آیات مکی و مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '﴿' به ' '
جز (جایگزینی متن - '﴿{{متن قرآن| ' به '﴿{{متن قرآن|')
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ')
خط ۱۷: خط ۱۷:
*سؤال اصلی این است که چه معیاری باعث تفکیک [[وحی]] قرآن به مکّی و مدنی شده است؟ در پاسخ به این سؤال دو عامل زمان و مکان به ذهن متبادر می‌شود. بر این اساس برای مکّی و مدنی دو تعریف عمده به شرح زیر وجود دارد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۶.</ref>.
*سؤال اصلی این است که چه معیاری باعث تفکیک [[وحی]] قرآن به مکّی و مدنی شده است؟ در پاسخ به این سؤال دو عامل زمان و مکان به ذهن متبادر می‌شود. بر این اساس برای مکّی و مدنی دو تعریف عمده به شرح زیر وجود دارد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۶.</ref>.
===معیار مکان===
===معیار مکان===
*بر اساس معیار مکان، مکّی به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که در مکه، اعم از شهر مکه و نواحی اطراف آن چون منی، عرفات و حدیبیه، نازل شده باشد و مدنی به آیاتی گفته می‌شود که در مدینه و نواحی اطرافش نظیر بدر، اُحُد و سَلْع <ref>نام کوهی در مدینه.</ref> نازل شده باشد<ref>ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول).</ref>. طبق این تعریف، آیاتی که در مکان‌های دیگری مانند جحفه، تبوک و بیت المقدس نازل شده است، در هیچ یک از دو دسته مکّی یا مدنی قرار نمی‌گیرد. در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل شده است که [[قرآن]] در سه مکان نازل شده است: "مکه، مدینه و شام"، برخی شام را به بیت المقدس و برخی دیگر نیز به تبوک تفسیر کرده‌اند. همچنین در باره آیه{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ }}﴾}}<ref> و از پیامبران ما که پیش از تو فرستاده‌ایم بپرس، آیا به جای (خداوند) بخشنده خدایانی را قرار داده‌ایم که پرستیده شوند؟؛ سوره زخرف، آیه:۴۵.</ref> گفته شده است که در شب اِسراء و در بیت المقدس نازل شده است<ref>جلال‌الدین سیوطی، الدّر المنثور فی التفسیر المأثور، ص۷۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۷.</ref>.
*بر اساس معیار مکان، مکّی به آیاتی از قرآن گفته می‌شود که در مکه، اعم از شهر مکه و نواحی اطراف آن چون منی، عرفات و حدیبیه، نازل شده باشد و مدنی به آیاتی گفته می‌شود که در مدینه و نواحی اطرافش نظیر بدر، اُحُد و سَلْع <ref>نام کوهی در مدینه.</ref> نازل شده باشد<ref>ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول).</ref>. طبق این تعریف، آیاتی که در مکان‌های دیگری مانند جحفه، تبوک و بیت المقدس نازل شده است، در هیچ یک از دو دسته مکّی یا مدنی قرار نمی‌گیرد. در روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل شده است که [[قرآن]] در سه مکان نازل شده است: "مکه، مدینه و شام"، برخی شام را به بیت المقدس و برخی دیگر نیز به تبوک تفسیر کرده‌اند. همچنین در باره آیه{{عربی| {{متن قرآن|وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ }}﴾}}<ref> و از پیامبران ما که پیش از تو فرستاده‌ایم بپرس، آیا به جای (خداوند) بخشنده خدایانی را قرار داده‌ایم که پرستیده شوند؟؛ سوره زخرف، آیه:۴۵.</ref> گفته شده است که در شب اِسراء و در بیت المقدس نازل شده است<ref>جلال‌الدین سیوطی، الدّر المنثور فی التفسیر المأثور، ص۷۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۷.</ref>.
===معیار زمان===
===معیار زمان===
*بر اساس معیار زمان، هجرت [[پیامبر]]{{صل}} از مکه به مدینه نقطه عطفی در تاریخ اسلام و حیات پیامبرانه آن حضرت است. اهمیت این هجرت، صف‌آرایی جدید بین مکه و مدینه و تغییر جغرافیای سیاسی، اجتماعی و مذهبی منطقه عربستان، حضور مهاجران در کنار انصار و... در حیات پربرکت پیامبر اسلام و زندگی مسلمانان تحولی شگرف پدید آورد و از این رو جهت‌گیری‌های وحی قرآنی نیز با وضعیت جدید و دگرگونی‌های حاصل‌شده هماهنگ شد.
*بر اساس معیار زمان، هجرت [[پیامبر]]{{صل}} از مکه به مدینه نقطه عطفی در تاریخ اسلام و حیات پیامبرانه آن حضرت است. اهمیت این هجرت، صف‌آرایی جدید بین مکه و مدینه و تغییر جغرافیای سیاسی، اجتماعی و مذهبی منطقه عربستان، حضور مهاجران در کنار انصار و... در حیات پربرکت پیامبر اسلام و زندگی مسلمانان تحولی شگرف پدید آورد و از این رو جهت‌گیری‌های وحی قرآنی نیز با وضعیت جدید و دگرگونی‌های حاصل‌شده هماهنگ شد.
*با این تعریف، به آیات و سوری مکّی گفته می‌شود که قبل از هجرت نازل شده‌اند و مدنی عبارت است از آیات و سوری که بعد از هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به مدینه نازل شده است. بر این اساس آیاتی که قبل از هجرت در مناطق دیگری چون طائف نیز نازل شده است، مکّی به شمار می‌رود. همچنین آیاتی که بعد از هجرت به هنگام مسافرت [[رسول خدا]] به مکه یا دیگر مناطق نازل شده است، مدنی به شمار می‌رود. با این معیار، تمام آیات قرآن یا مکّی است یا مدنی؛ چرا که تمام آیات [[قرآن]] یا قبل از هجرت نازل شده یا بعد از هجرت. تنها موردی که در این تعریف محل تردید است، آن بخش از قرآن است که احتمال می‌رود در هنگام هجرت [[پیامبر]] و قبل از رسیدن او به مدینه نازل شده باشد، که برخی آن را ملحق به مکّی<ref>جلال‌الدین سیوطی، البرهان فی علوم القرآن،ص ۳۸؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴ (نوع نهم).</ref> و برخی ملحق به مدنی دانسته‌اند<ref>درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۸۰.</ref> این امر به ملاک ما در تمایز بین دو دوره زمانی مکّی و مدنی بستگی دارد؛ اگر ما ملاک تمایز بین دو دوره زمانی مکی و مدنی را زمانی بدانیم که پیامبر اکرم مکه را به قصد هجرت به مدینه، ترک گفتند، در این صورت آیات اشاره شده مدنی خواهد بود، اما اگر زمان ورود [[پیامبر اکرم]] به مدینه را ملاک بدانیم، در این صورت آیات اشاره شده مکّی است. از آنجا که در بین راه مکه و مدینه آیات زیادی نازل نشده است لذا در این زمینه، مشکل چندانی وجود ندارد. گفته شده است که فقط آیه{{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه:۸۵.</ref> در هنگام هجرت و در محلی به نام جُحفه بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است<ref>جلال‌الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۷۸.</ref>. از میان این دو معیار، معیار زمانی ارجح است، زیرا اولاً آنچه بیش‌تر باعث تفاوت‌های محتوایی در دو دسته از آیات می‌شود، تمایز زمانی و تاریخی نزول آیات است نه صرف مکان‌های جغرافیایی، ثانیاً زمان هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به عنوان نقطه عطف تاریخی حد فاصل بین دو دوره حضور [[پیامبر]] در مکه و مدینه تلقی شده است و دوره رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نزول قرآن را به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم می‌کند و مجموع آیات و سور قرآنی، به حصر عقلی، یا مکّی و یا مدنی است، در صورتی که با معیار مکانی، آیات منحصراً به مکّی و مدنی تقسیم نمی‌شود. گفته شده است که مراد از مکّی و مدنی در اصطلاح صحابه و تابعین و قدما اصطلاح اول است. اما در عین حال باید توجه داشت که گاهی در برخی متون روایی، تفسیری یا علوم قرآنی اصطلاح مکّی و مدنی در مورد دوم نیز به کار رفته است، به عنوان مثال، ماوردی گفته است که سوره بقره مدنی است جز آیه‌{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره بقره، آیه:۲۸۱.</ref> که در روز عید قربان در منی نازل شده است<ref>ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول)؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴</ref> بنا بر این منظور او از مکّی در باره این آیه، نزول آن در شهر مکه است.
*با این تعریف، به آیات و سوری مکّی گفته می‌شود که قبل از هجرت نازل شده‌اند و مدنی عبارت است از آیات و سوری که بعد از هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به مدینه نازل شده است. بر این اساس آیاتی که قبل از هجرت در مناطق دیگری چون طائف نیز نازل شده است، مکّی به شمار می‌رود. همچنین آیاتی که بعد از هجرت به هنگام مسافرت [[رسول خدا]] به مکه یا دیگر مناطق نازل شده است، مدنی به شمار می‌رود. با این معیار، تمام آیات قرآن یا مکّی است یا مدنی؛ چرا که تمام آیات [[قرآن]] یا قبل از هجرت نازل شده یا بعد از هجرت. تنها موردی که در این تعریف محل تردید است، آن بخش از قرآن است که احتمال می‌رود در هنگام هجرت [[پیامبر]] و قبل از رسیدن او به مدینه نازل شده باشد، که برخی آن را ملحق به مکّی<ref>جلال‌الدین سیوطی، البرهان فی علوم القرآن،ص ۳۸؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴ (نوع نهم).</ref> و برخی ملحق به مدنی دانسته‌اند<ref>درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۸۰.</ref> این امر به ملاک ما در تمایز بین دو دوره زمانی مکّی و مدنی بستگی دارد؛ اگر ما ملاک تمایز بین دو دوره زمانی مکی و مدنی را زمانی بدانیم که پیامبر اکرم مکه را به قصد هجرت به مدینه، ترک گفتند، در این صورت آیات اشاره شده مدنی خواهد بود، اما اگر زمان ورود [[پیامبر اکرم]] به مدینه را ملاک بدانیم، در این صورت آیات اشاره شده مکّی است. از آنجا که در بین راه مکه و مدینه آیات زیادی نازل نشده است لذا در این زمینه، مشکل چندانی وجود ندارد. گفته شده است که فقط آیه{{عربی| {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است؛ سوره قصص، آیه:۸۵.</ref> در هنگام هجرت و در محلی به نام جُحفه بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است<ref>جلال‌الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۷۸.</ref>. از میان این دو معیار، معیار زمانی ارجح است، زیرا اولاً آنچه بیش‌تر باعث تفاوت‌های محتوایی در دو دسته از آیات می‌شود، تمایز زمانی و تاریخی نزول آیات است نه صرف مکان‌های جغرافیایی، ثانیاً زمان هجرت [[رسول اکرم]]{{صل}} به عنوان نقطه عطف تاریخی حد فاصل بین دو دوره حضور [[پیامبر]] در مکه و مدینه تلقی شده است و دوره رسالت [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و نزول قرآن را به دو بخش کاملاً مجزا تقسیم می‌کند و مجموع آیات و سور قرآنی، به حصر عقلی، یا مکّی و یا مدنی است، در صورتی که با معیار مکانی، آیات منحصراً به مکّی و مدنی تقسیم نمی‌شود. گفته شده است که مراد از مکّی و مدنی در اصطلاح صحابه و تابعین و قدما اصطلاح اول است. اما در عین حال باید توجه داشت که گاهی در برخی متون روایی، تفسیری یا علوم قرآنی اصطلاح مکّی و مدنی در مورد دوم نیز به کار رفته است، به عنوان مثال، ماوردی گفته است که سوره بقره مدنی است جز آیه‌{{عربی| {{متن قرآن|وَاتَّقُواْ يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ}}﴾}}<ref> و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت؛ سوره بقره، آیه:۲۸۱.</ref> که در روز عید قربان در منی نازل شده است<ref>ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، قم، منشورات رضی، ج ۱، ص ۳۸ (نوع اول)؛ زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴</ref> بنا بر این منظور او از مکّی در باره این آیه، نزول آن در شهر مکه است.
*ناگفته نماند که گاهی از تعریف سومی نیز یاد می‌شود که در آن خطاب به اهل مکه یا مدینه به عنوان معیار شناخت آیات مکّی و مدنی یاد شده است<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref> بنا بر این تعریف، هر سوره‌ای که در آن عبارت {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} به کار رفته باشد و عبارت {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} در آن سوره یافت نشود، مکّی و هر سوره‌ای که در آن عبارت {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} به کار رفته باشد، مدنی است. روشن است که این تعریف شامل تمامی آیات و سور [[قرآن کریم]] نمی‌شود، چرا که اولاً خطاب‌های قرآنی فراتر از دو خطاب مذکور است، برای مثال در آیات فراوانی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مورد خطاب قرار گرفته است، ثانیاً در بسیاری از سوره‌ها هیچ یک از این دو خطاب وجود ندارد.
*ناگفته نماند که گاهی از تعریف سومی نیز یاد می‌شود که در آن خطاب به اهل مکه یا مدینه به عنوان معیار شناخت آیات مکّی و مدنی یاد شده است<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref> بنا بر این تعریف، هر سوره‌ای که در آن عبارت {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} به کار رفته باشد و عبارت {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} در آن سوره یافت نشود، مکّی و هر سوره‌ای که در آن عبارت {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} به کار رفته باشد، مدنی است. روشن است که این تعریف شامل تمامی آیات و سور [[قرآن کریم]] نمی‌شود، چرا که اولاً خطاب‌های قرآنی فراتر از دو خطاب مذکور است، برای مثال در آیات فراوانی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مورد خطاب قرار گرفته است، ثانیاً در بسیاری از سوره‌ها هیچ یک از این دو خطاب وجود ندارد.
*واقعیت آن است که مسئله خطاب به مؤمنان یا مردم را نباید جزء معیارهای تعریف مکّی و مدنی به شمار آورد، بلکه این امر جزء شاخصه‌های غالب در آیات و سوره‌های مکّی و مدنی است، بنا بر این مکّی و مدنی دو اصطلاح بیش‌تر ندارد که طبق اصطلاح مشهور، معیار زمانی و طبق اصطلاح دیگر معیار مکانی در تعریف آن منظور شده است<ref>درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۸۰.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۷ - ۱۰۸.</ref>.
*واقعیت آن است که مسئله خطاب به مؤمنان یا مردم را نباید جزء معیارهای تعریف مکّی و مدنی به شمار آورد، بلکه این امر جزء شاخصه‌های غالب در آیات و سوره‌های مکّی و مدنی است، بنا بر این مکّی و مدنی دو اصطلاح بیش‌تر ندارد که طبق اصطلاح مشهور، معیار زمانی و طبق اصطلاح دیگر معیار مکانی در تعریف آن منظور شده است<ref>درآمدی بر تاریخ‌گذاری قرآن، جعفر نکونام، تهران، هستی‌نما، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۸۰.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۰۷ - ۱۰۸.</ref>.


خط ۲۸: خط ۲۸:
*در برخی از آیات قرآن به رخدادهای زمانمند، مانند شکست روم<ref>سوره روم، آیه:۲</ref> و جنگ بدر<ref>سوره آل عمران، آیه:۱۲۳.</ref> تصریح شده است. در بعضی از آیات نیز به حوادثی زمانمند اشاره شده به این معنا که اوصافی از آن‌ها در این آیات آمده است، مانند جنگ تبوک که اوصاف آن در آیاتی از سوره توبه آمده است.
*در برخی از آیات قرآن به رخدادهای زمانمند، مانند شکست روم<ref>سوره روم، آیه:۲</ref> و جنگ بدر<ref>سوره آل عمران، آیه:۱۲۳.</ref> تصریح شده است. در بعضی از آیات نیز به حوادثی زمانمند اشاره شده به این معنا که اوصافی از آن‌ها در این آیات آمده است، مانند جنگ تبوک که اوصاف آن در آیاتی از سوره توبه آمده است.
*برخی گفته‌اند که حدود پنجاه رخداد زمانمند در آیات [[قرآن]] به تصریح یا تلمیح یاد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها به ترتیب وقوع عبارت‌اند از: [[بعثت]] (۱ ب)<ref>حرف ب، علامت اختصاری بعثت است.</ref>، ولادت [[حضرت زهرا]]{{س}} (۲ ب)، دعوت علنی (۳ ب)، هجرت به حبشه (۵ ب)، شکست روم (۱۲ ب)، هجرت به مکه (۱۳ ب)، تغییر قبله (۲ ﻫ) <ref>حرف ﻫ، علامت اختصاری هجرت است.</ref>، غزوه بدر (۲ ﻫ)، غزوه احد (۳ ﻫ)، غزوه بنی نضیر (۴ ﻫ)، غزوه خندق (۵ ﻫ)، غزوه بنی‌قریظه (۵ ﻫ)، صلح حدیبیه (۲ ﻫ)، فتح مکه (۸ ﻫ)، غزوه حنین (۸ ﻫ)، غزوه تبوک (۹ ﻫ)، برائت از مشرکان (۹ ﻫ) و حجة الوداع (۱۰ ﻫ).
*برخی گفته‌اند که حدود پنجاه رخداد زمانمند در آیات [[قرآن]] به تصریح یا تلمیح یاد شده است، که مهم‌ترین آن‌ها به ترتیب وقوع عبارت‌اند از: [[بعثت]] (۱ ب)<ref>حرف ب، علامت اختصاری بعثت است.</ref>، ولادت [[حضرت زهرا]]{{س}} (۲ ب)، دعوت علنی (۳ ب)، هجرت به حبشه (۵ ب)، شکست روم (۱۲ ب)، هجرت به مکه (۱۳ ب)، تغییر قبله (۲ ﻫ) <ref>حرف ﻫ، علامت اختصاری هجرت است.</ref>، غزوه بدر (۲ ﻫ)، غزوه احد (۳ ﻫ)، غزوه بنی نضیر (۴ ﻫ)، غزوه خندق (۵ ﻫ)، غزوه بنی‌قریظه (۵ ﻫ)، صلح حدیبیه (۲ ﻫ)، فتح مکه (۸ ﻫ)، غزوه حنین (۸ ﻫ)، غزوه تبوک (۹ ﻫ)، برائت از مشرکان (۹ ﻫ) و حجة الوداع (۱۰ ﻫ).
*برای نمونه آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ‏}}﴾}}<ref> بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید؛ سوره توبه، آیه:۲۵.</ref> که بعد از غزوه حنین نازل شده است، با آیات مربوط به آن، جزء آیات مدنی و مربوط به بعد از زمان وقوع جنگ حنین است.
*برای نمونه آیه {{عربی| {{متن قرآن|لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ ‏}}﴾}}<ref> بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) «حنین» شما را یاری کرده است؛ هنگامی که فزونیتان شما را به غرور واداشت اما هیچ سودی برای شما نداشت و زمین با گستردگیش بر شما تنگ شد سپس با پشت کردن (به دشمن) واپس گریختید؛ سوره توبه، آیه:۲۵.</ref> که بعد از غزوه حنین نازل شده است، با آیات مربوط به آن، جزء آیات مدنی و مربوط به بعد از زمان وقوع جنگ حنین است.
*علاوه بر تصریحات و اشاره‌های قرآن به حوادث زمانمند، از طریق مضمون و سیاق برخی از آیات قرآن نیز می‌توان به مکّی و مدنی بودن برخی از سوره‌ها پی برد. علامه طباطبایی می‌گوید:
*علاوه بر تصریحات و اشاره‌های قرآن به حوادث زمانمند، از طریق مضمون و سیاق برخی از آیات قرآن نیز می‌توان به مکّی و مدنی بودن برخی از سوره‌ها پی برد. علامه طباطبایی می‌گوید:
*تنها راه [مطمئن] برای تشخیص مکّی و مدنی بودن سوره‌های قرآن تدبّر در مضامین آن‌ها و تطبیق آن با اوضاع و احوال پیش و پس از هجرت است<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، چاپ نهم، ص ۱۲۸.</ref>.
*تنها راه [مطمئن] برای تشخیص مکّی و مدنی بودن سوره‌های قرآن تدبّر در مضامین آن‌ها و تطبیق آن با اوضاع و احوال پیش و پس از هجرت است<ref>قرآن در اسلام، محمد حسین طباطبایی، تصحیح: محمدباقر بهبودی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹ ش، چاپ نهم، ص ۱۲۸.</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
۳. علاوه بر تعیین آیات و سور مکّی و مدنی، در برخی روایات معیارهایی نیز برای مکّی و مدنی بودن آیات بیان شده است که برای نمونه به روایات زیر می‌توان اشاره کرد:
۳. علاوه بر تعیین آیات و سور مکّی و مدنی، در برخی روایات معیارهایی نیز برای مکّی و مدنی بودن آیات بیان شده است که برای نمونه به روایات زیر می‌توان اشاره کرد:
:#[[ابن مسعود]] گوید: "سوره‌های مفصّل (فاصله‌دار) در مکه نازل شد. ما سال‌ها آن‌ها را می‌خواندیم و جز آن‌ها نازل نمی‌شد"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۷۰ (نوع اول). {{عربی|اندازه=120%|" نَزَلَ المُفَصَّلَ بمَکَّةَ فَمَکَثْنا حِجَجاً نَقرَؤُهُ، لٰا یَنْزِلُ غیرَه‏‏‏‏‏"}}</ref>
:#[[ابن مسعود]] گوید: "سوره‌های مفصّل (فاصله‌دار) در مکه نازل شد. ما سال‌ها آن‌ها را می‌خواندیم و جز آن‌ها نازل نمی‌شد"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۷۰ (نوع اول). {{عربی|اندازه=120%|" نَزَلَ المُفَصَّلَ بمَکَّةَ فَمَکَثْنا حِجَجاً نَقرَؤُهُ، لٰا یَنْزِلُ غیرَه‏‏‏‏‏"}}</ref>
:#از [[ابن مسعود]] نقل شده است که می‌گفت:"هرچه در آن {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}}است، در مکه و هرچه در آن {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} است، در مدینه نازل شده است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۸ (نوع اول).</ref>
:#از [[ابن مسعود]] نقل شده است که می‌گفت:"هرچه در آن {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}}است، در مکه و هرچه در آن {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} است، در مدینه نازل شده است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۸ (نوع اول).</ref>
:#[[میمون بن مهران]] گفته است:"آنچه در آن {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} یا {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا بَنِي‏ آدَمَ‏  ‏}}﴾}} آمده، مکّی و آنچه در آن {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} آمده، مدنی است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۸ (نوع اول).</ref>.
:#[[میمون بن مهران]] گفته است:"آنچه در آن {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} یا {{عربی| {{متن قرآن|يَا بَنِي‏ آدَمَ‏  ‏}}﴾}} آمده، مکّی و آنچه در آن {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}} آمده، مدنی است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۸ (نوع اول).</ref>.
:#از [[عروة بن زبیر]] نقل شده است که می‌گفت:"هرچه در آن امّت‌های گذشته ذکر شده است، در مکه و هرچه در آن فرائض و سُنن آمده، در مدینه نازل شده است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۹ (نوع اول).</ref>. بنا بر این می‌توان گفت که در روایات هر دو شیوه سماعی و قیاسی (بیان قواعد کلی برای تشخیص مکی و مدنی) برای تعیین سوره‌های مکّی و مدنی به کار رفته است.
:#از [[عروة بن زبیر]] نقل شده است که می‌گفت:"هرچه در آن امّت‌های گذشته ذکر شده است، در مکه و هرچه در آن فرائض و سُنن آمده، در مدینه نازل شده است"<ref>الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۶۹ (نوع اول).</ref>. بنا بر این می‌توان گفت که در روایات هر دو شیوه سماعی و قیاسی (بیان قواعد کلی برای تشخیص مکی و مدنی) برای تعیین سوره‌های مکّی و مدنی به کار رفته است.
۴. علاوه بر روایات ترتیب نزول که در آن‌ها سوره‌های مکّی و مدنی به همراه ترتیب آن‌ها آمده است، روایات دیگری نیز از صحابه یا تابعین نقل شده است که در آن‌ها ضمن بیان سوره‌های مکّی و مدنی، آیات استثنا نیز ذکر شده است <ref>برای مثال ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۳۹.</ref>.
۴. علاوه بر روایات ترتیب نزول که در آن‌ها سوره‌های مکّی و مدنی به همراه ترتیب آن‌ها آمده است، روایات دیگری نیز از صحابه یا تابعین نقل شده است که در آن‌ها ضمن بیان سوره‌های مکّی و مدنی، آیات استثنا نیز ذکر شده است <ref>برای مثال ر. ک: الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین سیوطی، ص ۳۹.</ref>.
خط ۷۴: خط ۷۴:
#گسترش معیارهای قیاسی در ساماندهی به امر مکّی و مدنی<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۱ - ۱۱۲.</ref>.
#گسترش معیارهای قیاسی در ساماندهی به امر مکّی و مدنی<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۱ - ۱۱۲.</ref>.
==تعارض در روایات مكی و مدنی==
==تعارض در روایات مكی و مدنی==
*یکی از مشکلات در باب تاریخ‌گذاری‌های قرآن چندگونگی و تعارض میان اخبار است. بیش‌تر پژوهشگران متقدم می‌کوشیدند تا از میان روایات متعارض در باره مکّی یا مدنی بودن سور، یک روایت را ترجیح دهند و زمانی که معیارهای ترجیح از جهت صحت سند و صداقت راوی مساوی و معادل می‌شد و امکان ترجیح وجود نداشت، سعی می‌کردند به یکی از دو طریق زیر مسئله را حل کنند: یا این‌که می‌گفتند این بخش از قرآن دو بار، یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه، نازل شده است، یا این‌که نزول آن آیات را به مکه و تشریع حکم شرعی و فقهی آن را به مدینه نسبت می‌دادند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۵۴.</ref> به عنوان مثال برخی از محققان در باره سوره حمد به تکرار نزول آن رأی داده‌اند، چرا که از یک طرف [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان در دوره مکّی نماز می‌خواندند که این مسئله دالّ بر مکی بودن این سوره است، و از طرف دیگر برخی معتقدند که مراد از {{عربی|﴿{{متن قرآن|الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ‏}}﴾}} در این سوره یهود و نصاری هستند و این امر بر مدنی بودن سوره دلالت می‌کند. علاوه بر این در روایات مربوط به ترتیب نزول سوره‌ها نیز سوره حمد گاهی جزء سوره‌های مکّی و گاهی جزء سوره‌های مدنی ذکر شده است. در باره آیه مربوط به وضو و تیمّم نیز گفته‌اند که اگر چه این آیه در مدینه نازل شده است، اما حکم آن قبلاً در مکه تشریع شده بود<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۶۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۲.</ref>.
*یکی از مشکلات در باب تاریخ‌گذاری‌های قرآن چندگونگی و تعارض میان اخبار است. بیش‌تر پژوهشگران متقدم می‌کوشیدند تا از میان روایات متعارض در باره مکّی یا مدنی بودن سور، یک روایت را ترجیح دهند و زمانی که معیارهای ترجیح از جهت صحت سند و صداقت راوی مساوی و معادل می‌شد و امکان ترجیح وجود نداشت، سعی می‌کردند به یکی از دو طریق زیر مسئله را حل کنند: یا این‌که می‌گفتند این بخش از قرآن دو بار، یک بار در مکه و بار دیگر در مدینه، نازل شده است، یا این‌که نزول آن آیات را به مکه و تشریع حکم شرعی و فقهی آن را به مدینه نسبت می‌دادند<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۵۴.</ref> به عنوان مثال برخی از محققان در باره سوره حمد به تکرار نزول آن رأی داده‌اند، چرا که از یک طرف [[پیامبر]]{{صل}} و مسلمانان در دوره مکّی نماز می‌خواندند که این مسئله دالّ بر مکی بودن این سوره است، و از طرف دیگر برخی معتقدند که مراد از {{عربی| {{متن قرآن|الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ ‏}}﴾}} در این سوره یهود و نصاری هستند و این امر بر مدنی بودن سوره دلالت می‌کند. علاوه بر این در روایات مربوط به ترتیب نزول سوره‌ها نیز سوره حمد گاهی جزء سوره‌های مکّی و گاهی جزء سوره‌های مدنی ذکر شده است. در باره آیه مربوط به وضو و تیمّم نیز گفته‌اند که اگر چه این آیه در مدینه نازل شده است، اما حکم آن قبلاً در مکه تشریع شده بود<ref>نصر حامد ابوزید، معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، ترجمه: مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ش، ص ۱۶۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۲.</ref>.


==معیارهای تشخیص مكی و مدنی==
==معیارهای تشخیص مكی و مدنی==
*برخی از متقدمان به ویژگی‌های موجود در آیات و سور مکّی و مدنی توجه کرده و تلاش نموده‌اند تا یکسری معیارهای قیاسی را برای شناخت مکی از مدنی عرضه کنند. [[جعبری]] می‌گوید:شناخت مکّی و مدنی از دو روش سماعی و قیاسی امکان‌پذیر است؛ طریق سماعی آن است که روایاتی در تعیین مکّی و مدنی به ما رسیده باشد و طریق قیاسی آن است که مثلاً گفته شده آن سوره‌هایی که در آن‌ها تنها {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} آمده باشد، بدون {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}}، یا در آن‌ها "کَلّا" یا "حروف مقطّعه" غیر از بقره، آل‌عمران و رعد یا داستان آدم و ابلیس به جز بقره یا داستان‌هایی از امّت‌های پیشین آمده باشد، مکّی است و هر سوره‌ای که در آن احکام واجب یا حدود شرعی آمده باشد، مدنی است<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ص ۲۷۶.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۳.</ref>.
*برخی از متقدمان به ویژگی‌های موجود در آیات و سور مکّی و مدنی توجه کرده و تلاش نموده‌اند تا یکسری معیارهای قیاسی را برای شناخت مکی از مدنی عرضه کنند. [[جعبری]] می‌گوید:شناخت مکّی و مدنی از دو روش سماعی و قیاسی امکان‌پذیر است؛ طریق سماعی آن است که روایاتی در تعیین مکّی و مدنی به ما رسیده باشد و طریق قیاسی آن است که مثلاً گفته شده آن سوره‌هایی که در آن‌ها تنها {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} آمده باشد، بدون {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ ‏}}﴾}}، یا در آن‌ها "کَلّا" یا "حروف مقطّعه" غیر از بقره، آل‌عمران و رعد یا داستان آدم و ابلیس به جز بقره یا داستان‌هایی از امّت‌های پیشین آمده باشد، مکّی است و هر سوره‌ای که در آن احکام واجب یا حدود شرعی آمده باشد، مدنی است<ref>زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ص ۲۷۶.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۳.</ref>.


==پژوهش‌های متأخران و معاصران==
==پژوهش‌های متأخران و معاصران==
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
===معیارهای اسلوبی در تفکیک مکی و مدنی===
===معیارهای اسلوبی در تفکیک مکی و مدنی===
*برای تفکیک مکی از مدنی، دست‌کم می‌توان از دو ویژگی‌ اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را می‌توان در پرتو ویژگی‌ اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا می‌کند. بر این پایه، بیش‌تر آیات و سوره‌های مکی کوتاه، آهنگین و موزون‌اند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۱۵۳.</ref>.
*برای تفکیک مکی از مدنی، دست‌کم می‌توان از دو ویژگی‌ اسلوبی "کوتاهی و بلندی آیات و سور" و "رعایت فاصله" یاد کرد. هر دو ویژگی مورد اشاره را می‌توان در پرتو ویژگی‌ اصلی هر یک از دو دوره مکی و مدنی تبیین کرد؛ هدف اصلی وحی، در مرحله إنذار اثرگذاری است که آن نیز به نوبه خود در زبانی کوبنده، موزون و آهنگین نُمود پیدا می‌کند. بر این پایه، بیش‌تر آیات و سوره‌های مکی کوتاه، آهنگین و موزون‌اند. اما در مرحله رسالت، امری فراتر از اثرگذاریِ صِرف مورد نظر است؛ از این رو، رسالت از نظر ساخت و ترکیب به زبان متفاوتی نیازمند است. در رسالت، جنبه انتقال معلومات بر جنبه اثرگذاری غلبه دارد، در حالی که در انذار، اولویت با اثرگذاری است<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۱۵۳.</ref>.
*نکته دیگر که در علت فاصله‌دار بودن آیات مکی گفته‌اند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانه‌ای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار می‌کوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص۲۷.</ref>، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهام‌ها را رد کرد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ‏}}﴾}}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه. بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ  برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ‏}}﴾}}<ref> و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.</ref> خداوند از کافران می‌خواهد که اگر می‌توانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه‌ طلبی در می‌مانند. شاید سرّ این‌که قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیام‌های خود را از جنّیان دریافت می‌کنند.
*نکته دیگر که در علت فاصله‌دار بودن آیات مکی گفته‌اند این است که در دوره جاهلیت مسجع بودن کلام کاهنان نشانه‌ای بر غیبی بودن سخن آنان بود؛ از این رو، سردمداران کفر بسیار می‌کوشیدند قرآن را در شمار شعر شاعران و سجع کاهنان و اورادِ ساحران درآورند، اما در آن راه درماندند<ref>ر.ک: معنای متن: پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابو زید، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص۲۷.</ref>، چرا که قرآن خود به صراحت این اتهام‌ها را رد کرد: {{عربی| {{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلا مَجْنُونٍ أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ‏}}﴾}}<ref> بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی  و نه دیوانه. بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ  برای اوییم؛ سوره طور، آیه: ۲۹- ۳۰.</ref>، {{عربی| {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ‏}}﴾}}<ref> و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست؛ سوره یس، آیه:۶۹.</ref> خداوند از کافران می‌خواهد که اگر می‌توانند با کمک گرفتن از جن و انس، کلامی شبیه آن بیاورند، اما همگی در این مبارزه‌ طلبی در می‌مانند. شاید سرّ این‌که قرآن در تحدّی خود، از جن نیز نام برده است، این باشد که باور عمومی در آن دوران بر این بود که کاهنان پیام‌های خود را از جنّیان دریافت می‌کنند.
*حاصل آن‌که، [[وحی قرآنی]] در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درون‌مایه‌های بلاغی و جنبه‌های ادبی بهره‌مند بود. داستانِ ایمان آوردن [[عمر بن خطاب]] ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم آن‌که وی در صددِ تأدیب خواهر و شوهر خواهر خود به دلیل پیروی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود ـ گواه آن است که ایمان آوردن او به الهی بودن منشأ قرآن و پذیرفتن دین اسلام، بر پایه همین "جنبه ادبی" قرآن صورت گرفته است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>.
*حاصل آن‌که، [[وحی قرآنی]] در مکّه برای اثرگذاری و نیز به نشانه غیبی بودن، از درون‌مایه‌های بلاغی و جنبه‌های ادبی بهره‌مند بود. داستانِ ایمان آوردن [[عمر بن خطاب]] ـ در اثر شنیدن نخستین آیات سوره طه، به رغم آن‌که وی در صددِ تأدیب خواهر و شوهر خواهر خود به دلیل پیروی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود ـ گواه آن است که ایمان آوردن او به الهی بودن منشأ قرآن و پذیرفتن دین اسلام، بر پایه همین "جنبه ادبی" قرآن صورت گرفته است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>.
*حِکمت دیگری که برای کوتاه و موزون بودن آیات و سور مکی ذکر کرده‌اند، آن است که حفظ و به خاطرسپاری آن آسان‌تر است، چرا که مردم مکه کم‌تر با کتابت آشنایی داشتند و بیش‌تر بر حافظه خود تکیه می‌کردند.
*حِکمت دیگری که برای کوتاه و موزون بودن آیات و سور مکی ذکر کرده‌اند، آن است که حفظ و به خاطرسپاری آن آسان‌تر است، چرا که مردم مکه کم‌تر با کتابت آشنایی داشتند و بیش‌تر بر حافظه خود تکیه می‌کردند.
از دیگر ویژگی‌های اسلوبی قرآنِ مکی، وجود سوگندها، تکرار واژه "کلّا" و نیز "حروف مقطعه" ابتدای سوره‌ها به جز سوره‌های بقره و آل‌عمران و شاید رعد است. همچنین عبارت {{عربی|﴿{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} بیش‌تر در [[وحی]] مکی آمده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>.
از دیگر ویژگی‌های اسلوبی قرآنِ مکی، وجود سوگندها، تکرار واژه "کلّا" و نیز "حروف مقطعه" ابتدای سوره‌ها به جز سوره‌های بقره و آل‌عمران و شاید رعد است. همچنین عبارت {{عربی| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاس‏}}﴾}} بیش‌تر در [[وحی]] مکی آمده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۱۹.</ref>.


==ویژگی‌های محتوایی مکی و مدنی==
==ویژگی‌های محتوایی مکی و مدنی==
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
*[[وحی]] مدنی به طور عمده با چهار گروه از مردم سر و کار دارد:
*[[وحی]] مدنی به طور عمده با چهار گروه از مردم سر و کار دارد:
#مشرکان مکّه که در صدد شکست دادن پیامبر و یاران او هستند، که در این‌باره آیات جهاد و احکام مربوط به آن نازل شده است؛
#مشرکان مکّه که در صدد شکست دادن پیامبر و یاران او هستند، که در این‌باره آیات جهاد و احکام مربوط به آن نازل شده است؛
#اهل کتاب، شامل یهود و نصاری، که قرآن آن‌ها را به وحدت بر عقیده بنیادین مورد اتفاق "توحید"<ref>قرآن می‌فرماید:{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ }}﴾}}؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۴.</ref> و مجادله احسن در موارد اختلافی فرا می‌خواند<ref>{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ‏}}﴾}}؛ و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستاده‌اند ایمان آورده‌ایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم؛ سوره عنکبوت، آیه:۴۶.</ref>؛
#اهل کتاب، شامل یهود و نصاری، که قرآن آن‌ها را به وحدت بر عقیده بنیادین مورد اتفاق "توحید"<ref>قرآن می‌فرماید:{{عربی|اندازه=120%| {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ }}﴾}}؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمه‌ای که میان ما و شما برابر است هم‌داستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۴.</ref> و مجادله احسن در موارد اختلافی فرا می‌خواند<ref>{{عربی| {{متن قرآن|وَلا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ‏}}﴾}}؛ و با اهل کتاب جز به بهترین شیوه چالش مکنید مگر با ستمکاران از ایشان و بگویید: ما به آنچه بر ما و بر شما فرو فرستاده‌اند ایمان آورده‌ایم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما فرمانپذیر اوییم؛ سوره عنکبوت، آیه:۴۶.</ref>؛
#منافقان که گروهی نوظهور بودند، زیرا اسلام در مدینه شوکتی یافت؛ از این رو، گروهی بدباطن، به طمع یا از رویِ ترس، نقاب مسلمانی بر چهره زدند و زبان به اعتراف و دل به انکار واداشتند؛
#منافقان که گروهی نوظهور بودند، زیرا اسلام در مدینه شوکتی یافت؛ از این رو، گروهی بدباطن، به طمع یا از رویِ ترس، نقاب مسلمانی بر چهره زدند و زبان به اعتراف و دل به انکار واداشتند؛
#مؤمنان که در حال شکل‌دهی جامعه مدنی بودند و از [[وحی]] الهی انتظار می‌رفت که بیانگر قوانین و مقررات لازم برای تأسیس و تداوم حیات چنین اجتماعی باشد<ref>ر.ک: علوم قرآن، رجبعلی مظلومی، ج ۱ ص ۱۹۰ ـ ۱۸۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۱.</ref>.
#مؤمنان که در حال شکل‌دهی جامعه مدنی بودند و از [[وحی]] الهی انتظار می‌رفت که بیانگر قوانین و مقررات لازم برای تأسیس و تداوم حیات چنین اجتماعی باشد<ref>ر.ک: علوم قرآن، رجبعلی مظلومی، ج ۱ ص ۱۹۰ ـ ۱۸۸.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۱.</ref>.
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
*در جواب ادعاهای این گروه از خاورشناسان به بیان چند نکته می‌پردازیم:
*در جواب ادعاهای این گروه از خاورشناسان به بیان چند نکته می‌پردازیم:
#نه آیات قرآن و نه رویه مسلمانان در مکه، هیچ‌کدام خشونت و تهدید را توصیه نکرده‌اند. قوانین مربوط به جهاد و قتال نیز در مکه نازل نشده است و مسلمانان عملاً، نه به صورت جمعی و نه به صورت انفرادی، مأموریتی در جهت برخورد قهر‌آمیز با مشرکان نداشته‌اند. دوره مکی دوره‌ای است که پیامبر و مسلمانان با صبر و شکیبایی و عفو و تسامح، خشونت‌ها و تهدیدهای طرفِ مقابل را به جان می‌خریدند و آن‌ها را تحمل و خنثی می‌کردند و بدین وسیله از نهال نوپای عقیده توحیدی دفاع می‌کردند.
#نه آیات قرآن و نه رویه مسلمانان در مکه، هیچ‌کدام خشونت و تهدید را توصیه نکرده‌اند. قوانین مربوط به جهاد و قتال نیز در مکه نازل نشده است و مسلمانان عملاً، نه به صورت جمعی و نه به صورت انفرادی، مأموریتی در جهت برخورد قهر‌آمیز با مشرکان نداشته‌اند. دوره مکی دوره‌ای است که پیامبر و مسلمانان با صبر و شکیبایی و عفو و تسامح، خشونت‌ها و تهدیدهای طرفِ مقابل را به جان می‌خریدند و آن‌ها را تحمل و خنثی می‌کردند و بدین وسیله از نهال نوپای عقیده توحیدی دفاع می‌کردند.
#اگر منظور از وجود عنصر خشونت و تهدید، آیاتی است که قرآن، کافران و مجرمان را به آتش دوزخ و عذاب‌های اخروی تهدید می‌کند، این امر از شیوه‌های مهم‌ تربیتی است که در همه نظام‌های تربیتی، متناسب با اهداف و اهمیت موضوع، به کار گرفته می‌شود. این همان چیزی است که در نظام‌های تربیتی نوین به نام تشویق و تنبیه، اعمال می‌شود. از نظر همه ادیان ابراهیمی، سعادت و شقاوت ابدیِ انسان در گرو ایمان و عملِ او است؛ از این رو، این امر اختصاص به آیات مکی ندارد، بلکه انذار و تبشیر، هم در آیات مکی و هم در آیات مدنی وجود دارد، اما به دلیل تفاوت‌های موجود در جامعه مکه و مدینه، انذار و تبشیر شدت و ضعف پیدا کرده است. برای نمونه، آیات زیر از جمله آیات مکی است که در آن‌ها به عفو و گذشت در مقابل رفتار بد و ناشایست کافران توصیه شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ‏}}﴾}}<ref> و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد.و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند  فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه: ۳۳- ۳۵.</ref>. همچنین آیات زیر از جمله آیات مدنی است که در آن مجرمان در مقابل کارهای ناشایستشان به عذاب الهی تهدید شده‌اند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ‏}}﴾}}<ref> بی‌گمان دارایی‌ها و فرزندان کافران هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند هیچ سودی نخواهد داشت و آنانند که هیزم دوزخ‌اند.همچون شیوه فرعونیان و پیشینیان آنان که آیات ما را دروغ شمردند و خداوند آنها را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند، سخت کیفر است.به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ  گردتان می‌آورند و این بستر، بد است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰- ۱۲.</ref>.
#اگر منظور از وجود عنصر خشونت و تهدید، آیاتی است که قرآن، کافران و مجرمان را به آتش دوزخ و عذاب‌های اخروی تهدید می‌کند، این امر از شیوه‌های مهم‌ تربیتی است که در همه نظام‌های تربیتی، متناسب با اهداف و اهمیت موضوع، به کار گرفته می‌شود. این همان چیزی است که در نظام‌های تربیتی نوین به نام تشویق و تنبیه، اعمال می‌شود. از نظر همه ادیان ابراهیمی، سعادت و شقاوت ابدیِ انسان در گرو ایمان و عملِ او است؛ از این رو، این امر اختصاص به آیات مکی ندارد، بلکه انذار و تبشیر، هم در آیات مکی و هم در آیات مدنی وجود دارد، اما به دلیل تفاوت‌های موجود در جامعه مکه و مدینه، انذار و تبشیر شدت و ضعف پیدا کرده است. برای نمونه، آیات زیر از جمله آیات مکی است که در آن‌ها به عفو و گذشت در مقابل رفتار بد و ناشایست کافران توصیه شده است: {{عربی| {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَلا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ‏}}﴾}}<ref> و نکوگفتارتر از کسی که به سوی خداوند فرا خواند و کاری شایسته کند و گوید: من از مسلمانانم کیست؟نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان می‌گردد.و این را جز به آنان که می‌شکیبند، و جز به آنان که بهره‌ای سترگ دارند  فرانیاموزند؛ سوره فصلت، آیه: ۳۳- ۳۵.</ref>. همچنین آیات زیر از جمله آیات مدنی است که در آن مجرمان در مقابل کارهای ناشایستشان به عذاب الهی تهدید شده‌اند: {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُواْ سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ‏}}﴾}}<ref> بی‌گمان دارایی‌ها و فرزندان کافران هرگز برای آنان در برابر (عذاب) خداوند هیچ سودی نخواهد داشت و آنانند که هیزم دوزخ‌اند.همچون شیوه فرعونیان و پیشینیان آنان که آیات ما را دروغ شمردند و خداوند آنها را برای گناهانشان فرو گرفت و خداوند، سخت کیفر است.به کافران بگو: از پا در خواهید آمد و در دوزخ  گردتان می‌آورند و این بستر، بد است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰- ۱۲.</ref>.
#تدریجی بودن نزول قرآن از ویژگی‌های این کتاب آسمانی است که در خود قرآن نیز به این نوع نزول و برخی حکمت‌های آن اشاره کرده است {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا وَلا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا }}﴾}}<ref> و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم؛ سوره فرقان، آیه: ۳۲ - ۳۳.</ref>. [[وحی]] قرآنی همچون یک مربی، جامعه نوپای دینی را به رشد و کمال می‌رساند و طبیعی است که در سیر تربیتِ این جامعه، شیوه‌های گوناگون و دستور العمل‌های مختلف، متناسب با وضعیت‌های گوناگون زمانی، مکانی و اجتماعی، به کار گرفته شود. از این رو، در آغاز دعوت، در برخورد با شرک و جرم‌های بسیار بزرگ، ضمن تأکید بر توحید و نفی شرک، مشرکان و مجرمان به عذاب‌های دردناک تهدید می‌شوند، اما پس از شکل‌گیری جامعه توحیدی، ضرورت شکل‌گیری نظامی قانونمند، که در آن ارتباط فرد، خانواده و جامعه با خدا و طبیعت در آن روشن باشد، آشکار می‌شود. همچنین اختصاص دادن قانون‌گذاری به مدینه، امری خلاف واقع است، چرا که در آیات مکی نیز به قوانین و احکام شریعت اشاره شده است، به عنوان مثال آیات زیر ضمن آیات مکی نازل شده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ‏}}﴾}}<ref> بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۱- ۱۵۲.</ref>.
#تدریجی بودن نزول قرآن از ویژگی‌های این کتاب آسمانی است که در خود قرآن نیز به این نوع نزول و برخی حکمت‌های آن اشاره کرده است {{عربی| {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلا وَلا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا }}﴾}}<ref> و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم؛ سوره فرقان، آیه: ۳۲ - ۳۳.</ref>. [[وحی]] قرآنی همچون یک مربی، جامعه نوپای دینی را به رشد و کمال می‌رساند و طبیعی است که در سیر تربیتِ این جامعه، شیوه‌های گوناگون و دستور العمل‌های مختلف، متناسب با وضعیت‌های گوناگون زمانی، مکانی و اجتماعی، به کار گرفته شود. از این رو، در آغاز دعوت، در برخورد با شرک و جرم‌های بسیار بزرگ، ضمن تأکید بر توحید و نفی شرک، مشرکان و مجرمان به عذاب‌های دردناک تهدید می‌شوند، اما پس از شکل‌گیری جامعه توحیدی، ضرورت شکل‌گیری نظامی قانونمند، که در آن ارتباط فرد، خانواده و جامعه با خدا و طبیعت در آن روشن باشد، آشکار می‌شود. همچنین اختصاص دادن قانون‌گذاری به مدینه، امری خلاف واقع است، چرا که در آیات مکی نیز به قوانین و احکام شریعت اشاره شده است، به عنوان مثال آیات زیر ضمن آیات مکی نازل شده است: {{عربی| {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلاَّ تُشْرِكُواْ بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُم مِّنْ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلاَ تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ‏}}﴾}}<ref> بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی می‌رسانیم؛ و زشتکاری‌های آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونه‌ای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کنیم؛ و چون سخن می‌گویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۱- ۱۵۲.</ref>.
#این ادعا که بین وحی مکی و وحی مدنی هیچ ارتباطی وجود ندارد، بیش‌تر به گزافه‌گویی شبیه است نه یک ادعای قابل طرح در یک بحث علمی؛ قرآن مجموعه‌ای است که هر کس در آن با دیده انصاف نظر کند، بیش از آن‌که بین اجزایش از نظر اسلوب و محتوا، اختلاف مشاهده کند، وحدت و انسجام را بر آن حاکم می‌بیند. قرآن اگرچه از نظر اسلوب و سبک بیان، از شیوه‌‌های مختلف بهره گرفته است، به گونه‌ای که آیات آن‌گاه کوتاه و موزون و برای انذار و تبشیر و گاه بلند و بدون فاصله و برای بیان احکام شریعت است، اما اشتراک آن در اسلوب نیز به گونه‌ای است که در مجموع، این کتاب را از هر کتاب دیگر و حتی احادیث پیامبر و معصومان، متمایز می‌سازد. از نظر محتوایی نیز به رغم آن‌که قرآن به موضوعات بسیار متنوع پرداخته است، اما همه آن‌ها همچون دانه‌های تسبیح حول یک محور، که همان محور توحید است، گرد آمده‌اند و از همین رو، در وصف آن آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ‏}}﴾}}<ref> این کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانه‌ای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و بر همین پایه است که کتابی سراسر متشابه است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏}}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه  (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‌های آنان که از پروردگار خویش می‌هراسند از آن به لرزه می‌افتد سپس با یاد خداوند پوست‌ها و دل‌هاشان نرم می‌شود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref>.
#این ادعا که بین وحی مکی و وحی مدنی هیچ ارتباطی وجود ندارد، بیش‌تر به گزافه‌گویی شبیه است نه یک ادعای قابل طرح در یک بحث علمی؛ قرآن مجموعه‌ای است که هر کس در آن با دیده انصاف نظر کند، بیش از آن‌که بین اجزایش از نظر اسلوب و محتوا، اختلاف مشاهده کند، وحدت و انسجام را بر آن حاکم می‌بیند. قرآن اگرچه از نظر اسلوب و سبک بیان، از شیوه‌‌های مختلف بهره گرفته است، به گونه‌ای که آیات آن‌گاه کوتاه و موزون و برای انذار و تبشیر و گاه بلند و بدون فاصله و برای بیان احکام شریعت است، اما اشتراک آن در اسلوب نیز به گونه‌ای است که در مجموع، این کتاب را از هر کتاب دیگر و حتی احادیث پیامبر و معصومان، متمایز می‌سازد. از نظر محتوایی نیز به رغم آن‌که قرآن به موضوعات بسیار متنوع پرداخته است، اما همه آن‌ها همچون دانه‌های تسبیح حول یک محور، که همان محور توحید است، گرد آمده‌اند و از همین رو، در وصف آن آمده است: {{عربی| {{متن قرآن|كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ‏}}﴾}}<ref> این کتابی است که آیاتش استواری یافته سپس از سوی فرزانه‌ای آگاه آشکار شده است؛ سوره هود، آیه:۱.</ref> و بر همین پایه است که کتابی سراسر متشابه است: {{عربی| {{متن قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ‏}}﴾}}<ref> خداوند است که بهترین گفتار را (به گونه) کتابی (با آیاتی) همانند دوگانه  (یعنی مکرّر) فرو فرستاده است؛ پوست‌های آنان که از پروردگار خویش می‌هراسند از آن به لرزه می‌افتد سپس با یاد خداوند پوست‌ها و دل‌هاشان نرم می‌شود؛ این رهنمود خداوند است که با آن هر که را بخواهد راهنمایی می‌کند و هر که را گمراه گذارد رهنمونی نخواهد داشت؛ سوره زمر، آیه:۲۳.</ref>.
*تأکید بر الوهیت و ربوبیت خداوند و صفات جلال و جمال پروردگار و دعوت انسان به عبودیت حق، در سراسر قرآن به چشم می‌خورد. آنچه از اختلاف در سبک و محتوا بین آیات و سور مکی و مدنی به چشم می‌خورد، از امتیازات قرآن و بیش‌تر نشانه وحیانی بودن آن است، چرا که در همه احوال، به مقتضای حال و فضای موجود در جامعه سخن گفته و در عین حال از نظر فصاحت و بلاغت، در اوج باقی مانده و از نظر محتوا، طرح منسجمی را از یک دین جامع و برتر فراهم آورده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۱ - ۱۲۴.</ref>.
*تأکید بر الوهیت و ربوبیت خداوند و صفات جلال و جمال پروردگار و دعوت انسان به عبودیت حق، در سراسر قرآن به چشم می‌خورد. آنچه از اختلاف در سبک و محتوا بین آیات و سور مکی و مدنی به چشم می‌خورد، از امتیازات قرآن و بیش‌تر نشانه وحیانی بودن آن است، چرا که در همه احوال، به مقتضای حال و فضای موجود در جامعه سخن گفته و در عین حال از نظر فصاحت و بلاغت، در اوج باقی مانده و از نظر محتوا، طرح منسجمی را از یک دین جامع و برتر فراهم آورده است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۱ - ۱۲۴.</ref>.
==آیات استثنا==
==آیات استثنا==
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
*[[عبد الرّزاق حسین احمد]]، نویسنده دوره دو جلدی المکی و المدنی فی القرآن الکریم، مفصل‌ترین بحث را در زمینه آیات استثنا انجام داده و اکثریت قریب به اتفاق این ادعاها را متکی بر دلیل صحیح ندانسته است<ref>المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، قاهره، دار ابن‌عفان، ۱۹۹۹ م، ج ۲، ص ۸۱۱ ـ ۵۰۷.</ref>. وی تنها دو مورد از این ادعاها را صحیح دانسته است و آن دو‌ آیه مدنی است که در سوره‌های مکی قرار گرفته است<ref>و این دو مورد، آیات ۱۱۴ سورۀ هود و ۱۱۰ سورۀ نحل است؛ ر.ک: المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، ص ۸۲۷ ـ ۸۱۲.</ref>.
*[[عبد الرّزاق حسین احمد]]، نویسنده دوره دو جلدی المکی و المدنی فی القرآن الکریم، مفصل‌ترین بحث را در زمینه آیات استثنا انجام داده و اکثریت قریب به اتفاق این ادعاها را متکی بر دلیل صحیح ندانسته است<ref>المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، قاهره، دار ابن‌عفان، ۱۹۹۹ م، ج ۲، ص ۸۱۱ ـ ۵۰۷.</ref>. وی تنها دو مورد از این ادعاها را صحیح دانسته است و آن دو‌ آیه مدنی است که در سوره‌های مکی قرار گرفته است<ref>و این دو مورد، آیات ۱۱۴ سورۀ هود و ۱۱۰ سورۀ نحل است؛ ر.ک: المکی و المدنی فی القرآن الکریم، عبد الرزاق حسین احمد، ص ۸۲۷ ـ ۸۱۲.</ref>.
*آیت الله [[محمد هادی معرفت]] نیز در جلد اول مجموعه التمهید فی علوم القرآن به طور گسترده ‌به این موضوع پرداخته است. او نیز معتقد است که آنچه سیوطی و دیگران به عنوان آیات استثنا گزارش کرده‌اند، بر نقل صحیحی استوار نیست، بلکه بیش‌تر آن‌ها بر اجتهادات شخصی متکی است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۷.</ref>. وی تک‌تک موارد ادعاشده را ذکر و همه موارد را رد کرده است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۲۰۳ ـ ۱۳۹.</ref>.
*آیت الله [[محمد هادی معرفت]] نیز در جلد اول مجموعه التمهید فی علوم القرآن به طور گسترده ‌به این موضوع پرداخته است. او نیز معتقد است که آنچه سیوطی و دیگران به عنوان آیات استثنا گزارش کرده‌اند، بر نقل صحیحی استوار نیست، بلکه بیش‌تر آن‌ها بر اجتهادات شخصی متکی است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۷.</ref>. وی تک‌تک موارد ادعاشده را ذکر و همه موارد را رد کرده است<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۲۰۳ ـ ۱۳۹.</ref>.
*واقعیت آن است که مبنای چینش آیات در هر یک از سوره‌های قرآن به این صورت است که از ابتدا تا انتها به دنبال یکدیگر نازل شده‌اند. تعدادی از روایات حکایت از آن دارد که نزول آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏}}﴾}} علامت پایان یافتن یک سوره و شروع سوره دیگری بوده است. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود:"همانا با نزول بَسْمَلَه، انتهای سوره و ابتدای سوره دیگر معلوم می‌شد"<ref>تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاش (عیاشی) تحقیقق سید هاشم رسولی محلّاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، بی‌تا، ج ۱، ص ۱۹.</ref>. از این روایت و روایات مشابه آن<ref>ر.ک: المستدرک، حاکم نیشابوری، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ م، ج ۱، ص ۳۳۱؛ السنن الکبری، نسائی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۹۹۱ م، ج ۲، ص ۴۳۲.</ref>. استفاده می‌شود که چینش آیات در هر یک از سوره‌ها به ترتیب نزول بوده است. بنا بر این، اصل و مبنا در چینش آیات در سوره‌ها، چینش آن‌ها به ترتیب نزول است و اثبات نا‌‌هماهنگی آیه یا آیاتی از یک سوره از نظر ترتیب زمانی با آیات قبل و بعد آن، نیازمند دلیل است که یا باید مضمون آیه یا آیات مذکور در آن صراحت داشته باشد، یا نقل صحیح و صریحی در این‌باره رسیده باشد. به طور کلی این مطلب که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مواردی دستور داده باشند که آیه یا آیاتی را در سوره‌ای که قبلاً نازل شده است، قرار دهند، قابل پذیرش است، چنان‌که روایاتی نیز بر این امر دلالت دارد<ref>ر.ک: کتاب المصاحف، ابو داود سجستانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۹۸۵ م، ص ۳۹؛ الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر و دار العلوم الانسانیة، ج ۷، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۴ (نوع ۱۸).</ref>. از این رو، وجود برخی از آیات مدنی در سور مکی، در صورت وجود دلیل معتبر انکار نمی‌شود. به این معنی که ممکن است آیه یا آیاتی بعد از هجرت نازل شده باشد و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به امر الهی آن را در یکی از سوره‌های مکی قرار داده باشند. اما بسیار بعید به نظر می‌رسد که آیه یا آیاتی قبل از هجرت نازل شده و تا زمان بعد از هجرت هیچ در سوره‌ای جای نگرفته باشد و پس از هجرت در سوره‌ای مدنی قرار گرفته باشد. از این رو، اگر روایتی حاکی از آن باشد که آیه‌ای قبل از هجرت، در مکه نازل شده است، ولی در یک از سوره مدنی قرار دارد، با چنین اخباری باید با حساسیت بیش‌تری برخورد کرد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۴ - 125.</ref>.
*واقعیت آن است که مبنای چینش آیات در هر یک از سوره‌های قرآن به این صورت است که از ابتدا تا انتها به دنبال یکدیگر نازل شده‌اند. تعدادی از روایات حکایت از آن دارد که نزول آیه {{عربی| {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏}}﴾}} علامت پایان یافتن یک سوره و شروع سوره دیگری بوده است. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود:"همانا با نزول بَسْمَلَه، انتهای سوره و ابتدای سوره دیگر معلوم می‌شد"<ref>تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاش (عیاشی) تحقیقق سید هاشم رسولی محلّاتی، تهران، مکتبة العلمیة الاسلامیة، بی‌تا، ج ۱، ص ۱۹.</ref>. از این روایت و روایات مشابه آن<ref>ر.ک: المستدرک، حاکم نیشابوری، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ م، ج ۱، ص ۳۳۱؛ السنن الکبری، نسائی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۹۹۱ م، ج ۲، ص ۴۳۲.</ref>. استفاده می‌شود که چینش آیات در هر یک از سوره‌ها به ترتیب نزول بوده است. بنا بر این، اصل و مبنا در چینش آیات در سوره‌ها، چینش آن‌ها به ترتیب نزول است و اثبات نا‌‌هماهنگی آیه یا آیاتی از یک سوره از نظر ترتیب زمانی با آیات قبل و بعد آن، نیازمند دلیل است که یا باید مضمون آیه یا آیات مذکور در آن صراحت داشته باشد، یا نقل صحیح و صریحی در این‌باره رسیده باشد. به طور کلی این مطلب که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در مواردی دستور داده باشند که آیه یا آیاتی را در سوره‌ای که قبلاً نازل شده است، قرار دهند، قابل پذیرش است، چنان‌که روایاتی نیز بر این امر دلالت دارد<ref>ر.ک: کتاب المصاحف، ابو داود سجستانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۹۸۵ م، ص ۳۹؛ الاتقان فی علوم القرآن، سیوطی، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر و دار العلوم الانسانیة، ج ۷، ص ۱۹۵ ـ ۱۹۴ (نوع ۱۸).</ref>. از این رو، وجود برخی از آیات مدنی در سور مکی، در صورت وجود دلیل معتبر انکار نمی‌شود. به این معنی که ممکن است آیه یا آیاتی بعد از هجرت نازل شده باشد و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به امر الهی آن را در یکی از سوره‌های مکی قرار داده باشند. اما بسیار بعید به نظر می‌رسد که آیه یا آیاتی قبل از هجرت نازل شده و تا زمان بعد از هجرت هیچ در سوره‌ای جای نگرفته باشد و پس از هجرت در سوره‌ای مدنی قرار گرفته باشد. از این رو، اگر روایتی حاکی از آن باشد که آیه‌ای قبل از هجرت، در مکه نازل شده است، ولی در یک از سوره مدنی قرار دارد، با چنین اخباری باید با حساسیت بیش‌تری برخورد کرد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۴ - 125.</ref>.
==نمونه‌هایی از آیات مدنی در سوره‌های مکی==
==نمونه‌هایی از آیات مدنی در سوره‌های مکی==
*در موارد بسیاری ادعا شده است که آیات مدنی در سوره‌های مکی قرار دارند، اما محققان بیش‌تر این ادعاها را رد کرده‌اند که در اینجا به ذکر دو نمونه می‌پردازیم.
*در موارد بسیاری ادعا شده است که آیات مدنی در سوره‌های مکی قرار دارند، اما محققان بیش‌تر این ادعاها را رد کرده‌اند که در اینجا به ذکر دو نمونه می‌پردازیم.
*'''آیه ۲۰ سوره مزمّل:'''مطابق روایات ترتیب نزول، سوره مزمّل یکی از پنج سوره‌ای است که در آغاز بعثت و در اولین سال نزول قرآن، بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده است. با این حال، آیه ۲۰ این سوره از نظر اسلوب و طول آیه با آیات دیگر این سوره قابل مقایسه نیست، به طوری که این آیه به تنهایی یک سوم حجم سوره مزمّل را به خود اختصاص داده است و برخلاف سایر آیات، فاصله هم در آن رعایت نشده است. همچنین از نظر محتوایی گفته‌اند که در این آیه از زکات واجب و قتال در راه خدا سخن رفته است که مربوط به دوره بعد از هجرت است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبائی، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۲۰، ص ۷۴.</ref>.
*'''آیه ۲۰ سوره مزمّل:'''مطابق روایات ترتیب نزول، سوره مزمّل یکی از پنج سوره‌ای است که در آغاز بعثت و در اولین سال نزول قرآن، بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده است. با این حال، آیه ۲۰ این سوره از نظر اسلوب و طول آیه با آیات دیگر این سوره قابل مقایسه نیست، به طوری که این آیه به تنهایی یک سوم حجم سوره مزمّل را به خود اختصاص داده است و برخلاف سایر آیات، فاصله هم در آن رعایت نشده است. همچنین از نظر محتوایی گفته‌اند که در این آیه از زکات واجب و قتال در راه خدا سخن رفته است که مربوط به دوره بعد از هجرت است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبائی، قم، مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۲۰، ص ۷۴.</ref>.
*اما عده‌ای بر یک‌پارچه بودن این سوره تأکید کرده‌اند و همه آیات آن را مکی می‌دانند، این گروه معتقدند که منظور از زکات در این سوره، زکات واجب با حدود معین نیست، بلکه مراد از آن مطلق صدقه است و جمله {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ‏}}﴾}}<ref> و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند؛ سوره مزمل، آیه:۲۰.</ref> مربوط به جهاد در آینده است و آیه دلالت صریحی بر فعلیت آن در زمان نزول ندارد<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref>
*اما عده‌ای بر یک‌پارچه بودن این سوره تأکید کرده‌اند و همه آیات آن را مکی می‌دانند، این گروه معتقدند که منظور از زکات در این سوره، زکات واجب با حدود معین نیست، بلکه مراد از آن مطلق صدقه است و جمله {{عربی| {{متن قرآن|وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ‏}}﴾}}<ref> و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ می‌کنند؛ سوره مزمل، آیه:۲۰.</ref> مربوط به جهاد در آینده است و آیه دلالت صریحی بر فعلیت آن در زمان نزول ندارد<ref>التمهید فی علوم القرآن، محمد هادی معرفت، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ ﻫ. چاپ سوم، ج ۱، ص ۱۸۹ ـ ۱۹۰.</ref>
*'''آیه ۴۵ سوره قمر:'''از [[ابن عباس]] نقل‌ شده است که{{عربی|﴿{{متن قرآن|سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ‏}}﴾}}<ref> زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند؛ سوره قمر، آیه:۴۵.</ref> در روز جنگ بدر نازل شده است<ref>لباب النقول فی اسباب النزول، جلال الدین سیوطی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۲۰۰۱، ص ۲۱۴.</ref>. در مقابل، عده‌ای به مکی بودن همه آیات این سوره حکم کرده‌اند و معتقدند که این آیه هیچ دلالتی بر نزول آن در جنگ بدر ندارد، بلکه آیه در میان آیاتی واقع شده است که مشرکان مکه را به عذاب دنیوی و اخروی تهدید می‌کند. این آیه بشارتی برای مؤمنان در مورد متلاشی شدن جمعیت مشرکان در آینده نزدیک است. حرف "س" در {{عربی|﴿{{متن قرآن|سَيُهْزَمُ}}﴾}} نیز بر تحقق این امر در آینده نزدیک دلالت دارد و روز جنگ بدر در واقع روز تحقق این وعده الهی است. از این رو، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به همین مناسبت این آیه را هنگام جنگ بدر قرائت کردند<ref>ر.ک: محمد‌ هادی معرفت، پیشین، ص ۱۸۶؛ نصر حامد ابو‌ زید، پیشین، ص ۱۷۸ ـ ۱۷۶.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۶.</ref>.
*'''آیه ۴۵ سوره قمر:'''از [[ابن عباس]] نقل‌ شده است که{{عربی| {{متن قرآن|سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ‏}}﴾}}<ref> زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند؛ سوره قمر، آیه:۴۵.</ref> در روز جنگ بدر نازل شده است<ref>لباب النقول فی اسباب النزول، جلال الدین سیوطی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۲۰۰۱، ص ۲۱۴.</ref>. در مقابل، عده‌ای به مکی بودن همه آیات این سوره حکم کرده‌اند و معتقدند که این آیه هیچ دلالتی بر نزول آن در جنگ بدر ندارد، بلکه آیه در میان آیاتی واقع شده است که مشرکان مکه را به عذاب دنیوی و اخروی تهدید می‌کند. این آیه بشارتی برای مؤمنان در مورد متلاشی شدن جمعیت مشرکان در آینده نزدیک است. حرف "س" در {{عربی| {{متن قرآن|سَيُهْزَمُ}}﴾}} نیز بر تحقق این امر در آینده نزدیک دلالت دارد و روز جنگ بدر در واقع روز تحقق این وعده الهی است. از این رو، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به همین مناسبت این آیه را هنگام جنگ بدر قرائت کردند<ref>ر.ک: محمد‌ هادی معرفت، پیشین، ص ۱۸۶؛ نصر حامد ابو‌ زید، پیشین، ص ۱۷۸ ـ ۱۷۶.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۶.</ref>.


==نمونه‌هایی از آیات مکی در سوره‌های مدنی==
==نمونه‌هایی از آیات مکی در سوره‌های مدنی==
*گفتیم که وجود آیات مکی در سور مدنی جای تأمل است و باید در دلایل آن دقت لازم را به کار برد. به هر حال سیوطی و دیگران مواردی از این نوع را ذکر کرده‌اند که در اینجا به ذکر دو نمونه می‌پردازیم.
*گفتیم که وجود آیات مکی در سور مدنی جای تأمل است و باید در دلایل آن دقت لازم را به کار برد. به هر حال سیوطی و دیگران مواردی از این نوع را ذکر کرده‌اند که در اینجا به ذکر دو نمونه می‌پردازیم.
*'''آیه ۱۱۳ سوره توبه:'''گفته شده است که آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُولِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ‏}}﴾}}<ref> پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند؛ سوره تویه، آیه:۱۱۳.</ref> در مورد استغفار [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای عمویش [[ابو طالب]] و به دنبال مرگ او نازل شده است<ref>لباب النقول فی اسباب النزول، جلال الدین سیوطی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۲۰۰۱، ص ۱۲۸.</ref>.
*'''آیه ۱۱۳ سوره توبه:'''گفته شده است که آیه {{عربی| {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُولِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ‏}}﴾}}<ref> پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند؛ سوره تویه، آیه:۱۱۳.</ref> در مورد استغفار [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای عمویش [[ابو طالب]] و به دنبال مرگ او نازل شده است<ref>لباب النقول فی اسباب النزول، جلال الدین سیوطی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۲۰۰۱، ص ۱۲۸.</ref>.
*در مقابل، برخی از عالمان [[اهل سنت]] با این امر مخالفت کرده و گفته‌اند که مرگ [[ابو طالب]] سه سال قبل از هجرت اتفاق افتاده است، در حالی که سوره توبه از آخرین سوره‌های نازل شده بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. [[ابن عاشور]]، از مفسران معاصر [[اهل سنت]]، در تفسیر التحریر و التنویر این قول را که آیه مذکور در مورد استغفار [[پیامبر]] برای عمویش [[ابو طالب]] یا مادرش [[آمنه]] نازل شده باشد، قولی واهی و بی‌اساس دانسته است و بر فاصله بین حوادث مرگ [[آمنه]] و [[ابو طالب]] و نزول این آیه تکیه می‌کند. وی این آیه را توضیحی تکمیلی برای آیه ۸۰ سوره توبه می‌داند که طی آن خداوند فرموده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ ‏}}﴾}}. از آنجا که از این آیه جواز استغفار فهمیده می‌شده است، لذا آیه ۱۱۳ جلوی این استنباط را گرفته و صریحاً اعلام کرده است که هیچ کس، حتی [[پیامبر]] حق ندارد برای مشرکان، هرچند از نزدیکانش باشد، استغفار کند<ref>تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور، بیروت، مؤسسة التاریخ، ۱۴۲۰ ﻫ، ج ۱۰، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۴.</ref>. آیت الله [[محمد هادی معرفت]] نیز حدیث منقول در اسباب نزول را، که آیه ۱۱۳ را در مورد استغفار [[پیامبر]] برای عمویش [[ابو طالب]] می‌داند، از جعلیات بنی امیه برای خدشه‌دار کردن خاندان پاک [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دانسته است و می‌گوید: تردیدی نیست که [[حضرت ابو طالب]] جزء اولین حامیان و یاوران [[پیامبر اکرم]] در سال‌های سخت دوره اول ظهور اسلام است و بنی امیه می‌خواهند او را به عنوان کافر معرفی کنند <ref>ر.ک: محمد‌ هادی معرفت، پیشین، ص ۱۸۶؛ نصر حامد ابو‌ زید، پیشین، ص ۱۹۷.</ref>.
*در مقابل، برخی از عالمان [[اهل سنت]] با این امر مخالفت کرده و گفته‌اند که مرگ [[ابو طالب]] سه سال قبل از هجرت اتفاق افتاده است، در حالی که سوره توبه از آخرین سوره‌های نازل شده بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. [[ابن عاشور]]، از مفسران معاصر [[اهل سنت]]، در تفسیر التحریر و التنویر این قول را که آیه مذکور در مورد استغفار [[پیامبر]] برای عمویش [[ابو طالب]] یا مادرش [[آمنه]] نازل شده باشد، قولی واهی و بی‌اساس دانسته است و بر فاصله بین حوادث مرگ [[آمنه]] و [[ابو طالب]] و نزول این آیه تکیه می‌کند. وی این آیه را توضیحی تکمیلی برای آیه ۸۰ سوره توبه می‌داند که طی آن خداوند فرموده است: {{عربی| {{متن قرآن|اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ ‏}}﴾}}. از آنجا که از این آیه جواز استغفار فهمیده می‌شده است، لذا آیه ۱۱۳ جلوی این استنباط را گرفته و صریحاً اعلام کرده است که هیچ کس، حتی [[پیامبر]] حق ندارد برای مشرکان، هرچند از نزدیکانش باشد، استغفار کند<ref>تفسیر التحریر و التنویر المعروف بتفسیر ابن عاشور، بیروت، مؤسسة التاریخ، ۱۴۲۰ ﻫ، ج ۱۰، ص ۲۱۵ ـ ۲۱۴.</ref>. آیت الله [[محمد هادی معرفت]] نیز حدیث منقول در اسباب نزول را، که آیه ۱۱۳ را در مورد استغفار [[پیامبر]] برای عمویش [[ابو طالب]] می‌داند، از جعلیات بنی امیه برای خدشه‌دار کردن خاندان پاک [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دانسته است و می‌گوید: تردیدی نیست که [[حضرت ابو طالب]] جزء اولین حامیان و یاوران [[پیامبر اکرم]] در سال‌های سخت دوره اول ظهور اسلام است و بنی امیه می‌خواهند او را به عنوان کافر معرفی کنند <ref>ر.ک: محمد‌ هادی معرفت، پیشین، ص ۱۸۶؛ نصر حامد ابو‌ زید، پیشین، ص ۱۹۷.</ref>.
*'''آیه ۲۸۱ سوره بقره:''' گفته شده است که آیه ۲۸۱ سوره بقره مکی است و در حجة الوداع در منی نازل شده است <ref>الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، بیروت، دار الفكر، ۱۹۹۳ م، ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. باید گفت که مکی دانستن این آیه بر مبنای ملاک مکانی در تقسیم آیات به مکی و مدنی است، اما بر اساس نظر مشهور، که ملاک زمانی را برای تعیین مکی و مدنی معتبر می‌دانند، این آیه نیز مدنی محسوب می‌شود، هر چند که نزول آن در سرزمین مکه است. برخی موارد دیگر که آیاتی را به عنوان آیات مکی در سور مدنی به حساب آورده‌اند، نیز از همین قبیل است؛ به این معنی که این آیات بعد از هجرت در سرزمین مکه نازل شده‌اند، لذا در حقیقت جزء آیات مدنی هستند<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۶ - ۱۲۷.</ref>.
*'''آیه ۲۸۱ سوره بقره:''' گفته شده است که آیه ۲۸۱ سوره بقره مکی است و در حجة الوداع در منی نازل شده است <ref>الدر المنثور، جلال الدین سیوطی، بیروت، دار الفكر، ۱۹۹۳ م، ج ۱، ص ۳۷۰.</ref>. باید گفت که مکی دانستن این آیه بر مبنای ملاک مکانی در تقسیم آیات به مکی و مدنی است، اما بر اساس نظر مشهور، که ملاک زمانی را برای تعیین مکی و مدنی معتبر می‌دانند، این آیه نیز مدنی محسوب می‌شود، هر چند که نزول آن در سرزمین مکه است. برخی موارد دیگر که آیاتی را به عنوان آیات مکی در سور مدنی به حساب آورده‌اند، نیز از همین قبیل است؛ به این معنی که این آیات بعد از هجرت در سرزمین مکه نازل شده‌اند، لذا در حقیقت جزء آیات مدنی هستند<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۱۲۶ - ۱۲۷.</ref>.