جز
جایگزینی متن - 'سید نذیر الحسنی' به 'سید نذیر حسنی'
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین الحسنی؛' به 'حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛') |
جز (جایگزینی متن - 'سید نذیر الحسنی' به 'سید نذیر حسنی') |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{یادآوری پاسخ}} | {{یادآوری پاسخ}} | ||
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛}} | {{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛}} | ||
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر | [[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«ادعای بابیت و نیابت امام {{ع}} چیز جدیدی نبوده است و شیعیان، پیش از آن هم با آن مواجه بودهاند. در گذشته نیز منافقان، دروغگویان و دنیاپرستان و طمعکاران برای به دست آوردن جایگاه اجتماعی و سیاسی و اموال، ادعای بابیت و نیابت از امام کرده بودند. برخی به دروغ مدعی نیابت [[ائمه]] {{ع}} میشدند و [[اهل بیت]] {{عم}} نیز دستور لعن و دوری از آنها داده بودند. از جمله این افراد فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی است که عبد الله بن جعفری حمیری در مورد او نقل میکند: [[امام حسن عسکری]] {{ع}} خطاب به [[علی بن عمرو قزوینی]] با دست خط خود نوشت: ایمان داشته باش که آنچه خدای بلندمرتبه را به واسطه آن پرستش میکنی، رازهای پوشیده آن نزد من است همانگونه که آنرا در مورد کسی که دربارهاش از من توضیح خواسته بودی، آشکار میسازم. فارس باطل است و خداوند او را لعنت کند، تو باید پیوسته او را لعن کنی. او را نفرین کن و با او دشمن باش و یارانمان را از او برحذر دار و مانع کارش شو و اینرا به آنها برسان و از جانب من بگو، من در پیشگاه خدا در مورد این مسئله از شما بازخواست میکنم و وای بر شخص نافرمان<ref>الشیخ الطوسی، الغیبة، صص ۳۵۲- ۳۵۳.</ref> و منکر. | ::::::«ادعای بابیت و نیابت امام {{ع}} چیز جدیدی نبوده است و شیعیان، پیش از آن هم با آن مواجه بودهاند. در گذشته نیز منافقان، دروغگویان و دنیاپرستان و طمعکاران برای به دست آوردن جایگاه اجتماعی و سیاسی و اموال، ادعای بابیت و نیابت از امام کرده بودند. برخی به دروغ مدعی نیابت [[ائمه]] {{ع}} میشدند و [[اهل بیت]] {{عم}} نیز دستور لعن و دوری از آنها داده بودند. از جمله این افراد فارس بن حاتم بن ماهویه قزوینی است که عبد الله بن جعفری حمیری در مورد او نقل میکند: [[امام حسن عسکری]] {{ع}} خطاب به [[علی بن عمرو قزوینی]] با دست خط خود نوشت: ایمان داشته باش که آنچه خدای بلندمرتبه را به واسطه آن پرستش میکنی، رازهای پوشیده آن نزد من است همانگونه که آنرا در مورد کسی که دربارهاش از من توضیح خواسته بودی، آشکار میسازم. فارس باطل است و خداوند او را لعنت کند، تو باید پیوسته او را لعن کنی. او را نفرین کن و با او دشمن باش و یارانمان را از او برحذر دار و مانع کارش شو و اینرا به آنها برسان و از جانب من بگو، من در پیشگاه خدا در مورد این مسئله از شما بازخواست میکنم و وای بر شخص نافرمان<ref>الشیخ الطوسی، الغیبة، صص ۳۵۲- ۳۵۳.</ref> و منکر. | ||
::::::کسانی که از راه [[اهل بیت]] {{عم}} منحرف گشتند، بسیارند مانند: [[علی بن ابو حمزه بطائنی]]، [[زیاد بن مروان قندی]] و [[عثمان بن عیسی راوی]]؛ غرور دنیوی اینان را گرفت و آنها از راه راست منحرف شده و در وادی گمراهی افتادند. | ::::::کسانی که از راه [[اهل بیت]] {{عم}} منحرف گشتند، بسیارند مانند: [[علی بن ابو حمزه بطائنی]]، [[زیاد بن مروان قندی]] و [[عثمان بن عیسی راوی]]؛ غرور دنیوی اینان را گرفت و آنها از راه راست منحرف شده و در وادی گمراهی افتادند. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
::::::او تنها ادعای نیابت نکرد بلکه ادعای نبوت هم کرد. او اعتقاد به تناسخ داشت و محرمات الهی را حلال اعلام کرد و دروغهایی میبافت که خود به تنهایی نشانه دروغ و انحرافش بود. | ::::::او تنها ادعای نیابت نکرد بلکه ادعای نبوت هم کرد. او اعتقاد به تناسخ داشت و محرمات الهی را حلال اعلام کرد و دروغهایی میبافت که خود به تنهایی نشانه دروغ و انحرافش بود. | ||
::::::به همین دلیل سعد بن عبد الله میگوید: [[محمد بن نصیر نمیری]] ادعا میکرد که او فرستاده یک پیامبر است و میگفت علی بن محمد (امام عسکری) او را فرستاده است. او قائل به تناسخ بود و در مورد [[امام عسکری]] {{ع}} مبالغه کرده و قائل به ربوبیت حضرت بود و حرام خدا را حلال میدانست<ref>الغیبة، الطوسی، ص ۳۹۸.</ref>. | ::::::به همین دلیل سعد بن عبد الله میگوید: [[محمد بن نصیر نمیری]] ادعا میکرد که او فرستاده یک پیامبر است و میگفت علی بن محمد (امام عسکری) او را فرستاده است. او قائل به تناسخ بود و در مورد [[امام عسکری]] {{ع}} مبالغه کرده و قائل به ربوبیت حضرت بود و حرام خدا را حلال میدانست<ref>الغیبة، الطوسی، ص ۳۹۸.</ref>. | ||
::::::عدهای سادهلوح و نادان که بعد از او متفرق شدند و دیگر هم جمع نشدند- دور او را گرفته بودند. افراد دیگری نیز وجود دارند که ادعای نیابت کردند و شیعیان راستین، واقعیت امر آنها را برملا کردند. صاحب کتاب الحدائق میگوید: اصحاب [[ائمه]] {{ع}} بسیار در این مورد سخت میگرفتند و حتی در این کار تندروی کردند تا جایی که گاهی به محض تهمت مبنی بر این ادعاها، از فرد فاصله میگرفتند<ref>الحدائق الناظرة، ج ۱، ص ۱۲.</ref>»<ref>[[سید نذیر | ::::::عدهای سادهلوح و نادان که بعد از او متفرق شدند و دیگر هم جمع نشدند- دور او را گرفته بودند. افراد دیگری نیز وجود دارند که ادعای نیابت کردند و شیعیان راستین، واقعیت امر آنها را برملا کردند. صاحب کتاب الحدائق میگوید: اصحاب [[ائمه]] {{ع}} بسیار در این مورد سخت میگرفتند و حتی در این کار تندروی کردند تا جایی که گاهی به محض تهمت مبنی بر این ادعاها، از فرد فاصله میگرفتند<ref>الحدائق الناظرة، ج ۱، ص ۱۲.</ref>»<ref>[[سید نذیر حسنی|الحسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص:۱۴۸-۱۵۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||