عدل خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|')
خط ۱۲: خط ۱۲:


==مقدمه==
==مقدمه==
*[[اشاعره]] (پیرامون ابو الحسن اشعری از فرقه‌های [[اهل سنت]]) معتقدند که عقل ما قادر به درک خوب و بد نیست و برای حسن و قبح، منشأ ذاتی که با عقل درک شود قائل نیستند و می‌گویند هرچه را خدا انجام دهد (مثلا مؤمنان صالح را به دوزخ ببرد و گنهکاران فاسد را به بهشت) این عین [[عدالت]] و خوبی است. امّا در مقابل آنان، "عدلیّه" ([[شیعه]] و جمعی از اهل تسنّن به نام معتزله که پیروان "واصل بن عطایند"، به درک عقلی نسبت به حسن و قبح قائلند و معتقدند محال است خداوند کار قبیح انجام دهد یا ظلمی در حق بندگان کند و کاری برخلاف "حکمت" انجام دهد. از اینجاست که عقیده به عدل دربارۀ خداوند، از معتقدات خاصّ [[شیعه]] محسوب می‌شود. اشاعره نیز گرچه منکر عدالت خدا نیستند، وقتی می‌گویند هرکاری را خداوند انجام دهد عین عدالت است و مبنایی برای حسن و قبح و عدل و ظلم قائل نیستند، نتیجۀ حرفشان به انکار عدل الهی می‌انجامد. بحث جبر و اختیار و نظریۀ [[ائمه]] [[شیعه]] که نه جبر است نه تفویض، بلکه "امر بین الأمرین" است به این نکته برمی‌گردد.<ref>دربارۀ این بحث ر. ک: «اصل الشیعة و اصولها» ، کاشف الغطاء، «خدا را چگونه بشناسیم» ، ناصر مکارم، «عدل الهی» شهید مطهری</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ [[توحید]] و [[عدل]] پرسیدند، دربارۀ عدل الهی فرمود: {{عربی|اندازه=155%|"و أمّا العدل فأن لا تنسب إلی خالقک ما لامک علیه"}}<ref>توحید، صدوق، ص ۹۶ ح ۱</ref> عدل آن است که به آفریدگار خود چیزی را نسبت ندهی که تو را بر همان چیز، سرزنش کرده است (که فقدان عدل هم یکی از آنهاست) . [[امام علی]]{{ع}} هم دربارۀ حقیقت صفت عدل دربارۀ خداوند می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|ألعدل أن لا تتّهمه}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۰۷</ref> عدالت آن است که خدا را مورد تهمت قرار ندهی. و چه تهمتی بالاتر از نفی صفت عدل از خداوند؟ بحث از عدل خداوند و نزاع معتزله و اشاعره، از مباحث کلامی دیرینی است که از اوایل قرن دوم آغاز شد و هنوز هم در بحث‌های کلامی جای خود را دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۳۸۶.</ref>.
*[[اشاعره]] (پیرامون ابو الحسن اشعری از فرقه‌های [[اهل سنت]]) معتقدند که عقل ما قادر به درک خوب و بد نیست و برای حسن و قبح، منشأ ذاتی که با عقل درک شود قائل نیستند و می‌گویند هرچه را خدا انجام دهد (مثلا مؤمنان صالح را به دوزخ ببرد و گنهکاران فاسد را به بهشت) این عین [[عدالت]] و خوبی است. امّا در مقابل آنان، "عدلیّه" ([[شیعه]] و جمعی از اهل تسنّن به نام معتزله که پیروان "واصل بن عطایند"، به درک عقلی نسبت به حسن و قبح قائلند و معتقدند محال است خداوند کار قبیح انجام دهد یا ظلمی در حق بندگان کند و کاری برخلاف "حکمت" انجام دهد. از اینجاست که عقیده به عدل دربارۀ خداوند، از معتقدات خاصّ [[شیعه]] محسوب می‌شود. اشاعره نیز گرچه منکر عدالت خدا نیستند، وقتی می‌گویند هرکاری را خداوند انجام دهد عین عدالت است و مبنایی برای حسن و قبح و عدل و ظلم قائل نیستند، نتیجۀ حرفشان به انکار عدل الهی می‌انجامد. بحث جبر و اختیار و نظریۀ [[ائمه]] [[شیعه]] که نه جبر است نه تفویض، بلکه "امر بین الأمرین" است به این نکته برمی‌گردد.<ref>دربارۀ این بحث ر. ک: «اصل الشیعة و اصولها» ، کاشف الغطاء، «خدا را چگونه بشناسیم» ، ناصر مکارم، «عدل الهی» شهید مطهری</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ [[توحید]] و [[عدل]] پرسیدند، دربارۀ عدل الهی فرمود: {{عربی|"و أمّا العدل فأن لا تنسب إلی خالقک ما لامک علیه"}}<ref>توحید، صدوق، ص ۹۶ ح ۱</ref> عدل آن است که به آفریدگار خود چیزی را نسبت ندهی که تو را بر همان چیز، سرزنش کرده است (که فقدان عدل هم یکی از آنهاست) . [[امام علی]]{{ع}} هم دربارۀ حقیقت صفت عدل دربارۀ خداوند می‌فرماید: {{عربی|ألعدل أن لا تتّهمه}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۰۷</ref> عدالت آن است که خدا را مورد تهمت قرار ندهی. و چه تهمتی بالاتر از نفی صفت عدل از خداوند؟ بحث از عدل خداوند و نزاع معتزله و اشاعره، از مباحث کلامی دیرینی است که از اوایل قرن دوم آغاز شد و هنوز هم در بحث‌های کلامی جای خود را دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص:۳۸۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==