اگر ملاقات با امام مهدی ممکن است پس چرا باید مدعی ملاقات را تکذیب کرد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
اگر ملاقات با امام مهدی ممکن است پس چرا باید مدعی ملاقات را تکذیب کرد؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۵ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۲۵
، ۵ مهٔ ۲۰۱۹جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
(صفحهای تازه حاوی «{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش | موضوع اصلی = مهدویت (پرسش)|بانک جامع...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
:::::بنابراین، اینکه مدعی میگوید: روایاتی بر تکذیب مدعی مشاهده وارد شده است، صحیح نیست، بلکه تنها یک روایت، آن هم در موقعیت خاص نیابت است. ما نیز در این مسأله با مدعی هماهنگ هستیم اگر کسی در عصر [[غیبت کبری]] ادعای مشاهده همراه با [[نیابت خاصه]] را داشته باشد، قطعاً کذاب و مفتری است، زیرا در [[غیبت کبری]] تنها نیابت عامه مطرح است نه خاصه. | :::::بنابراین، اینکه مدعی میگوید: روایاتی بر تکذیب مدعی مشاهده وارد شده است، صحیح نیست، بلکه تنها یک روایت، آن هم در موقعیت خاص نیابت است. ما نیز در این مسأله با مدعی هماهنگ هستیم اگر کسی در عصر [[غیبت کبری]] ادعای مشاهده همراه با [[نیابت خاصه]] را داشته باشد، قطعاً کذاب و مفتری است، زیرا در [[غیبت کبری]] تنها نیابت عامه مطرح است نه خاصه. | ||
:::::پس از بیان منظور از ملاقات و اینکه مقصود صرف دیدار جمال یار است نه همراه به ادعای [[نیابت]] و وکالت، میگوییم: حق این است که ملاقات با آن [[امام]] همام ممکن است و هیچ استحالهای ندارد، زیرا رؤیت شخصی که در دنیا با بدن مادی زنده است و در بین مردم زندگی میکند امری طبیعی و عادی است و ندیدن برخلاف عادت و روی مصالحی است که این غیبت را اقتضا کرده است. کسانی که در عصر [[غیبت]] ادعای رؤیت کردهاند و تعدادشان به اندازهای است که امکان دروغ و یا تبانی و توطئه بر این دروغ وجود ندارد، به تعبیر فنی، ادعای رؤیت از حد تواتر هم فراتر رفته و مدعیان مشاهده نیز افرادی معمولی و یا لاابالی نیستند، بلکه افرادی چنین ادعایی را داشتهاند که اغلب تالی تلو معصوم بوده و مردم در امور دینشان به آنها اقتدار میکردند. چگونه ممکن است به افرادی همچون [[علامه حلی]] و [[سید بحرالعلوم]] و [[مقدس اردبیلی]] و [[علی بن مهزیار اهوازی]] و سایر اولیای خدا، نسبت دروغ داد و گفت: اینان در ادعای ملاقاتشان قصد فریب مردم و یا رسیدن به جاه و مال دنیا را داشته و برای نیل به هواهای نفسانی و خود را در بین عوام محبوب جلوه دادن در بین مردم چنین ادعایی را کردهاند. در حالی که بسیاری ازاین بزرگان در حیات خود به طور عموم به مردم نگفتهاند و برخی خواص هم که به این مطلب پی میبردند و از آنها درخواست شرح ملاقات میکردند و پس از اخذ میثاق و عهد و پیمان که تا زنده بودن آنان برای کسی بازگو نکنند، برای آنان اعتراف میکردند و گرنه برای عامه مردم تا حد امکان نمیگفتند و اغلب پس از درگذشت آنان مسأله فاش میشد. مرحوم [[حاجی نوری]] در کتاب "نجم الثاقب" میگوید: مرحوم آخوند علامه "ملا [[زین العابدین سلماسی]]" که یکی از شاگردان مرحوم "[[سید بحرالعلوم]]" است فرمود: "من در محضر درس [[سید بحرالعلوم]] بودم که شخصی سؤال کرد: آیا امکان دارد کسی در زمان [[غیبت کبری]] حضرت الزمان را ببیند؟ سید به او جواب نداد، ولی من که نزدیک او نشسته بودم، دیدم سرش را پایین انداخته و آهسته میگوید: چه بگویم، در جواب او و حال آنکه آن حضرت مرا در بغل گرفته و به سینه خود چسبانده است". | :::::پس از بیان منظور از ملاقات و اینکه مقصود صرف دیدار جمال یار است نه همراه به ادعای [[نیابت]] و وکالت، میگوییم: حق این است که ملاقات با آن [[امام]] همام ممکن است و هیچ استحالهای ندارد، زیرا رؤیت شخصی که در دنیا با بدن مادی زنده است و در بین مردم زندگی میکند امری طبیعی و عادی است و ندیدن برخلاف عادت و روی مصالحی است که این غیبت را اقتضا کرده است. کسانی که در عصر [[غیبت]] ادعای رؤیت کردهاند و تعدادشان به اندازهای است که امکان دروغ و یا تبانی و توطئه بر این دروغ وجود ندارد، به تعبیر فنی، ادعای رؤیت از حد تواتر هم فراتر رفته و مدعیان مشاهده نیز افرادی معمولی و یا لاابالی نیستند، بلکه افرادی چنین ادعایی را داشتهاند که اغلب تالی تلو معصوم بوده و مردم در امور دینشان به آنها اقتدار میکردند. چگونه ممکن است به افرادی همچون [[علامه حلی]] و [[سید بحرالعلوم]] و [[مقدس اردبیلی]] و [[علی بن مهزیار اهوازی]] و سایر اولیای خدا، نسبت دروغ داد و گفت: اینان در ادعای ملاقاتشان قصد فریب مردم و یا رسیدن به جاه و مال دنیا را داشته و برای نیل به هواهای نفسانی و خود را در بین عوام محبوب جلوه دادن در بین مردم چنین ادعایی را کردهاند. در حالی که بسیاری ازاین بزرگان در حیات خود به طور عموم به مردم نگفتهاند و برخی خواص هم که به این مطلب پی میبردند و از آنها درخواست شرح ملاقات میکردند و پس از اخذ میثاق و عهد و پیمان که تا زنده بودن آنان برای کسی بازگو نکنند، برای آنان اعتراف میکردند و گرنه برای عامه مردم تا حد امکان نمیگفتند و اغلب پس از درگذشت آنان مسأله فاش میشد. مرحوم [[حاجی نوری]] در کتاب "نجم الثاقب" میگوید: مرحوم آخوند علامه "ملا [[زین العابدین سلماسی]]" که یکی از شاگردان مرحوم "[[سید بحرالعلوم]]" است فرمود: "من در محضر درس [[سید بحرالعلوم]] بودم که شخصی سؤال کرد: آیا امکان دارد کسی در زمان [[غیبت کبری]] حضرت الزمان را ببیند؟ سید به او جواب نداد، ولی من که نزدیک او نشسته بودم، دیدم سرش را پایین انداخته و آهسته میگوید: چه بگویم، در جواب او و حال آنکه آن حضرت مرا در بغل گرفته و به سینه خود چسبانده است". | ||
:::::به هرحال، در اینکه ملاقات با حضرت صاحب الأمر ممکن و میسر است و تعداد بیشماری از اولیاء خدا و شیفتگان آن حضرت به محضرش شرفیاب شدند و بسیاری از آنها از محضر پر فیض او بهرهها بردهاند، تردیدی نیست، اما اینکه چشم ما نابیناست و خفاشانه توان دیدار جمال بی مثال آن خورشید عالمتاب را ندارد، عیب و نقص است که بخ ود ما بر میگردد. نه از قابل درک نبودن آن وجود مقدس، زیرا ما که مدعی صحت دیدار یار هستیم نمیگوییم هرکه از راه رسیده، با همه آلودگیهایش میتواند به محضر [[امام زمان]] راه یابد، چرا که در آن حریم، جز پاکان و نخبگان و مؤمنان خالص و عاشقان کوی ولایت و سرانجام، رنج کشیدگان در مبحت را راهی نیست. دیدار [[امام زمان]] شرطها دارد که یکی از آنها، انقطاع از علایق مادی و بریدن از همه مظاهر دنیوی ومحو در جمال یار شدن است. خیلیها خواستهاند، حتی سالها کوشیدهاند که به محضرش باز یابند، ولی به عللی موفق نشدند»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری؛حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص | :::::به هرحال، در اینکه ملاقات با حضرت صاحب الأمر ممکن و میسر است و تعداد بیشماری از اولیاء خدا و شیفتگان آن حضرت به محضرش شرفیاب شدند و بسیاری از آنها از محضر پر فیض او بهرهها بردهاند، تردیدی نیست، اما اینکه چشم ما نابیناست و خفاشانه توان دیدار جمال بی مثال آن خورشید عالمتاب را ندارد، عیب و نقص است که بخ ود ما بر میگردد. نه از قابل درک نبودن آن وجود مقدس، زیرا ما که مدعی صحت دیدار یار هستیم نمیگوییم هرکه از راه رسیده، با همه آلودگیهایش میتواند به محضر [[امام زمان]] راه یابد، چرا که در آن حریم، جز پاکان و نخبگان و مؤمنان خالص و عاشقان کوی ولایت و سرانجام، رنج کشیدگان در مبحت را راهی نیست. دیدار [[امام زمان]] شرطها دارد که یکی از آنها، انقطاع از علایق مادی و بریدن از همه مظاهر دنیوی ومحو در جمال یار شدن است. خیلیها خواستهاند، حتی سالها کوشیدهاند که به محضرش باز یابند، ولی به عللی موفق نشدند»<ref>[[حبیبالله طاهری|طاهری؛حبیبالله]]، [[سیمای آفتاب (کتاب)|سیمای آفتاب]]، ص ۱۷۹ - ۱۸۱.</ref>. | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |