علم مکفوف و علم مبذول به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۵ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۹:۱۷
، ۱۵ مهٔ ۲۰۱۹جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
جز (جایگزینی متن - 'ج۱، ص:' به 'ج۱، ص') |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
[[پرونده:11992.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]]] | [[پرونده:11992.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]]] | ||
آقای '''[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]''' در مقاله ''«[[نهج البلاغه کلام انسان هادی (مقاله)|نهج البلاغه، کلام انسان هادی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای '''[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]''' در مقاله ''«[[نهج البلاغه کلام انسان هادی (مقاله)|نهج البلاغه، کلام انسان هادی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علم مبذول به معنای علمی که در عرصه جهان هستی به منصه ظهور رسیده یا خواهد رسید، تمام و کمال به انسان هادی تفویض شده است. در تعالیم اسلامی علم بر دو گونه است. علم مبذول که فرشتگان و پیامبران و معصومین{{عم}} از آن آگاهاند؛ و دیگر علم مکفوف، علمی که مختص ذات باری است و کسی جز او را یارای درک آن نیست، | ::::::«علم مبذول به معنای علمی که در عرصه جهان هستی به منصه ظهور رسیده یا خواهد رسید، تمام و کمال به انسان هادی تفویض شده است. در تعالیم اسلامی علم بر دو گونه است. علم مبذول که فرشتگان و پیامبران و معصومین{{عم}} از آن آگاهاند؛ و دیگر علم مکفوف، علمی که مختص ذات باری است و کسی جز او را یارای درک آن نیست، لکن هرگاه ذات باری اراده کند تا چیزی از آن را آشکار سازد، آن را به انسان هادی میآموزد و [[امامان]] پیشین را از آن آگاه میسازد.<ref>اصول کافی ، ج۱، ص۲۵۵.</ref> این علم از سنخ علوم بشری نیست، بلکه علمی الهی، لدنی و علم صحیح است. پس هر توانمندی علمی که پیامبران پیشین داشتهاند، نزد [[ائمه]]{{عم}} نیز هست؛ اما برخی علوم فقط نزد آنان است و نزد فرشتگان و دیگر پیامبران وجود ندارد. | ||
::::::آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که (...) درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. (...) دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمیداند (علم مستأثر، علم مکفوف). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد، سپس اینگونه نتیجه گیری میکنند "آنچه از ازل تا ابد، در ارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک و تهذیب، ادب و قرب .... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ( [[پیامبر|پیامبراکرم]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیز هست"»<ref>[http://www.nahjeali.com/motoon/magalat%20nahj/far/id/maghaleh/ali/41.htm// نهجالبلاغه، انسان هادی؛ ص ۷۵ و ۷۶.].</ref> | ::::::آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که (...) درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. (...) دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمیداند (علم مستأثر، علم مکفوف). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد، سپس اینگونه نتیجه گیری میکنند "آنچه از ازل تا ابد، در ارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک و تهذیب، ادب و قرب .... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ( [[پیامبر|پیامبراکرم]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیز هست"»<ref>[http://www.nahjeali.com/motoon/magalat%20nahj/far/id/maghaleh/ali/41.htm// نهجالبلاغه، انسان هادی؛ ص ۷۵ و ۷۶.].</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
[[پرونده:1367001.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[امین فتحی|فتحی]]]] | [[پرونده:1367001.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[امین فتحی|فتحی]]]] | ||
آقای دکتر '''[[امین فتحی]]'''، در مقاله ''«[[کتاب مبین منشاء ولایت تشریعی معصومین (مقاله)|کتاب مبین، منشاء ولایت تشریعی معصومین]]»'' در اینباره گفته است: | آقای دکتر '''[[امین فتحی]]'''، در مقاله ''«[[کتاب مبین منشاء ولایت تشریعی معصومین (مقاله)|کتاب مبین، منشاء ولایت تشریعی معصومین]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«خدای -عزوجل- را دو گونه علم است: علم مبذول (بذل شده) و علم مکفوف (نگهداری شده) علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و [[پیامبران]]{{ع}} داده باشند به ما نیز دادهاند. و علم مکفوف همان علمی است که نزد ذات الهی -در ام الکتاب- است. و آن علم هر گاه به بروز آید، نفوذ کند و به دیگران رسد.<ref>{{عربی|اندازه=155%|"إن لله – عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف؛ فأما المبذول فإنه لیس من شیء تعلمه المکلائکه والرسل إلا نحن نعلمه؛ وأما المکفوف فهو الذی عندالله- عزو جل- فی أ م الکتاب، إذا خرج نفذ"}}؛ [[کلینی]]،۱۳۸۷،اصول کافی،ترجمه آیت الله کمره ای،ج ۲: ۲۹۰.</ref> استاد محترم جناب آقای [[حکیمی]] در توضیح این روایت شریف علاوه بر تائید صحت آن، نوشتهاند "آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که... درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است". سپس به روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} اشاره میکنند که در قسمت آخر آن آمده است "دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمیداند (علم مستأثر، علم مکفوف). | ::::::«خدای -عزوجل- را دو گونه علم است: علم مبذول (بذل شده) و علم مکفوف (نگهداری شده) علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و [[پیامبران]]{{ع}} داده باشند به ما نیز دادهاند. و علم مکفوف همان علمی است که نزد ذات الهی -در ام الکتاب- است. و آن علم هر گاه به بروز آید، نفوذ کند و به دیگران رسد.<ref>{{عربی|اندازه=155%|"إن لله – عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف؛ فأما المبذول فإنه لیس من شیء تعلمه المکلائکه والرسل إلا نحن نعلمه؛ وأما المکفوف فهو الذی عندالله- عزو جل- فی أ م الکتاب، إذا خرج نفذ"}}؛ [[کلینی]]،۱۳۸۷،اصول کافی،ترجمه آیت الله کمره ای،ج ۲: ۲۹۰.</ref> استاد محترم جناب آقای [[حکیمی]] در توضیح این روایت شریف علاوه بر تائید صحت آن، نوشتهاند "آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که... درخارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای علم مبذول جای دارد. و علم مبذول –به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است". سپس به روایت دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} اشاره میکنند که در قسمت آخر آن آمده است "دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمیداند (علم مستأثر، علم مکفوف). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد" سپس اینگونه نتیجه گیری میکنند "آنچه از ازل تا ابد، درارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع و سلوک و تهذیب، ادب و قرب... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ([[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه|ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیزهست"<ref>حکیمی، محمدرضا،۱۳۷۰، کلام جاودانه، ۷۵و ۷۶.</ref>»<ref>[http://madaarehosn.blogfa.com/post/27 کتاب مبین، منشای ولایت تشریعی معصومین].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۲. آقای شاهمنصوری؛}} | {{جمع شدن|۱۲. آقای شاهمنصوری؛}} | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
'''پژوهشگران [http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که متعلق آن مورد مشیت و اراده قرار گرفته و از طریق تعین ارادی و مشیتی در "وعاء مشیت"، در خارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای [[علم مبذول]] جای دارد و همین سیر را خواهد داشت. و علم مبذول -به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. در اینجا تعلیمی رسیده است در حدیثی صحیح، که در خور ژرفاندیشی بسیار است. حدیث از حضرت [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} است: خدای را دو گونه علم است: [[علم مبذول]] (عطا شده به غیر) و [[علم مکفوف]] (ویژه ذات متعال). علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و پیامبران داده باشند به ما نیز دادهاند. و علم مکفوف چنان است که نزد ذات الهی است. و آن علم هر گاه به بروز آید، تحقق یابد.<ref>ان لله- عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف، فاما المبذول فانه لیس من شیء تعلمه الملائکه و الرسل الا نحن نعلمه، و اما المکفوف فهو الذی عند الله -عز و جل- فی ام الکتاب، اذا خرج نفذ.«اصول کافی» ج۱، ص ۲۵۶ -۲۵۵.</ref> | ::::::«آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که متعلق آن مورد مشیت و اراده قرار گرفته و از طریق تعین ارادی و مشیتی در "وعاء مشیت"، در خارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای [[علم مبذول]] جای دارد و همین سیر را خواهد داشت. و علم مبذول -به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. در اینجا تعلیمی رسیده است در حدیثی صحیح، که در خور ژرفاندیشی بسیار است. حدیث از حضرت [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} است: خدای را دو گونه علم است: [[علم مبذول]] (عطا شده به غیر) و [[علم مکفوف]] (ویژه ذات متعال). علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و پیامبران داده باشند به ما نیز دادهاند. و علم مکفوف چنان است که نزد ذات الهی است. و آن علم هر گاه به بروز آید، تحقق یابد.<ref>ان لله- عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف، فاما المبذول فانه لیس من شیء تعلمه الملائکه و الرسل الا نحن نعلمه، و اما المکفوف فهو الذی عند الله -عز و جل- فی ام الکتاب، اذا خرج نفذ.«اصول کافی» ج۱، ص ۲۵۶ -۲۵۵.</ref> | ||
::::::مقصود از جمله اخیر حدیث "هرگاه به بروز آید تحقق یابد" این است که هر آن که از مرتبه غیب ذات بر آمد و متعلق مشیت فعلیه قرار گرفت، وجود خارجی یافته است. این علم، ویژه غیوب ذات و عوالم لایتناهی و بیاسم و نشانه حضرت کبریائی است. ولیکن باید توجه داشت که این علم نیز هر گاه بروز کند و متعلق مشیت فعلیه قرار گیرد، بطبع از نوع "علم مبذول" شود و به "وعاء مشیت" برسد و تحقق یابد. این است که در حدیث دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: خدای متعال را دو گونه علم است: یکی آن علم که فرشتگان (مقرب) و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز به خوبی میدانیم. دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمیداند ([[علم مستأثر]]، [[علم مکفوف]]). | ::::::مقصود از جمله اخیر حدیث "هرگاه به بروز آید تحقق یابد" این است که هر آن که از مرتبه غیب ذات بر آمد و متعلق مشیت فعلیه قرار گرفت، وجود خارجی یافته است. این علم، ویژه غیوب ذات و عوالم لایتناهی و بیاسم و نشانه حضرت کبریائی است. ولیکن باید توجه داشت که این علم نیز هر گاه بروز کند و متعلق مشیت فعلیه قرار گیرد، بطبع از نوع "علم مبذول" شود و به "وعاء مشیت" برسد و تحقق یابد. این است که در حدیث دیگری از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است: خدای متعال را دو گونه علم است: یکی آن علم که فرشتگان (مقرب) و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز به خوبی میدانیم. دوم آن علم که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او آن را نمیداند ([[علم مستأثر]]، [[علم مکفوف]]). لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و امامان پیشین را نیز از آن آگاه سازد.<ref>ان لله- تبارک و تعالی- علمین: علما اظهر علیه ملائکته و انبیاءه و رسله، فما اظهر علیه ملائکته و رسله و انبیاءه فقد علمناه، و علما استاثربه، فاذا بدا لله فی شیء منه، اعلمنا ذلک، و عرض علی الائمه الذین کانوا قبلنا. «شرح اصول کافی»، [[ملا صالح مازندرانی]]، ج۶، ص ۲۶، «اصول کافی» ج۱، ص۲۵۵.</ref> | ||
::::::پس بنا بر آنچه بصراحت در اینگونه احادیث آمده است، آنچه از ازل تا ابد، در ارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع، و سلوک و تهذیب، و ادب و قرب... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ([[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیز هست»<ref>[http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 پایگاه اطلاعرسانی شیعه]</ref>. | ::::::پس بنا بر آنچه بصراحت در اینگونه احادیث آمده است، آنچه از ازل تا ابد، در ارتباط با ایجاد و تکوین، و اعطا و تقدیر، و حکمت و تشریع، و سلوک و تهذیب، و ادب و قرب... به فرشتگان و پیمبران رسیده و عطا شده است، همه و همه در نزد انسان هادی ([[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]]{{عم}}) نیز هست»<ref>[http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 پایگاه اطلاعرسانی شیعه]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |