به روز چون آن (زمین) را روشن گرداند،؛و به شب چون آن را فرا پوشاند،و به آسمان و آنکه آن را بنا کرد، و به زمین و آنکه آن را بگسترد،و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت،پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد،بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۱- ۹ .</ref> سوگندهای یاد شده نشان آن است که مسئله اصلی بشر همین تزکیه نفس است که در صورت وجود آن انسان اهل سعادت و گرنه اهل شقاوت و بدبختی خواهدبود<ref>نمونه، ج۲۷، ص۴۷ ـ ۴۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
==اسباب تزکیه== | ==اسباب تزکیه== | ||
*عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون آدمی وجود دارد که هریک به نوعی در تزکیه نفس نقش دارد. این عوامل عبارتاند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *عوامل و اسباب متعددی در درون یا برون آدمی وجود دارد که هریک به نوعی در تزکیه نفس نقش دارد. این عوامل عبارتاند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>: | ||
===[[خداوند]]=== | ===[[خداوند]]=== | ||
*منشأ همه امور [[خیر]] [[خداوند]] است و تا اراده او به چیزی تعلّق نگیرد تحقق آن از سوی [[بشر]] امکانپذیر نیست، بر این اساس انسان در همه امور از جمله تزکیه نفس نیازمند عنایت الهی و توفیق اوست و اگر [[فضل]] و [[رحمت خدا]] نباشد هیچ انسانی به تزکیه خود قادر نخواهد بود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمیماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref>، به همین جهت از جمله [[اسمای الهی]] که در روایات و ادعیه ذکر شده "مزکّی"<ref>البلد الامین، ص۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص۹۵؛ فیضالقدیر، ج۲، ص۱۹۴.</ref> یعنی تزکیهکننده است و همانگونه که تزکیه کننده حقیقی خداست تنها کسی که میتواند به حق بر پاکی و تزکیه افراد گواهی دهد خداوند است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً }}﴾}}<ref> آیا به کسانی ننگریستهای که خویشتن را پاکیزه میانگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه میدارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره نساء، آیه:۴۹.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که اهل کتاب خود را انسانهایی پاک و برتر از دیگران میدانستند که آیه فوق نازل شد و تزکیه کننده حقیقی را خداوند دانست<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۹۰ ـ ۹۱ ؛ المیزان، ج۴، ص۳۷۲.</ref> و این بدان جهت است که خداوند از ظاهر و باطن افراد بهتر از خود آنان آگاهی داشته، میتواند پاکی یا ناپاکی آنان را تصدیق کند<ref>مواهب الرحمن، ج۸، ص۲۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *منشأ همه امور [[خیر]] [[خداوند]] است و تا اراده او به چیزی تعلّق نگیرد تحقق آن از سوی [[بشر]] امکانپذیر نیست، بر این اساس انسان در همه امور از جمله تزکیه نفس نیازمند عنایت الهی و توفیق اوست و اگر [[فضل]] و [[رحمت خدا]] نباشد هیچ انسانی به تزکیه خود قادر نخواهد بود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمیماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref>، به همین جهت از جمله [[اسمای الهی]] که در روایات و ادعیه ذکر شده "مزکّی"<ref>البلد الامین، ص۳۲۳؛ المقام الاسنی، ص۹۵؛ فیضالقدیر، ج۲، ص۱۹۴.</ref> یعنی تزکیهکننده است و همانگونه که تزکیه کننده حقیقی خداست تنها کسی که میتواند به حق بر پاکی و تزکیه افراد گواهی دهد خداوند است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً }}﴾}}<ref> آیا به کسانی ننگریستهای که خویشتن را پاکیزه میانگارند اما (این) خداوند است که هر کس را بخواهد پاکیزه میدارد و سر مویی ستم نخواهند دید؛ سوره نساء، آیه:۴۹.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که اهل کتاب خود را انسانهایی پاک و برتر از دیگران میدانستند که آیه فوق نازل شد و تزکیه کننده حقیقی را خداوند دانست<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۹۰ ـ ۹۱ ؛ المیزان، ج۴، ص۳۷۲.</ref> و این بدان جهت است که خداوند از ظاهر و باطن افراد بهتر از خود آنان آگاهی داشته، میتواند پاکی یا ناپاکی آنان را تصدیق کند<ref>مواهب الرحمن، ج۸، ص۲۷۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
===[[رهبران الهی]]=== | ===[[رهبران الهی]]=== | ||
*[[پیامبران]]، [[امامان]] و [[اولیای خاص الهی]] ـ که بر فطرت پاک آفریده شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای شرک و گناه و صفات ناپسند منزهاند<ref>مواهب الرحمن، ج۸، ص۲۷۶.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا }}﴾}}<ref> گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه:۱۹.</ref> ـ به عنوان [[واسطه فیض الهی]] و مربّی انسانها از عوامل عمده تزکیه انسانها به شمار میروند که با تلاوت آیات قرآن و بیان احکام الهی و فضایل اخلاقی انسانها را از آلودگی شرک و گناه و اخلاق رذیله پاک میکنند<ref>التحریر والتنویر، ج۱، ص۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص۱۶ ـ ۱۷.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}﴾}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref> و به همین جهت که اینان نقش عمدهای در جهت تزکیه انسانها دارند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی میکند تا نسل او را از آلودگیها پاک کنند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. همچنین قرآن در آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نازعات به [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمان میدهد که به سوی فرعون رفته، او را به تزکیه فرا خواند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref>. به نظر برخی مراد از تزکیه بشر از سوی [[انبیا]]{{عم}} تزکیه در قول است؛ یعنی آنان در قیامت بر پاک بودن نفوس شهادت میدهند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *[[پیامبران]]، [[امامان]] و [[اولیای خاص الهی]] ـ که بر فطرت پاک آفریده شده و به طور موهبتی و غیر اکتسابی از آلودگیهای شرک و گناه و صفات ناپسند منزهاند<ref>مواهب الرحمن، ج۸، ص۲۷۶.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلامًا زَكِيًّا }}﴾}}<ref> گفت: من، تنها فرستاده پروردگار تو هستم تا به تو پسری پاکیزه ببخشم؛ سوره مریم، آیه:۱۹.</ref> ـ به عنوان [[واسطه فیض الهی]] و مربّی انسانها از عوامل عمده تزکیه انسانها به شمار میروند که با تلاوت آیات قرآن و بیان احکام الهی و فضایل اخلاقی انسانها را از آلودگی شرک و گناه و اخلاق رذیله پاک میکنند<ref>التحریر والتنویر، ج۱، ص۱۹۴؛ تفسیر مراغی، ج۱۱، ص۱۶ ـ ۱۷.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ}}﴾}}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان تودههای انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست میدارد؛ سوره آل عمران، آیه:۱۴۶.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref> بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۶۴.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الأُمِّيِّينَ رَسُولا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> اوست که در میان نانویسندگان (عرب) ، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند؛ سوره جمعه، آیه:۲.</ref> و به همین جهت که اینان نقش عمدهای در جهت تزکیه انسانها دارند [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} از خداوند تقاضای فرستادن پیامبرانی میکند تا نسل او را از آلودگیها پاک کنند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}﴾}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای؛ سوره بقره، آیه:۱۲۹.</ref>. همچنین قرآن در آیات ۱۷ ـ ۱۸ سوره نازعات به [[حضرت موسی]]{{ع}} فرمان میدهد که به سوی فرعون رفته، او را به تزکیه فرا خواند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> فرمود:) به سوی فرعون برو که او سرکشی کرده است. (به او) بگو: آیا سر آن داری که پاکیزگی یابی؟؛ سوره نازعات، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref>. به نظر برخی مراد از تزکیه بشر از سوی [[انبیا]]{{عم}} تزکیه در قول است؛ یعنی آنان در قیامت بر پاک بودن نفوس شهادت میدهند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۹۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
===پایبندی به ایمان و عمل صالح=== | ===پایبندی به ایمان و عمل صالح=== | ||
*هرچند خداوند با فرستادن پیامبران و توفیق و عنایت خویش زمینه تزکیه انسانها را فراهم میکند؛ ولی این خود افراد هستند که با پذیرش آگاهانه و آزادانه دعوت انبیا و پایبندی به دستورات و مقررات الهی، خویش را از برکات بعثت پیامبران برخوردار ساخته، پاکی و تزکیه را برای خود رقم میزنند، از اینرو قرآنکریم در آیات ۷۵ ـ ۷۶ سوره طه از یک سو بهشت و درجات عالی آن را برای مؤمنان و صالحان ثابت میکند و از سوی دیگر همه آنها را جزای اهل تزکیه میداند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند ...بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> و این بدان معناست که تزکیه بدون ایمان و عمل صالح به دست نمیآید. در آیهای دیگر، قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاهتر به حال تقواپیشگان معرفی کرده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى }}﴾}}<ref> خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.</ref> از این آیه به دست میآید که راه دستیابی به تزکیه، تقوا و عمل است نه ادعای پاک بودن<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۴۴۷ ـ ۴۴۹.</ref>. همچنین در آیه ۱۸ سوره فاطر تزکیه بدل از خشیت و اقامه نماز معرفی شده است{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}﴾}}<ref> و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میدهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> و این از پیوند عمیق تزکیه با اعمال انسان پرده برمیدارد، براین اساس میتوان گفت عمدهترین فلسفه تشریع عبادات و مکلّف ساختن انسانها دورکردن آنها از آلودگیها و رشد و تکامل معنوی آنان است، چنان که قرآن در آیات متعددی به برخی از عبادات اشاره کرده و آنها را عامل دوری انسان از آلودگیها دانسته است؛ مانند<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *هرچند خداوند با فرستادن پیامبران و توفیق و عنایت خویش زمینه تزکیه انسانها را فراهم میکند؛ ولی این خود افراد هستند که با پذیرش آگاهانه و آزادانه دعوت انبیا و پایبندی به دستورات و مقررات الهی، خویش را از برکات بعثت پیامبران برخوردار ساخته، پاکی و تزکیه را برای خود رقم میزنند، از اینرو قرآنکریم در آیات ۷۵ ـ ۷۶ سوره طه از یک سو بهشت و درجات عالی آن را برای مؤمنان و صالحان ثابت میکند و از سوی دیگر همه آنها را جزای اهل تزکیه میداند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند ...بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref> و این بدان معناست که تزکیه بدون ایمان و عمل صالح به دست نمیآید. در آیهای دیگر، قرآن مؤمنان را از خودستایی و پاک شمردن خود برحذر داشته و خداوند را آگاهتر به حال تقواپیشگان معرفی کرده است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَلا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى }}﴾}}<ref> خود را به پاکی نستایید که او به آنکه پرهیزگاری ورزد داناتر است؛ سوره نجم، آیه:۳۲.</ref> از این آیه به دست میآید که راه دستیابی به تزکیه، تقوا و عمل است نه ادعای پاک بودن<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۴۴۷ ـ ۴۴۹.</ref>. همچنین در آیه ۱۸ سوره فاطر تزکیه بدل از خشیت و اقامه نماز معرفی شده است{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَلا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِن تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلاةَ وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ }}﴾}}<ref> و هیچ بار برداری بار (گناه) دیگری را بر نمیدارد و اگر فردی گرانبار، (کسی را) برای برداشتن بار خویش، فرا خواند چیزی از بار او برداشته نخواهد شد هر چند خویشاوند باشد، تو تنها کسانی را که در نهان از پروردگارشان میهراسند و نماز را بپا میدارند هشدار میدهی و هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> و این از پیوند عمیق تزکیه با اعمال انسان پرده برمیدارد، براین اساس میتوان گفت عمدهترین فلسفه تشریع عبادات و مکلّف ساختن انسانها دورکردن آنها از آلودگیها و رشد و تکامل معنوی آنان است، چنان که قرآن در آیات متعددی به برخی از عبادات اشاره کرده و آنها را عامل دوری انسان از آلودگیها دانسته است؛ مانند<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>: | ||
*'''الف. نماز:''' نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه میگردد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ }}﴾}}<ref> نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.</ref> و هم او را از گناهانی که مرتکب شده پاک میکند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ }}﴾}}<ref> و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره هود، آیه:۱۱۴.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر برای پاک شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن، [[پیامبر]] به وی فرمود: نماز تو کفاره گناه توست<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۳۰۷،۳۰۸؛ منهجالصادقین، ج۴، ص۴۶۰.</ref> در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که همه گناهان بین دو نماز را محو میکند<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۲.</ref> و برپایه روایتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: نمازی که با آداب و شرایط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان میریزد<ref>منهجالصادقین، ج۴، ص۴۶۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *'''الف. نماز:''' نماز از عباداتی است که اگر با آداب و شرایط آن به جا آورده شود هم باعث جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه میگردد:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ }}﴾}}<ref> نماز را بپا دار که نماز از کار زشت و کار ناپسند باز میدارد؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۵.</ref> و هم او را از گناهانی که مرتکب شده پاک میکند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَأَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِّنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ }}﴾}}<ref> و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بیگمان نیکیها بدیها را میزدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است؛ سوره هود، آیه:۱۱۴.</ref> در شأن نزول آیه فوق نقل شده که یکی از مسلمانان بنام ابوالیسر برای پاک شدن خود از گناهی که مرتکب شده بود نزد [[رسول خدا]]{{صل}} آمد که آیه فوق نازل شد و پس از آن، [[پیامبر]] به وی فرمود: نماز تو کفاره گناه توست<ref>مجمعالبیان، ج۵، ص۳۰۷،۳۰۸؛ منهجالصادقین، ج۴، ص۴۶۰.</ref> در روایتی نماز همچون آبی دانسته شده است که همه گناهان بین دو نماز را محو میکند<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۲۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۲.</ref> و برپایه روایتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: نمازی که با آداب و شرایط اقامه شود گناهان را همچون برگ خزان میریزد<ref>منهجالصادقین، ج۴، ص۴۶۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
*'''ب. انفاق در راه خدا:''' انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن و تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستی دنیا میگردد<ref>منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص۲۰۴؛ بحارالانوار، ج۶، ص۱۰۴؛ نمونه، ج۸، ص۱۱۷.</ref>: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانستهاند<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۹، ص۳۷۷؛ المنیر، ج۱۱ ـ ۱۲، ص۲۸.</ref>؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنهکار دانستهاند که جهت کفاره گناه خویش میپردازند<ref>جامع البیان، ج۱۱، ص۲۵؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۰۲.</ref>. شأن نزول آیه فوق<ref>جامعالبیان، ج۱۱، ص۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج۹، ص۳۸۴.</ref> که به گناه ابولبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول انفاقهای آنان از سوی خداوند سخن گفته:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.</ref> مؤید این نظرند، اگرچه استفاده حکم زکات واجب و انفاقهای دیگر از آیه با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات ۱۸ـ ۱۹ سوره لیل نیز به انفاق در راه خدا و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى}}﴾}}<ref> همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود ؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref>. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید شده است؛ از جمله [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو میکند<ref>عوالیاللئالی، ج۳، ص۲۸۳؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۸۹؛ کنزالعمال، ج۱۵، ص۷۷۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *'''ب. انفاق در راه خدا:''' انفاق مال چه واجب و چه مستحب موجب پاک شدن و تطهیر قلوب از آلودگیها و صفات ناپسند همچون بخل و دوستی دنیا میگردد<ref>منهج القرآن فی تربیة المجتمع، ص۲۰۴؛ بحارالانوار، ج۶، ص۱۰۴؛ نمونه، ج۸، ص۱۱۷.</ref>: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه:۱۰۳.</ref> بیشتر مفسران مراد از آیه فوق را گرفتن زکات واجب دانستهاند<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۹، ص۳۷۷؛ المنیر، ج۱۱ ـ ۱۲، ص۲۸.</ref>؛ اما برخی مراد از آن را بخشی از اموال افراد گنهکار دانستهاند که جهت کفاره گناه خویش میپردازند<ref>جامع البیان، ج۱۱، ص۲۵؛ مجمعالبیان، ج۵، ص۱۰۲.</ref>. شأن نزول آیه فوق<ref>جامعالبیان، ج۱۱، ص۲۴ ـ ۲۶؛ المیزان، ج۹، ص۳۸۴.</ref> که به گناه ابولبابه و گرفتن بخشی از اموال او از سوی پیامبر جهت کفاره گناه اشاره دارد و نیز آیه بعد که از پذیرش توبه گناهکاران و قبول انفاقهای آنان از سوی خداوند سخن گفته:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}﴾}}<ref> آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!؛ سوره توبه، آیه:۱۰۴.</ref> مؤید این نظرند، اگرچه استفاده حکم زکات واجب و انفاقهای دیگر از آیه با یکدیگر تنافی ندارد. در آیات ۱۸ـ ۱۹ سوره لیل نیز به انفاق در راه خدا و نقش آن در تزکیه اشاره کرده و آن را از صفات متقین دانسته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى وَمَا لِأَحَدٍ عِندَهُ مِن نِّعْمَةٍ تُجْزَى}}﴾}}<ref> همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود ؛ سوره لیل، آیه: ۱۸ - ۱۹.</ref>. در روایات اسلامی نیز بر تأثیر انفاق در تزکیه و محو گناهان تأکید شده است؛ از جمله [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: هر کس خانواده مسلمانی را یک شبانه روز پذیرایی کند خداوند گناهان او را محو میکند<ref>عوالیاللئالی، ج۳، ص۲۸۳؛ بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۸۹؛ کنزالعمال، ج۱۵، ص۷۷۵.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
==موانع تزکیه== | ==موانع تزکیه== | ||
*موانع دستیابی انسان به رشد معنوی و تزکیه نفس فراوان است که برخی از آنها عبارتاند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *موانع دستیابی انسان به رشد معنوی و تزکیه نفس فراوان است که برخی از آنها عبارتاند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>: | ||
===شیطان=== | ===شیطان=== | ||
*از آنجا که شیطان دشمن انسان است<ref>سوره فاطر، آیه:۶.</ref> و سوگند یاد کرده تا همه انسانها را گمراه کند<ref>سوره حجر، آیه:۳۹ ـ ۴۰.</ref> وی یکیاز عوامل اصلی آلوده شدن انسانها به گناه و مانع عمده تحصیل تزکیه به شمار میرود، بر همین اساس قرآن مؤمنان را از پیروی او برحذر داشته، میگوید اگر لطف خدا نبود ـ با توجه به دامها و وسوسههای شیطان<ref>مجمعالبیان، ج۷، ص۲۱۰.</ref> ـ هیچکس قادر به تزکیه خود نبود:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمیماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *از آنجا که شیطان دشمن انسان است<ref>سوره فاطر، آیه:۶.</ref> و سوگند یاد کرده تا همه انسانها را گمراه کند<ref>سوره حجر، آیه:۳۹ ـ ۴۰.</ref> وی یکیاز عوامل اصلی آلوده شدن انسانها به گناه و مانع عمده تحصیل تزکیه به شمار میرود، بر همین اساس قرآن مؤمنان را از پیروی او برحذر داشته، میگوید اگر لطف خدا نبود ـ با توجه به دامها و وسوسههای شیطان<ref>مجمعالبیان، ج۷، ص۲۱۰.</ref> ـ هیچکس قادر به تزکیه خود نبود:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاء وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}}<ref> اگر بخشش خداوند و بخشایش وی بر شما نبود هرگز هیچ یک از شما پاک نمیماند اما خداوند هر که را بخواهد پاک میدارد و خداوند شنوایی داناست؛ سوره نور، آیه:۲۱.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
===عصیان و گناه=== | ===عصیان و گناه=== | ||
*نافرمانی خداوند و ارتکاب برخی گناهان از دیگر اموری است که قرآن در آیاتی آن را مانع تطهیر قلوب مؤمنان برمیشمارد، چنان که در آیه ۱۷۴ سوره بقره و آیه ۷۷ سوره آل عمران به برخی از این گناهان از جمله پیمان شکنی یهود و کتمان حقایق به قصد رسیدن به مال دنیا اشاره کرده و آن را مانع تزکیه آنان دانسته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}﴾}}<ref> آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز میفروشند، در جهان واپسین بیبهرهاند و خداوند با آنان سخن نمیگوید و در روز رستخیز به آنان نمینگرد و آنان را پاکیزه نمیدارد و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره آل عمران، آیه:۷۷.</ref> مراد از عدم تزکیه این افراد این است که خداوند آنان را از آلودگی گناهشان به وسیله آمرزش پاک نمیکند. البته برخی گفتهاند: مراد از عدم تزکیه آن است که خداوند به پاکی و طهارت آنان گواهی نمیدهد<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۱۲.</ref> یا مراد این است که خداوند این افراد را در جایگاه پاکان قرار نمیدهد<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *نافرمانی خداوند و ارتکاب برخی گناهان از دیگر اموری است که قرآن در آیاتی آن را مانع تطهیر قلوب مؤمنان برمیشمارد، چنان که در آیه ۱۷۴ سوره بقره و آیه ۷۷ سوره آل عمران به برخی از این گناهان از جمله پیمان شکنی یهود و کتمان حقایق به قصد رسیدن به مال دنیا اشاره کرده و آن را مانع تزکیه آنان دانسته است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}﴾}}<ref> بیگمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان میدارند و (آن را) به بهای اندک میفروشند جز آتش در اندرون خود نمیانبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمیگوید و آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره بقره، آیه:۱۷۴.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلاً أُوْلَئِكَ لاَ خَلاقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ }}﴾}}<ref> آنان که پیمان با خداوند و سوگندهای خود را به بهای ناچیز میفروشند، در جهان واپسین بیبهرهاند و خداوند با آنان سخن نمیگوید و در روز رستخیز به آنان نمینگرد و آنان را پاکیزه نمیدارد و عذابی دردناک خواهند داشت؛ سوره آل عمران، آیه:۷۷.</ref> مراد از عدم تزکیه این افراد این است که خداوند آنان را از آلودگی گناهشان به وسیله آمرزش پاک نمیکند. البته برخی گفتهاند: مراد از عدم تزکیه آن است که خداوند به پاکی و طهارت آنان گواهی نمیدهد<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۱۲.</ref> یا مراد این است که خداوند این افراد را در جایگاه پاکان قرار نمیدهد<ref>مجمعالبیان، ج۲، ص۷۷۹؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۱۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
==آثار تزکیه== | ==آثار تزکیه== | ||
*تزکیه و تطهیر نفس از آلودگیها آثار و فواید فراوانی برای فرد و جامعه دارد که در درجه اوّل این فواید به خود تزکیه کننده باز میگردند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ }}﴾}}<ref> هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> برخی از این فواید عبارتاند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *تزکیه و تطهیر نفس از آلودگیها آثار و فواید فراوانی برای فرد و جامعه دارد که در درجه اوّل این فواید به خود تزکیه کننده باز میگردند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَن تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ }}﴾}}<ref> هر کس پاکیزگی پیشه کند به سود خویش کرده است؛ سوره فاطر، آیه:۱۸.</ref> برخی از این فواید عبارتاند از<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>: | ||
===فلاح و رستگاری=== | ===فلاح و رستگاری=== | ||
*تزکیه نفس موجب رستگار شدن فرد در دنیا و آخرت است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref>بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۹.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *تزکیه نفس موجب رستگار شدن فرد در دنیا و آخرت است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref>بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه: ۹.</ref> و نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه:۱۴.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
===نجات از آتش جهنم=== | ===نجات از آتش جهنم=== | ||
*پرهیزگارانی که با دادن اموال خود در راه خدا نفس خویش را از آلودگیها پاک میکنند از آتش جهنم نجات خواهند یافت: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى }}﴾}}<ref> همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *پرهیزگارانی که با دادن اموال خود در راه خدا نفس خویش را از آلودگیها پاک میکنند از آتش جهنم نجات خواهند یافت: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَسَيُجَنَّبُهَا الأَتْقَى الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى }}﴾}}<ref> همان کس که داراییش را میبخشد تا خود پاک و پیراسته شود، و از هیچ کس نزد او نعمتی نیست که باید پاداش داده شود؛ سوره لیل، آیه: ۱۷ - ۱۸.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref> | ||
===برخورداری از درجات بالای بهشت=== | ===برخورداری از درجات بالای بهشت=== | ||
*پاداش مؤمنانی که قلوب خود را از آلودگیها تزکیه کرده، اعمال صالح انجام دهند درجات بالای بهشت و زندگی دائمی در آن است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند ...بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص | *پاداش مؤمنانی که قلوب خود را از آلودگیها تزکیه کرده، اعمال صالح انجام دهند درجات بالای بهشت و زندگی دائمی در آن است:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَئِكَ لَهُمُ الدَّرَجَاتُ الْعُلَى جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء مَن تَزَكَّى }}﴾}}<ref> و آنانکه نزد او با ایمان بیایند در حالی که کارهای شایسته کرده باشند، دارای پایههای والایند ...بوستانهایی جاودان که از بن آنها جویباران جاری است، در آن جاودانند و آن پاداش کسانی است که پاکی ورزند؛ سوره طه، آیه: ۷۵- ۷۶.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/7/41.htm [[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۷، ص ۴۹۷ - ۵۰۴]</ref>. | ||
==تزکیه نفس یکی از اسباب [[رستگاری]]== | ==تزکیه نفس یکی از اسباب [[رستگاری]]== | ||
*هرکس نفس خود را تزکیه کند، قطعاً رستگار میشود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref>بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹. </ref> تزکیه نفس، یعنی شخص با اطاعت از خدا و اعمال پسندیده<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از کفر، شرک، نافرمانی و اخلاق رذیله پاکیزه کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با تقوا و علم به معارف الهی، نفس خود را رشد دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل تزکیه را خدا دانسته و در تفسیر آیه گفتهاند: کسی رستگار میشود که خدا نفس او را پاکیزه کند<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر آیه و ضعیف دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref>. | *هرکس نفس خود را تزکیه کند، قطعاً رستگار میشود: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا}}﴾}}<ref>بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد؛ سوره شمس، آیه:۹. </ref> تزکیه نفس، یعنی شخص با اطاعت از خدا و اعمال پسندیده<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۵۵؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> خودش را از کفر، شرک، نافرمانی و اخلاق رذیله پاکیزه کند<ref>تفسير سور آبادی، ج ۴، ص ۲۸۲۳؛ زاد المسير، ج ۴، ص ۴۵۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص ۴۰۰.</ref> و با تقوا و علم به معارف الهی، نفس خود را رشد دهد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۵۹-۷۶۰؛ زبدة التفاسير، ج ۷، ص ۴۴۱.</ref> برخی، فاعل تزکیه را خدا دانسته و در تفسیر آیه گفتهاند: کسی رستگار میشود که خدا نفس او را پاکیزه کند<ref>جامع البیان، ج ۳۰، ص ۱۳۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۱۳؛ التفسير الكبير، ج ۳۱، ص ۱۷۷-۱۷۸.</ref>؛ ولی این سخن خلاف ظاهر آیه و ضعیف دانسته شده است<ref>روض الجنان، ج ۲۰، ص ۲۹۵.</ref>. | ||
*"تزکّی" نیز سبب رستگاری دانسته شده: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴.</ref> که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانستهاند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج ، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانستهاند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸.</ref>؛ نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}﴾}}<ref> آن کسان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آوردهاند با مال و جان جهاد کردهاند و آنانند که نیکیها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}﴾}}<ref> آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیدهاند، نزد خداوند بلند پایگاهترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.</ref> به گفته برخی، فعل ماضی "أَفلَحَ" و حرف تحقيق {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ}}﴾}} در {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ }}﴾}}<ref> سوره مؤمنون، آیه: ۱.</ref> بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref> | *"تزکّی" نیز سبب رستگاری دانسته شده: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّى}}﴾}}<ref> بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد؛ سوره اعلی، آیه: ۱۴.</ref> که آن را به معنای پاکی از شرک، کفر، گناهان و اخلاق ناپسند<ref>الصافی، ج ۵، ص ۳۱۷؛ روح البیان، ج ۱۰، ص ۴۰۹؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۴، ص ۱۶۲.</ref> و برخی به معنای پرداخت حقوق مالی واجب، مستحب یا هر دو دانستهاند<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۳۳۲؛ المهذب، ج ۱، ص ۱۵۸-۱۵۷؛ المعتبر، ج ، ص ۵۹۳.</ref> برخی به استناد شأن نزول آیه، نیز احادیثی در این زمینه، مراد از تزکّی را زکات فطره دانستهاند<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۷۴۰؛ فقه القرآن، ج ۱، ص ۲۵۲-۲۵۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲6۴.</ref> به تأثیر انفاق مالی در رسیدن به رستگاری، در آیاتی دیگر نیز اشاره شده است: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> بنابراین، حقّ خویشاوند و بینوا و در راه مانده را بپرداز که این برای آنان که خواستار خشنودی خداوندند بهتر است و آنانند که رستگارند؛ سوره روم، آیه: ۳۸.</ref>؛ نیز {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}﴾}}<ref> آن کسان که نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به جهان واپسین یقین دارند؛ سوره لقمان، آیه: ۴.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند؛ سوره لقمان، آیه: ۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آوردهاند با مال و جان جهاد کردهاند و آنانند که نیکیها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.</ref>، {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}﴾}}<ref> آنان که ایمان آوردهاند و هجرت کردهاند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیدهاند، نزد خداوند بلند پایگاهترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.</ref> به گفته برخی، فعل ماضی "أَفلَحَ" و حرف تحقيق {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ}}﴾}} در {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|قَدْ أَفْلَحَ }}﴾}}<ref> سوره مؤمنون، آیه: ۱.</ref> بر رستگاری قطعی مؤمنانی دلالت دارد که به تزکیه نفس پرداخته و خود را به هواهای نفسانی نیالایند<ref>التحرير والتنوير، ج ۱۸، ص ۷؛ ج ۳۰، ص ۲۵۴-۲۵۵.</ref> | ||
*کسانی نیز که از بخل نفس خویش مصون میمانند، رستگار دانسته شدهاند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران ، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره حشر، آیه: ۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارن؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.</ref> گرچه در تفسیر شحّ<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.</ref> و تفاوت آن با بخل<ref>زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از مفسران، شحّ را همان بخل<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج ۱، ص ۵۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۲۹.</ref> یا بخل همراه حرص<ref>روض الجنان، ج ۱9، ص ۱۲۶؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۲.</ref> یا حالتی نفسانی دانستهاند که به بخل و منع انفاق میانجامد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، پرداخت حقوق مالی واجب است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص | *کسانی نیز که از بخل نفس خویش مصون میمانند، رستگار دانسته شدهاند:{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَالَّذِينَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالإِيمَانَ مِن قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ }}﴾}}<ref> و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران ، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشتهاند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کردهاند، دوست میدارند و در دل به آنچه به مهاجران دادهاند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمیگزینند هر چند خود نیازمند باشند. و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارند؛ سوره حشر، آیه: ۹.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}﴾}}<ref> هر چه میتوانید از خداوند پروا کنید و سخن نیوش باشید و فرمان برید و (در راه خداوند) هزینه کنید که برای خودتان بهتر است؛ و کسانی که از آزمندی جان خویش در امانند، رستگارن؛ سوره تغابن، آیه: ۱۶.</ref> گرچه در تفسیر شحّ<ref>کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸-۴۹.</ref> و تفاوت آن با بخل<ref>زاد المسير، ج ۴، ص ۲۵۹.</ref> سخنان گوناگونی ذکر شده، بسیاری از مفسران، شحّ را همان بخل<ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۲۹؛ التبیان، ج ۱، ص ۵۶۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۲۹.</ref> یا بخل همراه حرص<ref>روض الجنان، ج ۱9، ص ۱۲۶؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۲.</ref> یا حالتی نفسانی دانستهاند که به بخل و منع انفاق میانجامد<ref>الكشاف، ج ۴، ص ۵۰۵؛ التفسير الكبير، ج ۲۹، ص ۵۰۸؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۲۷۱.</ref>، بنابراین لازمِ مصون ماندن از شحّ، پرداخت حقوق مالی واجب است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۴۵۳؛ زاد المسیر، ج ۴، ص ۲۹۴؛ تفسير اثنا عشری، ج ۱۳، ص ۲۰۳.</ref><ref>[[حسین علی یوسفزاده|یوسفزاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |