جبیر بن خابور: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '><ref>مجتبی تونه‌ای، [[موعودنامه' به '><ref>تونه‌ای، مجتبی، [[موعودنامه'
جز (جایگزینی متن - '><ref>مجتبی تونه‌ای، [[موعودنامه' به '><ref>تونه‌ای، مجتبی، [[موعودنامه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*در برخی [[روایات]]، از وی به‌عنوان یکی از فرماندهان سپاه [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نام برده شده است.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "جبیر بن خابور، گنجینه‌دار [[معاویه]] بود. او مادر پیری داشت که در شهر کوفه زندگی می‌کرد. روزی جبیر به معاویه گفت: دلم برای مادرم تنگ شده است؛اجازه بده تا از او دیدار کنم تا کمی از حقوقی که بر گردن من دارد، ادا کنم. معاویه گفت: در شهر کوفه چه کار داری‌؟ در آن‌جا مرد جادوگری به نام [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است و اطمینان ندارم که تو را نفریبد. جبیر گفت: من با علی کاری ندارم. من می‌خواهم به دیدار مادرم بروم و حقّ‌ او را به جا آورم. جبیر پس از کسب اجازه عازم سفر شد. ان‌گاه که به شهر کوفه رسید، چون [[امیر المؤمنین]] {{ع}} پس از [[جنگ صفین]]، پیرامون شهر کوفه دیده‌بان گماشته بود و رفت‌وآمدها را کنترل می‌کردند، دیده‌بانان او را دستگیر کردند و به شهر آوردند. [[حضرت علی]] {{ع}} به او فرمود: "تو یکی از گنجینه‌های خداوندی. معاویه به تو چنین گفته است که من جادوگر هستم". جبیر گفت: سوگند به خدا که چنین گفته است. حضرت فرمود: "تو مالی همراه داشته‌ای که مقداری از آن را در منطقه عین التمر به خاک سپرده‌ای". جبیر این مطلب را نیز تصدیق کرد. سپس [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به [[امام حسن]] {{ع}} دستور داد تا از وی پذیرایی کند. روز بعد، علی {{ع}} به یاران خود فرمود: "این شخص در جبل الاهواز به همراه چهار هزار نفر در حالی که سلاح‌ها را از نیام کشیده‌اند، منتظرند تا قائم [[اهل بیت]] ما ظهور کند. آن‌گاه این شخص، همراه حضرت و در رکابش با دشمنان خواهد جنگید<ref>بحار الانوار، ج ۴۱، ص ۲۹۶ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، نجم الدین طبسی، پاورقی ص ۹۶.).</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۴۲.</ref>.
*در برخی [[روایات]]، از وی به‌عنوان یکی از فرماندهان سپاه [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نام برده شده است.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "جبیر بن خابور، گنجینه‌دار [[معاویه]] بود. او مادر پیری داشت که در شهر کوفه زندگی می‌کرد. روزی جبیر به معاویه گفت: دلم برای مادرم تنگ شده است؛اجازه بده تا از او دیدار کنم تا کمی از حقوقی که بر گردن من دارد، ادا کنم. معاویه گفت: در شهر کوفه چه کار داری‌؟ در آن‌جا مرد جادوگری به نام [[امام علی|علی بن ابی طالب]] است و اطمینان ندارم که تو را نفریبد. جبیر گفت: من با علی کاری ندارم. من می‌خواهم به دیدار مادرم بروم و حقّ‌ او را به جا آورم. جبیر پس از کسب اجازه عازم سفر شد. ان‌گاه که به شهر کوفه رسید، چون [[امیر المؤمنین]] {{ع}} پس از [[جنگ صفین]]، پیرامون شهر کوفه دیده‌بان گماشته بود و رفت‌وآمدها را کنترل می‌کردند، دیده‌بانان او را دستگیر کردند و به شهر آوردند. [[حضرت علی]] {{ع}} به او فرمود: "تو یکی از گنجینه‌های خداوندی. معاویه به تو چنین گفته است که من جادوگر هستم". جبیر گفت: سوگند به خدا که چنین گفته است. حضرت فرمود: "تو مالی همراه داشته‌ای که مقداری از آن را در منطقه عین التمر به خاک سپرده‌ای". جبیر این مطلب را نیز تصدیق کرد. سپس [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به [[امام حسن]] {{ع}} دستور داد تا از وی پذیرایی کند. روز بعد، علی {{ع}} به یاران خود فرمود: "این شخص در جبل الاهواز به همراه چهار هزار نفر در حالی که سلاح‌ها را از نیام کشیده‌اند، منتظرند تا قائم [[اهل بیت]] ما ظهور کند. آن‌گاه این شخص، همراه حضرت و در رکابش با دشمنان خواهد جنگید<ref>بحار الانوار، ج ۴۱، ص ۲۹۶ (به نقل از چشم‌اندازی به حکومت مهدی {{ع}}، نجم الدین طبسی، پاورقی ص ۹۶.).</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۴۲.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۲۱۸٬۴۳۸

ویرایش